جنگ کلامی درباره برجام و اینستکس؛ وقتی مسئله عمل به تعهدات زیر سایه مسائل فرعی قرار میگیرد
در آستانه روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا، پایتختهای اروپایی مجدد مواضع خود درباره برجام و ایران را تندتر کردهاند و این امر با واکنشهایی از سوی دولت ایران همراه بوده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دولت آمریکا در ماه می 2018 از برجام به صورت یکطرفه خارج شد و ضمن نقض تعهدات خود، تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کرد. کشورهای اروپایی برای جبران خروج آمریکا 11 تعهد و وعده به ایران دادند، که هرگز عملی نشدند.
مجموع وعدههای اروپا به مکانیزم اینستکس خلاصه شد. اینستکس قرار بود تا به مکانیزمی مستقل از تحریمها آمریکا تبدیل شود و مسیر تجارت به ایران و اروپا را باز کند. اما این مکانیزم خود را ذیل تحریمهای آمریکا تعریف کرده و عملا کاری از پیش نبرد.
اینستکس، مکانیزم مالی یا مسیری برای خرید زمان؟
بعد از گذشت بیش از دو سال و نیم، و ناکارآمدی اینستکس، الان محرز شده است که این مکانیزم حربهای برای خرید زمان و نگه داشتن ایران در توافق هستهای بوده است. وضعیت فعلی، گزاره دیگری را نیز تایید میکند و آن این است که اروپا نه میتواند و نه میخواهد که مستقل از آمریکا قدمی را در حوزه مالی بردارد.
جالب است که آنتیه لندرتزه، یک مقام وزارت خارجه آلمان به تازگی مدعی شده که جمهوری اسلامی ایران مسئول عمکرد ناموفق اینستکس بوده است.
بنابر ادعای عجیب این مقام آلمانی پس از راهاندازی اینستکس، شمار زیادی از شرکتهای اروپایی نسبت به همکاری تجاری از طریق اینستکس ابراز علاقه کردند و وارد مذاکره شدند.
«دبه» چانهزنی اروپا
اظهارات مقام آلمانی تقریبا اولین بار است که مطرح میشود، وگرنه تا به حال این تهران بوده است نسبت به انفعال اروپا گله کرده است، و اروپا هم پاسخی برای آن نداشته است. اظهارات جدید و بدیع مقام آلمانی در آستانه سرکارآمدن دولتی جدید در آمریکا قابل توجه و تامل است. به نظر میرسد که این سخنان بیش از آنکه در پی تبیین و تشریح حقیقت و شرایط موجود باشد، به عنوان اهرمی برای چانه زنی احتمالی آتی استفاده میشود. به عبارتی، اروپا با «دبه» آمریکایی، در پی تغییر ماهیت از بدهکاری به طلبکاری است.
بانک مرکزی ایران در حساب رسمی توییتری خود در واکنش به اظهارات مقام آلمانی نوشته است: «کانال اینستکس برای نجات برجام طراحی شد اما کار نکرد چون کشورهای اروپایی شجاعت کافی برای اعمال قدرت اقتصادی ملی و مستقل خویش را نداشتند. همچنین آنان هیچ راهی برای تامین مالی اینستکس نیافتند. مشخص است که ایران تنها برای حفظ کانال اروپایی و واردات کالاهایی که قادر است از کانالهای دیگر تامین کند، حاضر به جابه جایی منابع مالی خود نیست. اینستکس قرار بود روابط تجاری ایران و اروپا را فارغ از تحریمهای آمریکا شکل دهد نه آن که آن را تحت تحریمها تعریف کند.»
احیای نقش «پلیس بد» پاریس
در همین حال، ژان ایو لودرایان وزیر خارجه فرانسه روز شنبه در مصاحبه با ژورنال دو دیمانش با تاکید بر بازگشت آمریکا به توافق هستهای، بار دیگر خواستار پرداختن به موضوع موشکی و مسائل منطقهای شد.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در واکنش به اظهارات لودریان، در صفحه توئیتر خود نوشت: «رهبران سه کشور اروپایی– که برای اجرای تعهدات خود ذیل برجام بر امضاء و اجازه کارگزاران اوفک (دفتر کنترل داراییهای خارجی خزانهداری آمریکا) متکی هستند – هیچ کاری برای حفظ برجام انجام ندادهاند. آیا ابتکار مرده زادهشده امانوئل ماکرون یا خودداری انگلستان از پرداخت بدهی مقرر در حکم دادگاه را به یاد دارید؟ این به خاطر ایران است که برجام زنده است، نه سه کشور اروپایی.»
ظریف در توئیتی دیگر افزود: «همکار محترم: شما دوران کاریات در کابینه را با فروش جنگافزار به جنایتکاران جنگی سعودی آغاز کردی. از بیان حرفهای پوچ و مهمل در مورد ایران دست بردار. یادآوری واقعیت: این "شما" هستید که منطقه ما را بیثبات میکنید. از حفاظت جنایتکارانی که منتقدان خود را با اره تکه تکه میکنند و از جنگافزارهای ساخت "شما" برای سلاخی کودکان در یمن استفاده میکنند، دست بردارید.»
اروپاییها طی چند سال گذشته برای حفظ برجام تقریبا هیچ کار عملی را انجام دادهاند و صرفا به بیانیههای سیاسی روی کاغذ بسنده کردهاند. بقای برجام، بیش از مواضع سیاسی برجام، مرهون پایبندی ایران به تعهدات بوده است. بنابراین، اروپا اکنون باید در مقام بدهکار و طرفی که در اجرای تعهدات قصور کرده، پاسخگوی کوتاهیهای خود در قبال توافق هستهای باشد. لذا طرح مواضع اخیر و متهم کردن ایران در خصوص برجام و اینستکس بلاموضوع بوده و قلب واقعیت است. پاسخ به این اتهامات نیز مسئله اصلی را که همانا عمل نکردن به تعهدات برجامی به خاطر ترس و عدم استقلال اروپا بوده زیر سایه فرعیاتی قرار میدهد که نیازی به چانهزنی درباره آن نیست.
اروپا، عضو ناظر یا مشارکت کننده
موضع ایران در قبال ضرورت عمل به تعهدات طرفهای برجامی بارها از سوی عالیترین مقامات به روشنی بیان شده است. ضمن این که راهبرد تهران نیز همواره ثابت بوده است؛ هر چند که متناسب با شرایط تاکتیکهای کم و بیش متفاوتی را به کار برده است. تهران پس از دادن فرصت بسیار طولانی به اروپاییها، سرانجام تصمیم به کاهش تعهدات هستهای در 5 گام گرفت. اما اروپا باز تکان نخورد و فقط نظارهگر فشار حداکثری آمریکا علیه ایران بود؛ آن هم در زمانی که بحران کرونا جهان را فراگرفته است. نهایتا تهران تصمیم بر آن گرفت که بر اساس قانون جدید مجلس، برخی از فعالیتهای هستهای خود را منطبق بر برجام از سر بگیرد.
طرف اروپاییها پیش از این به این ادراک رسیده بود یا دست کم بر این تصور بود که تهران تحت هر شرایطی در توافق هستهای باقی خواهد ماند. اما شروع اجرای قانون مجلس و به ویژه از سرگیری غنیسازی 20 درصد نشان داد که ایران فقط در صورت انتفاع از توافق هستهای، در آن باقی خواهد ماند. خلاصه کلام اینکه، ادامه وضع موجود برای مدت طولانی میسر نیست و تکلیف برجام باید هر چه زودتر مشخص شود. برای تحقق این امر، در واقع این اروپا و آمریکا هستند که باید تکلیف و نسبت خود را با توافق هستهای مشخص کنند؛ اینکه آیا میخواهند عضو ناظر توافق باشند یا مشارکت کننده. بازگشت به تمامی تعهدات برجامی به صورت عملی حداقل لازمه احراز عنوان «مشارکت کننده» در توافق است.
انتهای پیام/.