زینب (س) در اشعار اهل سنت / زینب و زین‌العبادش را سلام

زینب (س) در اشعار اهل سنت / زینب و زین‌العبادش را سلام

نویسندگان، شاعران و ادیبان برجسته اهل سنت با تکیه بر پشتوانه‌های غنی روایی و اشارات رسول خدا (ص) در فضیلت خاندان عترت، کتاب‌ها نگاشته و دیوان‌ها و سروده‌هایی را آفریده‌اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نویسندگان، شاعران و ادیبان برجسته اهل سنت با تکیه بر پشتوانه‌های غنی روایی، تصریحات و اشاراتی که به صورت مکرر از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل‌بیت مطهر ایشان نقل شده است، کتاب‌ها نگاشته و دیوان‌ها و سروده‌هایی را آفریده‌اند. در واژه به واژه این ادبیات و سروده‌ها، عشق و ارادت قلبی و صادقانه به اهل عترت(ع) و به خصوص امام حسین(ع) و ماجرای عاشورا موج می‌زند. بنابراین این ارادت قلبی به اهل‎بیت(ع) را نمی‎توان منحصر در ادبا و شاعران شیعی‌مذهب دانست.

در ادامه دو قطعه شعر از شاعران اهل سنت را می‌خوانید:

خانم آسیه کاووسی، از شاعران اهل سنت خراسان جنوبی است که این قطعه شعری با مضامین عاشورایی سروده است:

بشنو از نی این روایت‌های ناب
هم نی و هم دم نمی‌آرید تاب

از شب سختی که زینب داشته
از مناجاتی که هر شب داشته

از دو چشمی که پر از خون است و اشک
از نگاه ساقی سرمست و مشک

مشک‌هایی که شده خالی از آب
آبهایی که مانده در بند سراب

گفت آن شب در دل صحرا حسین
خواهرم مردانگی کن با حسین

تو پس از من شیر میدان می‌شوی
خطبه می‌خوانی و طوفان می‌شوی

قاتلانم دشمنان سنت‌اند
با شیاطین تا ابد هم‌بیعت‌اند

جان فدای شور عاشورایی‌ات
ذکرها و اشک‌های شادی‌ات

که نبی در انتظارم مانده است
خود شنیدم نام من را خوانده است

خواب من مانند وحی مُنزل است
چون که در جنت برایم منزل است

سیدنهضت حسینی‌نژاد، در سال 1303 هـ.ش در دهستان میان رود شهرستان رضوان‌شهر استان گیلان چشم به جهان گشود. پس از تحصیل در دانشگاه، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و پس از سی و چند سال خدمت در مشاغل گوناگون دولتی، بازنشست شد. حسینی کتابی به نام «طالش‌نامه» نوشته است که موضوع آن، تاریخ و مشاهیر طالش است. علاوه بر این، اشعاری در موضوعات گوناگون ازجمله مدح و ستایش ائمه اطهار(ع) سروده که هنوز چاپ نشده است. قطعه زیر، سرودۀ وی در وصف امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) با مضامین عاشورایی است.

ره به سوی کربلا دارد حسین
لشکر از خیف و منا دارد حسین

شهریارِ پاسدار دین حق
عزم کوی نینوا دارد حسین

شاهبار شاهد بزم بلا
کاروانی پر بلا دارد حسین

زینب و زین العبادش را سلام
همرهانی خوش‌لقاء دارد حسین

بر حسین و آل او دارم درود
خلعتی زیبا ردا دارد حسین

بر یزید و پیروانش ننگ باد
نفرتی از ناروا دارد حسین

دست من بر دامن آل علی
نهضتی تا ماسوی دارد حسین

سردار غلام محمدخان یکی از شعرای برجسته افغانستان در 124 ق در شهر قندهار به دنیا آمد. در اواخر 1299 ق به سبب مسائل سیاسی نفی بلد شد و به کراچی رفت. در سال 1302 ق از آن شهر به بغداد مهاجرت کرد و بعد از 6 ماه به استانبول رفت. سلطان عبدالحمیدخان او را به شهر شام دعوت کرد و تا اواخر عمر در آن شهر اقامت داشت. سرانجام در شب جمعه 15 شعبان 1318 ق وفات کرد.

دیوانی از او با عنوان «کلیات دیوان طرزی» به یادگار مانده است. وی در شعر طرزی تخلص می‌کرد و اشعاری را در قالب‌های گوناگون در وصف و منقبت پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع)  سروده است. در دیوان طرزی یک ترجیع‌بند، چند قصیده و یک ترکیب‌بند متأثر از محتشم کاشانی در منقبت امام حسین(ع) و شهدای کربلا دیده می‌شود.

بخش‌هایی از ترجیع‌بند طرزی در ستایش و قیام عاشورا از سردار غلام محمدخان را در ادامه بخوانید:

روزی که شد به نیزه سر اَنور حسین
گردید اسیر ظلم و ستم خواهر حسین

گشتند بی‌کجاوه به پشت شترسوار
ذریه مطهر نام‌آور حسین

بردند آن ستم‌زادگان را به قتلگاه
تا بنگرند پیکر در خون تر حسین

افتاد چشم زینب غمدیده ناگهان
بر جسم چاک چاک و تن بی سر حسین

بی‌خود شد و فتاد ز پشت شتر به خاک
آمد به خود گرفت به برِ پیکر حسین

رو کرد سوی مرقد حیدر که یا اَبا
بنگر به حال زینب خود در برِ حسین

دست یداللهی ات کجا بود ای پدر
خنجر کشید شمر چو بر حنجر حسین

پیوسته بود خوابگهش دوش مصطفی
گردید ریگ گرم کنون بستر حسین

یک جا به خاک خفته دو دست از بدن جدا
عباس آن برادر نام‌آور حسین

یک سو فتاده قاسم و بسته ز خون خضاب
یک سو به خون تپیده علی اکبر حسین

افسوس و صد دریغ که طرزی در آن زمان
می‌بود و می‌نهاد سر خود بر حسین

چون عرض حال کرد به آن باب نامدار
رو کرد سوی فاطمه با چشم اشکبار

انتهای‌ پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران