مروری بر سرگذشت ۴ فرزند عاشوراییِ ام البنین (س)

حاصل ازدواج امیرالمؤمنین (ع) با ام‌البنین سلام‌الله علیها چهار فرزند رشید به نام‌های حضرت عباس، عبدالله، جعفر و عثمان علیهم‌السلام است که همگی در رکاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، پس از شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله علیها، امیرالمؤمنین علیه‌السلام با برادرش عقیل که در نسب‌شناسی عرب خبره بود، درباره انتخاب همسری که اصیل باشد و فرزندانی دلیر و جنگاور بیاورد، مشورت کرد. عقیل، «فاطمه بنت حزام» یا همان ام‌البنین (س) را پیشنهاد و امیرالمؤمنین علیه‌السلام با ایشان ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند رشید به نام‌های حضرت عباس (ع)، عبدالله، جعفر و عثمان علیهم‌السلام بود که هر چهار بزرگوار در کربلا و در رکاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند. در ادامه به معرفی اجمالی این چهار شهید بزرگوار می‌پرداریم.

1ـ حضرت عباس (ع)
عظمت فضیلت، معرفت و شأن بسیار والای آن چهرۀ مقدس و آن ماه تابان آسمان حسین (ع) بیش از آن است که در این چند خط بگنجد؛ از این جهت به گوشه‌ای از جنبۀ تاریخی زندگانی ایشان اشاره می‌شود.

عباس بن علی بن ابی‌طالب که با کنیه بسیار مشهور ابوالفضل شناخته می‌شود، پنجمین فرزند امیرالمؤمنین (ع) و نخستین فرزند ام‌البنین سلام‌الله علیها است. حضور حضرت عباس (ع) در جنگ صفین در برخی از کتاب‌های متأخر نقل شده است. ایشان در این جنگ از جمله افرادی بود که به فرماندهی مالک اشتر در جنگ صفین به فرات حمله کردند و برای لشکریان امام علی(ع) آب برداشتند.

اما تا وقایع مربوط به قیام امام حسین (ع) در سال 61 هجری اطلاعاتی در منابع از حضرت عباس (ع) ثبت نشده است. به هر حال طی قیام امام حسین (ع)، ایشان از پیشگامان لبیک به ندای مولای خویش بودند. مراقبت از جان امام (ع) در فضای آشفته مدینه و مکه، خطبه‌خوانی بر فراز خانۀ کعبه پس از ورود امام به مکه، پرچمداری در روز عاشورا، سقایی و آوردن آب برای اهل خیمه، نپذیرفتن امان‌نامه‌های دشمن و نبرد و شهادت در رکاب امام حسین (ع) از سرفصل‌های تاریخی و عاشورایی ایشان محسوب می‌شود.

بر اساس برخی دیگر از منابع، پس از شهادت همه اصحاب و خاندان بنی‌هاشم، عباس علیه‌السلام قصد کرد تا برای خیمه‌ها آب بیاورد. او به سمت شریعه فرات حمله کرد و توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند. در راه برگشت، دشمن به او حمله کرد. او در نخلستان با دشمن نبرد می‌کرد و به سمت خیمه‌ها می‌رفت که «زید بن ورقاء جهنی» از پشت نخلی بیرون پرید و ضربه‌ای به دست راستش وارد کرد. عباس شمشیر را به دست چپش گرفت و به نبرد با دشمن ادامه داد. «حکیم بن طفیل طائی» که پشت درختی خود را پنهان کرده بود، ضربه‌ای به دست چپش و بعد از آن نیز عمودی بر سر عباس علیه‌السلام وارد کرد و ایشان را به شهادت رساند.

2ـ عبدالله
عبدالله بن علی بن ابی طالب که سالروز ولادتش حدود سال 35 قمری بود، از برادرش عباس(ع) هشت سال کوچک‌تر، اما از دیگر برادرانش بزرگ‌تر بوده است. برخی او را اولین شهید از میان برادرانش عنوان کرده‌اند. نام عبدالله بن علی(ع) در کتاب‌های تاریخی عبدالله اکبر و عبدالله اصغر نیز آمده و با کنیه ابومحمد یاد شده است. نام مادرش ام البنین دختر حزام است.

درباره حضورش در کربلا و شهادتش تردید وجود ندارد؛ چنانچه ابن سعد، ابن قتیبه، طبری، ابوالفرج، خوارزمی، شیخ طوسی و افراد دیگری او را از شهدا قلمداد کرده‌اند.

درباره کیفیت شهادت عبدالله آمده است که چون اصحاب امام حسین(ع) و عده‌ای از اهل‌بیت او کشته شدند، حضرت عباس(ع) وی را خواست و به او گفت: پا به میدان بگذار تا شهامت و شجاعت تو را ببینم و داغ تو را مایه اجر خویش بشمارم، زیرا تو را فرزندی نیست. عبدالله اجابت کرد و در حالی که این رجز را می‌خواند، به دشمن حمله‌ور شد:

انا ابن ذی النجدة و الفضالذاک علی الخیر ذوالفعال ** سیف رسول الله ذوالنکالفی کل یوم ظاهر الأهوال (شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج‏3، ص: 183) من فرزند کسی هستم که دلیر و بخشنده است و آن علی برتر است که دارای روش نیکو است. او شمشیر فرستاده خداست که انتقام می‌گیرد و هیبتش در میان قومی آشکار است.

ایشان پس از به درک واصل کردن برخی یاران عمر سعد، در نهایت به شهادت رسید. در زیارت ناحیه مقدسه آمده است:

«السّلام علی عبدالله بن امیرالمؤمنین(ع) مبلی البلاء و المنادی بالولاء فی عرصة کربلاء المضروب مقبلاً و مدبرا؛ لعن الله قاتله هانی بن ثبیت الحضرمی

3ـ جعفر
امیرالمؤمنین به خاطر علاقه فراوانی که به برادرش جعفر بن ابی طالب داشت، نام او را جعفر گذاشت. (سماوی، إبصار العین، 1419ق، ص69). بنابر نقل مورخان، عصر روز عاشورا، حضرت عباس برادران خود (عبدالله، جعفر و عثمان) را ترغیب کرد تا قبل از او به میدان بروند و گفت: به پیش بروید تا من، اخلاص و خیرخواهی شما در راه خدا و رسولش را ببینم، چراکه شما فرزند ندارید.

پس جعفر به میدان رفت در حالی که چنین رجز می‌خواند:

إِنِّی أَنَا جَعْفَرٌ ذُو الْمَعَالِی ** ابْنُ عَلِی الْخَیرِ ذُو النَّوَالِ‏ **
ذَاكَ الْوَصِی ذُو السَّنَا وَ الْوَالِی ** حَسْبِی بِعَمِّی جَعْفَرٍ وَ الْخَالِ

أَحْمِی حُسَیناً ذَا النَّدَى الْمِفْضَال‏

منم جعفر دارای افتخارها و شرف‌ها، فرزند علی نیکوکار و بخشنده.
آن علی که وصی پیامبر و فردی بلند مرتبه و ولیّ است. افتخار به عمویم جعفر و دایی‌ام مرا بس است.
من از حسین صاحب کرم و بزرگواری حمایت می‌کنم.

سرانجام «خولی بن یزید اصبحی» تیری به سوی او انداخت که به شقیقه یا چشم او اصابت کرد و به نقلی «هانی بن ثبیت حضرمی» او را به شهادت رساند. ( مناقب، ابن شهرآشوب، ج4، ص116؛ طبری، ج5، ص449)

4ـ عثمان
نقل است امیرالمؤمنین علیه‌السلام علت این نام‌گذاری را هم‏نامی با یکی از صحابه به نام «عثمان بن مظعون» از صحابۀ عابد رسول‌الله صلی الله علیه و آله عنوان می‌کند. (اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص89) روز عاشورا عثمان به میدان رفت. ابیات زیر از رجزهای اوست:

إنی أنا عثمان ذو المفاخر ** شیخی علی ذو الفعال الظاهر
و بن عم للنبی الطاهر **  أخی حسین خیرة الاخایر
و سید الکبار و الاصاغر ** بعد الرسول و الوصی الناصر

منم عثمان که مفاخر بی‌شماری دارم؛ پدرم علی است که کارهایش آشکار است؛ پدرم، پسر عموی پیامبرِ پاک‌طینت است و برادرم حسین، سرآمد برگزیدگان؛ و پس از پیامبر و وصی پیروزمند او،  آقا [و مولای] همه (بزرگ و کوچک) است.

خولی بن یزید اصبحی تیری به پیشانی عثمان زد و او را از اسب به زمین انداخت و مردی از بنی‌دارم سر از تن او جدا کرد.

در زیارت ناحیه مقدسه غیرمشهور، نام عثمان بن علی آمده و به علت نامگذاری وی به عثمان نیز اشاره شده است:

«السَّلَامُ عَلَی عُثْمَانَ بْنِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ سَمِی عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ لَعَنَ اللَّهُ رَامِیهُ بِالسَّهْمِ خَوْلِی بْنَ یزِیدَ الْأَصْبَحِی الْأَیادِی وَ الْأَبَانِی الدَّارِمِی»

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط