رفتن ترامپ و آمدن بایدن چیزی را عوض نمیکند/ هدف آمریکا رسیدن به برجامهای بعدی است| گفتگو با حجتالاسلام سعیدی
رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهکل قوا بایدن و ترامپ را مأمور و ابزار حاکمیت استکباری دانست و گفت: تضاد ما با آمریکا فردی و حزبی نیست که اگر ترامپ برود و بایدن بیاید و یا قدرت از حزب جمهوریخواه به حزب دموکرات منتقل شود وضع عوض شود.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم:انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی جناح دموکرات در این انتخابات موجب گمانهزمانیهایی میان برخی سیاسیون و شخصیتهای کشور در باب مذاکره مجدد ایران و آمریکا شده است، این گمانهزنیها تا جایی پیش رفت که برخی از شخصیتهای سیاسی کشور تلویحاً و در برخی اظهار نظرهای خود طوری وانمود کردند که علیرغم تجربه تلخ برجام و مذاکره با آمریکا ایران دوباره آماده مذاکره با آمریکاییها است.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
حجتالاسلام علی سعیدی رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهکل قوا در گفتگو با تسنیم به چرایی گرایش برخی جریانات داخلی به مذاکره مجدد با آمریکا پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
تسنیم: چرا بهرغم شکست برجام بهعنوان یکی از مهمترین تجربیات اخیر که نشان داد آمریکا قابل اعتماد نیست، همچنان برخی جریانها بهدنبال مذاکره با آمریکا هستند؟
حجت الاسلام سعیدی: جریان غربگرا و اصلاحطلب که با همسویی با دولت اعتدال و عدم کارآمدی آن، قافیه را باخته و سوخت شعاری خود را تمام شده و ظرفیت شعوری خود را پرشده میبینند همواره در تلاشند مصالح کشور را بهنوعی به شرایط سیاسی حاکم بر آمریکا گره بزنند و در سراب و خیال بهقصد دستیابی بر آب حرکت کنند البته هدف اصلی آنها این است که با شرطی کردن مردم، از این نمد کلاهی برای خود بافته و با اغوای افکار عمومی در عرصه انتخابات 1400 کسب وجهه کنند، و الّا چگونه میشود که اینها توجه نداشته باشند که با تسلیم در برابر آمریکا چیزی عاید ما نخواهد شد و چگونه نمیدانند تفاوتی بین ترامپ و بایدن نیست؟
تسنیم: شاید یک دلیلش این باشد که جریان غربگرا، چالش موجود میان جمهوری اسلامی ایران با آمریکا را یک مسئله ریشهای نمیداند، ارزیابی شما در این باره چیست؟
حجت الاسلام سعیدی: مشکل ما با آمریکا و بهتعبیر بهتر تضاد ما با آمریکا هم مبنایی و هم رفتاری و عملکردی است.
تضاد ما با آمریکا تضاد بین حق و باطل و ایمان و کفر است. نظام حاکم در آمریکا بر اساس سلطه پایهگذاری شده است و ماهیت استکباری دارد یعنی جوهره حاکمیت آمریکا جوهره سلطه و حاکمیت اراده آمریکا بر جوامع بشری است.
چنین حکومتی تحمل هیچ گونه اراده و قدرتی را در برابر خود ندارد مگر آن اراده و حکومت بتواند با اتکای به درون و مقاومت فعال، سطح قدرت خود را به سطح ضربه متقابل یا ضربه پیشدستانه برساند و یا اینکه ساختار آمریکا در هم بشکند که برخی نشانههای آن در زمان حاضر مشاهده میشود.
تضاد ما با آمریکا فردی و حزبی نیست که اگر ترامپ برود و بایدن بیاید و یا قدرت از حزب جمهوریخواه به حزب دموکرات منتقل شود وضع عوض شود، در حقیقت بایدن و ترامپ مأمور و ابزار حاکمیت استکباری هستند.
تضاد ما با آمریکا موضوعی نیست که اگر در مسئله هستهای توافق شد، مسائل حل شود و لذا دولت اعتدال با تصور اشتباه وارد عرصه مذاکره شد و امتیازات زیادی در عرصه تعامل به دشمن داد بهخیال کوتاه آمدن نظام حاکم بر آمریکا که نتیجه به یک معادله باخت ما و برد دشمن تبدیل شد.
تضاد ما با آمریکا ماهوی و اعتقادی و تقابل جبهه توحید با جبهه کفر و شرک است و هیچگونه زمینهای برای کنار آمدن با یک رژیم الحادی، استکباری وجود ندارد.
تضاد ما با آمریکا حاکم به شخص نیست که با تعویض مهرهای شرائط تغییر کند از قدیم گفتهاند که «جمهوریخواهان با شمشیر سر میبرند و دموکراتها با پنبه سر میبرند.»
تضاد ما با آمریکا عمقی و راهبردی است نه تاکتیکی و سلیقهای. مسئله جمهوری اسلامی ایران صیانت از انقلاب اسلامی، استقلال و حمایت از ملّتهای مظلوم مسلمان است و در اینگونه امور راهبردی امکان عقبنشینی وجود ندارد و فشار آمریکا هم ناظر به همین مبانی و اصول است و نظام اسلامی حق ندارد کوچکترین عقبنشینی داشته باشد.
تسنیم: با توجه به عمق اختلاف آمریکا با جمهوری اسلامی ایران علّت تمایل به مذاکره دموکراتها چگونه قابل تحلیل است و هدف آنها چه بود؟
حجت الاسلام سعیدی: هدف اصلی نظام حاکم بر آمریکا مقابله با انقلاب و براندازی نظام اسلامی است و این هدف در طول بیش از 4 دهه ثابت بوده است اما استراتژی و راهبرد با توجه به متغیرهای زیادی تغییر میکند. استکبار با توجه به شرائط گاهی نبرد سخت را در دستور قرار میدهد و گاهی توطئه کودتا و گاهی تحریم و گاهی تحریم همراه با تعامل در دستور قرار میگیرد.
آنچه زمینه ورود آمریکا به عرصه تعامل کنار تحریم را فراهم کرد، تحول در وضعیت قوه مجریه در جمهوری اسلامی ایران بود. در ایران دولتی سر کار آمده بود که بدون توجه به پیشینه خیانتهای آمریکا در قبال ایران و بدون توجه به عملکرد خیانتکارانه رژیم حاکم بر آمریکا در عرصه بینالمللی، وارد مذاکره شد و امتیازات زیادی را با انگیزه رفع تحریم کامل در اختیار دشمن قرار داد امّا تغییری در تحریم و برآورده شدن خواستههای ایران بهدست نیامده است و چنانچه رهبری معظّم (مدّ ظلّه العالی) نظارت عالیه و شرایط خاص را تدبیر نمیکردند معلوم نبود چه اتفاقی بیفتد.
تسنیم: سؤال مهم این است که علت نگرش دولت به آمریکا بهرغم همه خیانتهای پیشین چیست؟
حجت الاسلام سعیدی: بهنظر میرسد سه عامل زمینهساز ورود دولت یازدهم به وادی تعامل بود؛ نخست عدم توجه به جوهره استکباری آمریکاست. جوهره استکباری و تجاوزگری جزء ذات آمریکاست که به هیچ عنوان قابل تغییر نیست. گذشته نشان میدهد آمریکا بنا بر اعتراف کارتر در طول 240 سال تنها 16 سال در حالت جنگ نبوده است و مستندات حاکی از آن است که آمریکا تنها در نیمه دوم قرن بیستم به 22 کشور حمله نظامی داشته و در 17 کشور دخالت کرده است، دخالتها در مورد ایران هم بسیار روشن است. دومین علت عدم درک درست از مبانی و اصول و مصالح حاکمیت دینی است.
حکومت دینی متکی بر مبانی و اصولی است که از جمله آنها قاعده نفی سبیل است، نمیتواند با نظام استکباری آمریکا سازش کند و تسلیم شود. حکومت دینی نمیتواند از اصل اقتدار دفاعی عقبنشینی کند، حکومت دینی نمیتواند از عمق راهبردی خود عقبنشینی کند. خواست آمریکا حل مشکلات در قالب برد ــ برد نیست مطالبه و خواست آمریکا تسلیم جمهوری اسلامی و عقبنشینی از مبانی و اصول مسلم خود است.
علت سوم ضعف و فقدان ظرفیت و تابآوری کنار رهبری مقاوم و باثبات است. مشکل جمهوری اسلامی دولتهایی هستند که بهعلّت ضعف در پاسداری و صیانت از انقلاب و نظام اسلامی و فقدان برنامهریزی و پایداری در برابر فشارها بهسمت بدترین راهحل که همان سازش هست میروند.
تسنیم: استدلال برخی دولتمردان این است که در شرایط اضطراری، پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) و ائمه معصومین همچون امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) تن به صلح، سازش و مذاکره میدادند، الآن هم وضعیت همین طور است؟
حجت الاسلام سعیدی: این مقایسهها با تعجب در تحلیل کسانی ارائه میشود که پیشینه مطالعات دینی و خطابه دارند در حالی که اوّلاً هیچ سنخیّت و شباهتی بین وضعیت نظام اسلامی و ظرفیتهای گسترده آن و وضعیت آمریکا با صلح حدیبیه و صلح امام حسن نیست که در آن موارد، قدرت و حکومت در اختیار پیامبر و امام حسن و امام حسین نبود در حالی که اکنون حکومت دینی دارای حاکمیت و اقتدار میباشد ثانیاً پیامبر و ائمه معصومین (علیه السلام) به هیچ عنوان از مبانی و اصول عقبنشینی نکردند و در مورد امام مجتبی مشکل اصلی فتنه داخلی و خیانت یاران بود و آن حضرت برای حفظ هسته مرکزی شیعه در قالب شرایطی صلحنامه را تأیید کردند که با شرایط امروز کاملاً متفاوت است. ثالثاً چرا حضرات به مقاومت پیامبر در شعب ابیطالب استناد نمیکنند که در سختترین شرایط در برابر تحریم کفار مقاومت کردند و تن به سازش و تسلیم ندادند. توافق هستهای نشان داد کوتاهآمدن و عقبنشینی حد مشخصی ندارد و خواسته آمریکا فقط در محدوده برجام نیست و حرکت آمریکا پایانش سقوط نظام اسلامی است.
میتوان در وضعیت مشابه از آقایان سؤال کرد که؛ پس از فتح مکّه و شکلگیری حکومت دینی بهرهبری پیامبر چنانچه دولتهای روم و ایران حکومت اسلامی را تحریم میکردند و فشار میآوردند برای عقبنشینی پیامبر از دین و آئین و ضروریات دین آیا پیامبر باز هم با عدول از اصول تن به صلح و سازش میداد؟
ایستادگی پیامبر در برابر خواستههای کفّار و مشرکین مبیّن این حقیقت است که قلمروی مبانی و اصول منطقه ممنوعه است و امکان عقبنشینی وجود ندارد.
تسنیم: بهنظر شما اگر بایدن به قدرت برسد و به برجام برگردد و به معاهده برجام عمل کند چرا ما پذیرای این فرضیه نباشیم؟
حجت الاسلام سعیدی: با توجه به ماهیت استکباری و تجاوزگری نظام حاکم بر آمریکا، اولاً پذیرش شرایط ایران و برداشتن همه تحریمها در واقع تعلیق به محال است که آزموده را آزمودن خطاست، ثانیاً بهفرض رئیس جمهور دموکرات آمریکا به برجام هم برگردد تاکتیکی است و هدف آنها ادامه تحریم و کشاندن جمهوری اسلامی ایران بهدنبال خود برای برداشتن گامهای بعدی و برجامهای 2 و 3 و خلع سلاح کامل جمهوری اسلامی است، که این راهبرد اوباما بود و همین راهبرد تداوم خواهد یافت.
خطای بزرگ دولتمردان این است که چیزی را در زبان و شعار میگویند که در دل چیز دیگری دارند که همان امید واهی به آمریکا و همپیمانان آن یعنی کشورهای اروپایی است.
متأسفانه برخی دولتمردان گرفتار نفاق سیاسی هستند و آنچه در دل دارند بیان نمیکنند، اینها حاکمیت دینی را با تکیه بر مبانی امام و رهبری قبول ندارند و عمق استرتژیک نظام را قبول ندارند، دفاع از مقاومت و حمایت از ملّت مظلوم فلسطین را باور ندارند و در ذهن آنها مدلی شبیه به مالزی و سنگاپور و حداکثر ژاپن اسلامی خلجان میکند در حالی که اولاً ماهیت، شرایط کشور و نظام اسلامی ایران با کشورهای مذکور تفاوت اساسی دارد و نمیتوان انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را با آنها مقایسه کرد، ثانیاً نگاه آمریکا به ژاپن بهعنوان یک کشور لائیک که در خدمت آمریکاست با نگاه آمریکا به یک نظام انقلابی متکی به اسلام ناب بسیار متفاوت است.
آمریکا از اساس با یک نظام با ماهیت دینی و انقلابی در ایران در تقابل قرار دارد و حد یقفی برای تعامل وجود ندارد.
بهنظر میرسد ژاپن بر اساس مدل استعمار فرانو در خدمت آمریکا قرار دارد و حضور دهها هزار نیروی آمریکایی نشاندهنده وضعیت آن کشور است. در مورد مالزی هم علاوه بر تفاوت ماهوی با جمهوری اسلامی ایران، توصیه ماهاتیر محمّد نخست وزیر آن کشور به مسئولین کشور ما این بود که "مثل ما عمل نکنید که با یک تکان آمریکا یکشبه اقتصاد ما فرو بریزد."
تسنیم: بهعنوان آخرین سؤال، وضعیت آمریکا را در زمان حاضر چگونه تحلیل میکنید؟
حجت الاسلام سعیدی: آمریکای امروز با چندین چالش و بحران روبهروست، این چالشها عبارتاند از: ناامنی و احساس ناامنی عمومی. نظام حاکم بر آمریکا، ناامنی را در جاهای دیگر میدید و ایالات متحده را بهعنوان جزیره امن معرفی میکرد امروز ناامنی آمریکایی به درون آمریکا برگشته و هم ناامنترین کشور در منطقه بهشمار آمده و هم احساس عمومی ناامنی همه مردم را فراگرفته است. چالش دیگر شکاف عمیق درونی است که پدیده نژادپرستی و راستگرایی افراطی زمینهساز دوگانگی و دوقطبی را در آمریکا فراهم کرده است. تحلیلگران، اتاقهای فکر، رسانهها، نخبگان سیاسی و دولت و کنگره را چهار ضلع قدرت آمریکا معرفی میکردند که اکنون اختلاف و چندگانگی چهار ضلع را متزلزل کرده و به چالش کشیده است.
از دیگر چالشهای جدی بحران اقتصادی بیسابقه و خیل عظیم بیکاران است که بهشدت هژمونی آمریکا را با مشکل جدی مواجه کرده است. ویروس ذرهبینی کرونا چالش دیگری است که هیمنه آمریکا را شکسته و ناتوانی یک ابرقدرت را به رخ جهانیان کشیده است. بحران مشروعیت و مقبولیت از دیگر بحرانهای متوجه آمریکاست که پدیده دموکراسی را با چالش جدی مواجه کرده است.
بنابراین میتوان گفت آمریکا هم در مدیریت درونی با چالش و بحرانها و هم در عرصه بینالمللی با کاهش توان و ظرفیت در حل بحرانها، مهار رقبا و تأثیرگذاری مواجه است.
البته اینها تجربه زیادی در اصلاح دموکراسی با عدول و زیر پا گذاشتن موازین آن دارند و ممکن است بهطور موقت بر اوضاع مسلط شوند اما بحرانها آنقدر جدی است که ایالات متحده را بهصورت ایالات متفرقه در خواهد آورد.
انتهای پیام/+