انتشار اسناد سرقت بزرگ از کتابخانه سلطنتی/ وقتی کتابدار شاه، دزد از آب درآمد
لسانالدوله پدر سوخته را هم برای کتابهای دولتی حبس کردهاند، در ایام مظفرالدین شاه خیلی از کتابها را فروخته و خیلیها را عوض کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سرقت میراث فرهنگی تنها مختص به کشور ما نیست. رسانهها و نشریات در سراسر جهان بارها و بارها از سرقت اموالی سخن گفتهاند که در موزهها نگهداری میشده اما به یکباره غیب شدهاند. در ایران اما سرقت میراث فرهنگی در درجه اول مربوط به عتیقهجات و به اصطلاح زیرخاکیها است. بعد از آن، سرقت نسخ خطی و کتب نفیس در صدر قرار دارد؛ آثاری که با سالها با ممارست و خون دل کاتبان تهیه و احتمالاً با حمایت شاهی یا تأیید وزیری ماندگار شدهاند.
داستان سرقتهای پی در پی نسخ خطی در ایران، داستان غمانگیزی است از به یغما رفتن آثار ارزشمند هنری که بیانگر ذوق و سلیقه کاتب و هنرمندی تذهیبکاران بوده. اما برخی از سارقان که مجال سرقت کامل کتاب را نداشتهاند، با شرحه شرحه کردن اوراق نفیس و خروج آن از کتابخانه سلطنتی، بر پیکره هر یک از این نسخ زخمی وارد کرده و ای بسا روح را از کالبد آن خارج کردهاند.
در این میان، ماجرای سرقتهای علی کتابدارباشی معروف به لسانالدوله از جمله سرقتهای مشهور در دل تاریخ فرهنگ ایران است؛ هرچند سرقت نسخ خطی و آثار ارزشمند هنری محدود به دوره حاکمیت قاجار نیست، از گذشته بوده و ادامه دارد. تاکنون اسناد متعددی از ماجرای سرقتهای مشهور لسانالدوله منتشر شده است. کتاب «کارتن 20 دوسیه 5» که به تازگی با تلاش زهرا شریف کاظمی توسط انتشارات ندای تاریخ منتشر شده، بخشی از اسناد سرقت از کتابخانه سلطنتی و علی کتابدارباشی (لسانالدوله) را در این زمینه به نمایش میگذارد؛ مردی که کتابدار کتابخانه سلطنتی دوره مظفرالدین شاه بود.
استنساخ و کتابسازی در دوره سلاطین مختلف رواج داشته است. با این کار هم نام شاه که کتاب به نام او تهیه میشد، ماندگار میشد و هم کاتب و خود اثر در ظل حمایت شاه بودند. در این میان ناصرالدین شاه پس از تأسیس اسلحهخانه، کتابخانهای مخصوص کتابهای سلطنتی راهاندازی کرد که در آن تمامی آثار نفیس از کتب خطی و چاپی گرفته تا مرقعات زیر نظر خود او حفاظت و نگهداری میشد. پس از مرگ ناصرالدینشاه، مظفرالدینشاه بر تخت نشست و امور کتابخانه سلطنتی را بر عهده لسانالدوله گذاشت؛ مردی که همراه شاه از تبریز به تهران آمده بود و کفایت لازم را نیز برای این پست نداشت.
لسانالدوله به مدت 11 سال مدیریت کتابخانه سلطنتی را برعهده داشت و در این مدت، انواع آثار خطی یا اوراقی از آثار را به شگردهای مختلف از کتابخانه خارج و با صحافی مجدد به قیمت قابل توجهی به فروش میرساند.پس از عزل او، خانه لسانالدوله مورد تفتیش قرار گرفت و برخی از آثار مسروقه در آنجا کشف شد و به کتابخانه بازگردانده شد؛ چرا که آثار کتابخانه عموماً به مهر شاه همراه بود و این امر، کار شناسایی آثار را راحتتر کرده بود.
لسان الدوله که از ابتدا تا انتهای دوران پادشاهی مظفرالدین شاه عهدهدار ریاست کتابخانه بود، چون با بی توجهی شاه و دربار به کتابخانه و ذخایر آن مواجه شد، فرصت را مغتنم شمرد و به تاراجی بزرگ پرداخت و با همدستان متعددش، بخشی عمده از میراث کهن ایران زمین را به اجنبی واگذار کرد، تا این که در آغاز سلطنت محمدعلی شاه از ریاست کتابخانه معزول شد.
در روزنامه خاطرات عینالسطلنه که به کوشش ایرج افشار منتشر شده درباره لسانالدوله میخوانیم: «….لسانالدوله پدر سوخته را هم برای کتابهای دولتی حبس کردهاند، در ایام مظفرالدین شاه خیلی از کتابها را فروخته و خیلیها را عوض کرده، آنچه همه جلدهای مروارید و نقاشی بوده، با صورتهای چینی همه را فروخته...» و همچنین دربارۀ شخصیت او چنین مینویسد: «یک کتابدار بود، مثل امیری، وزیری، تجمل داشت، از بس هم بد صورت بود، هر وقت [نزد] شاه میآمد، میگفت، برو 100 تومان بگیر و تا یک هفته نزد من نیا.
فاطمه قاضیها، پژوهشگر، درباره تاراج آثار هنری و نفایس کتابخانه سلطنتی به دست امثال لسانالدوله مینویسد: درقریب به اتفاق این گونه موارد اگر سیاحان، نمایندگان و سایر اتباع کشورهای غربی، مستقیماً عامل نبودهاند، از دور دستی بر آتش داشته و یا اگر هیچ یک از این دو مورد صدق نمیکرده است، مشتری درجه اول جنایتکارانی چون لسانالدوله و همدستانش بودهاند، چنانچه ذخائر و گنجینههای فرهنگی کشورمان را به نازلترین قیمت، از افراد وطنفروش خریداری میکردند و پس از چندی سر از موزههای کشورِ متبوعشان درمیآورد. و این هدف میسر نمیگردید جز با سوء استفاده از ضعف حاکمان نالایق ایران دوره قاجاری. ...
کتاب «کارتن 20 دوسیه 5» با همین نگاه به بررسی پارهای از اسناد این تاراج بزرگ پرداخته است. شیوۀ گردآوری مطالب در این کتاب به صورت کتابخانهای و اسنادی است که اسناد مورد استفاده از اسناد آرشیو ملی ایران، موزه و کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی و سازمان اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت خارجه انتخاب شده است.
کتاب به سه فصل متمایز تقسیم شده است. در فصل اول و بخشهای اول تا سوم آن نگاهی به وضعیت کتابخانه در ایران، به کتابخانه یا کُتّابخانه در ایران و وضعیت کتابخانه در دوره صفویه اشاره شده است، سپس به وضعیت کتابخانه در دورۀ قاجاری و عصر ناصری و سرگذشت آن پرداخته شده است. در فصل دوم شخصیت و زندگی لسانالدوله از لابلای اسناد آمده است و به محاکمۀ او و شرکایی که در این عمل همراه بودند، اشاره شده است. در فصل سوم نیز مجموعۀ اسناد مربوط به لسانالدوله و کسان دیگری که در این پرونده دخیل بودهاند، برای اطلاع خوانندگان ارائه شده است. اسناد موجود در این مجموعه مربوط به سالهای 1273 ـ 1315 شمسی است که در کتاب تمامی اسناد به صورت سالشمار آورده شده است.
انتشارات ندای تاریخ کتاب «کارتن 20 دوسیه 5» را در 500 نسخه و در 450 صفحه منتشر کرده است.
انتهای پیام/