زندگینامه خودنوشت شهید سلیمانی روایت حیات طیبه یک روح مؤمن عاشق مخلص است
علیرضا مختارپور در رونمایی کتاب «از چیزی نمیترسیدم» زندگینامه خودنوشت شهید قاسم سلیمانی گفت: این زندگینامه روایت حیات طیبه یک روح مؤمن عاشق مخلص است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در افتتاحیه «همایش علمی رسانه و مکتب سلیمانی» و رونمایی از کتاب زندگینامه خودنوشت «حاج قاسم سلیمانی» مزین به یادداشت مقام معظم رهبری با اشاره به اینکه کتاب از 56 صفحه 13 تا 14 سطری تشکیل شده است گفت: هر سطر 13 کلمه زندگینامه خودنوشت شهید قاسم سلیمانی از کودکی تا 22 سالگیاش در سال اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1357است.
وی در ادامه با برشمردن ویژگیهای منحصر به فرد کتاب، به خوانش و تحلیل فرازهایی از آن به شرح ذیل پرداخت:
«بهنام آنکه جان را روشنی داد
اولین نکته قابل توجه زمان نگارش این زندگینامه است. آنطور که ناشر کتاب در مقدمه بیان کرده تاریخ این نوشته، چند سال قبل از شهادت آن شهید بوده است یعنی در بحبوحه مبارزه نفسگیر و طاقتفرسا و قهرمانانه مدافعان حرم از هر سرزمین و کوی و برزن به فرماندهی حاج قاسم با لشکر جرّار و جبّار داعش که نماد جور و جهل استکبار و حلقه بهگوشان مرتجع آنان در منطقه. بدین ترتیب یکی از ویژگیهای شخصیتی نویسنده یعنی آرامش روحی در سختترین شرایط و تمرکز کامل بر بهیادآوری و تحریر خاطراتی از دههها قبل با خصوصیاتی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد خود را نشان میدهد.
اگر خواننده این زندگی نامه از نویسنده و شرایط و فعالیتهای او بیخبر باشد، بیشک تصور میکند این نوشتهها اثر نویسندهای است که در گوشه اتاقی یا کتابخانهای در آرامش کامل و با دسترسی به انواع کتابهای مربوط به آداب و رسوم و زیست دوره خاصی از تاریخ و جغرافیای منطقه تولد و رشد خود نشسته و در سکوت کامل یا همراه با صدای گوشنواز و فرحبخش طبیعت به مرور خاطرات خود و تدوین آن پرداخته است.
اما وقتی به شخصیت و شرایط حیات و مجاهدت او آگاه شود آنگاه درمییابد که آرامش روحی و طمأنینه نفس و زوال خوف که در تعریف ایمان آمده است چگونه در وجود حاج قاسم سلیمانی جلوهگر شده و در عرصههای مختلف و متعدد حیات طیّبه او ـ از جمله در نگارش همین زندگینامه ـ خود را نشان داده است.
زندگینامه شهید سلیمانی حاوی اطلاعات دقیقی از تبار و خاندان و طایفهای است که او در آن متولد شده و رشد کرده است. در این متن علاوه بر معرفی افراد و خانوادههای وابسته به بیان مناطق جغرافیایی و طبیعی از کوهها و رودها و دشتها و نیز به شرایط اقلیمی و تغییرات آب و هوایی و شرایط سخت زمستانی آن منطقه و تأثیرات ناگوار آن نیز اشاره شده است.
نویسنده آنچنان به وضوح و بادقت تمام جزئیات شرایط زندگی و اتفاقات و خاطرات خود را ترسیم کرده که اگر مستندسازی با تجهیزات صوتی و تصویری به ضبط تصاویر و شرح صحنهها میپرداخت نمیتوانست به نتیجهای از این دقیقتر و روشنتر دست یابد.
از این جهت این متن، نه صرفاً یک نوشته که مجموعهای از تصاویر روشن و واضح است با این تفاوت که واژهها و کلمات جایگزین تصاویر شدهاند.
متن زندگینامه خودنوشت حاج قاسم سلیمانی سرشار است از واژهها و اصطلاحات محلی. با اینکه معلوم است که در سخنرانیها و محاورات روزمره آن هم در بحبوحه مبارزه با داعش، اینقبیل واژهها معمول و مورد استفاده روزانه آن شهید نبوده اما استفاده از این لغات و ترکیبات از سویی نشاندهنده حفظ ارتباط وثیق نویسنده با فرهنگ و آداب و رسوم و اصطلاحات منطقه ولادت و رشد او میباشد و از سوی دیگر نشانگر حافظه قوی و آماده در به یادآوری و استفاده از آنها حتی در سختترین شرایط.
یکی دیگر از ویژگیها و البته شگفتیهای این کتاب بیان صادقانه و به دور از هرگونه تحریف و تغییر افکار رو عواطف و واقعیتها حتی به مصلحت شرایط نویسنده در زمان نگارش این زندگینامه است، آن هم در روزگاری که برخی حتی گفتار و رفتار روز قبل خود را نیز به مصلحت و منفعت خود تغییر میدهند و خاطرات آنها نه واقعیات تاریخی که شرح رنگارنگ و نان به نرخ روز و ساعت و دقیقه خوردن است.
حاج قاسم نه از بیان لذتی که از بیسکوئیتهای تغذیه مدارس احساس کرده ابایی دارد و نه از تصریح به اینکه حتی تا زمان نگارش این متن هیچ شیرینی دیگری برای او آن قدر مزه نداشته، و نه این واقعیت را پوشیده میدارد که تا سال 53 حتی به فساد و تباهی فکری و عملی رژیم طاغوت آگاهی نداشته است و البته با همان صفا و طهارت روحی خود از متدیّنی حاج محمد نام راهنمایی میطلبد و شناخت صحیح را به دست میآورد.
از دیگر نکات چشمگیر دراین کتاب، احترام و ارزش خانواده و به خصوص رابطه شهید با مادر گرامیاش است که نشانمیدهد علیرغم شرایط سخت و عموماً سرد از نظر طبیعت که گاه تا مغز استخوان نفوذ میکرده چنان آتش مهرمادری، گدازان و سوزان برقرار بوده که قاسم را بیش از دیگر فرزندان و دیگر خانوادهها متّکی و استوار و پشتگرم به عطوفت مادر میسازد. تا سه سالگی در آغوش مادر و بعد از آن در چادری بسته به پشت مادر رشد مییابد و لذت آن آرامش همراه با مادر بودن همواره در قلب و خاطرش ماندگار میشود. البته چنین مادری تنها به فرزندان خود مهر نمیورزد که گرمای محبت او همسایه فقیر و مهمانان و مسافران حتی زنی مسلول را که همه رهایش کرده بودند در آغوش خود پناه میدهد. محبتی که حتی تذکر همسرش که میگفت حق نداری به آدم بیروزه غذا بدهی را نیز نادیده میگیرد و همچنان مهمان را حتی اگر اهل روزه و نماز نباشد اطعام میکند.
خواننده آگاه این سطور آرامآرام درمییابد که محبت گسترده حاج قاسم سلیمانی که همه انسانها را صرفنظر از مذهب و رنگ و سبک زندگی دربرمیگرفت ریشه در کدام سرزمین مهر مادری دارد.
اما پدر اگرچه او نیز به فرزندان خود علاقه دارد و دلسوز آنان است و حتی با شنیدن صدای گریه قاسم بر اثر تنبیه به مدیر مدرسه اعتراض میکند، اما دارای ویژگیهای برجسته دیگری است که بخش دیگری از بنای رفیع شخصیت شهید سلیمانی حاصل معماری آن پدر شریف میباشد. ویژگیهایی که در یک کلام میتوان آن را «اعتقاد راسخ به عقاید دینی و التزام عملی به احکام شرعی» نامید. مشدی حسن یا همان پدر قاسم به نماز، آن هم نماز اول وقت تقید داشت و نیز به حلال و حرام، شهره بود به درست عملی، اهل زکات، و رعایت احکام شرعی حتی در سختترین شرایط آب و هوایی و سرمای طاقتفرسا و اهل زیارت امامزادهها و روضهخوانی و عزاداری سیدالشهدا(علیهالسلام).
بدین ترتیب به موازات مادری که بذر مهر و محبت و نوعدوستی را در وجود فرزندان خود پرورش میدهد، پدر نیز نهاد اعتقاد و ایمان و عمل صالح را در سرزمین وجود فرزندان خود آبیاری میکند تا بعدها شاخههای پهناور این دو نهال مکمل، شخصیتی از حاج قاسم بسازد که اگرچه اشدّاء علی الکفّار است اما اقیانوس محبتش همه را دربرمیگیرد. این مهرورزی تنها مربوط به سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم نیست، در همین زندگینامه خودنوشت به روزی در محرم سال 1355 اشاره میکند که وقتی میبیند پاسبانی به یک دختر جوانِ بیحجاب جسارت میکند قاسم چنان برمیآشوبد که بدون توجه به عواقب تصمیمش، بیدرنگ به آن پاسبان حمله میکند. یک بار دیگر صحنه را ترسیم کنید:
زمان: محرم سال 1355
وضع قاسم: جوان، اهل کار، ورزیده، اهل رفت و آمد مکرر به مسجد جامع کرمان و اهل ثابت درس قرآن در مسجد قائم و همچنین تکیه فاطمیه.
شرایط فرد مورد جسارت: دختری با سر برهنه و موهای کاملاً بلند و در آن روزگار ، ظاهراً طبیعی
طرف مقابل: پاسبان شهربانی و همراه او پاسبان راهنمایی
عکسالعمل قاسم مؤمن: اعتراض و ادب کردن پاسبان به سزای بیادبی به دختر بیحجاب آن هم در محرّم.
شاید کسی نداند آن دختر که بود و از ماجرا مطلع شد یا نه و روزگارش به کجا انجامید، اما امروز یعنی 44 سال بعد از آن ماجرا کدام دختر یا پسر جوانی است که این خاطره را بخواند و زبان به تحسین قاسم غیور مهربان نگشاید.
ویژگی شاخص دیگری که در این زندگینامه خودنوشت به چشم می خورد، احساس مسئولیت قاسم 13 ساله است نسبت به مشکل اقتصادی پدر و تلاش برای مشارکت در رفع نگرانی خانواده.
به قول خودش یک بچه ضعیف که تا آن زمان فقط رابر را دیده به همراه دو نفر از دوستانش به کرمان میرود و بارها در مراجعه به هر کارگاه و رستوران با جواب منفی آن هم بهخاطر قد کوچک و جثّه نحیفش مواجه میشود اما از تلاش بازنمیایستد. سرانجام در مراجعه به ساختمان در حال ساختی و در مقابل اوستا علی اشک میریزد و به کار حمل آجر گماشته میشود، با دستهایی کوچک که حتی قادر به گرفتن یک آجر هم نیست، اما آنقدر آجر حمل می کند تا از دستهای کوچکش خون جاری میشود و بالاخره اولین دسترنج خود را کسب میکند. برای کسب درآمد بیشتر به امید کمک به رفع گرفتاری پدر کار قبلی را رها میکند و در رستورانی مشغول میشود و همزمان برای کسب سریعتر درآمد، با خرید دستگاه آبمیوهگیری در پیادهرو به فروش آبمیوه میپردازد و بعد از 9 ماه دوری و دلتنگی به روستا بازمیگردد و پس از ده روز مجدداً برای کار عازم شهر میشود.
آری تلاش و کوشش و سعی و نان از عمل خویش برآوردن و کمک به خانواده و همنوعان از سیزده سالگی در وجود قاسم شکل میگیرد.
در بازگشت به کرمان برای ادامه کار، این بار پای قاسم به گود زورخانهها باز میشود و با آداب پهلوانی آشنا میشود و سالها بعد در این زندگینامه چنین مینویسد:
«اساساً ورزش تأثیر زیادی بر اخلاق دینی من داشت و یکی از مهمترین عواملی که مانع مهمی در کشیده نشدنم به مفاسد اخلاقی بود، به رغم جوان بودن، ورزش بود. خصوصاً ورزش باستانی که پایه و اصولِ اخلاقی و دینی دارد.»
حالا دیگر بر همه آن ابعاد وجودی اُنس با حرم امام رضا(علیهالسلام) هم اضافه میشود، حرم برای او جاذبه عجیبی دارد، شبها تا دیروقت در حرم میماند.
به نظر میرسد تا تکمیل شخصیت قاسم سلیمانی فقط یک مرحله دیگر باقی است، پیوستن به نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
سال 1356 فرامیرسد و از طریق دو تن از دوستان ورزشکارش برای اولینبار نام دکتر علی شریعتی و آیتالله خمینی را میشنود و به سرعت مجذوب آقای خمینی میشود و عکس او را با خود نگاه میدارد و به زودی به تعبیر خودش تبدیل میشود به یک انقلابی دوآتیشه آن هم بدون ترس از احدی و بیمحابا.
البته این نترس بودن جدید نیست. در صفحات مربوط به دهسالگیاش نوشته که از همان ابتدای کودکی، حالتی از نترسی نداشتم.
آن شجاعت و ایمان اینک با بصیرت انقلابی درهم آمیخته و قاسم را به شعارنویسی علیه طاغوت میکشاند و سپس مکافات و ضرب و شتم از مأموران شهربانی را تحمل میکند.
قاسم جوان ورزشکار انقلابی در سال 56 نه باشگاه ورزشیاش ترک میشود و نه رفت و آمد و فعالیت در مسجد جامع کرمان. در حمله مأموران رژیم پهلوی به مسجد جامع کرمان به دفاع از مردم میپردازد و در میان گاز اشکآور و دود حاصل از به آتش کشیده شدن موتورهای جوانان توسط عوامل رژیم، به کمک کودکی که گریان و وحشتزده مورد حمله مأموران قرار گرفته میشتابد و با تحمل چندین ضربهی باطوم کودک را نجات میدهد.
صفحات پایانی زندگینامه به ماجرای اوجگیری تظاهرات و شهادت چندتن از دوستانش میرسد. تقدیر این بود که زندگینامه خودنوشت او با ذکر نام مطهّر شهدا به پایان برسد.
آنچه گفته آمد توصیف مراحل تکوین شخصیت شهید حاج قاسم سلیمانی براساس زندگینامه خودنوشت او بود که اینک در سالگرد شهادت آن سردار دلها رونمایی میشود.
زندگینامهای که میتوان آن را روایت حیات طیبه یک روح مؤمن عاشق مخلص نامید؛
مردی از تبار آب و آفتاب و آینه
و من الله التوفیق
علیرضا مختارپور
13/10 /1399»
مراسم رونمایی از کتاب زندگینامه خودنوشت شهید قاسم سلیمانی با عنوان «از چیزی نمی ترسیدم» در همایش علمی رسانه و مکتب سلیمانی با حضور عبدالعلی علیعسکری رئیس سازمان صدا و سیما، یحیی رحیم صفوی دستیار و مشاور عالی نظامی رهبر انقلاب، غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و مشاور رهبر انقلاب، حجت الاسلام سعیدرضا عاملی دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی، علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور و شخصیتهای کشوری و لشکری و اصحاب رسانه و با رعایت کامل دستورالعمل های بهداشتی روز یکشنبه 14 دی ماه ساعت 9 صبح برگزار شد.
این کتاب که مزین به یادداشت رهبر معظم انقلاب شده است نخستین اثر چاپ شده توسط انتشارات «مکتب حاج قاسم» محسوب میشود و شامل دست نوشتههای شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانهی مبارزات انقلابی در سال 57 است.
کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» در دو بخش نوشتار و دستنوشت، 136 صفحه دارد و با قیمت 22 هزار تومان از هفته آینده به صورت رسمی در کتابفروشیهای سراسر کشور قابل تهیه خواهد بود.
انتهای پیام/