۱۰ تصنیف و صد تصویر / برخورهای متفاوت با فرمهای پیشین
آلبوم «۱۰ تصنیف» از آثاری است که در آن تلاش برای برخوردهای متفاوت با فُرمهای پیشین دیده میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آثاری در موسیقی ایرانی هست که در میانِ هیاهوهایِ رسانهای گُم شدهاند. آثاری که نامِ فلان خوانندهی سلبریتی را یدک نمیکشند؛ عکس روی جلدشان هم پُرترهی روتوش شدهیِ هیچ کس نیست.
این آثار در میانِ زرق و برقِ آثارِ خوانندگانِ سلبریتی شده گم شدهاند، اما هرگز فراموش نمیشوند.
اگر مخاطبِ واقعیِ موسیقی ایرانی هستید، باید این آثار را بشنوید. فقط کافی است روزی یا شبی، در دیداری یا در مجلسی، با این آثار آشنا شوید. فقط کافی است یک بار این آثار را بشنوید تا شما را درگیرِ خودشان کنند.
یکی از این آثار، آلبوم «10 تصنیف» است. این اثر سال 1395 منتشر شده است. 10 آهنگساز دور هم جمع شدهاند و هر کدام یک تصنیف ساختهاند تا این آلبوم شکل بگیرد. هفت خواننده هم این 10 تصنیف را خواندهاند.
نگارنده هم در روزهایِ پایانیِ پاییزِ 1399 در دیداری دوستانه با این اثر آشنا شد. یک بار شنیدنش باعث شد که درگیرش شوم و بارها و بارها آن را بشنوم.
یادتان باشد که تمامِ 10 تصنیفش در یک سطح نیستند. راستش را بخواهید یکی از تصنیفها را فقط دو بار توانستم بشنوم و در دفعاتِ بعد، مجبور به فشار دادنِ دکمهی next بودم. این را گفتم که بدانید با شاهکار مواجه نخواهید شد، اما شک نکنید که اگر «10 تصنیف» را نشنوید، حتما چیزی از دست دادهاید.
آلبومی که حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده کشورمان برایش دست به قلم میشود، حتما اثرِ باارزشی است.
تمام هفت خوانندهی حاضر در این آلبوم، کیفیتِ لازم را در کارشان دارند. برخی از آنها در سالهای گذشته صدایشان را بیشتر شنیدهاید و برخی هم هنوز به جایگاهی که استحقاقش را دارند، نرسیدهاند.
در ادامه به معرفیِ آلبومِ «10 تصنیف» میپردازیم و در نخستین گام یادداشتی را میخوانید به قلمِ حسین علیزاده که در بروشورِ آلبوم چاپ شده است. در ادامه هم به معرفیِ قطعههای این آلبوم میپردازیم و برای هر قطعه چند خطی به قلمِ آهنگسازش میخوانید.
10 تصنیف و صد تصویر
یادداشتی از حسین علیزاده
از گوش سپردن به ده تصنیف تا حدود زیادی میتوان دریافت که مجموعه هنرمندان این نسل در عالم موسیقی چه سیر و سلوک و تجربهای را سپری میکنند؛ گاه در قالب سنت، گاه در قالبهای تجربی و نو و گاه ترکیب هر دو؛ گاه محوریت شعر و آواز و گاه محوریت موسیقی سازی بر آواز.
نکتهای که در اکثریت آثار مشهود است، تلاش برای دست یافتن به اشکال غیرمعمول و پایهگذاری و برخورهای متفاوت با فرمهای پیشین است.
بعضی آثار از فرمهای قدیم، تلاش نوجویانه دارند، بعضی خود، سبک و سیاق جدیدی را پیش میگیرند و بعضی با سادگی و لطافت به شعر میپردازند. بعضی، شعر را در احاطه سازها قرار داده و در هر فرصتی پیچ و خمهای سازی را چاشنی اصلی شعر قرار میدهند و بعضی، شعر را به سادگی بیان میکنند.
نکته قابل تعمق، ذوق و شوقی است که در تمام آثار با هر نگرشی دیده میشود که شاید بسط و گسترش برخی از آنها به خاطر تراکم ریتم و ملودی، با تمام ابتکارات و زیبایی، از روند منطقی آنها میکاهد.
اوج و حضیضهای پی در پی، گاهی غلو شده به نظر آمده اما در فرود و جملههای تکمیلی نوعی آرامش نسبی پدید میآورند.
نکته قابل توجه دیگر، که نویدی نیز در آن نهفته است، بیان حالتهای گوناگون از نظر حسی در آثار است که محدود به غم و شادی نشده، حتی نگاه طنزآلود ظریف با حکایتگونه و حتی قلندرگونه در آنها مشاهده میشود که این خود میتواند پایه خوبی برای وسعت تصنیفسازی در رابطه با مسائل گوناگون اجتماعی که به آن کمتر توجه میشده، باشد.
نکته دیگر، تنظیم اغلب آثار است که از طرحها و ایدههای بسیار زیبا و غنی برخوردار است اما همان طور که اشاره شد؛ نسبت به یک اثر کوتاه حجم زیاد در تنوع ریتم، استفاده از حرکتهای بیش از اندازه سریع، هارمونی و چند نغمگیِ پخته نشده گاهی دلنشینی آنها را تحت الشعاع قرار داده است.
ده تصنیف، مجموعه آثاری با کوشش هنرمندانی است که با نگاه صادقانه تلاش میکنند به نیازهای گوناگون زمان و جامعه، دست یافته و از روزمرگی و بازیابی خود را دور نگه داشته، آثاری به وجود آورند که جوابگوی جامعهای جوان و پوینده باشند.
گاه طرحها و ایدهها چنان قوی و غنی هستند که از هر یک دهها طرح و ایده میتون به دست آورد، که ده تصنیف را، به صد تصویر کشاند.
آن بسیار
آهنگساز: علی بهرامیفرد، خواننده امیر مردانه، شاعر مولانا جلال الدین محمد بلخی
نوازندگان
سنتور و سنتورباس: علی بهرامیفرد، کمانچه و کمانچه آلتو: شروین مهاجر، دف و دایر: نبیل یوسف شریداوی، تنبک: بهنام معصومی.
کلام آهنگساز: به اقتضای کلام آن – جهانیِ مولانا که دیدار یار برایش سراسر سرور و وجد و شعف و بی تابی غیرقابل وصفی است که حتی شکر و شادی را هم چاره ساز نمیبیند، به دنبال تصویری موسیقایی بودم که تا حدی وصف این حال باشد. در نتیجه، سیلان و رقص و آزادیِ وزن را برگزیدم تا در بستر اندیشمندانه مایه نوا هر لحظه گویی با بیقراری سُرورآمیز و خیال انگیز گوینده، به شکلی نو تصاویر کلام را نقاشی کند.
قصهی دل
آهنگساز: پویان بیگلر، خواننده: وحید تاج، شاعر: هوشنگ ابتهاج
این تصنیف حاصل ضبط زنده در تالار وحدت است.
نوازندگان(گروه نی داوود)
تار: پویان بیگلر، نی: زمان خیری، کمانچه: سهیل صادقی، کمانچه علیرضا دریایی، سنتور: امیر رحمانی، تنبک: سنا خشک بیجاری، عود: مهیار اسدی، دایره: امین یگانه
کلام آهنگساز: این تصنیف در مایهی کُردبیات ساخته شده است. کردبیات آواز کوچکی است که از نظر مایگی منطبق برمُدهای حسینی، دشتی، حجاز و نهفت است – با تفاوت در شکل گردش نغمهها و ایستها.
در همین راستا کمتر به عنوان آوازی مستقل و بیشتر در امتداد مُدهای مشابهاش اجرا شده است. تا کنون در این مایه، بیش از چند قطعه کوتاه در قالب ضربی یا پیشدرآمد ساخته نشده است – دو تصنیف ارائه شده در کُردبیات از ساختههای هنرمند گرامی حسین علیزاده است. میتوان گفت برای مُدی که در ردیف بعضی استادان به عنوان آوازی مستقل ارایه شده، نمونهها بسیار اندکند. انگیزهی اصلی ساخت این تصنیف را میتوان تقویت بنیه رپرتوار اجرایی این مُد دانست. این اثر، پیشتر، در تالار وحدت به اجرا درآمده است.
سوگ
آهنگساز: سیامک جهانگیری، خواننده امیر مردانه، شاعر محمدرضا شفیعی کدکنی
نوازندگان
ویولن: علی جعفری پویان، ویولن آلتو: علیرضا دریایی، ولولنسل: مجید اسماعیلی متین
کلام آهنگساز: «سوگ» برداشتی آزاد از فرم تصنیف برای یک کوارتت زهی و آواز است که در آن تصویر واژهها در خطوط روایتگونه موسیقی به یکدیگر میرسند.
شب
آهنگساز: نگار خارکن، خواننده: حسین علیشاپور، شاعر مانی جعفرزاده
نوازندگان
کمانچه و کمانچه آلتو: نگار خارکن، پرکاشن: زکریا یوسفی
کلام آهنگساز: بیداری، رنج است و شادمانیِ توامان است. انسانِ بیدار، رنج مقدسش را از دست نمیگذارد. صبر میکند بر بیداری ذهنی که تَن دیری ست از کشیدنِ بارِ سنگین امانتاش تَن زده است و تابِ حملاش را نیاورده. تصنیفِ «شب» تلاشی است برواگوییِ حالِ ذهنی بیدار که تَناش دیریست وا داده و جا مانده است.
سهگانهی رُباعی
آهنگساز: امیر شریفی، خواننده: مهدی امامی، شاعر: مولانا جلال الدین محمد بلخی
نوازندگان(گروه نقش)
تار: امیر شریفی، نی: حسین خوش چهره، کمانچه و کمانچه آلتو: المیرا مردانه، سنتور: محمد عشقی، بندیر: مهدی امامی، تنبک: حسین زمانی، قانون: مرجان مهربان، عود: آرش سعیدیان
کلام آهنگساز: «سهگانهی رُباعی» آن چنان که از نامش هویداست، برساخته از سه رباعی از سرودههای مولوی است. فرم کلی اثر، متشکل از سه بخش است که هر بخش یکی از رباعیها را در خود جای داده است. هر کدام از بخشها بسان رباعی، متشکل از چهار جمله است که هر جمله با یک مصررع تلفیق شده است. هماهنگ با وضع قافیهها در رباعی، جملات اول، دوم و چهارم هر بخش با هم برابرند و جملهی سوم به لحاظ مد و گردش نغمات در تضاد با سه جملهیی دیگر ساخته شده است. در بخش اول و سوم، هر جمله براساس دوری هفده ضربی از ساختههای آهنگساز پرداخته شده و بخش میانی در تضاد با دور نبستا بلند و دو بخش دیگر، دوری هفت ضربی بنیان جملات بوده است.
آواز جدایی
آهنگساز: پژمان طاهری، خواننده اشکان کمانگری، شاعر: محمد سلمانی، سنتور پژمان طاهری
کلام آهنگساز: به قول کافکا، آثار من شواهد تنهاییام هستند و نباید شنیده شوند؛ ولی گاهی قرار بر مدار دیگری آرام میگیرد و دلتنگیهای صبحگاهیام برای خالهای به لطافت نسرین و نسترن میشود همینی که ظاهرا قرار اس شنیده شود. همیشه این طور زندگی کرهام ساختهام؛ در لحظه و مثل یک بچهی بهانهگیر.
گریهی سیب
آهنگساز: علی اصغر عربشاهی، خواننده: وحید تاج، شاعر هوشنگ ابتهاج
نوازندگان: کمانچه و کمانچه آلتو، سهیل صادقی، تار و عود: علی اصغر عربشاهی
کلام آهنگساز: تصنیف، ساختار کلی و اجزای فرمال آن، که تلفیق با اجزای شعر مهمترین بخش آن است، در بسیاری موارد فدای روَند ملودی و ارکستراسیون میشود. به گونهای که شعر در خدمت بازیهای ریتمیک و ملودی قرار میگیرد. این در حالی است که جریان و مفهوم تصنیفسازی عکس آن است. در تصنیف «گریهی سیب» سعی شده به عنصر تلفیق، جدایِ از فاکتور تلفیق سیلاییک، از بُعد تصویر هم پرداخته شود و حرکت خطوط ملودی و تکنیکهای اجرایی بخش زهی و حرکتهای مینیمال تماما در جهت ایجاد مفهومی تصویری از شعر باشد.
دِلبر
آهنگساز: حامد فکوری، خواننده: اشکان کمانگری، شاعر محمدمعدری رستمی شاهرودی، صدابردار: مقداد شاه حسینی
نوازندگان
تار و بمتار: حامد فکوری، عود: سعید نایب محمدی، تار: مقداد شاهحسینی، کمانچه و کمانچه آلتو: شروین مهاجر، سنتور و ویولنسل: پوریا فرجی، تنبک – زوران - بمباژ و دفک: فرهاد صفری، دف: شهریار نظری
کلام آهنگساز: شکل گیری توامان ملودی و شعر توسط آهنگساز و شاعر، از انواع خلق تصنیف در گذشته بوده است که امروزه کمتر به آن پرداخته میشود. شاید به جرات بتوان گفت که ماندگارترین تصنیفهای موسیقی دستگاهی ایران – از عارف و شیدا به بعد – به همین شیوه ساخته شده و اغلب شعر و آهنگ آن به همت یک شخص و گهگاه توسط شاعر و آهنگساز به صورت جداگانه – اما همزمان – آفریده شده است. تصنیف «دلبرا» نیز به همین سبک و سیاق ولی با پرداختی امروزیتر ساخته شده و تنیم، رنگ آمیزی و سازبندی این اثر در محیطی معتدل سیر میکند. تلاش شده تا ملودی آن نه در فضای غلیظی از هارمنی، کترپوان و ... غرق شود و نه آنچنان بیآرایش و عریان باشد که یادآور طعمی تکرای شود. این نیز بدون لطف دوستان نوازنده، شاعر، خواننده و صدابردار که همگی از یاران عزیزند، میسر نمیشد. لازم به ذکر است که این تصنیف توسط گروه «اینک» در سال 1389 توسط اینجانب و آقای مقداد شاهحسینی تاسیس شده، اجرا شده است.
بسیطِ عراق
آهنگساز: سعید نایبمحمدی، خواننده: مجتبی عسگری، شاعر: مولانا جلال الدین محمد بلخی، سعدی شیرازی
نوازندگان
عود: سعید نایبمحمدی، تار: علی کاظمی، نی: سیامک جهانگیری، سنتور: سعید کردمافی، بندیر: حمید قنبری(با تشکر از حامد فکوری)
کلام آهنگساز: نام اثر، طبق یکی از روال معمول در نامگذاریِ قطعات در این سبکِ آهنگسازی، برگرفته است ساختار فرمال و مُدال آن است؛ «بسیط» یکی از فُرمهای موسیقی قدیم ایران و «عراق» مُدی مهم در موسیقی دستگاهی است. قطعه روی دور وزنیِ اقصاق(آکساک)، یکی از دورهای حبوب در موسیقی معاصر حوزهی مقام، ساخته شده است. ضرورت و چگونگی رجوع به این سبک آهنگسازی موضوعاتی هستند که ساسان فاطمی بحث در باب آنها را از اوایل دهه هشتاد، با چاپ سلسله مقالاتی در فصلنامهی موسیقی ماهور، آغاز کرد. مبانی نظریِ مطروحه در این مقالات، در اواسط دههی هشتاد، دستمایهی تولید اثری با عنوان «سردخانه» شد. این جریان موسیقایی بربازنگری چهار عنصر موسیقاییِ – فرم، دورهای وزنی، نظام مُدال و تلفیق شعر و موسیقی – تاکید دارد. افزایش روزافزون آهنگسازی به این سیاق نشان میدهد که این موضوع، حداقل، برای بخشی از جامعهی موسیقی ایرانی بسیار جذاب بوده است.
گریه نمیدهد امان
آهنگساز: طینوش بهرامی، خواننده: پوریا اخواص، شاعر: هوشنگ ابتهاج
نوازندگان
تار: طینوش بهرامی، نی: زمان خیری، کمانچه: چکاد فشارکی، سنتور: آرش زمانی، تنبک: غلامرضا صدرالدینی، عود: نوا سلیمانی، دف: سارا فطرس و قیچک: پوریا اخواص.
کلامِ آهنگساز: تم ورودی این تصنیف از ابتدای مقدمهی تصنیف «بستهی دام» اثر علینقی وزیری گرفته شده است. آهنگ مرکب از دشتی شروع میشود و به شور مقامی، اصفهان، ترک، افشاری، همایون و سهگاه میرود. این غزل در آغاز در آمیزش با موسیقی سخت دشوار مینمود و در روند معمول موسیقی دستگاهی نمیگنجید. لذا به جای آنکه موسیقی را بر شعر بگذارم، برای هر بیت بستر موسیقایی مناسب را در کلیت موسیقی دستگاهی یافتم. از مجموع دهها ترکیب این یکی شنیدنیتر است.
آلبوم «10 تصنیف» به همت امیر مردانه تهیه و از سوی موسسه فرهنگی هنری نغمه ساز و آواز منتشر شده است.
انتهای پیام/