گزارش دوربین تسنیم از هفتمین روز جشنواره فیلم فجر|انتقاد کارگردان "تکتیرانداز" به قهرمانکُشی در جشنواره/ سیاهیای که دست سر از سینمای ایران برنمیدارد + فیلم
در هفتمین روز جشنواره فیلم فجر، نوستالژی ضعیف "گیجگاه" در حصار سیاهی "خط فرضی" ماند و یک خودکشی و تلخی دیگری به تلخیهای سینمای ایران اضافه شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جشنواره فیلم فجر بعد از اکران 14 فیلم به روز هفتم رسید. روزی که با نمایش "خط فرضی" ساخته فرنوش صمدی برای بار چندم، رسانهایها با خودکشی شخصیت اولِ داستان مواجه شدند. این اعتراض به نشست خبری هم کشیده شد و خبرنگاران علاوه بر خودکشی چند باره در جشنواره، نسبت به روایتهای متناقضِ خانم کارگردان در نمایش یک زندگی مشترک سؤال جدی داشتند.
کارگردانی که فیلمی تقلیدی از دیگر فیلمهای رایج ضدمرد ساخته تا ادای دِینی به نگاه فمینیستی کرده باشد. فیلمی با بازیهای تکراری که حال مخاطب را به بهانه آسیبشناسی جامعه خراب میکند و با اعصاب خُرد از سینما خارج میشود.
اما توهین و حمله بیربط به پژمان جمشیدی، نشست خبری را به جنجال و حاشیه کشاند. وقتی فردی به اصطلاح رسانهای، دعوای شخصی خودش با این بازیگر را واردِ جلسه کرد؛ گرچه دست زدنهای ممتدِ خبرنگاران و دفاع آزیتا حاجیان، فضا را تغییر داد اما بغضِ جمشیدی، همه حاضرین در جلسه را ناراحت کرد.
برج میلاد در نوبت دوم، "گیجگاه" عادل تبریزی را به نمایش درآورد؛ فیلمی که در میان این همه خودکشی و خودسوزی، مخاطب را با فضای کمدی و نوستالژی روبرو میکرد. کارگردان جوان بازیگران قدیمی را روی پرده نقرهای آورد که چند سالی از آنها خبری نبود.
بازیگرانی همچون حامد بهداد و باران کوثری در این فیلم نقشهای اصلی را برعهده داشتند و البته حضور کوتاه اما مؤثر جمشید هاشمپور هم قابل توجه بود. نکته جالب دیگر بازی بهداد در نقش بدلِ جمشید هاشمپور بود که بسیار مورد توجه مخاطبین قرار گرفت.
البته برخی از منتقدین اعتقاد داشتند کارگردان تکلیفش را میان دو فضای کمدی و ملودرام روشن نکرد و معلوم نیست که میخواهد مخاطب را با کدام نگاه همراه کند.
نشست خبری این فیلم هم بیحاشیه نماند و حامد بهداد مورد سؤال جدی درباره ایفای نقش در سریال پرحاشیه "دل" قرار گرفت که البته به این انتقادها پاسخ نداد و به این نکته بسنده کرد که "برای خودم هم این سؤال وجود دارد و شاید بتوانم با فیلمهای بعدی بهتر به این سؤال پاسخ بدهم."
روز هفتم هم به پایان رسید اما این سؤال کماکان از دستاندرکاران تصمیمگیرنده سینمای ایران وجود دارد که چرا به گونهای ریلگذاری نکردهاند که سینمای ایران اینقدر به سمتِ خودکشی و فضای تلخِ اجتماعی نرود؟
طفره کارگردان "خط فرضی" درباره مفهوم فیلم
دوربین تسنیم در میان اهالی رسانه، منتقدین و هنرمندان رفت و درباره اتفاقات دو فیلم "خط فرضی" و "گیجگاه" با آنها به گفتوگو نشست:
فرنوش صمدی کارگردان فیلم "خط فرضی" درباره مفهوم اصلی این فیلم طفره رفت و پاسخ مشخصی نداد؛ او چنین پاسخ داد: ترجیح میدهم هیچ نکته و مفهوم کلی فیلم نداشته باشم؛ در تمام تایمی که مینوشتم و میساختم تلاشم این بود من به عنوان کسی که خالق آن اثر بودم هیچ قضاوتی درباره فیلم نداشته باشم. باید اجازه بدهیم بیننده خودش با ایدئولوژی، فرهنگ و نگرش خودش تصمیم بگیرد قصه راجع به چیست؟ چه کسی اشتباه کرده و یا چه کاری درست است؟
او همچنین به دو نقد برخی از رسانهایها درباره اینکه چرا اینقدر تلخی و خودکشی کاراکتر اصلی فیلم را شاهدیم؟ این چنین پاسخ داد: "فیلم من پایان این شکلی داشته است، به این معنی نیست کار درستی است یا کار غلطی است و هیچ قضاوتی نمیکنم. ترجیحم این است به عنوان فیلمساز این کار را نکنم.
انتقاد کارگردان " تکتیرانداز" از قهرمانکُشی در جشنواره
علی غفاری کارگردان فیلم "تکتیرانداز" درباره "گیجگاه" اشاره کرد: این فیلم بانشاط و مفرح بود و من این فیلم را دوست داشتم، به هر حال تنوعی در ژانرهای مختلف در ایام جشنواره وجود دارد. اما در کل تقریباً همه فیلمها را دیدم خیلی باعث تأسف است از این 16 فیلم، حدود 4 فیلم در پایان به خودکشی ختم میشود و این غمانگیز است. احساس میکنم سینمای ما باید مقداری به سمت امیدوار کردن و نشاط برود. منظورم فیلم کمدی نیست؛ فیلم سالم و امیدوارکننده منظورم است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا این فضا و اتفاقات خودکشی یا خودسوزی ربطی به دولت تدبیر و امید دارد یا دلایل دیگر دارد، مگر نباید سینما گام رو به جلو بردارد و راهکار ارائه دهد، خاطرنشان کرد: سینما باید در دل تاریکی، چراغ روشن کند. یعنی اگر فضا ناامیدکننده است و اگر حالمان خوب نیست در واقع سینما میتواند در این ماجرا مؤثر باشد و امید را برگرداند. فکر میکنم مخاطب باید شخصیت مورد علاقهاش را روی پرده سینما بببیند نه اینکه روی پرده سینما فیلمهایی را ببیند از این هم ناامیدتر شود.
غفاری ادامه داد: منظورم از ناامیدی، ناامیدی کاذب نیست. در واقع در این کشور بحمدالله جای امیدواری باقی است و میتوانیم اتفاقات خوبی را ایجاد کنیم و باید آن بخش را به عنوان تصویری از آینده این کشور به مخاطبمان ارائه بدهیم که حالش خوب و امیدوار به آینده باشد. میتوانستیم در کلیت این جشنواره تنوع بیشتری بدهیم و فیلمهای امیدبخش بیشتری داشته باشیم؛ فیلمهایی که راهکار بدهند نه اینکه ما را به سمت تاریکی ببرند. بالأخره کارکرد سینما همین است که بتواند روی مخاطب تأثیر مثبت و سالم بگذارد.
کارگردان "تکتیرانداز" در پاسخ به این سؤال که چرا قهرمانهایی مثل کار شما و شخصیتهای برجسته معرفی نمیشوند و ما اینقدر شاهد ضدقهرمانهایی هستیم که هیچ بازدهی برای مخاطب ما ندارند، توضیح داد: این موضوع دلایل زیادی دارد که میتواند به خاطر موضوع و همینطور محدودیتهایی در تأمین ادوات مورد نیاز برای اینگونه فیلمها باشد. نکته دوم عدم همکاری بخشی از مسئولین فرهنگی ما است. یعنی در واقع این نوع کارها را به عنوان کارهای ملی نمیبینند. لزوماً قرار نیست قهرمانان دفاع مقدس در سینما به تصویر کشیده شود و میتواند در بخشها و عرصههای دیگر همچون علمی، اقتصادی و ورزشی و حتی اسطورههای تاریخ معاصر که جایشان در سینما خالی است به تصویر کشیده شود.
روایت بدمنِ قدیمی سینمای ایران از فقدان قهرمان
به سراغ رضا صفاییپور بدمنِ قدیمی سینمای ایران رفتیم که به خاطر بیماری خیلی سخت میتوانست صحبت کند؛ از اینکه با "گیجگاه" به سینما برگشته، از دستاندرکاران فیلم تشکر کرد. ابراز امیدواری کرد که این سینما به قهرمانانِ ایرانی برگردد، کارهایی که در گذشته اتفاق میافتد. او درباره اینکه چرا قهرمان نداریم در مقابل دوربین تسنیم گفت: "قهرمان نداریم چون فیلمهایمان فیلمهایی نیست که قهرمان داشته باشد".
مفهوم اصلی "گیجگاه"
عادل تبریزی کارگردان "گیجگاه" درباره فقدان قهرمان در سینمای ایران، تأکید کرد: ما میخواستیم در فیلممان همین تلنگر را بزنیم که قبلاً سینمای ایران به قهرمان تعظیم میکرد اما الان خبری نیست. چون حالی است که دیگر نیست! ما در "گیجگاه" از همه ظرفیتها استفاده کردهایم که انسانیت را مطرح کنیم. راهکار انسانی بدهیم و آشتی میان مخاطب و سینما ایجاد کنیم.
وی افزود: سینما قهرمان ندارد، واقعاً حالی است که دیگر نیست. یادم میآید حتی "افعی" هم قهرمان داشت و اتحاد جمعی انسانی را فریاد میزد اما از همین نوع کارها هم دیگر خبری نیست.
مشکل از تلویزیون است
محمد الهی دیگر بازیگر این فیلم در مقابل دوربین تسنیم قرار گرفت و گفت: سرنخِ فقدان قهرمان و نبود صمیمیت خانوادگی در فیلمهای ایرانی را میتوانیم در تلویزیون پیدا کنیم. کارهایی که تثبیت میکنند و اصلاً موفق نیستند. جای این کارها در سینمای ایران خالی است چون دیگر به لبخند و نشاط و شادابی توجه نمیشود و همه زندگیها را سیاه و سفید میبینند.
انتهای پیام/