سیزدهمین سالگرد شهادت «عماد مغنیه»؛ سایهای که بلای جان رژیم صهیونیستی بود+ فیلم
شهید مغنیه به عنوان «مرد سایه» و مغز متفکر حزبالله لبنان شهرت داشت. دولت ایالات متحده برای دریافت هر اطلاعاتی از او جایزه تعیین کرده بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همزمان با سیزدهمین سالروز شهادت عماد مغنیه معروف به حاج رضوان فرمانده نظامی حزبالله لبنان، فیلمی توسط شبکه المیادین برای اولین بار منتشر شده که در کنار سید حسن نصرالله در حال فرماندهی هستند.
همچنین در خصوص این فرمانده تاثیرگذار حزبالله نکات قابل تأملی است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
عماد مغنیه معروف به حاج رضوان ( 1962 - 2008 م) بنیانگذار یگان نظامی حزبالله لبنان و از فرماندهان جنگ 33 روزه بود که در حادثه تروریستی به شهادت رسید. ایشان در اوایل دهه 80 به شاخه نظامی جنبش آزادیبخش فلسطین و از همان زمان به جنبش امل پیوست. با انتقال سید حسن نصرالله از امل، به حزب تازه تأسیس حزبالله پیوست.
وی به عنوان "مرد سایه" و مغز متفکر حزبالله لبنان شهرت داشت. دولت ایالات متحده برای دریافت هر اطلاعاتی از او جایزه تعیین کرده بود. عماد مغنیه در سال 2008 م در دمشق ترور شد. آیتالله خامنهای در پیامی به مناسبت شهادتش، او را فردی معرفی کرد که سراپا عشق و شور جهاد فی سبیل الله بود.
بین سالهای 1982 تا 1992 حاج عماد مغنیه در دههای از مقاومت استثنایی و بیسابقه زندگی کرده و طی این مدت کارهای بسیار زیادی انجام داد. در سالهای 1993 تا 1998 حاج عماد مغنیه دنیایی از امنیت و اطلاعات و عملیات بیسابقه را انجام داده و مقاومت را به یکی از وزنههای موجود در تمام عرصهها تبدیل کرد. طی سالهای 1998 تا 2008 میلادی یک دهه دیگر سپری شده و عماد مغنیه موفق شده ساختار مقاومت را شکل دهد. در این مدت دستاورد آزادسازی جنوب لبنان و جلوگیری از بازگشت اشغالگران به این کشور شکل گرفت و پیروزی جنگ 2006 محقق شد. اما همچنان بین سالهای 2008 تا 2018 دستاوردهای عماد مغنیه در تمام جبههها مورد استفاده قرار میگیرد.
* جزئیات ترور حاج عماد مغنیه به نقل از «نیویورکر»نشریه آمریکایی به شرح زیر است:
اسرائیل به خوبی میدانست که انتخاب هرگونه گزینه اشتباه در راستای انجام عملیات ترور فرمانده نظامی حزبالله ٬ یک واکنش سخت سیاسی و یا شاید یک جنگ جدید به همراه خواهد داشت؛ زیرا حمله به خاک لبنان برای این کار با پاسخ قاطع حزبالله همراه میشد.
همچنین در آن زمان موساد به خوبی میدانست که عماد مغنیه در آپارتمانی در منطقه «کفرسوسه» نزدیکی دمشق پایتخت سوریه رفت و آمد داشته و دیدارهای مهمی را در آنجا انجام میدهد؛ بنابراین استفاده از این موقعیت برای ترور وی بسیار مناسب به نظر میرسید.
زمانی که جاسوسان رژیم صهیونیستی برای آمادهسازی اجرای این عملیات به دمشق نفوذ کردند٬ رئیس موساد از «سیا» که جاسوسان آن به شکل غیرعلنی در میان کارمندان سفارت آمریکا در دمشق نفوذ کرده بودند کمک خواست.
بنا به درخواست داگان٬ جاسوسان سیا آپارتمانی را در نزدیکی مکان دیدارهای عماد مغنیه اجاره کرده و جاسوسان رژیم صهیونیستی این آپارتمان را دوربینگذاری کرده بودند تا اتفاقاتی را که در آنجا می افتد به طور مستقیم به مقر موساد در تلآویو نشان دهند.
به گفته یک مسئول صهیونیستی٬ یک بسته معمولی حاوی مواد منفجره به سفارت آمریکا رسید که جاسوسان سیا آن را در دمشق به جاسوسان موساد رساندند و آنها این بسته را در یک ماشین جاساز کردند.
اما در لحظه آخر «جرج بوش پسر» رئیس جمهور وقت آمریکا بنا به هشدارهایی که از سیا مبنی بر اینکه ممکن است این انفجار منجر به کشتار غیرنظامیان و به ویژه دانشآموزان یک مدرسه دخترانه در آن حوالی شود خواستار توقف عملیات شد؛ این درحالی است که آمریکا در سال 1985 طی تجاوزی که هدف آن ترور «سید محمد حسین فضلالله» مرجع تقلید شیعه در لبنان بود٬ بیش از 80 غیر نظامی را به کشتن داد و صدها نفر را زخمی کرد و این امر آسیب زیادی به اعتبار سیا زد.
با این وجود ایهود اولمرت همچنان مصمم بود که این عملیات رابه اجرا درآورد و بنابراین جاسوسان موساد او را به یک منطقه بیابانی برده و آزمایشهای مربوط به این عملیات و ویژگیهای منطقه مناسب برای اجرای آن را توضیح دادند.
سپس نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در کاخ سفید با بوش برای بحث درباره اجرای دوباره این عملیات دیدار کرد. پس از آن اولمرت هیچ اظهار نظری در این باره نکرد؛ اما یک مسئول سابق صهیونیستی که در جریان این عملیات بود تصریح کرد که بوش و اولمرت توافق کردند که مغنیه باید تنها هدف باشد.
در آن زمان سیا رئیس ایستگاه خود در سرزمینهای اشغالی را برای نظارات بر عملیات ترور به مقر موساد فرستاد. در واقع جرج بوش چراغ سبز را برای اجرای این عملیات داده بود.
در مرکز عملیات در داخل مقر موساد٬ هریک از افسران در ماموریت ترور عماد مغنیه نقش خاصی داشت. نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی از مرکز این عملیات دیدار کرد تا به حاضران خاطر نشان کند که روابط اسرائیل با آمریکا به عنوان مهمترین همپیمان آن در آستانه یک آزمایش بزرگ است.
شامگاه 12 فوریه 2008 افسران موساد تلفن عماد مغنیه را ردیابی کرده و فهمیدند که او در حال حرکت به سمت آپارتمانی در منطقه کفرسوسه دمشق است و این خبر را فورا به جاسوسان خود در دمشق رساندند که آنها خودروی بمب گذاری شده را در مکانی که مطمئن بودند مغنیه از آنجا عبور خواهد کرد قرار دادند.
در این زمان صحنههای مرکز عملیات در یک صفحه بزرگ برای ماموران موساد نمایش داده میشد و آنها میدیدند که عماد مغنیه ماشین خود را در جای مخصوصش پارک کرد. نقشه این بود که بسته منفجره به محض رویت حاج مغنیه منفجر شود؛ اما او تنها نبود.دو نفر همراه حاج عماد مغنیه بودند که جاسوسان موساد آنها را به خوبی میشناختند.
نشست این سه نفر برای صهیونیست ها بسیار وحشتناک بود؛ آنها در درگیریها ضد اسرائیل و آمریکا با یکدیگر متحد بوده و البته هریک تجربهها و مهارتهای متفاوت و ویژهای داشتند.
یکی از افسران رژیم صهیونیستی میگوید ما در آن لحظه چارهای جز فشار دادن یک دکمه برای کشتن هر سه نفر آنها نداشتیم؛ این فرصتی بود تا یک سینی پر از نقره به ما هدیه بدهند. در آن زمان ایهود اولمرت درحال بازگشت از سفر برلین در هواپیما بود و افسران موساد در تلاش برای تماس گرفتن با او بودند تا مجوز ترور دو همراه مغنیه را نیز بگیرند؛ اما فرصت کافی نداشتند. آنها همچنین می دانستند که ماموران سیا تنها در کشتن عماد مغنیه با موساد همکاری میکنند.
در یک لحظه عمادمغنیه و همراهانش وارد ساختمان شدند؛ درحالی که جاسوسان منتظر بیرون آمدن آنها بودند. بعد از گذشت یک ساعت٬ افسران موساد دیدند که دو همراه مغنیه از ساختمان بیرون آمده و سوار اتومبیلهایشان شدند و پس از 10 دقیقه حاج عماد مغنیه به تنهایی از ساختمان خارج شد. در این لحظه فرمانده عملیات دکمه را فشار داده و تصویر تکه تکه شده حاج عماد مغنیه بر صفحه نمایشی که ماموران موساد تماشا می کردند نقش بست.
یکی از این جاسوسان موساد میگوید که او به یکباره به هوا پرتاب شد و فورا جان خود را از دست داد. نیمههای شب بود که این خبر در هواپیما به اولمرت رسید.
صبح روز بعد این خبر در مطبوعات خاورمیانه غوغا کرد و ساعت 8 صبح داگان به همراه فرمانده این عملیات به دفتر اولمرت رفتند تا جزئیات این عملیات را برای او توضیح دهند.در روزهای بعد آمریکا و رژیم صهیونیستی از پذیرش مسئولیت این جنایت خودداری کردند.
انتهای پیام/