بطحایی: موقعی که برای رتبهبندی نیاز بود نتوانستم آقای روحانی را ببینم/ دلیل استعفا را هم نپرسیدند
بطحایی با اشاره به اینکه کارشناسان وزات علوم و آموزش و پرورش هم ممکن است مافیای کنکور باشند، گفت: ارزش افزوده برخی مدارس غیردولتی بسیار زیاد است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، سید محمد بطحایی در برنامه تلویزیونی دستخط درباره استعفا از وزارت آموزش و پرورش اظهار کرد: ما مسئولین و مدیران متاسفانه یک اخلاق ناپسندی را پیدا کردهایم که تا زمانی که در مجموعهای هستیم و سمتی داریم و کار میکنیم، دفاع، توجیه و حمایت میکنیم. به محض اینکه از مجموعهای کنار میرویم و یا کنار گذاشته میشویم تبدیل به اپوزیسیون و مخالف میشویم و نقد را شروع میکنیم.
وی افزود: من این را سربسته و مختصر عرض کردم که بگویم من بنا به اختلاف نظری که در یکی از موارد مربوط به همکارانم پیش آمد، نیازمند این بودم که با آقای رئیس جمهور در آن مورد صحبت کنم.
وزیر سابق آموزش و پرورش گفت: ببینید یکی از موضوعاتی که در آموزش و پرورش داشتیم و همچنان این موضوع باقی است و در وزارت آموزش و پرورش و نظام آموزش و پرورش همچنان یکی از چالشهای جدی است، بحث رتبهبندی معلمان است. یکی از آثار رتبهبندی معلمان، آثار مالی است که بر خزانه دولت وارد میکند. بالاخره منابع مالی و پولی بالایی را نیاز دارد که باید تامین میشد. بعد از کش و قوسهای فراوانی، نهایتاً این موضوع به کمیسیون اجتماعی دولت سپرده شد، یعنی صحن عمومی و هیئت دولت کلیات این را تائید کرد و بعد به کمیسیون اجتماعی دولت ارجاع شد.
برای رتبهبندی معلمان یک فرصت کوتاه از رئیس جمهور میخواستم
بطحایی بیان کرد: خیلی فرسایشی و کند این موضوع در کمیسیون اجتماعی جلو میرفت. نهایتاً مجدداً به هیئت دولت ارجاع شد. موضوع به جایی رسید که شخصاً آقای رئیس جمهور میتوانست فصل الخطاب این موضوع باشد. من از آقای رئیس جمهور خواهش کردم یک فرصت ولو کوتاه به من بدهید تا حضوری خدمت شما برسم.
وی ادامه داد: من بعنوان کسی که خودم معاون مالی و اداری وزارتخانه بودهام و در حوزههای مالی کار کردهام، رشته من هم حوزه مدیریت مالی بوده است، خدمت شما میآیم و توضیحاتی را از حیث بار مالی ناشی از این مصوبه خدمت شما بیان میکنم. مدلی را دارم که بار مالی زیادی را به خزانه تحمیل نمیکند و میتوانیم رتبهبندی را اجرا کنیم.ابتدا ایشان پذیرفت و بعد غیرمستقیم توسط آقای واعظی به من گفت که به آقای نوبخت این موضوع ارجاع شده است.گفتم من می خواستم خودم با آقای رئیس جمهور صحبت کنم که گفتند فعلاً به آقای نوبخت ارجاع شده است. من نتوانستم آقای رئیس جمهور را در فاصله معینی که تعیین تکلیف برای رتبهبندی میشد، ببینم و حرفهایم را بیان کنم. اتفاقاً خدمت ایشان عنوان کردم من 10 دقیقه خدمت شما می رسم و در پایان ده دقیقه اگر استدلالهای کارشناسی من شما را قانع نکرد، هر آنچه شما بیان کردید برای من حجت است و من در آن مسیر جلو میروم.
زود رنجیدم
بطحایی گفت: یکبار دیگر در یک برنامهای عرض کردم، اعتراف میکنم زود رنجیدم و نباید میرنجیدم. از این رنجیدم که آقای رئیس جمهور برای کسی که به او اعتماد کرده و سکان آموزش و پرورش کشور را به دست او سپرده، این میزان ارزش قائل نشد که این چند دقیقه را وقت بگذارد و من خدمت ایشان برسم و توضیح بدهم. نهایتاً میگفتند حرفهای شما قانع کننده نیست و من قانع نشدم.یک فرصت زمانی بود، اگر به یاد داشته باشید، ایامی بود که با عید سعید فطر مصادف شده بود. ایام کوتاهی باقی مانده بود که مقاماتی که میخواهند کاندیدای مجلس شوند باید استعفا می دادند. سه روزی مقارن با تغییرات عید فطر در سال 98 شده بود. من دیدم، بهترین بهانه است که خدمت آقای رئیس جمهور بنویسم که آمدن من به کنار، تنش جدیدی برای دولت و کشور ایجاد نکند.
فکر نمیکردم رئیس جمهور با اولین استعفا موافقت کند
وزیر سابق آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که در این دوره اشاره کردید که برای مجلس میخواهید کاندید شوید؟ عنوان کرد: یک نکته دیگری نیز عنوان کنم که آن نامه را محرمانه خدمت آقای رئیس جمهور دادم که بعد به همکاران دولت گلایه کردم که شما چرا نامه محرمانه من را رسانهای کردید. چون من واقعاً فکر نمیکردم ایشان با اولین استعفا، موافقت کند. لااقل یک تلفن میزند یا به کسی میگوید که زنگی بزنند که چه مسئله ای دارد که میخواهد استعفا دهد ولی ایشان موافقت کردند و اعلام شد.
وی افزود: البته دوستان تلاش کردند از همکاران دولت، از دفتر حضرت آقا تلاش کردند با من روز پنجشنبهای که آخر وقت این استعفا اعلام شد، تماس گرفتند و ظاهراً اینطور بود که منتفی است، ولی اعلام کرده بودند. آخر وقت پنج شنبه اعلام کردند.
بطحایی ادامه داد: نمیدانم چه اتفاقی افتاد؛ اصلاً فکر نمیکردم. احتمال نمیدادم با این سرعت آقای رئیس جمهور موافقت کند. شاید اولین بار است که اینجا این مطلب را عنوان میکنم. هیچ کس حتی نزدیکترین اعضای خانوادهام حتی همسرم نیز اطلاع نداشت من این استعفا را نوشتم.میشنیدم ایشان کم و سخت وقت میدهند یا اگر وقت میدهند، خدمت ایشان برای در میان گذاشتن برخی مسائل و راهنمایی گرفتن از ایشان بعنوان رئیس دولت میرفتیم، گاهی اوقات چنان فرصت کم بود که ایشان گفتنیهای زیادی داشت و فرصت نمیشد موضوعی که برای کسب تکلیف رفتیم را بیان کنیم.
وزیر سابق آموزش و پرورش درباره رتبه بندی معلمان تصریح کرد: رتبه بندی تصویب شد اما کاملا متفاوت با ویژگیهای مدنظر من. در برنامههای ارتقاء شایستگی نیروی انسانی، اول باید نظام پرداخت را به گونهای داشته باشیم که این معلم حداقل معیشت خودش را بتواند بگذراند. معلمی که لنگ اجاره خانهاش است، معلمی که مجبور است برای معلمی کردن و انجام کارش 3-2 شغل داشته باشد تا بتواند زندگی خود را بگذراند، معلم نیست.
مقدمه رتبه بندی یعنی حداقل پرداخت را به معلم داشته باشیم
وی گفت: این فرد نمیتواند شش دانگ انرژی و تمرکزش را برای فرزندان من و شما و فرزندان این کشور بگذارد. بنابراین مقدمه رتبهبندی این است که این معلم حداقل پرداخت را داشته باشد تا بتواند زندگیاش را آبرومندانه اداره کند.
معلم شایسته نباشد دهها سند تحول دیگر هم اجرا نمیشود
وزیر سابق آموزش و پرورش با اشاره به اینکه امروز آموزش و پرورش ما با آنی که میخواهیم فاصله دارد، افزود: چرا ما نباید مدرسه در تراز فرهنگ و مبانی اسلامی و ملی خودمان داشته باشیم، مهمترین عاملش، شایستگی نیروی انسانی است، یعنی اگر نتوانیم نیروی انسانی شایسته را در آموزش و پرورش خود داشته باشیم دهها سند تحول دیگر را طراحی کنیم به اجرا در نخواهد آمد.
بطحایی ادامه داد: مسئله دولت ما فراتر از طرح رتبهبندی و آموزش و پرورش و بطحایی و این داستانهاست. اصلا ساختار اداری ما بسیار پیچیده شده و به یک معضل جدی تبدیل شده است. یک مثالی عرض کنم، در فرهنگ مدیران ارشد یک مطلب نانوشته و موضوع نانوشتهای داریم که اگر شما به مدیر ارشد پیشنهاد و گزارشی دادید و او ارجاع کرد، بدانید فاتحه آن کار خوانده شده است! اما اگر احضار کرد، بدانید کار به جایی میرسد.
وی گفت: من موارد زیادی را ضمن اینکه با مشکلات عدیدهای مواجه بودیم، وقتی درخواست میکردم، اینها ارجاع میشد، نه اینکه احضار شود. در برخی موارد هم دستور اقدام داده میشود هم باز اقدام نمیشود.این فرایند بسیار پیچ در پیچ و تو در توی سازمان اداری ما کشور را زمینگیر کرده است. ما متخصصین خوبی داریم، منابع داریم، اما اینها وقتی وارد عرصه کار میشوند آنقدر آنها را مستهلک و خسته میکنیم که میگویند عطای شما را به لقایتان میبخشیم. این پول را می بریم 4 تا سکه می خریم و در بانک می گذاریم و 2 سال دیگر خیلی بیشتر از این کار تولیدی که می خواهم انجام دهم برای من عایدی دارد.
بطحایی در پاسخ به این پرسش که شما در دوران وزارتتان از کسانی بودید که کلاس کنکوریها را روی هوا میزدید. سر این موضوع نامهای هم به رهبر انقلاب نوشتید که ایشان هم دستور قاطعی صادر کردند، گفت:من به عنوان یک معلم باید موانعی که سر راه تربیت فرزندان این کشور است را کنار بزنم. این ها خار و خاشاک است. اینها پای فرزندان و دست و بال فرزندان ما را زخمی میکند. یکی از این موانع، کلاسهای کنکور و آمادگی کنکور و تستهایی است که در آموزش و پرورش و در دوران مدرسه بچههای ما را مورد لطمه قرار داده و میدهد. البته من این نکته را عرض کنم که همه این مصیبتها گردن آن کلاس آمادگی کنکور و کتاب های کمک آموزشی و تست ها نیست؛ خود ما در آموزش و پرورش هم مقصر هستیم. آموزش عالی با تغییر ندادن روشهای پذیرش دانشجو در دانشگاه هم مقصر است.
وزیر سابق آموزش و پرورش متذکر شد: از یک طرف، ما خودمان را در آموزش و پرورش کنترل کردهایم و گفتیم به هیچ عنوان مدارس اجازه برگزاری کلاسهای کنکور را ندارند. در دوره ابتدائی اجازه اجرای آزمونهای تستی ندادیم، این بچه باید آمادگی لازم برای زندگی را پیدا کند، در مدرسه باید زندگی کند. از آمدن به مدرسه، لذت ببرد. ما گفتیم اول، از ابتدایی شروع کنیم. اگر معلمی کتاب تست سر کلاس برد، اگر مدرسهای با فلان آموزشگاه قرارداد بست و کتاب تست کار کرد، متخلف است و باید تخلفات اداری برود. این آدم صلاحیت مدیریت مدرسه را ندارد.
آزمون ورودی مدارس یعنی چراغ کنکور روشنتر شود
وی افزود: در مرحله دوم گفتیم برای چه برای مدارس آزمون ورودی برگزار کنیم؟! آزمون ورودی نباید برای مدرسه بگیریم. کمکم این رایج شده بود. هنوز هم این اتفاق دارد میافتد. مدرسه که نباید آزمون ورودی بگیرد. وقتی آزمون ورودی میگیرید باید تستی برگزار شود، خب از دو سال قبل تست کار میکنند. چراغ کنکور و آموزشگاه آزاد روشنتر میشود تا بچه ها را با تست آشنا کند.
مدارس نمونه دولتی در مناطق برخوردار باید حذف شود
بطحایی اظهار کرد: در واقع، عواملی را که باعث ایجاد این فضا شده بود یکی یکی قیچی کردیم. اگر به یاد داشته باشید، مدارس نمونه دولتی را در شهرهای مرفه گفتیم نباشد. نمونه دولتی برای مناطق محروم است، در مناطق برخوردار، مدرسه نمونه دولتی موضوعیت ندارد و باید تبدیل به مدرسه دولتی عادی شود.
وی گفت: چرا بچه ها را دستهبندی می کنیم؟ می گوییم تو زرنگ هستی، پدر شما پولدار است، پدر شما فقیر است، شما بالا شهر هستید. دسته بندی کردن بچهها در آموزش عمومی، طبق آموزههای تعلیم و تربیت اسلامی و دینی ما پرهیز شده است.
وزیر سابق آموزش و پرورش افزود: یکی از مراجع بسیار محترم نسبت به موضوع کتابهای کمک آموزشی عکس العمل نشان داده بودند و من حضوراً خدمت ایشان رسیده بودم و توضیحاتی را خدمت ایشان عرض کردم.بعد از صحبت های من ایشان قریب به این مضمون بود که تائید کردند، مسیر درستی می روید و گفتند من صحبتی که درباره کلاسهای کنکور کردم این مسائل نبود که شما بیان کردید.
کارشناسان وزات علوم و آموزش و پرورش هم ممکن است مافیای کنکور باشند
بطحایی درباره اینکه مافیای کنکور چه کسانی هستند؟ متذکر شد: همه کسانی که در باز بودن این سفره ارتزاق میکنند و نفع میبرند. ممکن است یکی هم من بعنوان کارشناس آموزش و پرورش و یا وزارت علوم باشم. آموزش و پرورش هیچ جای دنیا مثل اینجا نیست که بچه ها را با شکنجه و سختی و زحمت، دار و ندار آنها را به یغما ببرد که در کنکور رتبه خوبی بیاورند! این فجیعترین نظام آموزشی است که داشتیم و به آن سمت میرویم. دانش آموز کلاس دوم ابتدایی ما نمیتواند بند کفش خودش را ببندد، در خانه بلد نیست با پدر و مادرش صحبت کند.
15 هزار میلیارد تومان گردش مالی مافیای کنکور در سال 96
بطحایی در پاسخ به این پرسش که مافیای کنکور یک عده خواصی هستند که با مجامع قدرت و ثروت ارتباط دارند، از نفوذشان استفاده میکنند تا این سفره پهن باشد، گفت: حتماً همینطور است. البته گزارشهای رسمی در این زمینه هیچگاه تولید نشده و در اختیار نبوده است اما بررسی های من خصوصاً آن زمان که وزارتخانه بودم و دسترسی به برخی اطلاعات داشتم، نشان می داد حتی تا 15 هزار میلیارد تومان سال 96 گردش مالی کسانی بوده است که از روشن بودن چراغ آموزشکدهها و آموزشگاههای کنکور و تست و کتاب های کمک درسی ارتزاق میبرند.
وی افزود: خب اینها اجازه نمی دهند شما به این سادگی دکانشان را تعطیل کنید. من علیرغم همه مساعدت هایی که جناب آقای دکتر علی عسگری در این خصوص داشت و همراهیهای بسیار خوبی که در این زمینه شد، حتی مجبور شدم یک موردی را نامه به خدمت مقام معظم رهبری بنویسم و از ایشان کمک بخواهم که وزارت ارشاد و سایر دستگاههای ذیربط که در حوزه چاپ و انتشار این گونه کتاب ها و برگزاری این نوع کلاسهای کاذب بویژه در دوره ابتدایی هستند، همکاری کنند، دانش آموز پایه هفتم و هشتم اصلاً نباید درگیر این فضا شود.
تسلطی برای مدیریت فضای مجازی نداریم
وزیر سابق آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که نظام آموزشی دوران کرونا را چطور می بینید، بیان کرد: تنوع در محیطهای یادگیری یکی از فرصتهایی است که ایجاد شده است، اما متاسفانه به دلیل ضعف در مدیریت، بویژه در فناوریهای مرتبط با آموزش مجازی، خطرات را به مراتب بیش از فرصتها میبینم. ما هیچ تسلطی در مدیریت فضای مجازی نداریم یعنی با دست خود فرزندان خودمان را در یک فضای کاملاً تاریک که هیچ چیزش را نمیبینیم، اصلاً نمی بینیم چه گرگ هایی در این فضا قائم شده اند، اصلاً نمیبینیم چه خطراتی فرزندان ما را ممکن است تهدید کند، تاریک است و به چشم نمیآید.
وزیر سابق آموزش و پرورش ادامه داد: مدرسه 50 درصد هدفهایی که دارد، در تعامل بچه ها با همدیگر است. فرزند من یاد میگیرد همیشه نباشد حرف او پیش باشد؛ یک زمانی باید در برابر حرف دیگری صبر کند. اما نسبت به مدرسه بیگانه می شوند. یکی از نگرانی هایی که احتمالاً تا چند ماه دیگر با آن مواجه هستیم این است که یک سالی که با تبلت و گوشی درس خواندیم خیلی خوب بود، کرونا تمام شده ولی اجازه دهید، بقیه را هم با این گوشی ادامه دهیم. یکی از چالش های جدی ما در آینده این خواهد بود.
وی درباره ماجرای سند 2030 بیان کرد: اگر اشتباه نکنم، اواخر دوره آقای دکتر فانی، سال 95 بود که وزرای کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل رفتند و آن سند «توسعه پایدار» را امضا کردند. بعد از آقای فانی آن جلسات در دولت تشکیل شد که تا اردیبهشت 96 آمد. از شهریور 95 که آن موافقتنامه امضا شد تا اردیبهشت 96 آمد که مقام معظم رهبری در آن سخنرانی تاریخی درباره سند 2030 اولین موضعگیری را به صورت رسمی داشتند؛ البته آن زمان هم بنده در آموزش و پرورش نبودم.ایشان فرمایشاتی را درباره سند 2030 و آثار و عواقب آن اشاره کردند و به شدت کشور را از این سند برحذر داشتند و نگرانی خودشان را مطرح کردند.
وی در پاسخ به این پرسش که شما آن زمان وزیر نبودید ولی در آموزش و پرورش بودید، عنوان کرد: من آن زمان در آموزش و پرورش نبودم. از آبان ماه 96 یا مهر 96 بعد از اینکه آقای دکتر آشتیانی تشریف آوردند، از آموزش و پرورش خارج شدم، به سازمان برنامه و بودجه رفتم. اما دولت کمیسیون هایی را با محوریت دفتر یونسکو داشت. میدانید که سند توسعه پایدار 17 هدف دارد که از این تعداد 8 هدف متناظر با حوزه آموزش بود؛ مثلاً 9 هدف دیگر در زمینه های دیگر بود. مصادف با ورود به موقع حضرت آقا در اردیبهشت 96 شد و توقفی که این سند داشت.
نگاه خوشبینانه به 2030 داشتند
بطحایی در پاسخ به این پرسش که با مخاطرات این سند آشنا نبودند یا مخاطره ای از جانب این سند حس نمیکردند؟گفت: من فکر میکنم بخش اول بوده است. یعنی نوع نگاه حضرت آقا به این سندها داشته و دارند - فقط سند 2030 هم نیست، بلکه معمولاً اسنادی که از آن طرف آب با اسامی شیک و تمیزی مانند یونسکو ارائه میشود - این نوع نگاه را همکاران ما که شروع کردند نداشتند، به نوعی خوشبینانه وارد این امر شدند.
آمریکا و فرانسه سند 2030 را امضا نکردند
وی در پاسخ به این پرسش که اخیراً آقای حاجی میرزایی خودش هم متعجب بود که در لایحه بودجه چاپ شده هم رفته بود و به مجلس رسیده بود، بیان کرد: ما در بهترین حالت و خوشبینانهترین حالت این اتفاقی که در لایحه بودجه افتاد را باید شیطنت بگوئیم. یعنی یک کسی در جایی بوده که برای این که بگوید درست است که شما می گوئید 2030 فلان است، ولی من یک بند 2030 را در اینجا میآورم. این در خوشبینانهترین حالت است که شیطنت و لجاجت و پافشاری بر یک موضوع بسیار غلط، چنین اتفاقی را رقم می زند. خود آمریکا این سند را امضا نکرده است! فرانسه که پایگاه یونسکو در آن است، این سند را امضا نکرده است.
بطحایی درباره آسیبهای اجتماعی گفت: نوع آسیب های اجتماعی در بین دانش آموزان دختر ما با پسرها متفاوت است؛ به دلیل شرایطی که دخترها با پسرها دارند، اما در مجموع آسیب های اجتماعی آنقدر برای جامعه ما مهم است که ما نباید به عددش توجه کنیم و همین که ببینیم دانش آموزان ما به استفاده از سیگار گرایش پیدا میکنند، همین قدر که ببینیم دانش آموزان و فرزندان ما به دوستی با جنس مخالف گرایش پیدا میکنند، باید برای ما یک زنگ خطر باشد و به دنبال راهکارهای مناسب باشیم.
گرایش به دوستی با جنس مخالف در بین نوجوانان
وی بیان کرد: مسائل متعددی در فرای این هست که قابل گفتگوست که ما آسیب اجتماعی را فقط مواد مخدر نبینیم. درست است که مواد مخدر بسیار آسیب جدی برای نسل جوان است، ولی ما آسیب های دیگری داریم که ممکن است فراوانی آن از مواد مخدر بیشتر باشد و حتی آسیب آن خیلی بیشتر باشد.این نکته ای که عنوان کردم گرایش و تمایل دوستی با جنس مخالف، در بین جوانان و نوجوانان ما بعنوان مسئله جدی است. باید ریشه های این آسیبشناسی شود. فقط هم دست آموزش و پرورش نیست. بخش های مختلف باید به کمک بیایند. باید بررسی کنیم چرا یک جوان تمایل به دوستی با جنس مخالف دارد و علیرغم اینکه محدودیت هایی هم وجود دارد و این محدودیت ها او را برحذر میدارد ولی باز این تمایل در آن وجود دارد و به سمت این گرایش می یابد.
وزیر سابق آموزش و پرورش درباره رفتار غیراخلاقی که در زمان وزارت او در یکی از مدارس غیردولتی منطقه دو رخ داد، متذکر شد: همانجا قبل از این مطالعه ای کرده بودم و حالا باز اسم کشور را بیان نمیکنم، ولی در یکی از کشورها نشان می داد دوربینهایی که در مدارس و اطراف مدارس نصب شده، به اندازه مراکز نظامی در آن کشور است؛ چون مدرسه برای آنها مهم است که چه کسی به مدرسه میآید و چه کسی از مدرسه بیرون میآید. اینها همه بدلیل این است که مدرسه را کوچک می بینیم و کم اهمیت می دانیم، مدرسه را یک فضایی میبینیم که خیلی مهم نیست.
غفلت مسئولان مدرسه غیر دولتی
وی افزود: ولی ماجرای آن مدرسه بخش عمده آن غفلت بود. غفلتی که مسئولین مدرسه غیردولتی داشتند و فردی که آنجا کار کرده که بدون اخذ استعلامات و مجوزهای لازم بوده. البته آن آدم سابقه معلمی داشته و سابقه کار در مدارس دیگر داشته اما برای آن سال تحصیلی و آن مدرسه مجوزهای لازم را اخذ نکرده بودند. غفلت و بیتوجهی کردند و این فرد در آن مدرسه آن خطا را انجام داده بود و اینطور که من در آخرین روزهای کارم در وزارت آموزش و پرورش موضوع را گزارش گرفتم و پیگیری کردم، به جهت اینکه این تخلف در جامعه اشاعه نیابد، رسانه ایش نکردند ولی پیگیری های حقوقی بصورت جدی اتفاق افتاد و فرد را پیگیری های حقوقی میکردند.
بطحایی درباره نظارت بر مدارس غیرانتفاعی بیان کرد: مدارسی داریم که مثل خیلی از کارهای دیگر اینجوری است که به کسی مجوز مدرسه غیردولتی می دهیم و بعد در دریایی از مشکلات رهایش می کنیم. در حالی که این فرد می توانست کار اقتصادی کند. آیا کشورهای دیگر طور دیگری عمل می کنند یا اینچنین است؟ آیا هزینه آموزش توسط مردم از جیب داده می شود یا مردم اداره مدرسه مشارکت میکنند و پول را از دولت میگیرند؟
وی در پاسخ به این پرسش که خیلی گفته میشود که خیلی از مدارس غیرانتفاعی رئوس آن به مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش یا کسانی که قبلاً وزیر بوده اند یا آدم های سیاسی برمیگردد؛ چرا این افراد علاقهمند هستند؟ گفت: ابتدا بگویم من مدرسه ندارم. بدبینی شما را هم ندارم. چون در فحوای سوال شما یک بدبینی نهفته است. من این بدبینی را ندارم یعنی فکر نمیکنم اگر افراد سیاسی مدرسه تاسیس کردهاند، دنبال منافع سیاسی خود هستند چون از هر دو طیف داریم اما منافع در حوزه اقتصادی هست. امروز مدارسی در کشورمان داریم که ارزش افزودهاش بسیار زیاد است.
انتهای پیام/