پیش بینی افزایش قیمت نفت و فروپاشی در اقتصاد جهانی بعد از مهار کرونا
یک پژوهشگر ریسک پیش بینی می کند که اگر کرونا مهار شود و بانک مرکزی آمریکا دلارهای چاپ شده را جمع نکند این دلار های اضافی ظرفیت دارد تا نفت را گران کند. اگر نفت گران شود بعد از ویروس کرونا، ظرفیت ایجاد می کند که یک فروپاشی جهانی شود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین ادیب معتقد است، موفقیت مذاکرات برجام قبل از اینکه عوارض ویروس کرونا بر تقاضا در بازار جهانی ظاهر شود و قبل از اینکه عوارض افزایش قیمت نفت ظاهر شود اولویت آمریکا نیست، اما تقویت عربستان هم تحت هیچ شرایطی خواسته آمریکا نیست. لذا ترکیب این سه گانه به منزله کاهش فشار به ایران از منظر اقتصادی است. برجام به گونه ای پیش می رود که فشار به اقتصاد ایران کاهش یابد.
وی همچنین بر این باور است قیمت نفت مثل سال ١٩٧٣ به چاپ دلار بدون پشتوانه در آمریکا بستگی دارد. ترامپ به اندازه قبل از کرونا دلار چاپ کرد و اکنون بایدن معادل 50 درصد دلار موجود در اقتصاد آمریکا قبل از کرونا می خواهد طی 6 ماه دلار چاپ کند.
وی پیش بینی می کند که اگر کرونا مهار شود و بانک مرکزی آمریکا دلار اضافی را جمع نکند، اتفاقی شبیه سال ١٩٨١ میلادی در پیش است. این دلار های اضافی ظرفیت دارد تا نفت را گران کند. اگر نفت گران شود بعد از ویروس کرونا، ظرفیت ایجاد می کند که یک فروپاشی جهانی شود.
ادیب با نگاهی تاریخی به پیش بینی وضعیت اقتصادی ایران و جهان پرداخته که مشروح آن را در گفت وگو با خبرگزاری تسنیم در ادامه می خوانید.
- برجام قابل مذاکره مجدد نیست
مذاکرات ایران و آمریکا را چگونه ارزیابی می کنید؟
ادیب: بحثم را با اشاره به مطلبی از واشنگتن پست آغاز می کنم. این رسانه نوشت: به گفته یک مقام ارشد دولت بایدن، آمریکا مایل است همین فردا با ایران بنشیند و به طور مشترک برای بازگشت به توافق هستهای سال 2015 به توافق برسد. این مقام مسئول درباره برجام گفته ما به وضوح اعلام کردیم که قصد نداریم برجام را مورد مذاکره مجدد قرار دهیم.
به اعتقاد من موضع ایران که به وضوح اعلام شده نیز همین است که برجام قابل مذاکره مجدد نیست.
- 4 عامل موثر در زمان اعلام وضعیت مذاکرات از جمله قیمت نفت
پس موضوع اختلاف بر سر چیست؟
ادیب: زمان اعلام آن است که می تواند منشأ تغییرات عظیم اقتصادی در جهان باشد. زمان آن باید با توجه به چهار عامل باشد که یکی قیمت نفت است.
درست یا غلط عربستان به صورت سنتی قیمت نفت را در بازار جهانی تنظیم کرده است یا حداقل نقش تعیین کننده ای در تعیین قیمت نفت داشته است و این به دو صورت بوده است یا مستقیم یا غیر مستقیم.
عربستان با افزایش تولید نفت، بارها باعث کاهش قیمت نفت شده و این را نیز به دفعات رسماً ، علناً و شفاف اعلام کرده است. زکی یمانی وزیر نفت سابق عربستان بارها این نقش را ایفا کرده است و این وقتی بوده است که عربستان مستقیم عمل کرده است.
این اثرگذاری غیر مستقیم عربستان در قیمت نفت به چه شکلی بوده است؟
ادیب: تحولات شبه جزیره عربستان و خلیج فارس، نقش تعیین کننده در قیمت نفت داشته است البته اضافه کنم قیمت نفت به تحولات اقتصاد جهانی مربوط می شود و عربستان تعیین کننده قیمت نفت نبوده و نیست اما عربستان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بهانه برای نهایی کردن قیمت نفت بوده است وقتی تحولات اقتصاد جهان؛ نوسان قیمت نفت را می طلبیده ، تحولات شبه جزیره عربستان آن نوسان را باعث می شده است.
قیمت نفت در جنگ جهانی دوم یک بشکه ٢ دلار بود و در اوایل دهه 60 میلادی به یک بشکه یک دلار و 20 سنت کاهش یافت ، بعد از جنگ جهانی دوم قیمت نفت مدت ها در سطح بسیار پایینی بود و این یک علت داشت. بر اثر جنگ اروپا ویران شده بود و اروپا با نفت تقریبا رایگان خاورمیانه بازسازی شد.
- غرب رشد آرام خود بعد از جنگ جهانی دوم را مدیون نفت ارزان ایران بود
نقش ایران چه بود ؟
ادیب: در دهه 50 و 60 میلادی اولین تولید کننده نفت خاورمیانه؛ ایران بود و نه عربستان. غرب رشد آرام خود بعد از جنگ جهانی دوم را مدیون نفت ارزان ایران بود.
چرا نفت از بشکه ای یک دلار و 20 سنت در اوایل دهه 60 میلادی به ٢ دلار در سال 1970 رسید ؟
ادیب : این سطح از افزایش صرفاً به سبب افزایش هزینه در استخراج نفت بود علت دیگری نداشت نفت گران تر تولید می شد چیز دیگری نبود.
در سال ١٩٧٣ چرا نفت گران شد ؟ چرا نفت ناگهان از بشکه ای ٢ دلار شد بشکه ای ٧ دلار ؟
ادیب: دلار از سال ١٩٣١ پول واسطه بود و آمریکا فقط به اندازه رشد تجارت جهانی دلار اضافه چاپ و به اقتصاد جهانی تزریق می کرد اما آمریکا از سال ١٩6٨ میلادی بدون توجه به نیاز بازار جهانی و تنها در ارتباط با نیاز های اقتصاد داخلی خود اقدام به چاپ دلار کرد.
مگر نیاز اقتصاد آمریکا تغییر کرده بود ؟
ادیب: آمریکا از اواخر دهه 60 میلادی درگیر جنگ ویتنام شد و هزینه اعزام 650 هزار سرباز به ویتنام را به چاپ دلار بدون پشتوانه تأمین کرد.
- دلار اضافی که وارد اقتصاد جهانی شد به ایجاد تورم در آن منجر شد
چاپ دلار بدون پشتوانه بوسیله آمریکا چه تبعاتی داشت ؟
ادیب : باید متناسب با رشد تجارت جهانی یا صریح تر و واضح تر باید متناسب با رشد صادرات جهان نقدینگی مورد نیاز آن نیز رشد می کرد یا دلار بیشتری به اقتصاد جهانی تزریق می شد ولی آمریکا متناسب با نیازهای جنگی خود دلار چاپ کرد. دلار اضافی که وارد اقتصاد جهانی شد چون بیشتر از رشد تجارت بین الملل بود باعث تورم در تجارت بین الملل شد و قیمت همه چیز بین 200 درصد تا 300 درصد رشد کرد. قیمت نفت نیز به بشکه ای ٧ دلار رسید. یعنی متناسب با تورم جهانی افزایش یافت.
پس عامل افزایش قیمت نفت به ٧ دلار در سال ١٩٧٣ عربستان نبود ؟
ادیب : عامل رشد قیمت نفت ، پول واسطه که تجارت جهانی با آن تنظیم می شد یعنی دلار بود. اما عربستان در سال ١٩٧٣ آمریکا را تحریم نفتی کرد و با تحریم نفتی قیمت نفت به بشکه ای ٧ دلار رسید یعنی ظاهراً تحریم نفتی عربستان عامل افزایش قیمت نفت بود اما در عمل چیز دیگری بود.
بعد قیمت نفت از بشکه ای ٧ دلار در سال ١٩٧٣ به 40 دلاردر سال ١٩٨١ رسید ؛ چرا قیمت نفت از بشکه ای ٧ دلار در سال ١٩٧٣ به بشکه ای 40 دلار در سال ١٩٨١ رسید ؟
ادیب : آمریکا شروع کرد با اوج گرفتن جنگ ویتنام بدون حساب دلار چاپ کردن و این دلار را به آمریکای لاتین وام دادن، آن زمان در تبدیل شدن به غول اقتصادی، آمریکای لاتین مطرح بود همان طور که الان چین مطرح است. آمریکای لاتین شروع کرد دلار های بدون پشتوانه آمریکا را وام گرفتن و به کمک این وام ها به یک غول اقتصادی تبدیل شدن.
نتیجه چه شد ؟
ادیب : چون دلار بدون پشتوانه ، چاپ می شد چاپ دلار بدون پشتوانه باعث کاهش ارزش دلار در دنیا نیز می شد این وضعیت برای آمریکای لاتین بسیار خوب بود در واقع بهره وام دریافتی منفی بود. آمریکای لاتین وام می گرفت و وام خارجی در عمل سرمایه ای برای توسعه اقتصادی بود و بعد با کاهش ارزش دلار،وام خارجی بی ارزش می شد. ارزش برابری دلار به ارزهای رقیب 60 درصد سقوط کرد. پس آمریکای لاتین تشویق می شد بیشتر وام بگیرد. کاهش ارزش دلار عملاً وام را بی ارزش می کرد و آمریکای لاتین تشویق می شد بیشتر وام بگیرد.
نرخ بهره وام یک درصد بود . پس دو اتفاق می افتاد نرخ بهره یک درصد و ارزش دلار نیز سال به سال بیشتر کاهش می یافت .یعنی هزینه سرمایه گذاری در آمریکای لاتین با وام خارجی از مفت هم بهتر بود. آمریکای لاتین اگر یک میلیارد دلار وام می گرفت بعد از ده سال باید به مارک که پول ملی آلمان بود نصف آن را پس می داد. به بیان ساده تر آمریکای لاتین اگر یک میلیارد مارک وام می گرفت باید بعد از ده سال نصف آن را پس می داد و بقیه در عمل نباید پرداخت می شد. به این طریق نصف وام بخشیده می شد پس همه تشویق می شدند وام به دلار دریافت کنند.
- چاپ دلار بدون پشتوانه ای که کار دست آمریکا داد
در سال ١٩٨١ چه اتفاقی افتاد ؟
ادیب : چاپ دلار بدون پشتوانه کار دست آمریکا داد ، وقتی چاپ دلار بیش از رشد کالا و خدمات باشد اختلاف با تورم خنثی می شود. چاپ دلار در آمریکا بسیار بیش از رشد کالا و خدمات بود این در بازار جهانی باعث شد نفت ٧ دلاری بشود 40 دلار و در داخل آمریکا تورم در سال ١٩٨١ شد ٢١درصد و این در کشوری بود که تورم هدف ٢ تا ٣ درصد بود.
واکنش آمریکا در مقابل تورم ٢١درصدی چه بود ؟
ادیب : در غرب برای مهار تورم فقط یک راه وجود دارد افزایش نرخ بهره و در این مورد بین اقتصاددان ها هم اختلاف نظر و آرا وجود ندارد لذا نرخ بهره شد ١٨ درصد .
یعنی نرخ بهره ای که بود یک درصد شد ١٨ درصد ، یا به عبارت دیگر ، آمریکای لاتین که ده سال وام خارجی می گرفت با بهره یک درصد ناگهان نرخ بهره این وام شد ١٨ درصد ؟
ادیب : و اضافه کنم که فرمول وام خارجی این است که 80 درصد وام خارجی کوتاه مدت است. یعنی کمتر از شش ماه ، یعنی به سرعت وام هایی که طی 10 سال گرفته شده بود با بهره یک درصد تبدیل شد به وام با بهره ١٨ درصد که 80 درصد آن باید در کمتر از یک سال با نرخ بهره جدید در بهتری حالت تمدید می شد.
یک اتفاق دیگر هم افتاد فدرال رزرو یا بانک مرکزی آمریکا سیاست انقباضی در پیش گرفت و به جمع آوری دلارهای اضافی اقدام کرد. یعنی نرخ بهره اوراق خزانه را به ١٨ درصد رساند.معنی این کار این بود که اقتصادی شد همه دلار خود را به بانک مرکزی آمریکا بفروشند. به بیان دیگر، بانک مرکزی آمریکا قبلاً پول چاپ می کرد حالا پول های چاپ شده قبلی را شروع می کند به جمع کردن یعنی اقتصاد با کمبود دلار مواجه شد.
کمبود دلار چه تبعاتی داشت ؟
ادیب : ارزش دلار در بازار جهانی که قبلاً 60 درصد سقوط کرده بود، به حالت قبلی بازگشت یعنی دلار در بازار جهانی 60 درصد گران شد.
- ورشکستگی آمریکای لاتین با میلیاردها دلار بدهی خارجی
یعنی دو اتفاق افتاد بدهی آمریکای لاتین با افزایش ارزش دلار 60 درصد بیشتر شد و نرخ بهره سالانه آن هم از یک درصد شد ١٨ درصد ؛ این چه تاثیری بر اقتصاد آمریکای لاتین داشت ؟
ادیب : آمریکای لاتین با میلیاردها دلار بدهی خارجی ورشکست شد.
قیمت نفت در این داستان چه نقشی داشت ؟
ادیب : این زمانی بود که بحران در خلیج فارس در اوج خود بود وحملات عراق به تأسیسات نفتی ایران در خلیج فارس باعث شد صادرات نفت ایران از 4 میلیون بشکه به 300 هزار بشکه کاهش یابد صادرات نفت عراق نیز به شدت کاهش یافت خروج ایران از بازار صادرات نفت و کاهش صادرات نفت ایران و عراق ، جهان را با کمبود نفت مواجه کرد و نفت به بشکه ای 40 دلار رسید.
از آنچه گفتید به چه جمع بندی می توان رسید؟
کشورهای بدون نفت از جمله آمریکای لاتین منهای دو سه کشور نفتی ، با افزایش قیمت نفت اقتصاد شان بهشدت تحت فشار قرار گرفت و تقاضا برای دلار بالا رفت و از سوی دیگر با افزایش ارزش دلار، در عمل وام خارجی دو برابر شد.
از یک سو قیمت نفت ٣ برابر شد از سوی دیگر ارزش واقعی وام خارجی بیش از دو برابر شد و از سوی دیگر نرخ بهره وام از یک درصد شد ١٨درصد ، اقتصاد جهانی در سال ١٩٨١ ظرفیت افزایش قیمت نفت را نداشت ؟
ادیب : در سال ١٩٨١ صادرات نفت ایران و عراق به کمتر از 500 هزار بشکه کاهش یافت و این با کاهش عرضه نفت و کند عمل کردن عربستان برای جایگزین کردن کمبود ، باعث افزایش سنگین قیمت نفت شد و کشورهای بدهکار آمادگی پرداخت چنین قیمت نفتی نداشتند لذا قطب رو به رشد اقتصادجهان فرو پاشید.
آمریکای لاتین چه شد ؟
ادیب : آمریکای لاتین غیر از برزیل هنوز نتوانستند از زیر بار آن ضربه کمر راست کنند و درگیر نزول گرفتن است و در دام نزول خواران گرفتار است.
نتیجه این اتفاقات چه بود؟
ادیب : اگر قیمت نفت به سرعت سقوط نمی کرد و آمریکا سیاست کاهش نرخ بهره را در پیش نمی گرفت و ارزش دلار سقوط نمی کرد فروپاشی اقتصادی آمریکای لاتین به فروپاشی جهانی تبدیل می شد.
یعنی هم قیمت نفت مجددا ارزان شد هم نرخ بهره کم شد و ارزش دلار مجددا سقوط کرد و وام ها بی ارزش ؟
ادیب: بله، اقتصاد جهانی ظرفیت این سه بحران به صورت همزمان را نداشت. اقتصاد جهانی ظرفیت بحران در خلیج فارس در سطح سال ١٩٨١ را نداشت. لذا فشار به ایران به شدت کاهش یافت و حمایت از عراق متوقف شد. ناگهان همه حامیان عراق این کشور را رها کردند عراق ظرفیت تهاجمی خود را در رابطه با ایران از دست داد و ایران حالت تهاجمی گرفت و موفق شد اراضی اشغالی را پس بگیرد. ظرفیت تهاجمی عراق در شمال خلیج فارس هم آنچنان آسیب دید که تقریبا صفر شد بحران از خلیج فارس فاصله گرفت. اینجا دو اتفاق افتاد در گام اول در شمال خلیح فارس با صفر شدن ظرفیت تهاجمی عراق در بازار نفت آرامش ایجاد شد و در گام دوم عربستان به نقش تنظیم کننده خود در قیمت نفت بازگشت. عربستان در اوج بحران در خلیج فارس از همکاری با عراق به شدت فاصله گرفت و این باعث شد تا نفت به 40 دلاری افزایش یابد.
قدم بعدی ؟
ادیب: عربستان به سرعت جایگزین ایران و عراق در بازار نفت شد و کمبود نفت ایران و عراق را جبران کرد و باعث سقوط قیمت نفت شد. نفت در سال ١٣65 به بشکه ای 10 دلار رسید و این زمانی بود که عربستان بازار را با عرضه زیاد اشباع کرده بود.
اقتصاد جهانی ظرفیت نفت گران را نداشت ؟
ادیب: بله اقتصاد جهانی ظرفیت نفت گران را نداشت و عربستان با اشباع بازار در عمل زمینه آن را فراهم کرد در عین حال در دهه 80 و 90 میلادی سیاست انبساطی آمریکا از یک سو شروع کرد. به دنیا وام ارزان دادن و از سوی دیگر سیاست انبساطی آمریکا، باعث کاهش نرخ وام خارجی شد و از سوی دیگر آرامش در خلیج فارس باعث پایین ماندن قیمت نفت شد. این سه گانه 20 سال رشد اقتصادی بالا را برای جهان به همراه داشت.
تبعات جهانی این سه گانه چه بود ؟
ادیب : 20 سال رشد اقتصادی بالا چهره زندگی برای مردم جهان را تغییر داد نوع زندگی مردم جهان در این 20 سال تغییر کرد رفاه مردم سیاره زمین بسیار ارتقا یافت.
در ارتباط با روابط ایران و آمریکا چه اتفاقی افتاد ؟
ادیب : اقتصاد جهانی ظرفیت نداشت تا با ایجاد بحران در خلیج فارس و شبه جزیره عربستان ، با قیمت نفت در جهت صعودی بازی شود، لذا در این دوره غربی ها بر خلاف چند سال اول جنگ، دست از حمایت عراق برداشتند و در جنگ ایران و عراق ، ایران حالت تهاجمی گرفت و عراق تنها ماند و حمایت های مقطعی از عراق و عربستان هرگز در سطحی نبود که عراق یا عربستان به صورت پایدار بتواند علیه ایران حالت تهاجمی بگیرند. حمایتها در این میان مقطعی بود و دوام نداشت و بسیار کوتاه مدت بود. اقتصاد جهان ظرفیت نداشت موازنه قوا در سطح منطقه به زیان ایران در هم بریزد.
مهم ترین عامل پائین ماندن قیمت نفت در دهه 80 چه بود ؟
ادیب : فروپاشی مالی کوچکی در سال ١٩٨٧ در غرب اتفاق افتاد که می توانست به سرعت به یک فروپاشی بزرگ تبدیل شود اما سقوط قیمت نفت و تشدید سیاست انبساطی پولی در آمریکا و انگلیس مانع آن شد.
در دهه نود چه اتفاقی افتاد ؟
ادیب : من در دهه نود میلادی پیش بینی می کردم کم در سال ١٩٩٨ در غرب فروپاشی می شود که این اتفاق نیفتاد و فروپاشی با سه سال تاخیر در سال 2001 رخ داد.
چرا پیش بینی می کردید در غرب فروپاشی میشود ؟
ادیب : در دهه 90 میلادی ، تکنولوژی موج سوم در آمریکا و اروپا جایگزین تکنولوژی موج دوم شد باید صنایع موج دومی حذف می شدند یا صنایع موج دومی باید در بورس ورشکست می شدند اما در دهه 90 در آمریکا سیستم بازنشستگی تغییر کرد. افراد به جای پرداخت حق بازنشستگی به سازمان های مسئول پرداخت حقوق بازنشستگی ، شروع کردند به خرید سهام، در عمل خرید سهام جایگزین سازمان های بازنشستگی شد. این تقاضا برای سهام را بالا برد سهام صنایع موج دومی که باید تعطیل می شد به سه برابر قیمت به مردم عادی فروخته شد و فروپاشی به بعد منتقل شد.
این تنها علت بود ؟
ادیب : نه علاوه بر این قیمت نفت از آب در سال ٩٨ میلادی ارزان تر شد. در نتیجه ریسک از کشور های غربی به کشور های نفت خیر منتقل شد. با مفت شدن قیمت نفت ، فشار به اقتصاد غرب کاهش یافت از سوی دیگر ریسک از شرکتها به سهامدار منتقل شد این دو، فروپاشی را به بعد منتقل کرد. ولی فقط تاخیر ایجاد کرد ریسک یا زیان صنایع موج دومی به فروپاشی در سال 2001 در غرب منتقل شد. یکی باید زیان صنایع موج دومی که دیگر ادامه کارشان اقتصادی نبود را پرداخت می کرد به جای خود شرکتها ، مردم با خرید سهام زیان راخریدند.
چرا بعد از فروپاشی در سال 2001 به مدت ١5 سال قیمت نفت در سطح بالا تعیین شد ؟
ادیب : در دهه نود میلادی با تکنولوژی موج سومی که جایگزین تکنولوژی موج دومی شد تولید در غرب ٢ برابر شد. ٢ برابر شدن تولید باعث اضافه تولید در غرب شد. غرب باید دو برابر سابق مصرف می کرد جمعیت غرب 600 میلیون نفر بود و تا سال 2001 کسانی که در رفاه زندگی می کردند و مصرف بالا داشتند در سیاره زمین در 80 درصد موارد همین 600 میلیون نفر بودند. برای اینکه دو برابر شدن تولید در غرب با تکنولوژی جدید جذب شود باید جمعیت مصرف کننده دو برابر می شد. لذا با 5 برابر شدن قیمت نفت یک 600 میلیون نفر جدید یعنی جمعیت کشورهای نفت خیز به بازار مصرف اضافه شدند و اضافه تولید جذب شد.
یعنی شما می گویید نفت پنج برابر شد تا ٢ برابر شدن تولید در جهان جذب شود؟
ادیب : بله تحقیقاً همین طور است. جمعیت مصرف کننده از 600 میلیون به یک میلیارد و 200 میلیون نفر رسید و اضافه تولید جهان جذب شد.
جمع بندی می کنید ؟
ادیب: عامل اصلی فروپاشی سال 2001 در غرب ضعف تقاضا بود تولید دو برابر شده بود و تقاضا نبود با 5 برابر شدن قیمت نفت ، مشکل ضعف تقاضا حل شد ، افزایش تقاضا با افزایش قیمت نفت ، عملا عامل فروپاشی سال 2001 را خنثی کرد.
چرا پس از ١5 سال قیمت نفت در سال ١٣٩٣ به شدت سقوط کرد ؟
ادیب : در این فاصله صادرات چین ٩ برابر شد اما چین استراتژی توسعه صادرات را در پیش گرفت و تقاضای داخلی را افزایش نمی داد از سال ١٣٩٣ چین استراتژی خود را تغییر داد و افزایش مصرف داخلی را در سطح وسیع در دستور کار قرار داد. اضافه تولید جهان به جای اینکه به وسیله کشور های نفت خیز جذب شود بوسیله جمعیت یک میلیارد و 500 میلیون نفری چین جذب می شد با ورود جمعیت چین به بازار مصرف جهانی دیگر نیازی به کشور های نفت خیر در جهت ایجاد تعادل در بازار مصرف نبود و قیمت نفت به شدت سقوط کرد.
شما می خواهید بگویید اگر چین وارد بازار مصرف نشده بود امکان سقوط قیمت نفت نبود ؟
ادیب : بله همین طور است ، ورود چین بازار را متعادل کرد و دیگر نیازی به کشور های نفت خیز نبود.
- اگر کرونا مهار شود و بانک مرکزی آمریکا دلار اضافی را جمع نکند، اتفاقی شبیه سال ١٩٨١ میلادی در پیش است
قیمت نفت در آینده چگونه خواهد بود ؟
ادیب: قیمت نفت مثل سال ١٩٧٣ به چاپ دلار بدون پشتوانه در آمریکا بستگی دارد. ترامپ به اندازه قبل از کرونا دلار چاپ کرد و اکنون بایدن معادل 50 درصد دلار موجود در اقتصاد آمریکا قبل از کرونا می خواهد طی 6 ماه دلار چاپ کند. اگر کرونا مهار شود و بانک مرکزی آمریکا دلار اضافی را جمع نکند، اتفاقی شبیه سال ١٩٨١ میلادی در پیش است. این دلار های اضافی ظرفیت دارد تا نفت را گران کند. اگر نفت گران شود بعد از ویروس کرونا، ظرفیت ایجاد می کند که یک فروپاشی جهانی شود. افزایش قیمت نفت یک فشار بی سابقه اقتصادی به اقتصاد جهان وارد می کند. وارد کردن این فشار درست پس از فشار ناشی از کاهش تقاضا در جهان بعد از ویروس کرونا ، جهان را در معرض یک بی ثباتی اقتصادی قرار می دهد.
- اگر دلار اضافی جمع نشود این دلار اضافی باعث تورم می شود
- احتمال افزایش قیمت نفت و ایجاد بحران در کشورهای بدون نفت
یعنی شما می گویید جهان نمی تواند ویروس کرونا و افزایش قیمت نفت را با هم تحمل کند ؟
ادیب : کرونا باعث کاهش تقاضای جهانی شد و تقاضا در سطحی کاهش یافت که باید یک فروپاشی مالی می شد اما آمریکا با چاپ دلار به اقتصاد تقاضا تزریق کرد و مانع فروپاشی شد. حال اگر تا یک سال آینده کرونا در جهان مدیریت شود و تقاضا به سطح گذشته باز گردد و دلار اضافی جمع نشود این دلار اضافی باعث تورم می شود و از جمله قیمت نفت افزایش می یابد و افزایش قیمت نفت در کشور های بدون نفت باعث بحران می شود.
چه عوامل ظاهری باعث افزایش قیمت نفت می شود ؟
ادیب : به صورت سنتی عربستان و خلیج فارس به صورت مستقیم و غیر مستقیم باعث افزایش قیمت نفت میشود
- اگر مأرب به دست حوثی ها بیفتد به منزله شکست عربستان در جنگ یمن است
اکنون اتفاق خاصی در این منطقه در حال رخ دادن است که باعث افزایش قیمت نفت میشود ؟
ادیب : حوثی ها در جنگ یمن از حالت دفاعی خارج شده و کاملا ًحالت تهاجمی به خود گرفته اند بازار احساس می کند عربستان به عنوان مهم ترین کشور تنظیم کننده قیمت نفت ،بیش از حد ضعیف شده است. به علاوه مأرب بسیار مهم است. اگر مأرب به دست حوثی ها بیفتد به منزله شکست عربستان در جنگ یمن است. از زمانی که حوثی ها حالت تهاجمی گرفته اند قیمت نفت 40 درصد گران شده است، جنگ یمن و نمایش ضعف عربستان در جنگ یمن به مثابه افزایش قیمت نفت است.
- آمریکا از گران شدن نفت به نظر می رسد استقبال می کند
استراتژی آمریکا چیست ؟
ادیب: آمریکا احساس می کند اگر اقتصاد جهان با همین دست فرمان پیش برود به یک قدرت اقتصادی درجه ٢ تبدیل می شود. اکنون آمریکا در تولید نفت خودکفاست و گران شدن نفت اثر منفی بر اقتصاد آمریکا ندارد. اما رقبای آمریکا را داغون می کند لذا آمریکا از گران شدن نفت به نظر می رسد استقبال می کند. لذا آمریکا از تضعیف عربستان ناخشنود نیست.
- سه گانه ای که به کاهش فشار اقتصادی بر ایران منجر می شود
شما در ابتدای گفت و گو اشاره داشتید در خصوص برجام ، زمان مطرح است ، چرا ؟
ادیب: اگر طی شش ماه آینده تقاضا در جهان به سطح قبل از کرونا باز نگردد که به نظر می رسد تقاضا افزایش می یابد ولی همچنان با قبل از کرونا فاصله زیادی داشته باشد و همزمان قیمت نفت افزایش یابد اتفاقی شبیه سال 2008 رخ می دهد. زمینه سازی گونه ای بحران اقتصادی می شود که بازنده ها، رقبای آمریکا هستند.
موفقیت مذاکرات برجام قبل از اینکه عوارض ویروس کرونا بر تقاضا در بازار جهانی ظاهر شود و قبل از اینکه عوارض افزایش قیمت نفت ظاهر شود اولویت آمریکا نیست، اما تقویت عربستان هم تحت هیچ شرایطی خواسته آمریکا نیست. لذا ترکیب این سه گانه به منزله کاهش فشار به ایران از منظر اقتصادی است. برجام به گونه ای پیش می رود که فشار به اقتصاد ایران کاهش یابد.
سناریو رقیبی وجود دارد ؟ چه سناریو دیگری خلاف این دیدگاه شما وجود دارد ؟
ادیب: به سبب کرونا تقاضا در جهان به شدت کاهش یافت و باید نصف شدن تقاضا به یک بحران مالی منجر می شد که آمریکا با چاپ پول مانع بحران شد، اما اگر جهان کرونا را مدیریت کند که به این سمت حرکت می کند و تقاضا به سطح قبل از کرونا بازگردد، این پول اضافی باعث تورم و افزایش قیمت نفت می شود. حال اگر بعد از بازگشت تقاضا به شرایط قبل از کرونا و متناسب با بازگشت تقاضا، آمریکا دلار اضافی را متناسب با بازگشت تقاضا جمع کند این سناریو اتفاق نمی افتد و من در این حوزه تمایلی به گمانه زنی ندارم.
انتهای پیام/