داستان خواندنی زنی که با تبر دشمن بعثی را کشت
کتاب «فرنگیس» هرچند خاطرات حیدرپور است، اما اگر کمی گوش بسپارید، صدای زنانی را میشنوید که جنگ ناگاه زندگی آنها را تغییر داد.
خبرگزاری تسنیم: «همیشه وقتی تندیس زنی تبر به دست را کنار پارک شیرین کرمانشاه میدیدم با خودم فکر میکردم کاش بتوانم یک روز این زن قهرمان را از نزدیک ببینم و با او حرف بزنم. میگفتند فرنگیس در روستایی نزدیک گیلانغرب زندگی میکند و مایل نیست خاطراتش را تعریف کند. میدانستم نوشتن خاطراتش سخت خواهد بود اما همیشه به نوشتنش فکر میکردم. روستا حداقل سه ساعت و نیم تا کرمانشاه فاصله داشت و رفت و آمد به این روستا برای یک زن نویسنده سختی های زیادی داشت ...». اینها بخشی از خاطرات مهناز فتاحی، از نویسندگان نامآشنای حوزه ادبیات دفاع مقدس، درباره چگونگی شکلگیری کتاب «فرنگیس» است.
«فرنگیس»؛ کتابی که در آن حماسه یک زن روستایی در جنگ تحمیلی به تصویر کشیده شده است. خاطرات دفاع مقدس طی سالهای گذشته از خاکریز و خط مقدم فاصله گرفته و روایتگر خاطرات افرادی شده است که ناخواسته جنگ زندگی آنها را تغییر داد. افراد غیر نظامی که یا ساکن شهرهای مرزی بودند یا از خانواده شهدا و جانبازان. خاطرات جنگ در سالهای اخیر بیشتر رنگ مردمی به خود گرفته تا زندگی زنانی را به تصویر بکشد که با وجود مظلومیت، حماسهها آفریدند. حماسههایی که پس از 40 سال هنوز به صورت کامل بازگو نشده است.
کتاب «فرنگیس» از این منظر داستان زندگی زنی به نام فرنگیس حیدرپور است که در زمان جنگ ساکن روستای گورسفید، از روستاهای توابع کرمانشاه بود. زنی که شاهد هجوم نیروهای بعثی به روستا و غارت اموال و شهادت 9 تن از اعضای خانواده و اقوام خود بوده است. اما داستان فرنگیس به اینجا ختم نشد. او به دلیل شجاعتش در میان مردم کرمانشاه شهره شد. زنی که با تبر یک سرباز عراقی را کشت و دیگری را به اسارت گرفت:
نزدیکیهای «آوهزین» بودیم که به رودخانه رسیدیم، لب رود نشسته بودم تا آب بردارم که چشمم به دو سرباز عراقی افتاد. به سمت ما حمله کردند و درست در مقابل چشمهای من و پدرم، برادرم را به شهادت رساندند. از خشم دیوانه شده بودم. برادرم نهمین جگرگوشهای بود که از من گرفته بودند. هیچ واهمهای نداشتم. در یک لحظه که داشتند با هم حرف میزدند، تبر را برداشتم و بالا بردم و با ضربه تبر یکی از آنها را کشتم. آن یکی را هم با کلیه تجهیزات جنگیاش به اسارت گرفتم، اما هنوز شعله درونم خاموش نشده بود... .
فتاحی در این اثر نثری صمیمی و ساده دارد؛ درست مانند شخصیت اصلی کتاب. «فرنگیس» هرچند خاطرات حیدرپور است، اما اگر کمی گوش بسپارید، صدای زنان و کودکانی را میشنوید که جنگ به یکباره زندگی آنها را تغییر داد.
این اثر که برای اولینبار در سال 94 منتشر شد، با تقریظ رهبر معظم انقلاب مورد استقبال بیشتری از سوی مخاطبان قرار گرفت. طی سالهای اخیر این اثر به شکلهای گوناگون بازتولید شد؛ از کتاب الکترونیک گرفته تا کتاب صوتی. انتشارات سوره مهر اخیراً چاپ نوزدهم از این اثر را نیز در دسترس علاقهمندان به تاریخ شفاهی و خاطرات دفاع مقدس کرده است.
انتهای پیام/