نگاهی به نقش آیتالله کاشانی در ملی شدن صنعت نفت/ به میدانآوری مردم برای حفظ نفت و دولت مصدق
آیتالله کاشانی نقش مهم و برجستهای در ملی شدن صنعت نفت و تبدیل کردن این خواسته به یک نهضت داشت. او با برگزاری اجتماعات مردمی و هدایت گروههای مبارز، شاه و دولت را مجبور به پذیرش خواسته نمایندگان مجلس و ملی شدن صنعت نفت کرد.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم – 23 اسفند سالروز درگذشت آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی و 24 اسفند سالروز تصویب ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی است. آیتالله کاشانی روحانی مبارزی بود که رهبری مردم در جریان نهضت ملی نفت ایران را بهعهده داشت. مبارزات مستمر و خستگیناپذیر آیتالله کاشانی در مقابله با استبداد و استعمار انگلیس از وی چهرهای محبوب و مردمی ساخته بود.
آیتالله کاشانی به دلیل مبارزات سیاسی ضدانگلیسی در عراق و ایران، متحمل 28 ماه اسارت در زندانهای رشت، اراک و کرمانشاه شد. گفته میشود در مدت زندان بهدلیل روحانی بودن و سابقه مبارزاتی بدترین وضع را تحمل کرد. در تحقیقاتی که بهصورت محاکمه از وی انجام میگیرد، میگوید: «من اساساً با هر اجنبی که مخالف مصالح و استقلال مملکت ایران باشد مخالفم، این اجنبی خواه روس باشد، خواه انگلیس یا آلمان یا آمریکا. من میگویم ایرانی نباید نوکر اجنبی باشد.» و بعد با عصبانیت اضافه میکند: «اگر در زندان شما بمیرم، ننگ ابدی بر شما خواهد بود و اگر از زندان شما بیرون آیم کاری خواهم کرد که یک نفر انگلیسی در این مملکت باقی نماند.»
** به میدان آوردن مردم برای ملی شدن نفت توسط آیتالله کاشانی
فصل مهم زندگی آیتالله کاشانی در ملی شدن صنعت نفت ایران رقم خورد. وی معترض به غارت نفت ایران توسط انگلیسیها بود. از سوی دیگر دکتر مصدق نیز در پی رهائی مالکیت اجنبی از منایع زیرزمینی ایران چه در شمال و چه در جنوب کشور بود و همین دیدگاهها موجب نزدیک شدن رهبران نهضت به یکدیگر و اتحاد آنان شد.
شعار آیتالله کاشانی در این راستا «نفت ایران متعلق به ملت ایران است» بود که این شعار مکمل گفتار جبهه ملی یعنی «صنعت نفت ایران باید ملی شود» بود. اگر چه در مسیر ملی شدن نفت نیروهای مختلفی اعم از ملیگراها، روشنفکران، روحانیون، مذهبیها، بازار و... نقش داشتند اما موتور محرکه نهضت که عامل به صحنه آوردن مردم بود، حضور شخصیتی مانند آیتالله کاشانی بود.
آیتالله کاشانی 20 خرداد سال 1329 از تبعید در لبنان به میهن بازگشت و با استقبال تاریخی در فرودگاه مهرآباد مواجه و پس از مراجعت به ایران مبارزات را تشدید ساخت. وی به محض ورود به کشور از مردم خواست به هم بپیوندند و مجاهدت و فداکاری کنند و "به هیئت حاکمه خائن و بیوجدان و وطنفروش میدان ندهند". وی در بیانیه خود تاکید کرد، "نفت ایران متعلق به ملت ایران است و بههر ترتیبی که بخواهد با آن رفتار میکند و قراردادی که با اکراه و اجبار تحمیل شود هیچ نوع ارزش قضایی ندارد!" اشاره آیتالله به قرارداد گس-گلشائیان بود که رژیم درصدد تصویب آن بود. البته این قرارداد به تصویب مجلس نرسید و منصور نخستوزیر وقت با بالاگرفتن اعتراضات و مخالفتهای مداوم آیتالله کاشانی با سیاستهایش استعفاء داد.
با استعفای منصور، رزمآرا که رئیس ستاد ارتش بود به نخستوزیری رسید. کاشانی در اطلاعیهای وی را عامل بیگانه معرفی کرد و در پی این اطلاعیه بازار تهران تعطیل شد و هزاران نفر از مردم در میدان بهارستان اجتماع کردند تا از ورود رزمآرا به مجلس جلوگیری کنند.
6 تیرماه همان سال رزمآرا برای معرفی کابینه خود به مجلس آمد. دکتر مصدق پشت تریبون رفت و اعلامیه کاشانی را قرائت کرد: "به تبعیت از افکار عامه مسلمین ناچارم مخالفت شدید و قطعی خود را با حکومتی که برخلاف افکار عمومی و به کمک بیگانگان و تحریک و تشبث آنان میخواهد زمام امور را در دست بگیرد اظهار کنم و عموم مردم را برای مقاومت در مقابل این بلای عظیم که جامعه اسلامیت و ایرانیت را به فنای عاجل رهسپار خواهد کرد دعوت مینمایم."
19 آذر سال 29 اقلیت مجلس شورای ملی گزارشی مبنی بر رد لایحه الحاقی(گس-گلشائیان) تقدیم مجلس کرد. آیتالله کاشانی نیز در بیانیهای از مردم خواست آنقدر درباره ملی شدن صنعت نفت پافشاری کنند که طرفداران شرکت نفت ناچار به اطاعت از افکار عمومی شوند.
آیتالله کاشانی 8 دیماه با برگزار کردن تجمعی در میدان بهارستان از مردم خواست تا صنعت نفت را بصورت یک خواست عمومی مطرح کنند. انتخاب میدان بهارستان برای این بود که هم حمایتی از نمایندگان جبهه ملی شده باشد و هم زنگ خطر را در گوش نمایندگان مخالف ملی شدن نفت بهصدا درآورد. علاوه بر وی، سایر روحانیون تراز اول کشور نیز به تبعیت از مرحوم کاشانی در تلگرافهایی بر ملی شدن صنعت نفت تاکید کردند.
آیتالله کاشانی که منتظر اقدام قاطع و فوری مجلس در مقابل دولت بود و فکر میکرد اشکالی در ملی کردن نفت با وجود پیشنهادات داده شده نمیباشد یکباره دست به ابتکار جدیدی زد و از مردم خواست تا در یک اجتماع عمومی تکلیف نفت را معلوم کنند.
روز 6 بهمن آیتالله کاشانی از مردم دعوت کرد در مسجد شاهِ سابق تجمع کنند. در این گردهمایی عظیم بعد از سخنرانیهای تند علیه استعمار انگلیس و دولتهای دستنشانده قطعنامهای به تصویب رسید که ملّی کردن صنعت نفت در سراسر ایران غیر قابل تردید اعلام شد. این تجمع در آگاهی مردم نسبت به ملی شدن نفت موثر بود.
رزم آرا که آن زمان نخستوزیر بود با حضور در کمیسیون نفت با این تصمیم مخالفت کرد. فدائیان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی که حامیان پر و پا قرص آیتالله کاشانی بودند به صحنه آمده و در یک جلسهای باحضور آیتالله کاشانی و نواب صفوی که دکتر فاطمی نیز به نمایندگی از مصدق شرکت کرده بود، از نواب میخواهند تا رزم آرا را حذف کند چراکه اگر رزمآرا حذف نمیشد، ملی شدن صنعت نفت ممکن نبود.
آیتالله کاشانی بعد از قتل رزم آرا در مصاحبهای مطبوعاتی صریحاً گفت: «تا وقتیکه خیانت از طرف هیئت حاکمه ادامه داشته باشد و کسانی در هیئت حاکمه بخواهند به نفع اجانب و بضرر ملت ایران اقدام کنند، ملت ایران هم از تنبیه و مجازات خائنین قصور نخواهد ورزید.»
در نهایت در 24 اسفند 1329 قانون ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی تصویب شد و مجلس سنا نیز آن را در 29 اسفند آن سال تصویب کرد.
** جلوگیری از سقوط مصدق با رهبری قیام سی تیر
8 اردیبهشت 1330 دکتر محمد مصدق نخستوزیر شد. بعد از ظهر همان روز حسین مکی از طرف نخستوزیر ماموریت پیدا کرد که هماهنگیهای لازم را برای دیدار دکتر مصدق و آیت الله کاشانی را اجرا نماید که ساعت 5 بعدازظهر با اتومبیل شخصی دکتر مصدق به دیدار آیت الله کاشانی راهی شدند.
ملاقات این دو نفر حدود پنجاه دقیقه به درازا کشید و طرفین خیلی گرم و صمیمانه با یکدیگر برخورد نمودند. البته صحبتهائی از طرف آیت الله کاشانی در رابط با اعضای کابینه به میان آمد که در مجموع از طرف نخست وزیر به آیت الله کاشانی عنوان شد کسانی که در کابینه شرکت خواهند نمود همگی از ارادتمندان حضرتعالی خواهند بود و همچنین دکتر مصـدق مطرح نمود که تا اعضای هیئت مخـتلط از طرف مجـلس انتخاب نشـوند دولت نمی تواند اقدامات عملی انجام دهد و به مجرد انتخاب هیئت مختلط و با مشورت با ایشان اقدامات اجرائی شروع و غفلتی نخواهد شد.
در این مدت ماجرای خلع ید شرکت انگلیسی به وجود آمد.31 اردیبهشت 1330 بنا به دعوت آیت الله کاشانی در دفاع از طرح خلع اجتماع بزرگی که تا آن روز سابقه نداشت در میدان بهارستان برپا شد و جمعیت گردهم آمده را بیش از صد هزار نفر اعلام کردند.
یک سال بعد و به دلایلی شاه تصمیم به تغییر نخست وزیر و برکناری مصدق گرفت. از بعد از ظهر روز پنجشنبه که خبر رای تمایل مجلس به قوام منتشر شد، مردم بازار را بستند و دسته دسته به سوی منزل آیت الله کاشانی روانه شدند و از صبح شنبه مردم شهرهای کرمانشاه، قزوین، اصفهان، آبادان و همدان در حمایت از دولت ملی مصدق بازار را بسته و این چنین مخالفت گسترده خود را اعلام نمودند.
پس از اعلامیه و توهین شدید اللحن قوام السلطنه نخست وزیر به ملت ایران متعاقب آن فراکسیون نهضت ملی از مردم خواست تا روز دوشنبه 30 تیرماه 1331 در سراسر کشور تعطیل عمومی شود و همه مردم را برای شرکت در این جنبش ملی اما با آرامش و متانت دعوت نمود، که با امضای 31 نفر از نمایندگان فراکسیون نهضت ملی ایران انجام پذیرفت. آیتالله کاشانی نیز به طرفداری از دکتر مصدق و بر ضد سیاستها و گفتار قوام السلطنه اعلامیهای شدید صادر کرد که باعث هر چه بیشتر شدن خشم مردم بر ضد حکومت دیکتاتوری و فرمایشی قوام شد. در روز 30 تیر و با حضور مردم، مصدق بار دیگر به نخستوزیری رسید.
در قیام سی تیر انسجام مثالزدنی در بین مردم به وجود آمد که حاصل زحمات آیتالله کاشانی و نمایندگان فراکسیون نهضت ملی بود. اما به دلیل ایجاد افکار و عقاید جدید در ذهن رهبران نهضت و خواستههای بنیانگذاران جبهه ملی که از سوی دکتر مصدق تامین نشد، اختلافاتی به وجود آمد و در نهایت در 28 مرداد 32 و با کودتای انگلیسی – آمریکایی دکتر مصدق از نخستوزیری برکنار شد.
انتهای پیام/