امارات در حاشیه بازی؛ آیا روابط بن سلمان و بن زاید شکرآب شده؟

استقبال گرم محمد بن سلمان از شیخ تمیم موجب عصبانیت اماراتی‌ها شد؛ این را می‌شد از لابلای نوشته‌های توئیتری کنشگران نزدیک به حاکمیت ابوظبی ملاحظه کرد و در صورت بهبود جدی روابط دوحه با ریاض و قاهره، متضرر اصلی ابوظبی خواهد بود.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، حدود دو ماه از آشتی عربی در خلیج فارس می‌گذرد که در وهله اول بین قطر و عربستان بود و به همین علت هم روند از سرگیری روابط ریاض و دوحه نسبت به بقیه شتاب بیشتری دارد.

در این مدت پس از نشست سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در شهر العلا عربستان و اعلام مصالحه، گفت‌وگوهای دو جانبه و نه دسته جمعی میان طرف‌های بحران برای حل مسائل و مشکلات فیمابین انجام شده است. البته در این میان، این گفتگوها تنها میان بحرین و قطر شکل نگرفته است. چند وقت پیش، وزیر خارجه بحرین اعلام کرد که دوحه دعوت منامه برای انجام گفت‌وگو برای حل اختلافات را بی‌پاسخ گذاشته است. عبداللطیف بن راشد الزیانی وزیر خارجه بحرین علت بی‌پاسخ ماندن دعوت کشورش را در اعلام آن در رسانه‌ها ذکر کرده است.

این که گفت‌وگوها دو جانبه است و نه جمعی و چند جانبه، به نفع قطر و نشان از این است که دیگر اتفاق نظر و اجماعی بین چهار کشور (عربستان، مصر، امارات و بحرین) در پیگیری خواسته‌ها و مسائل خود علیه دوحه وجود ندارد.

پس از عربستان، از سرگیری روابط قطر با مصر شتاب پیدا کرده است و هیئتی دیگر از دوحه به قاهره سفر کرد. این دومین دور مذاکرات میان طرفین ظرف یک هفته اخیر است.

 

یک هفته پیش، وزیر خارجه قطر در حاشیه نشست وزرای خارجه عرب دیداری با همتای مصری خود در قاهره داشت و گفته شد که قرار است دو کشور تا پایان مارس جاری سفرای خود را بازگردانند.

هر چند دو طرف انگیزه‌ها و دلایلی برای بهبود روابط و پشت سر گذاشتن اختلافات دارند، اما به نظر می‌رسد قطر اهمیت خاصی برای این روابط قائل است و احتمالا یکی از عوامل مهم نیز سست کردن اتحاد میان ابوظبی و قاهره باشد؛ ائتلافی که در چند سال اخیر از لیبی و سودان گرفته تا مناطق عربی دیگری پروژه‌های مشترکی را هدایت کرد و مانع حل بحران با قطر می‌شد و همزمان در مسیر توسعه روابط دوحه با کشورهای عربی سنگ‌اندازی می‌کرد.

البته از چند ماه پیش و قبل از آشتی در خلیج فارس، نشانه‌هایی دال بر وجود اختلافات پنهان و دلخوری‌های فزاینده میان نظام مصر و ابوظبی ظاهر شد. به هر حال، شرایط جدید منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله گشایشی نسبی در بحران لیبی و رایزنی‌های مصر و ترکیه برای بهبود روابط و سرکار آمدن بایدن روند بهبود روابط قطر و مصر را نیز تسریع می‌کند.

ناگفته نماند که قطر و امارات نیز ماه پیش گفت‌وگوهایی را در کویت برای پیگیری اجرای بیانیه نشست العلا انجام دادند، اما به نظر می‌رسد همچون گفت‌وگوها با عربستان و مصر پیشرفت قابل توجهی نداشته است. امارات از روز اول هم روی خوش به آشتی با قطر نشان نداد و محمد بن زاید نیز در نشست العلا شرکت نکرد؛ اما به نوعی در معذوریت قرار گرفته و بیانیه را امضا و از آشتی حمایت کرد. همچنین استقبال گرم محمد بن سلمان از شیخ تمیم موجب عصبانیت اماراتی‌ها شد؛ این را می‌شد از لابلای نوشته‌های توئیتری کنشگران نزدیک به حاکمیت ابوظبی ملاحظه کرد.

 

این در حالی است که به گفته منابعی، قطع روابط و محاصره قطر در اصل ایده محمد بن زاید بود ؛ هر چند خود ریاض هم انگیزه‌های خاص خود را داشت. حالا به نظر می‌رسد که امارات که آغازگر این بازی بود اکنون در حاشیه قرار گرفته است. به هر حال، در صورت بهبود جدی روابط دوحه با ریاض و قاهره، متضرر اصلی ابوظبی خواهد بود. این مساله نقش ژئوپلیتیک امارات را که در یک دهه اخیر بسیار پررنگ شده بود، تحت الشعاع خود قرار خواهد داد. در مقابل نیز نقش قطر پررنگ‌تر خواهد شد؛ به ویژه که هم اکنون در دیپلماسی منطقه‌ای و بین‌الملل در منازعات و میانجیگری پنهان و آشکار میان طرف‌های مختلف فعال‌تر شده است؛ به گونه‌ای که می‌رود تا در میانجیگری میان تهران و واشنگتن نیز جای میانجیگر سنتی یعنی عمان را بگیرد.

واقعیت این است که تنش و آشتی قطر و امارات چیزی نیست که آثار آن تنها ناظر به روابط این دو کشور کوچک در منطقه حساس خلیج فارس باشد، بلکه به علت حجم تاثیرگذاری بالای آن‌ها در مسائل منطقه و تحولات جهان عرب که آن هم معطوف به ارتباط تنگاتنگ با لایه‌های قدرت در جهان عرب، عرصه بین‌الملل و قدرت اقتصادی است، ماهیت روابط میان این دو کشور و همچنین فراز و فرود هر کدام و بلوکی که رهبری می‌کنند، از اهمیت ویژه‌ای برای شناخت مسائل و بحران‌های منطقه و چشم‌انداز آن‌ها برخوردار است.

صابر گل عنبری کارشناس مسائل غرب آسیا

انتهای پیام/