عارف و شیدا به تصنیف هویت هنری و اجتماعی دادند

کیوان فرزین معتقد است که عارف قزوینی با گرایش مضامین اجتماعی و سیاسی و شیدا با توجه به مضامین عاشقانه و عرفانی به تصنیف هویت و شأن هنری و اجتماعی دادند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرنگار تسنیم، هرچقدر هم که از اهمیت موسیقی ایرانی و تاریخ موسیقی در بین مردم سخن بگوییم تا زمانی که نتوانیم شکل واقعی و اثرگذاری حقیقی کلام آهنگین را در بین مردم به نمایش بگذاریم ، بی‌فایده خواهد بود، موسیقی ایرانی با همه سبک‌ها و دستگاه‌هایی که دارد همواره شکلی از مضامین و مفاهیم ارزشی را در خود داشته است.

تصنیف نمونه‌ای از این گرایش مضامین اجتماعی و سیاسی در دل موسیقی‌های سنتی است که با عارف قزوینی توسعه و تکامل یافت، به گونه‌ای که امروز در رپرتوار موسیقی کلاسیک ایرانی، این آثار به عنوان شاخص کیفی مطرح و مورد بررسی قرار می‌گیرند.

جایزه ملی عارف با توجه به اهمیت تصنیف در موسیقی ایرانی شکل گرفته است و تلاش می‌کند تا با استفاده از هنر فعالین این حوزه، تصنیف اصیل و ارزشمند ایرانی را در بین سیلقه موسیقیایی ایرانیان نهادینه کند.

به همین بهانه پای صحبت‌های کیوان فرزین پژوهشگر و محقق حوزه موسیقی نشستیم.

از اهمیت تصنیف در موسیقی ایرانی برایمان بگویید. چرا همواره در طول حیات موسیقی در ایران و به ویژه چند دهه اخیر، تصنیف از ارج و منزلت بالایی برخوردار بوده است؟

در وهله‌ی اول باید در خودِ ویژگی تصنیف به دنبال منزلت آن بگردیم. تصنیف‌ها و ترانه‌ها موسیقی موزون (با متر مشخص) و باکلام هستند. این دو ویژگی این امکان را به آنها می‌دهد تا گستردگی مخاطب و نفوذ بیشتری داشته باشند. هم وزن در تصنیف به نسبت آواز و بخش‌های با متر آزاد موسیقی به اقبال بیشتر مخاطب و جذب جامعه‌ی بزرگ‌تر مخاطب کمک می‌کند و هم کلام با عینیت بخشیدن به پیام انتزاعی نهفته در موسیقی ارتباط با مخاطب را تسهیل می‌کند. این ویژگی‌ها باعث می‌شود که به‌خاطرسپاری و انتقال آن آثار در جامعه نیز ساده‌تر شود. در نتیجه اگر سازنده‌ و آفریننده‌ی کلام در تصنیف به دنبال هدف خاصی در انتقال پیامی چه اجتماعی، سیاسی و چه عاشقانه یا عرفانی و ایدئولوژیک باشد، این امکان برای او فراهم شود که بیشترین تأثیر را بگذارد.

البته من با اینکه بگوییم تصنیف نسبت به دیگر گونه‌های موسیقی ارج و منزلت بالاتری دارد موافق نیستم، اما تصنیف را به واسطه گستردگی تأثیرگذاری و نقش آن در تعیین سطح سلیقه شنیداری جامعه حائز اهمیتی ویژه می‌دانم.

آیا تحولات اجتماعی در مسیر تصنیف سازی ایران تأثیر داشته است؟

طبیعی است که این تحولات وجود داشته و امروزه ما شاهد آن هستیم. به هر حال هنرمندی که در جامعه‌ای زندگی می‌کند، از آن جامعه و شرایط حاکم بر آن تأثیر می‌گیرد و به هر روی میزانی از تأثیری که می‌پذیرد را در هنرش هم بروز می‌دهد. این موضوع در شعرِ شاعر و ترانه‌سرا هم اتفاق می‌افتد و تلاقی این دو باعث تأثیرگذاری و ارتباط بیشتر اثر با شرایط اجتماعی خواهد شد. این تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در ترانه‌های مردم کوچه و بازار هم در نقاط و ادوار مختلف دیده می‌شود. در کشور ما با عارف قزوینی، فصل جدیدی در حوزه این مسئله به صورت جدی آغاز می‌شود و ادامه می‌یابد. در واقع عارف قزوینی با گرایش مضامین اجتماعی و سیاسی و شیدا با توجه به مضامین عاشقانه و عرفانی، تصنیف را از شکل ساده‌ی معمول عامه‌پسند دوران خود ارتقا می‌دهند و به آن هویت و شأن هنری و اجتماعی می‌دهند؛ به گونه‌ای که امروز در رپرتوار موسیقی کلاسیک ایرانی، این آثار به عنوان شاخص مطرح و مورد بررسی قرار می‌گیرند.


تصویری از علی اکبر شیدا

جایگاه تصنیف و تصنیف سازان در موسیقی ایرانی را در دوران کنونی نسبت به گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این جایگاه ادامه یک روند تاریخی است، اگر بنیان‌گذاران تصنیف در حوزه موسیقی دستگاهی را تصنیف‌سازانی همچون علی اکبر شیدا و عارف قزوینی در نظر بگیریم؛ که تصنیف را به صورت جدی‌تری نسبت به پیش از آن دوران وارد گفتمان هنری جامعه کردند، آثار ایشان نقطه اتکایی شده برای فعالیت و بالندگی هنرمندان و تصنیف‌سازان بعدی تا هریک بنا بر شرایط دوران خود این راه را ادامه دهند، همانگونه که حتماً خود بزرگانی چون عارف و شیدا نیز متأثر از پیشینیانشان بوده‌اند چه آن چیزهایی که به عنوان ترانه‌های مردمی در کوچه و بازار رواج داشته و عامه‌پسند بوده است و چه از نمونه‌های مشابه موسیقایی که از موسیقی کلاسیک قدیم‌ترشان به جای مانده بوده و به دستشان رسیده است؛ آثاری که به واسطه نبود تکنولوژی ضبط در آن زمان نمونه اجرایی از آنها برای ما باقی نمانده و تنها از روی رسالات قدیم می‌توان به وجود یا چگونگی آن پی برد.

به هر حال روند تصنیف‌سازی جریانی ادامه‌دار بوده و در هر دوران بنا بر زمان و شرایط آن تصنیف‌هایی داشته‌ایم که توانسته‌اند در میان مردم جا باز کنند و رواج یابند، از این میان در هر دوره‌ای هم آثار درخشان و ماندگار دیده می‌شود که برای همیشه در تاریخ موسیقی و هنر کشور باقی خواهند ماند و البته آثاری که در طول زمان و به تدریج به دست فراموشی سپرده شده‌اند. قطعا برای آثار و تصنیف‌های امروزین نیز همین اتفاق خواهد افتاد. ما از زمان مشروطه تا پهلوی اول، پیش و پس از کودتای 28 مرداد 32، دوران استیلای رادیو (تأسیس: 1319)، دوران انقلاب 57 و جنگ تحمیلی را داشته‌ایم که تا به امروز تصنیف‌ها و ترانه‌های متعددی در هر کدام از این دوران ساخته شده و از هر دوره آثار شاخص و ارزشمندی به یادگار مانده است. جالب اینکه با بررسی ویژگی‌های غالب تصنیف‌های ساخته شده در هر یک از این دوران‌ها می‌توان ارتباط روشنی با شرایط اجتماعی،سیاسی و حتی اقتصادی همان دوره را تشخیص داد. به بیانی دیگر می‌توان از روی روند و ویژگی‌های تصنیف‌های برهه‌های مختلف، جامعه‌شناسی تاریخ معاصر کشور را از زاویه‌ای دیگر مروری دوباره کرد.

آیا ساختارشکنی در تصنیف سرایی و تصنیف‌سازی را ضروری می‌دانید؟ به بیان دیگر تصنیف‌های دوران معاصر در حوزه موسیقی اصیل ایرانی را چگونه تعریف می‌کنید؟

ساختارشکنی لازمه‌ی پویایی هنر است، هرگز نمی‌توان هنر را بدون ساختارشکنی و نوآوری تصور کرد اما ساختارشکنی هم شرایط و اصولی دارد. هنرمندی که دست به نوآوری و ساختارشکنی در هر ژانر هنری می‌زند باید ابتدا آن ساختار و زیبایی‌شناسی آن را به خوبی بشناسد و سپس به نوآوری برسد و زیبایی‌شناسی خودش را پیدا کند. خودِ عنوان ساختارشکنی اشاره به وجود ساختاری از قبل دارد و در اصل بدون این ساختار پیش‌فرض ساختارشکنی نمی‌تواند وجود داشته باشد، بلکه نهایتاً می‌رسیم به ایجاد یک چیز جدید. این امر در تصنیف هم رخ داده است و اگر تصنیف‌هایی که در حال حاضر موجود است را از دوران قاجار تا به امروز مرور کنیم، خواهیم دید که طی ادوار مختلف در ساختارها و زیبایی‌شناسی‌ها تغییراتی ایجاد شده است که در همگی فصل مشترک سنت و قواعد موسیقی دستگاهی دیده می‌شود. البته افزایش ارتباطات ملی و بین‌المللی در طول زمان و بخصوص در دوران حاضر رسانه و فضای مجازی موضوع تأثیرپذیری از فرهنگ‌های متنوعی را هم پیش می‌آورد و ابزارهای جدیدی را برای ایجاد نوآوری و ساختار شکنی در اختیار هنرمندان می‌گذارد که باز به نظر من اصل آگاهی و شناخت کافی از این فرهنگ‌ها و ابزارهای وارداتی برای ایجاد هر نوآوری یا ساختارشکنی قابل اعتنایی همان اهمیت را خواهد داشت.


کیوان فرزین - پژوهشگر و محقق موسیقی

از نظر شما اثرگذارترین تصنیف‌ها، تصنیف‌سازان و تصنیف‌خوانان ایرانی کدامند و چرا؟

 در این زمینه می‌توان به نام‌های زیادی اشاره کرد؛ به ویژه این که تصنیف‌ها و بیشتر تصنیف‌های اجتماعی، برای زمان خاصی تولید شده‌اند که شرایطی به ماندگاری آنها کمک می‌کند؛ همچون تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده»، با انقلاب مشروطه و جنبش آزادی‌خواهی موضوعیت پیدا می‌کند ولی از آنجا که مدام شرایط مشابه در کشور تکرار می شود ماندگار هم می‌شود. یعنی ماجرا در طول تاریخ تکرار می‌شود؛ چرا که رخدادهای مشابهی اتفاق می‌افتد که همچنان مضمون برخی از تصنیف‌‌ها با آنها سنخیت محتوایی پیدا می‌‌کند، احساس نیاز در جامعه به آن پدیدار می‌شود و باز بر سر زبان‌ها می‌افتد و در نهایت ماندگار می‌شود.

تصنیف‌های عاشقانه هم به نوعی دیگر و بنا به شرایط خاص زندگی افراد، می‌مانند و ماندگار می‌شوند. تاریخ در اصل تعیین می‌کند که اثرگذارترین تصنیف‌ها کدام‌اند، بعضی در یک دوره تأثیرگذار می‌شوند و با از بین رفتن شرایط کمرنگ یا فراموش می‌شوند و برخی به واسطه باقی ماندن، تکرار شرایط مشابه یا ارزش هنریِ اثر می‌مانند. به هر حال نمونه‌های شاخص در ژانرهای مختلف زیاد است؛ چه در مضمون اجتماعی و سیاسی و چه موضوعات احساسی و مضامین عاشقانه و عارفانه.

بر همین اساس و تنوع و تکثری که در این حوزه وجود دارد آسان نیست که از چهره‌ها نام برد و کسانی را از قلم نینداخت؛ از دوران عارف و شیدا که جلوتر بیاییم امیر جاهد، علی‌نقی وزیری، مرتضی نی‌داود و روح‌اله خالقی و در دوران موسیقی رادیو علی تجویدی، مهدی خالدی، حبیب‌اله بدیعی، پرویز یاحقی، مجید وفادار، همایون خرم تا دوران انقلاب هم بزرگانی همچون محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده و بسیاری دیگر در تصنیف‌سازی تأثیرگذار بوده‌اند. البته در حوزه کلام نباید از سهم ترانه‌سراهای بزرگ و مهمی که در این حوزه فعالیت کرده‌اند مانند ملک‌الشعرای بهار تا رهی معیری، بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی و... یا در تصنیف‌خوانی از خوانندگان بزرگ و خوب کشورمان از ابتدای ورود فناوری ضبط صدا تا امروز یادی نکرد. همه اینها به اضافه گروه‌های موسیقی، نوازندگان، تنظیم‌کنندگان و مدیران فرهنگی و ارگان‌های مربوطه، رپرتوار متنوعی از انواع و اقسام تصنیف‌ها را برای ما به یادگار گذاشته اند و سهمی در ادامه روند تصنیف و تصنیف‌سازی در ایران ایفا کرده‌اند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط