برشی از خاطرات دوران دفاع مقدس / چرا ‌فرماندهان شهید یکن‌آبادی را مهره مهم مقابله با ضد‌انقلاب می‌دانستند؟


برشی از خاطرات دوران دفاع مقدس / چرا ‌فرماندهان شهید یکن‌آبادی را مهره مهم مقابله با ضد‌انقلاب می‌دانستند؟

گروه‌استان‌ها - خار چشم منافقان بود و یار دیرین حاج «حسن شاطری»؛ به مردم سردشت عشق می‌ورزید و تا پای جان برای خدمت به آن‌ها ایستادگی کرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از  همدان،  هشت سال پیش بود که در چنین روزی آسمانی شد؛ مرد روزهای سخت جنگ و پدر معنوی «سردشت». او از نخستین اعضای سپاه پاسداران آن منطقه بود و با اینکه 20 سالش بود؛ مسئولیت‌های متعددی را بر‌عهده داشت. از مخابرات گرفته تا پشتیبانی و رهبری عملیات در یکی از مهم‌ترین و سخت‌ترین مناطق جنگی.

حاج «حسن شاطری» مرد روزهای سخت انقلاب در سردشت حضوری ماندگار از خود به یادگار گذاشت و به کمک دوستانش در کنار مبارزه با دشمن بعثی و ضد انقلاب برای خدمت به محرومان کمر همت بست.

شهید محمدرضا شمس از لرستان، شهید کمره‌ای از نراق، شهید معدنی پور از هشتگرد کرج، شهید کلهر از قزوین، شهید علی احمدی از زنجان، شهید ضرغام امیری از شیراز، شهید حاج اکبری از تهران و شهید حمیدرضا یکن آبادی از همدان. مجاهدانی نستوه که دل از همه دل‌بستگی‌ها بریدند و شانه به شانه هم دادند تا طعم تلخ محرومیت و مظلومیت را از کام مردمان شیرین زبان کردستان بزدایند.

اهل یک شهر نبودند و آشنایی قبلی با هم نداشتند؛ ستارگان تابناکی که از خورشید وجود حاج «حسن شاطری» مرد روزهای سخت جنگ روشنی می‌گرفتند.

در این بین، نقش «حمیدرضا یکن آبادی» در سردشت به ویژه منطقه «نَلاس» چشمگیر بود؛ او که همچون استادش شهید شاطری به مردم کردستان عشق می‌ورزید؛ منشأ کارهای بزرگی بود.

آن چنان که فرمانده سپاه عاشورا درباره‌اش می‌گوید: حمیدرضا جوانی انقلابی و رزمنده‌ای حماسی بود که توانست تعداد زیادی از اهالی سردشت را جذب کرده و برای برقراری امنیت منطقه به کار گیرد.

سردار عابدین خرم می‌افزاید: شهید یکن آبادی مهره مهم مقابله با ضد انقلاب در جبهه غرب بود و عشق به ولایت در وجود او موج می‌زد.

فرمانده‌ای که دموکرات را به خشم اورده بود

کاوه بریاجی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و اهل سردشت نیز می‌گوید: حمید بین همکارانش از نظر نفوذ در قلب مردم بی‌نظیر بود و توانسته بود با مردم منطقه و روحانیت، ارتباط عمیقی برقرار کند.

وی با بیان اینکه مردم‌داری و مردم‌یاری شهید یکن آبادی، حزب دموکرات را عصبانی کرده بود؛ بیان می‌کند: او با مردم کرد انس گرفت و برایشان مدرسه و کتابخانه ساخت زیرا ارزش کارهای فرهنگی را بیشتر از مقابله با ضد انقلاب می‌دانست.

بریاجی تصریح می‌کند: حمید معتقد بود اگر سطح آگاهی مردم افزایش یابد؛ ضد انقلاب مجال فعالیت پیدا نمی‌کند و این نوع نگاه، نشان‌گر سطح بالای تفکر و اندیشه این شهید بزرگوار است.

حضور وحدت‌بخش سردار در سردشت

رئیس سابق آموزش و پرورش سردشت نیز با اشاره به تلاش شهید یکن آبادی برای برقراری وحدت در منطقه «نلاس» سردشت می‌گوید: تواضع، اخلاص و شجاعت در کنار تسلط به گویش کردی از او فرمانده لایقی ساخته بود.

اسماعیل خضرزاده می‌افزاید: شهید یکن آبادی در عین مهربانی، مدیری قاطع بود و با حضوری وحدت‌بخش، اختلاف‌ها و نزاع‌های بین اهالی منطقه را برطرف می‌کرد.

خار چشم دشمنان قسم‌خورده انقلاب

شهید حمیدرضا یکن آبادی، خار چشم دشمنان قسم‌خورده انقلاب بود و آن‌ها از رابطه عمیق او با مردم سردشت به وحشت افتاده بودند. او آن چنان غرق خدمت به مردم منطقه و مبارزه با ضد انقلاب بود که گاه، ماه‌ها به خانواده سر نمی‌زد و مادرش به سختی و با تحمل دوری راه به دیدار فرزند می‌رفت.

حمیدرضا یکن آبادی نه تنها فرمانده‌ای شجاع و بصیر که در ورزش هم سرآمد بود و از پیشکسوتان رشته رزم آوران اسلام(کونگ فو) در همدان به شمار می‌رود.  او 21 خرداد 1344 در شهر «مَریانَج» استان همدان متولد شد تا سرباز شجاعی باشد برای پیر و مرشدی که دور از وطن بود.

پدرش کشاورز بود و با عرق جبین و زحمت برای کسب روزی حلال تلاش می‌کرد؛ در 8 سالگی، سایه گرم پدر را از دست داد و در دامن پر مهر مادری صبور و رنج‌دیده پرورش یافت. دبیرستان را که تمام کرد با اصرار فراوان راهی جبهه شد و به جایی رفت که زیر آتش دشمن بعثی و چکمه منافقان، مچاله شده بود.

الفت و صمیمیت او با مردم سردشت عمیق بود؛ آن قدر که هنوز عکسش زیر توری قرمز رنگ بر تاقچه بسیاری از خانه‌های روستایی خودنمایی می‌کند که حمید فرزند آن‌ها نیز بود. او در مدت کوتاهی چنان جای خود را در دل مردمان مهربان و سخاوتمند این سرزمین باز کرد و هم سفره هر روزشان شد که با گذشت 30 سال از رفتنش، هنوز از او به نیکی یاد می‌کنند با اینکه در مذهب و نژاد با یکدیگر تفاوت داشتند.

تنها اخلاص، تواضع ذاتی و دلسوزی مثال‌زدنی برای مردمان محروم این خطه بود که توانست از او فرمانده‌ای محبوب بسازد. فرماندهی پادگان آموزشی شهید دستغیب در منطقه «مهاباد»، مسئولیت واحد ادوات سپاه مهاباد، معاونت یک گردان‌ پدافندی مهاباد شده، سرپرستی یکی از گردان‌های آفندی منطقه «اُشنویه» و درنهایت، فرماندهی گردان حضرت ابوالفضل(ع) در منطقه نلاس سردشت از مهم‌ترین مسئولیت‌های شهید حمیدرضا یکن آبادی در دوران دفاع مقدس به شمار می‌رود.

این شهید بزرگوار چند سال در همین سمت به مردم سردشت خدمت کرد و حتی پس از امضای آتش‌بس بین ایران و عراق هم در منطقه ماند زیرا نبرد در این مناطق هنوز پایان نیافته بود. حضور ضد انقلاب در منطقه سردشت تا میانه دهه 70 ادامه داشت و شهید یکن آبادی با احساس مسئولیت تا آخرین لحظه در کنار مردم مظلوم این خطه ماند و با دشمنانشان مبارزه کرد.

حضور موفق او در سردشت سبب شد تا فرماندهی اطلاعات تیپ به او پیشنهاد شود، اما پیش از انتصاب، روح بلندش که بیش از این تاب ماندن در زندان خاک را نداشت به بلندای افلاک پر کشید.

حمیدرضا یکن آبادی و دوستش «حسین محمدی» از پیشمرگان کرد مسلمان25  خرداد 1369 به کمین گروهک تروریستی دموکرات گرفتار شده و در محور عملیاتی نلاس سردشت، مظلومانه به شهادت رسیدند.

سنگ تمام اهالی سردشت برای فرزند الوند

هادی یکن‌آبادی از فرماندهان دوران دفاع مقدس نیز رمز محبوبیت برادرش در بین مردم سردشت را چنین بیان می‌کند: حمیدرضا به طور ذاتی فردی بشاش، گشاده‌روو مهربان بود و در کنار مبارزه نظامی برای اهالی آن خطه، برادری دلسوز و خدمتگزار بود.

وی می‌گوید: شهید یکن آبادی، فردی مردم‌دار و متواضع بود و از هیچ کاری برای خدمت به مردم دریغ نمی‌کرد تا جایی که حتی دستمزد اندکی که از سپاه می‌گرفت را صرف رسیدگی به خانواده‌های محروم و کم بضاعت می‌کرد.

یکن آبادی می‌افزاید: جوانمردی، منش پهلوانی و قامت ورزشکاری، او را به عنوان «فرمانده‌ای محبوب» در سردشت زبانزد کرده و این موضوع، ضد انقلاب را عصبانی کرده بود.

این فرمانده دوران دفاع مقدس مطرح می‌کند: حمید به راستی فرزند کردستان بود و اهالی سردشت، او را عضوی از خانواده خود می‌دانستند تا اندازه‌ای که پس از شهادت در سردشت و مهاباد باشکوه تمام تشییع شده و تعداد زیادی از اهالی منطقه هم در قالب چند دستگاه اتوبوس و مینی بوس به زادگاهمان شهر مریانج آمده و در مراسم تشییع و ترحیم او شرکت کردند.

یکن آبادی می‌گوید: تعداد برادران اهل سنت کردزبان آن قدر زیاد بود که علاوه بر منزل پدری برای آن‌ها چادر نیز زدیم و مادرم با روی باز از همه پذیرایی کرد. مردم مهربان و قدرشناس خطه کرد در سردشت، مهاباد و پیرانشهر با هزینه شخصی برای حمید، مجالس متعددی برگزار کرده و وعده‌های غذایی متعددی دادند.

انتهای پیام/744/ش

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon