حسین علیشاپور: فرجنژاد پوست آدم را میکَند / شعر باید حرف بزند
حسین علیشاپور معتقد است که شعر باید خودش حرف بزند و سرودههای علیرضا کُلیایی این ویژگی را دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هفتهی گذشته بود که آهنگِ «بادهی ناگهان» با آهنگسازیِ میدیا فرجنژاد و آواز حسین علیشاپور منتشر شد. شعر این اثر از سرودههای علیرضا کُلیایی است. اثری با ریتمی کُند و آرام. شعر این آهنگ پر از تصویرهایی است که آهنگساز در شکل دادن به این تصاویر موفق بوده است.
از سوی دیگر حسین علیشاپور به عنوان خوانندهای صاحب سبک در موسیقی ایران، آهنگِ «بادهی ناگهان» را با تسلط بر شعر و با دقت بسیار در اَدای کلمات خوانده است.
آهنگ «بادهی ناگهان» در روزهای گذشته با استقبال مخاطبان و علاقهمندان به موسیقی مواجه شده است. آمارِ تعدادِ بازدید و دانلودهای این آهنگ در برخی سایتها به یک میلیون بار هم رسیده است.
به همین بهانه با حسین علیشاپور خواننده این آهنگ هم کلام شدیم تا دیدگاههای این خواننده موسیقی ایرانی را درباره تازهترین اثرش جویا شویم.
در ادامه حاصل گفتوگو با حسین علیشاپور را میخوانید:
حضور شما در آهنگ باده ناگهان چطور شکل گرفت.
ایدهی اولیهی انجام کار از طرف دوست عزیزم علیرضا کُلیایی مطرح شد تا همراه با میدیا فرجنژاد کار مشترکی انجام دهیم. با میدیا (فرجنژاد) سابقه همکاری و دوستیِ درازمدتی داریم که امروز به حدود 13 سال رسیده است. حدود 10 سال پیش بود که آلبوم «طغیان» را با میدیا منتشر کردیم. خوشبختانه از زمان انجام صحبتهای اولیه برای تولید آهنگِ «باده ناگهان» تا ضبط اثر، خیلی سریع پیش رفتیم و حاصل این همکاری هم پیش روی شماست.
این اثر ریتمی کند دارد، خواندن چنین آثاری برای خواننده کار دشواری است. از چالشهای خواندنِ این آهنگ برایمان بگویید.
اصولا کند خواندن - البته کند خواندن و رعایت سرضربها در کند خواندن - مانند کند نواختن کاری دشوار است. اما خوشبختانه من به دلیل کار کردن نزد استادان قدیم آواز، خصوصا زنده یاد منوچهر همایونپور، این فضا را میشناسم و به آن خو دارم. البته باید بگویم که دقت نظر و راهنماییهای میدیا در استودیو خیلی کمک کننده بود.
در خواندنِ این آهنگ و در بیان کلماتِ شعر، بیانِ خاصی به کار بردهاید. بیانی که بر ادای درستِ کلمات تاکید دارد. این ویژگی در دیگر آثار شما هم شنیده میشود در این باره برایمان بگویید.
کار خواننده همین است که از شعر داستانی بسازد یا تابلویی بکشد برای شنونده که مخاطب فقط یک سری کلمات را که پشت سر هم ردیف میشوند نشنود، بلکه با شعر پیش برود و آن را در وجود خودش احساس کند. سعی من در خواندن آثارم همیشه همین بوده است که بخشی از زندگیام را در آنها بازگو کنم. شعر علیرضا به دلیل تشابهاتی که او و من در بخشی از اتفاقات زندگیمان با هم داشتهایم - البته هر سه تشابهاتی داریم - خوانندهای مثل من را به همذاتپنداری با کلام میرساند. شما اضافه کنید به این مسائل، توانایی او(اشاره به علیرضا کُلیایی شاعر اثر دارد) را در آفرینش و ممزوج کردن موضوع و بیان. خب، این برای من بهترین فرصت را فراهم میکند تا چیزی را که دوستش دارم بخوانم. خودِ شعر باید حرف بزند که شعر علیرضا کاملا این خاصیت را دارد.
باده ناگهان با استقبال مخاطبان مواجه شد. به نظرتان علت پذیرفته شدنِ چنین اثری از سوی مخاطب چیست؟
بادهی ناگهان در وهلهی اول تیم خوبی داشت . میدیا(فرجنژاد) و علیرضا(کُلیایی) آهنگساز و شاعری هستند که 20 سال است سابقهی دوستی دارند و میدانند که از همدیگر چه میخواهند. این آهنگ، نوازندگان خیلی خوبی داشت و آقای تقیپور و خانم شیرازی حقیقتا زحمت کشیدند. اسپانسر دلسوزی داشتیم که با جان و دل و علاقه کار کرد و همهی این ها باعث شد تا آهنگی منسجم تولید شود و به گوش مخاطب برسد. البته که فکر میکردیم بادهی ناگهان با اقبال عمومی مواجه شود اما به نظرم استقبال خیلی بیشتر از چیزی بود که فکر میکردیم.
در کارنامه شما همکاری با میدیا فرج نژاد دیده می شود که حاصل این همکاری ها آثار موفقی بوده است. آثار میدیا چه ویژگی هایی دارند.
همکاری با میدیا برای خواننده دشوار و در عین حال لذتبخش است. میدیا آهنگسازی است باهوش و خلاق. به خودش هم گفتهام که در استودیو پوست آدم را میکَند! ولی اگر اثر، مثل همین «بادهی ناگهان» یک تیم خوب را پشت سرش داشته باشد حتما موفق از کار در میآید. آنچه که از میدیا باید بگویم این که کارش را به نحو احسن انجام میدهد و بیش از آنچه که به او مربوط است وقت و نیرو برای کار میگذارد؛ ذوق فراوان دارد. بانک شنیداری و حافظهی بینظیری دارد و تمامی اینها برای یک آهنگساز امتیازهای بزرگی است.
انتهای پیام/