تحلیل و ارزیابی چند نکته مغفول مانده از نمایشگاه مجازی کتاب
نمایشگاه مجازی حداقل ۶ میلیارد و۸۰۰ میلیون تومان هزینه بالاسری داشته است.با احتساب یارانه ۱۶ میلیارد تومانی وزارت ارشاد متوجه میشویم که ارشاد برای برگزاری نمایشگاه مجازی حداقل ۲۲میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان هزینه کرده است.
خبرگزاری تسنیم، جلال ذکایی ـ ناشر
باگذشت چند روز از پایان نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران و فرو نشستن جنجال تبلیغاتی وزارت ارشاد و ارائه اطلاعات حداقلی از سوی خانه کتاب و ادبیات درباره این نمایشگاه، میتوان قدری به تحلیل این رویداد فرهنگی پرداخت. هرچند ارزیابی دقیق تر نیازمند اطلاعات بیشتری است که متاسفانه هنوز در دسترس نیست.
قبل از برگزاری نمایشگاه نیز گفته بودیم که این نمایشگاه علیرغم تکذیب برگزار کنندگان، برداشتی از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است، هر چند متولیان امر بنا به مصالحی بنا نداشتند آن را جایگزین نمایشگاه فیزیکی بدانند اما در مقام مقایسه و آمار ـ که به آن نیز خواهیم پرداخت ـ نیم نگاهی به آمارهای فروش کتاب در نمایشگاه سی و دوم داشتند.
از جمله مواردی که این باور را تقویت می کند، الگوبرداری از تمام آیتم های اجرایی نمایشگاه فیزیکی در این رویداد بود. برنامههایی نظیر نشستهای فرهنگی، بازار جهانی کتاب، رادیو نمایشگاه و ... البته تاکنون هیچ آمار دقیقی از میزان استقبال مخاطبان از این برنامهها ارائه نشده و معلوم نیست هریک از این برنامهها چند بازدید کننده داشته است؟ و آیا با توجه به حجم محدود سرورهای نمایشگاه، تدارک چنین برنامهها و فشار مضاعف به سرورهای نمایشگاه چقدرضروری بوده است؟ چرا که هدف اصلی و اولیه برگزاری نمایشگاه کمک به نقدینگی ناشران و جبران ضررهای ناشی از کرونا اعلام شده بود.
نکته دومی که باید به آن اشاره کرد عدم آزمایش فرایند برگزاری اعم از نرم افزار، لجستیک و ارتباط با مرکز پشتیبانی در اندازهای کوچکتر ودر قالب طرح پایلوت بود. اقدامی که مدیر عامل محترم خانه کتاب در مصاحبه ای آن را ناممکن اعلام کردند و گفتند هیچ رویدادی قابل مقایسه با نمایشگاه مجازی نبوده است!
البته این اظهارنظر قدری غیرمنطقی بهنظر می رسد،چرا که اگر چنین اتفاقی رخ میداد لااقل بخشی از ایرادات سایت پر از اشکال نمایشگاه خودنمایی کرده و برگزارکنندگان قبل از افتتاح رسمی در صدد رفع آن برمیآمدند. همانطور که از نام طرح آزمایشی پیداست، نمونه نمایشگاه پایلوت مانند نمایشگاه کتابهای دفاع مقدس در شهریور ماه گذشته میتوانست از هر حیث نمونهای برای تست این رویداد در مقیاسی محدود باشد. اما تعجیل و شتابزدگی وزارت ارشاد در برگزاری نمایشگاه مانع از آن شد که نمایشگاه با وجههای آبرومند کار خود را آغاز کند.
بدون تردید در صورت انجام طرح پایلوت، ناشران آشنایی بیشتری با فرایند پیدا میکردند و نواقص را به برنامه ریزان نمایشگاه گوشزد میکردند. نواقصی که متاسفانه تا پایان نمایشگاه هم رفع نشد.
نکته بعدی ارائه آمارفلهای خرید کتاب از سوی روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات بود که بیشتر بنظر میرسید برای رفع تکلیف است تا انجام وظیفه!
تا پایان نمایشگاه معلوم نشد آمار خریدهای اعلامی مربوط به کدام بخش از کتابهاست ؟ حتی خرید کتاب داخلی و خارجی نیز تفکیک نشده بودند و معلوم نبود چه حجمی از خریدها با استفاده از بن کتاب بوده و چه بخشی بصورت آزاد؟ چه حجمی از خریدها مربوط به سازمانها و نهادهاست و یا اینکه چه حجمی از خرید مربوط به هیئت خرید کتاب وزارت ارشاد است؟ اینها در حالیست که یکی از ویژگیهای پلتفرمهای فروش آنلاین، دسترسی لحظهای به این اطلاعات است.
اما چند نکته در مورد اطلاعات حداقلی ارائه شده از سوی خانه کتاب درباره نمایشگاه مجازی قابل ذکر است.
در گزارش روابط عمومی خانه کتاب آمده است: "نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران با فروش یک میلیون و 254هزار و 599 نسخه کتاب به ارزش 640 میلیارد و 258میلیون و 77هزار و 568 ریال به کار خود پایان داد.
در نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران 223هزار و 867 سفارش ثبت شده است که از این تعداد 122هزار و 458 سفارش ارسال و 101هزار و 409 سفارش در انتظار ارسال هستند.
همچنین در مدت زمان برگزاری این نمایشگاه، 570 هزار و 829 بسته از طریق پست و 27هزار و 805 بسته از طریق خود ناشر ارسال شد"
همانطور که ملاحظه میشود، در کل نمایشگاه حدود 224 هزار سفارش ثبت شده است،یعنی بطور میانگین روزانه 24هزار سفارش. این یعنی سایتی که ادعا میشد در لحظه میتواند پذیرای جمعیت میلیونی مراجعهکنندگان باشد، تنها توانسته بطور متوسط 24 هزار سفارش را در شبانه روز پاسخگو باشد. اگر بپذیریم که مراجعین میلیونی بودهاند، لاجرم باید این نکته را هم بپذیریم که بسیاری از آنان بدلایل متعدد از جمله ناتوانی سایت، از خرید منصرف شده و تنها گروه دارندگان بن کتاب ـ بدلیل نگرانی از هدرفتن اعتبار بنهایشان ـ ناچار شدهاند به هر قیمتی از سایت نمایشگاه خرید خود را انجام دهند.
اما در ارائه آمار فروش نیزبین آماری که ارائه شده با آنچه تحلیل میشود، فاصله بسیاری است. در آمار فروش نمایشگاه گفته شده است که این نمایشگاه 64 میلیارد تومان فروش داشته است، اما آنچیزی که پنهان میشود، این است که رقم اعلام شده قیمت پشت جلد کتابها بدون در نظر گرفتن تخفیف ناشران و یارانه اعطایی معاونت فرهنگی است.
به عبارت ساده تر رقم گردش مالی نمایشگاه - باکسر تخفیف ناشران (حداقل ده درصد)- بالغ بر57.8میلیارد تومان خواهد بود. این نکته جایی اهمیت پیدا میکند که برگزار کنندگان نمایشگاه در مقایسه با فروش نمایشگاه سی و دوم، اظهار می کنند که این نمایشگاه پنجاه درصد از فروش نمایشگاه فیزیکی را پوشش داد. حال آنکه چنین نیست.
نمایشگاه سی و دوم 123 میلیارد تومان تراکنش مالی خالص از طریق دستگاههای پوز بانک شهر داشته و مضافا قریب به 80 میلیارد تومان نیز از طریق پوزهای سیار و فروش نقد گردش مالی ایجاد کرده است که اگر تورم 89 درصدی قیمت کتاب ـ به اذعان سایت خبری خانه کتاب ـ نسبت به سال گذشته را نیز به آن بیافزاییم ، رقمی بالغ بر 378 میلیارد تومان )خالص) خواهد شد.
با این حساب نمایشگاه مجازی با گردش مالی 57.8 میلیارد تومانی و علیرغم تزریق یارانه 16 میلیاردتومانی، تنها توانسته موفقیت 15.3 درصدی نسبت به نمایشگاه سی و دوم بدست آورد.
اما نکته قابل تامل دیگری که از این آمار حداقلی خانه کتاب می توان بدست آورد این است که از مجموع 224 هزار سفارش، نزدیک به 600 هزاربسته - یعنی تقریبا سه برابر- به درب منازل سفارش دهندگان ارسال شده و یا درحال ارسال است.
بعبارت دیگر یعنی هریک از سفارش دهندگان بطور میانگین از سه ناشر کتاب خریدهاند که ستاد برگزاری نمایشگاه بجای تجمیع سفارشات و ارسال متمرکز به ازای هر سفارش، سه نوبت به درب منازل مردم مراجعه کردهاند و این یعنی؛ سه بار تردد بیشتر،سه بار آلودگی هوای بیشتر،سه بار مصرف سوخت بیشتر، سه بار احتمال ابتلا به ویروس کرونای بیشتر و سه بار پرداخت یارانه بیشتر به شرکت پست! و این یعنی یک رکورد!!
جالب است که بدانیم پلتفرمهای موجود و فعال در بازار، این مشکل را با راهحلهای بسیار ساده نرم افزاری حل کردهاند وهم اکنون در حال کار هستند.
اما در مصاحبههای مختلفی که این روزها در رسانهها منتشر میشود اینگونه القا میشود که نمایشگاه مجازی در مقایسه با نمایشگاه فیزیکی هزینه سربار جزیی( نزدیک به یک میلیارد تومان) داشته است که متاسفانه این گزاره نیز خالی از اشکال وایراد نیست.
با توجه به آماری که روابط عمومی خانه کتاب منتشر نموده، نزدیک به 580 هزار بسته از سوی ناشران برای متقاضیان ارسال شده و یا درحال ارسال است. همانگونه که میدانید بستهبندی تمام کتابها حتما بایستی با استاندارد شرکت پست و ضرورتا با استفاده از کارتنها ولفافهای ارائه شده از سوی این شرکت انجام میشد(که متاسفانه کارتها و لفافها نیز 30 درصد گرانتر از بازار آزاد در اختیار ناشران قرار داده شد). از سوی دیگر پرینت فاکتور وانجام سایر عملیات نیز به عهده ناشر بوده است. اگر برای هریک از بستهبندیها رقم میانگین 5000 تومان را در نظر بگیریم، هزینهای که ناشران از جیب خود بابت برگزاری نمایشگاه پرداختهاند معادل 2میلیارد و900 میلیون تومان خواهد شد. به اضافه اینکه در بستههای بالای ارزش ریالی 50 هزار تومان، بخشی از هزینه پستی نیز به عهده ناشران بوده است.
همچنین در نظر داشته باشید که شرکت پست به عنوان بنگاهی اقتصادی امکان ارائه یارانه به بسته های ارسالی ندارد، مگر اینکه با توافق بین شرکت پست و طرف قرارداد(وزارت ارشاد) صرفا تفاهمنامه ای مبنی بر یکسانسازی قیمت ارسال بستهها (آنهم فقط در بستههای با ارزش کمتر از 50 هزار تومان) منعقد شود.
با یک محاسبه ساده متوجه میشویم که شرکت پست نیز از دو مسیر از نمایشگاه مجازی منتفع شده است.
- فروش کارتن ولفاف در تیراژ انبوه و با قیمت 30درصد بالاتر از قیمت بازار
- دریافت هزینه پستی از ناشران و وزارت ارشاد(در قالب یارانه)
چنانچه معدل هزینههای پستی به ازای هربسته را نیز 5000 تومان در نظر بگیریم، 2میلیاردو900 میلیون تومان سهم شرکت پست خواهد بود.
ملاحظه میکنید که در خوشبینانهترین حالت نمایشگاه مجازی حداقل 6 میلیارد و800 میلیون تومان هزینه بالاسری داشته است.
با احتساب یارانه 16 میلیارد تومانی وزارت ارشاد و هزینههای بالاسری 6میلیارد و 800 میلیون تومانی نمایشگاه، متوجه میشویم که وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تهران 22میلیارد و 800 میلیون تومان هزینه کرده است که طبیعتا این هم در نوع خود یک رکورد بحساب می آید!
نکته پایانی اینکه ، قبلا هم گفته شده بود که دولت تاجر خوبی نیست و اساسا ورود دولت به حوزه های کسب وکار بخش خصوصی نتیجه مثبتی به همراه نداشته و بیشتر آسیب زا بوده است.
تجربه نمایشگاه مجازی ثابت کرد که وزارت ارشاد و موسسات وابسته به آن بجای مداخله مستقیم در بازار و کسب و کار بخش خصوصی، بهتر است به وظایف حاکمیتی خود مشغول باشند و با استفاده از مکانیزمها و ابزارهایی که در اختیار دارند به توسعه و گسترش بازارکتاب و افزایش تقاضا ی خرید کتاب بپردازند.
بنظر میرسد نمایشگاه مجازی کتاب تهران با روند فعلی و دلایل زیر ادامه امکان حیات - لااقل به شکل موجود- نخواهد داشت.
- عمر دولتها و مسئولین دولتی کوتاه است و به محض تغییر در شاکلۀ دولت، بسیاری از این طرحها دستخوش تغییرات جدی می شوند و یا بعضا به فراموشی سپرده می شوند.
- نمایشگاه مجازی و اساسا کسب وکار دیجیتال بر خلاف نمایشگاه فیزیکی در انحصار دولت نیست و بدلیل رخوت حاکم بر دستگاههای دولتی، دولت در یک رقابت سالم نمی تواند رقیبی برای بخش خصوصی به حساب بیاید و چابکی و چالاکی بخش خصوصی حتما برآن فائق خواهد شد.
- تنها مزیت رقابتی دولت در این عرصه،بهرهمندی او از منابع مالی ـ یارانه ـ است که آنهم با توجه به شرایط و اقتضائات بودجهای در حال فروکش کردن است و بهتر آنست که دولت محترم با تدوین آیین نامههای حمایتی، تشکلهای بخش خصوصی را به مشارکت گرفته و با هدایت یارانهها به سمت نمایشگاههای تخصصی ـ با مشارکت نهادهای غیردولتی ـ و پروژههایی نظیر طرح فصلی حمایت از کتابفروشان، زمینه توسعه و گسترش کسب وکار ناشران و کتابفروشان را فراهم کند.
در پایان لازم است این نکته را یادآور شوم، آنچه گفته شد صرفا تحلیل نمایشگاه مجازی کتاب تهران بود و این گفتهها نافی زحمات پرسنل زحمتکش خانه کتاب و ادبیات ایران نبوده،که در این ایام شاهد زحمات آنان بودهام.نیست.
انتهای پیام/