مجله خبری «سیزده۱۴۰۰»| از تکرار تکثر در اصولگرایان تا جنجال‌ حول یک نام در پایگاه اصلاحات

«سیزده۱۴۰۰» مجله خبری گروه سیاسی تسنیم است که به صورت هفتگی به مرور آخرین اخبار درباره سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ می‌پردازد.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم در سومین قسمت از مجله خبری خود با عنوان «سیزده1400» به جدیدترین اخبار و تحلیل های مرتبط با انتخابات1400 ریاست جمهوری و شوراها و وضعیت دو جناح اطولگرا و اصلاح طلب در 6 ماه مانده به انتخابات پرداخته است.

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

متن و فیلم این قسمت از مجله خبری «سیزده1400» را در ادامه مشاهده می‌کنید:

دوران سخت برای ایرانی‌ها ادامه داره. روزگار فعلا یارای موافقت نداره و تاریخ پرعبرت این سالها، سطرسطر اضافه می‌شه. درست تو بحبوحه اوج گرفتن قربانیان کرونا؛ ترور بی‌رحمانه و غافلگیرکننده یک دانشمند هسته‌ای؛ التهاب جامعه ایرانی رو تشدید کرد. محسن فخری‌زاده تو عملیاتی پرابهام به شهادت رسید و فضای سیاسی کشور تا چند روز متاثر از این رویداد غمناک به فریادهای پیاپی انتقام بدل ‌شد. اخبار انتخاباتی تا اندازه زیادی کاهش پیدا کرد و کرونا و شهادت فخری‌زاده دو کلید واژه اصلی فضای سیاسی این روزها ‌شد.

حالا بعد از 3 هفته تعطیلی و با کاهش آمار قربانیان کرونا، التهاب از گوشه و کنار فضای سیاسی کشور کم شده و انتشار اخبار انتخاباتی تو رسانه‌ها آغاز شده. فضای انتخاباتی محتاط، با حوصله و به کندی در حال رونق گرفتنه.

***

سلام وقتتون بخیر اینجا تحریریه خبرگزاری تسنیمه و این سومین قسمت از برنامه انتخاباتی سیزده1400. این هفته چند خبر انتخاباتی که تو فضای این روزهای رسانه‌ها بیشتر مورد توجه قرار گرفته رو مرور می‌کنیم.

* تکرار تکثر در اصولگرایان

مسأله تکثر تو جناح اصولگراها امر جدیدی نیست. اونا بارها تو انتخابات با این مسأله مواجه شدن و برخی دلیل شکست‌های اصولگراها رو همین موضوع تکراری می‌دونن. هرچند که می‌تونه دلایل متعدد دیگه‌ای هم داشته باشه.

اصولگراها تو انتخابات مجلس سال 98 با شانا، یا همون شورای ائتلاف نیروهای اصولگرا و با لیستی واحد اومدن که برای اونا پیروزی رو به همراه داشت و تصور میشه با همین تشکیلات تو 1400 هم حاضر بشن.

اما گویا این‌بار یه ماجرای جدید منتظر اوناست. چراکه جامعه روحانیت مبارز و جبهه پیروان گفتن ما خودمون به طور مستقل وارد میشیم و احتمالاً نامزد مستقلی هم معرفی می‌کنیم.

مرتضی طلایی‌ درباره مکانیزم اجماع‌سازی اصولگراها گفته: جامعه روحانیت مبارز و مدرسین حوزه علمیه قم پا به عرصه گذاشتن و معتقدیم باید حول محور جامعتین فعالیت‌ها سازماندهی بشه.

ترقی و بادامچیان از اعضای مؤتلفه اسلامی هم بر این محوریت تاکید کردن. باید دید نامزد این جریان، باز هم، آقای مصطفی میرسلیم خواهد بود یا نه؟

* جنجال‌ حول یک نام در پایگاه اصلاحات

اما درباره جناح اصلاح‌طلبا؛ تو روزهایی که گذشت بحث و گفتگوها بیشتر پیرامون یک نام بالا گرفت: آقای سید محمد خاتمی.

فائزه هاشمی، هفته گذشته اظهارات تندی علیه آقای خاتمی بیان کرد. خانم هاشمی به شرق گفته بود که خاتمی خودخواه، مستبد و خودرایه و تلاش میکنه نظرات خودش رو بر دیگران تحمیل کنه. اینکه این جملات درست هست یا نه، حداقل مسئله ما نیست. موضوع اینجاست که چطور آقای خاتمی که روزگاری شخصیت محوری اصلاح طلبا بود و البته تو حاکمیت ایران هم احترام داشت در موقعیتی قرار گرفته که خانم هاشمی این ادبیات رو درباره او به کار می‌بره و شرق به عنوان یک روزنامه مهم جریان اصلاحات، این حرفهارو تو صفحه اول منعکس می‌کنه؟

البته این نوع اظهارنظر که رنگ و بوی تخفیف جایگاه آقای خاتمی بین اصلاح‌طلبان رو داره، فقط محدود به فرزند مرحوم هاشمی نیست. محترمانه‌ترین لفظ متعلق به بهزاد نبویه که تو گیر و دار دعوا بر سر اینکه جایگاه آقای خاتمی بین اصلاح‌طلبا کجاست، ایشون رو بیشتر یه چهره کاریزماتیک معرفی کرده که اصلاح طلبا تو انتخابات از این کاریزما استفاده میکنن. سعید حجاریان هم که روزگاری به لحاظ وزن سیاسی، در سایه‌ی آقای خاتمی تعریف می‌شد، به ایشون نصیحت کرده که با وسواس بیشتری استراتژی خودش رو انتخاب کنه.

 

کواکبیان هم تو مصاحبه‌ای گفته بود آقای خاتمی محترم، اما در حد مشاور هست و نباید محور اصلاح‌طلبا باشه. و البته پیش‌تر و صریح‌تر از اینا، غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی گفته بود که اصلاً کی گفته آقای خاتمی از اول رهبر اصلاح طلبا بود؟

مقصود کرباسچی هرچی بود، باعث شد تا اصلاح‌طلبا بیشتر از قبل نسبت به کارکرد آقای خاتمی تو شرایط فعلی سیاسی توجه نشون بدن. برخی از اونا معتقدن که لیدر جریان اصلاحات به دلیل ناکارآمدی، سرمایه اجتماعی اصلاح طلبا رو خرد و تضعیف کرده.

اینکه چرا آقای خاتمی تو این وضعیت قرار گرفته و برای اون تعیین تکلیف‌هایی در این حد، منتشر میشه احتمالاً مسئله مهمی تو سیاسته و به نظر می‌رسه ایشون تو وضعیت پیچیده و متناقضی گیر افتاده.

رفتارهای آقای خاتمی تو انتخابات 88 و محکوم نکردن حوادث بعد از اون موجب زدوده شدن اعتبارش تو حاکمیت شد و حالا هم تو سازمان سیاسی اصلاح طلبا با بی احترامی و موقعیتی متزلزل روبرو شده و مهمتر از همه بدنه اجتماعی و پایگاه رایی که بین بخشی از مردم داشت بعد از حمایت از دولت ناکارآمد روحانی و مجلس دهم به شدت لطمه دیده. آیا واقعاً آقای خاتمی به یه چهره صرفاً سمبلیک و کم تأثیر تبدیل شده؟

این سرنوشت یا وضعیت می‌تونه یه هشدار باشه. هشدار به این معنا که نباید تصور بشه که انتخابات تنها، بزنگاه یا محملی برای رادیکال کردن غیرمنطقی و احساسی فضاست.

رویکردهای رادیکال و پراگماتیستی هزینه‌های زیادی تو فضای سیاسی به همراه داره و حاکمیت هم که معلومه بیرون از فضاهای دموکراتیک، اهل باج دادن به هیچ کس نیست.

به هر حال به نظر میرسه آقای خاتمی فعلاً بین هم جناحی‌های خودش گیر افتاده. منتظر می‌مونیم تا ببینیم وضعیت آینده جریان‌های سیاسی در هفته‌های بعد چطور پیش میره...

انتهای پیام/