روایت اهالی فرهنگ و هنر از دیدار غیررسمی با امام خامنه ایـ۱۰| تأکید رهبر انقلاب برای استفاده از واژههای فارسی در تلویزیون
مجری باسابقه تلویزیون روایتی از آن دیدار با اهالی فرهنگ و هنر دارد که واقعاً غیررسمی بود؛ تمام وقت بگو بخند! انگشتریای خواستم که انگشترِ عقد ایشان بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مستند "غیررسمی" چهره آشنای بسیاری از دیدارکنندگان را به نمایش درآورد که یکی از آنها شهرام شکیبا بود، البته این مجری باسابقه تلویزیون بارها در دیدار با شاعران هم به محضر رهبر انقلاب رسیده است و روایتهایی قابل توجه دارد از آن روز که بحثِ انگشتر عقد "آقا" پیش آمد.
البته شکیبا به دیدار رهبری با شاعران هم اشاره کرد که آقا نگرانِ زبان فارسی بودند و نسبت به ولنگاری زبانی و ساخت لفظی بسیار نازل برخی ترانهها و پخش آنها از صداوسیما گلایه داشتند. ایشان در این جلسه فرمودند:
"راجع به زبان فارسی بنده در حقیقت نگرانم. من از صداوسیما گلهمندم؛ بهجای اینکه زبان صحیح و معیار و صیقلخوردهی کاملاً درست را ترویج کند، زبان بیهویت را ترویج میکند، زبان بیهویتی که گاهی غلط و بدتر از همه پُر از تعبیرات فرنگی و خارجی است. وقتی یک مجری یک تعبیر فرنگی از یک مترجم یا نویسنده را در صداوسیما تکرار میکند، موجب عمومی شدن آن لغت و آلوده شدن زبان به زوائد مضرّ میشود. ما داریم مفت زبان خودمان را آلوده میکنیم".
البته این فرمایش حضرت آقا، این روزها دوباره مفهوم پیدا میکند، چرا که در عینِ فعالیتهایی که برای اعتلای زبان فارسی در صداوسیما پیگیری میشود اما کماکان زبانِ برخی از مجریان و گویندگان فارسی نیست. تبلیغات بازرگانی هم با ادبیات لاتین اتفاق میافتد.
شهرام شکیبا درباره آن دیدار شاعران با رهبر انقلاب میگوید: معظمله درباره مشکلات ترانهها و موسیقیهای سطحی فرمایشاتی داشتند، حتی در جایی هم فرمودند "ترانههای زیرزمینی که بماند"! طبیعتاً بهخاطر پایگاهی که دارند شأنشان نیست درباره چنین موضوعاتی صحبت کنند. واقعیت ماجرا این است موسیقی زیرزمینی در سطح گستردهای تیشه به ریشه زبان ما زده و هر روز زبان فارسی مقدس و سالم را به نابودی نزدیک میکند.
من گفتم "انگشترِ کوچک شما را میخواهم"!
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
* مستند "غیررسمی" در قسمت خودش، دیدارهای رهبر انقلاب با اهالی فرهنگ و هنر را نشان داد، شما چه روایتی از آن دیدار دارید که شما در جمع طنزنویسان و طنزپردازان خدمت معظمله شرفیاب شدید؟
تهیهکننده "قندپهلو" حین صحبتهایش گفت: به ایشان گفتم؛ "حضرت آقا، امروز تولدم است، اجازه بدهید خارج از نوبت از شما انگشتر بگیرم". دیدار آنقدر غیررسمی بود که تمام وقت بگو بخند داشتیم، البته میان این طنازیها، همواره ماجرا جدّی بود. حضرت آقا انگشتر دستشان را به امیر قمیشی (تهیهکننده) هدیه کردند و همان موقع من گفتم "ببخشید، تا شلوغ نشده و بقیه بچهها طلب نکردند، آن انگشتر کوچک شما را برای خودم میخواستم؛ به کسی قول ندهید"!
این انگشتر اشکال فنی دارد
ایشان گفتند "این انگشتر اشکال فنی دارد."، گفتند "آخر جلسه دربارهاش صحبت میکنم". وقتی جلسه تمام شد و بچهها میرفتند محضر ایشان و صحبت میکردند، جالب است من انتقادات و مسائلم را با تلویزیون خدمت ایشان عرض کردم اتفاقاً یکی از دغدغههایم برنامه "قندپهلو" بود و بحث اتفاقاتی که باید برای طنز صداوسیما چه در عرصه برنامهسازی و چه سریالسازی رقم بخورد.
جلو نرفتم اما خودشان مرا صدا زدند
* مشخصاً درباره صداوسیما چه نکاتی گفتند؟
حضرت آقا در صحبتهایشان به این نکته اشاره کردند که بخشهایی از صداوسیما پُر شده از لودگی! درباره بضاعتهای سازمان صداوسیما صحبت کردند و بین صحبتهایشان از من اسم بردند؛ "فلانی مثل ادیب به اشعار در برنامههایشان مشخصاً "قندپهلو" دقت میکند."، جلو نرفتم تا بچههایی که کار دارند نکاتشان را مطرح کنند و همه جلسه تحتالشعاع قرار نگیرد اما جالب است حضرت آقا خودشان مرا صدا زدند و گفتند "آقای شکیبا را بگویید بیایند".
ماجرای انگشترِ عقدِ "آقا"
رفتم و آقا در ابتدا فرمودند "چه شد از این انگشتر خوشتان آمد؟"، گفتم "راستش را بخواهید این نگین یمنی و تراشِ عبدالرزاقی دارد و رکاب فیلی و ظرافتش، نظرم را به خودش جلب کرد."، فرمودند "پس شما انگشترباز هستید"! گفتم "بله."، فرمودند "این انگشتریای است که برای عقد به بنده دادهاند و این را نمیتوانم به شما بدهم اما انگشتر دیگری به شما هدیه خواهم داد که انگشتر معمولی است."، ذکر کوتاهی گفتند و انگشتر دیگری به من هدیه کردند.
در این جلسه طنزپردازان و طنزنویسان حضور داشتند؛ مسئلهشان این بود که لودگی را باید از طنز جدا کنند، چون فاصله هست بین لودگی و طنز! این نکتهای بود که مشخصاً به تلویزیون هم اشاره کردند، نکته دیگری که فرمودند درباره برخورد با استکبار و مشخصاً انگلیس بود که در طول تاریخ با کشور ما چه کردند.
زبان فارسی بحث جدّی بود
* یکی از نکاتی که در این جلسه هم به آن تأکید ویژه داشتند موضوع زبان فارسی بود...
بله. برایشان در دیدارهای دیگری که با شاعران هم داشتند زبان فارسی، بحث جدّی بود، فرمودند "باید درست صحبت شود، در برابر واژه فرنگی باید از واژههای معادل فارسی استفاده شود."، فرمودند "وقتی کلمات فرنگی معادل فارسی دارد..."، فحوای کلامشان این بود که "چرا مجریان از این واژههای معادل استفاده نمیکنند؟".
واقعاً "آقا" به مسائل ریشهای نگاه میکردند
* این دیدارها برای اهالی فرهنگ و هنر چه تأثیراتی دارد؟
دوستان هرآنچه گلایه داشتند خیلی راحت مطرح میکردند، گاهی فکر میکردیم حرف نویی میزنیم، یا مثلاً تند انتقاد میکنیم بعد که ایشان صحبت میکردند میدیدیم ما خیلی صحبتهای آرامی داشتیم، ایشان ریشهایتر به این ماجراها نگاه میکردند.
انتهای پیام/+