یادداشت| ۵ نکته درباره بیانیه تروئیکای اروپایی درباره ایران
سه کشور اروپایی عضو برجام بر حسب عادت همیشگی خود بیانیهای را درباره تصمیمات هستهای تهران صادر کردهاند که ابعاد آن قابل تأمل است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان امروز در واکنش به نصب سه آبشار سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز و همچنین مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی بیانیهای را صادر کردهاند.
در این بیانیه آمده است که دولتهای فرانسه، آلمان و انگلیس «بهصورت خستگیناپذیر» برای حفظ برجام تلاش کردهاند. آنها برجام را «دستاوردی کلیدی» برای «دیپلماسی چندجانبه» و «معماری عدماشاعه» عنوان کردهاند.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
اروپا و حفظ برجام؛ در حرف و نه در عمل
مشخص نیست که این سه کشور اروپایی کدام تلاشهای خستگیناپذیر را انجام دادهاند که کسی جز خودشان سراغی از آنها ندارد. روال سنتی و معمول اروپاییها در قبال خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها علیه ایران، صرفاً صدور بیانیه و اتخاذ مواضع سیاسی بوده است که خروجی عملی نداشته است.
جالب است که اروپاییها در بیانیههای قبلی خود حتی مدعی شدهاند که فراتر از تعهد خود در برجام عمل کردهاند، باز اینجا مشخص نیست که آیا واقعاً اروپایی خودشان هم باورشان شده است که کاری برای جبران خروج آمریکا از برجام کردهاند، یا اینکه بهروی خود نمیآورند و بیشتر ادای انجام تعهد درمیآورند. عمده مستمسک اروپایی برای پایبندی به تعهدات، اینستکس بیخاصیت و ناکارآمد است که این روزها حتی صحبتی از آن بهمیان نمیآید، این مکانیزم بیش از آنکه گرهای از کار بگشاید، بیشتر شبیه یک شوخی بود که هدف آن اتلاف وقت و خرید زمان برای نگهداشتن ایران در توافق هستهای بوده است.
آنچه اهمیت ندارد عمل به تعهدات است
بهنظر میرسد اروپا بهخوبی به خلف وعده و عدم پایبندی خود در زمینه تعهدات برجامی واقف است، اما بیان علنی و اعتراف در این خصوص را در راستای منافع خود نمیداند، چرا که اتحادیه اروپا، بهعنوان متحد آمریکا، برجام را بهعنوان یک توافق در زمینه منع اشاعه هستهای میبیند و اهمیتی برای ابقا یا رفع تحریمها قائل نیست. در اکثر بیانیههای اروپا بهویژه سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس همواره به برنامه هستهای ایران و مهار آن اشاره شده است، اما درباره رفع تحریمهای ایران حتی بهلحاظ لفظی نیز تأکید چندانی نشده است.
هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان در مصاحبه اخیر خود با اشپیگل به بحث خروج آمریکا از برجام و احتمال بازگشت مجدد به این توافق اشاره میکند و میگوید که «ما دیدیم که توافق هستهای، زمانی که آمریکا از بیرون با آن میجنگد، چقدر ارزش کمی دارد».
این اظهارات وزیر خارجه آلمان صراحتاً اعتراف به این نکته است که با خروج آمریکا، اروپا هیچ کاری را نتوانسته است انجام دهد تا برجام حتی ارزش حفظ کردن را داشته باشد، این اظهارات هم بهمعنای عدم انتفاع ایران از توافق هستهای، و هم بیوزنی، یا در حالت خوشبینانه، کموزنی اروپا در معادلات مربوط به توافق هستهای است.
موارد دیگری از سخنان مقامات اروپایی در خصوص عدم انتفاع ایران از برجام وجود دارد. این اظهارات عمدتاً در تناقض آشکار با آنچه در بیانیههای سه کشور اروپایی آمده است، هستند. آنها هم اعتراف میکنند که پس از خروج آمریکا، اقدامی را نکردهاند، اما در عین حال مدعی میشوند که تلاشهای خستگیناپذیری را داشتهاند. این تناقض نشئتگرفته از تناقض در سیاست اعلامی و اعمالی اروپاست. آنها در عمل کوتاهی کردهاند و بهخوبی به آن واقف هستند، اما بهمنظور نگهداشتن تهران در برجام، سیاست اعلامی متفاوتی را در پیش گرفتهاند.
همواره طلبکار
سه کشور اروپایی در بخشی از بیانیه جدید خود از رویکرد دولت جدید آمریکا در گنجاندن موضوعات دیگر نظیر موشکی و منطقهای در توافق هستهای استقبال کردهاند. اعتماد به نفس بالا و کاذب اروپاییها که در واقع «بدهکار» هستند، باعث شده است که آن توهم «طلبکار» بودن را داشته باشند. بهقول سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان که امروز گفت «اروپاییها اول برادری خود را ثابت کنند، بعد ادعای ارث و میراث کنند.»
هایکو ماس با اشاره به هماهنگی با همتایان انگلیسی و فرانسوی خود به لزوم رسیدن به توافق هستهای جدید یا همان برجام پلاس میگوید که «ما به این توافق نیاز داریم، چون دقیقاً به ایران بیاعتماد هستیم.»
وزیر خارجه آلمان بهگونهای صحبت میکند که گویی ایران بهطور یکجانبه از برجام خارج شده و علیه آنها تحریم اعمال کرده است! اگر صحبت از بیاعتمادی باشد، این تهران است که باید به طرفهای مقابل از جمله آمریکا و اروپا بیاعتماد باشد. عملکرد طرفهای مقابل طی چند سال گذشته گواه روشنی بر این مدعاست.
اظهارات وزیر خارجه آلمان، جدای از «جرزنی» و «قلب واقعیت» نشانهای خطرناک و زنگ خطری برای آینده است، کسی که هنوز خسارتی را که ایجاد کرده جبران نکرده است و بهجای اعتمادسازی بنا را بر بیاعتمادی بیشتر مینهد، در جایگاه مدعی قرار گرفته است، چنین رویکردی گویای این مسئله است که هر توافق آتی پایههایی سست خواهد داشت.
در جبهه مشترک با آمریکا
اروپا با این رویکرد، قبحی را برای خلف وعده قائل نیست و با مواضع جدید، دولتهای آتی در آمریکا را تشویق به عهدشکنی در هرگونه توافقی میکند، از طرفی دیگر، این مواضع و اظهارات نشان میدهند که اروپا در خصوص موضوع ایران، در جبهه مشترک با آمریکاست، حال این اشتراک از سر استیصال و وابستگی باشد یا اشتراک اصول، تفاوتی نمیکند، خروج آن تا حدود زیادی یکسان است.
چشم امید به اختلاف درون ایران
در حالی که مجلس شورای اسلامی بهعنوان یکی از قوای مستقل، اخیراً مصوبهای را در زمینه لغو تحریمها به تصویب رسانده است، سه کشور اروپایی از ایران میخواهند که آن را اجرا نکند، طبیعتاً این درخواست خطاب به قوه مجریه است که وظیفه اجرای هر قانونی را در کشور بهعهده دارد، در اینجا بهنظر میرسد اروپاییها با لطافت خاصی بهدنبال تشدید دوقطبی و اختلافافکنی بین قوا و طیفهای مختلف در کشور هستند. این شیطنت اروپا، لازمه انسجام و اتحاد ملی را بیش از پیش تبیین میکند.
اروپا تا به اینجای کار برای حفظ برجام نه کاری کرده و نه جدیتی بهخرج داده است، تنها کار آنها گفتاردرمانی و مطالبه یکطرفه از تهران بوده است. دولتهای اروپایی نهایت کاری که کردهاند این بوده است که منتظر سر کار آمدن دولتی جدید در واشنگتن بودهاند، چون که بهخوبی به ظرفیت و جایگاه و وزن خود آگاه هستند.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز امروز گفت که اروپا باید ظرفیت و جایگاه خود را بداند، پس انتظار میرود که تصمیمگیران در کشورمان نیز بهاندازه وزن و ظرفیت اروپا به آن و بیانیههایش توجه کنند. وقتی اروپا حاضر است خود را تا به این اندازه در قبال آمریکا تحقیرشده بداند و ببیند، لزومی ندارد که کشورهای دیگر برای آن ارج و جایگاه کاذب بسازند.
طبیعتاً اصرار اروپا بر عدم اجرای مصوبه جدید مجلس نه با هدف تأمین منافع ملی ایران، بلکه با هدف تضعیف موضع مذاکراتی تهران است تا نتواند درباره درخواست مذاکرات غیرهستهای مقاومت کند، اگر چنین باشد، اقدام منطقی و عقلانی اصرار و پافشاری بر اجرای این مصوبه است، تا اینکه هم اهرم ایران برای مذاکرات تقویت شود و هم اینکه طرف مقابل برای بازگشت به تعهدات تحت فشار باشد.
انتهای پیام/.+