پرفروش‌ترین‌ رمان‌های دهه ۹۰ کدامند؟


دهه نود بر ما و جهان رمان و ادبیات داستانی ایران چه گذشت؟

خبرگزاری تسنیم،‌ سعید تشکری

آنچه در این گفت می‌آید نگاه آماری به جامعه ادبیات داستانی ایران در دهه نود با حذف آثار نویسنده این سطور از جامعه آماری است و در گفت بعدی به تحلیل این داده‌ها می‌پردازم. هرچند بهتر است بگویم جامعه آماری تهران و نه جامعه ایران که خود جای کار و تحلیل دارد.

آخرین روزهای دهه نود، فرصتی برای بازگشت به خویشتن است. بازگشت به خویشتن نه به مفهوم غبطه خوردن بر گذشته و سرزنش و خودزنی، بلکه به مفهوم واکاویِ کامیابی‌ها و ناکامی‌هاست. دهه نود بر ما و جهان رمان و ادبیات داستانی ایران چه گذشت؟ علت‌ها و معلول‌ها چه بود و چه هست؟ خوشی‌ها و ناخوشی هایمان چه بوده؟

برای این گفتمان لازم است ابتدا تقویم داستانی این دهه را ورق بزنیم. پرفروش‌های بازار کتاب را در هر سال شناسایی کنیم، برنده جایزه جلال آن سال را بشناسیم و به یک قیاس میان این دو در هر سال برسیم، هر سال به ما یک نقطه می‌دهد، که اگر نقاط را به هم متصل کنیم، در نهایت به یک نمودار از این دهه می‌رسیم، و آن گاه می‌توانیم روی نمودار گفتمان را ادامه بدهیم و امید داشت به تحلیلی جامع و درست برسیم.

اینکه در میان ماراتن‌های مختلف و متعدد ادبی، جایزه جلال را به عنوان متر انتخاب می‌کنم، دلیلش تکرار پذیری و مورد وثوق بودن آن در میان اکثریت است. متاسفانه ما منبع و مرجع رسمی و معینی برای اعلام کتاب پرفروش در هر سال نداریم و مشکلی اساسی است که پیرامونش صحبت خواهم کرد، اما براساس همین مراجع پراکنده و موجود به سراغ بررسی تقویم رمان در دهه نود می‌روم.

سال90

مرجع این اعلام، چند کتابفروشی و یک بررسی میدانی است و در نهایت بر سر این سه کتاب توافق بود، «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» نوشته زویا پیرزاد نشر مرکز، رمان«همخونه» نوشته‌‌ مریم ریاحی نشر پرسمان، «دالان بهشت» نوشته نازی صفوی. در این سال با انتشارکتاب «نفر هفتم» نوشته هاروکی موراکامی ترجمه‌ محمود مرادی، تب موراکامی کلید می‌خورد و همراه با کتاب «شب‌های روشن» اثر فئودور داستایوفسکی با ترجمه‌ سروش حبیبی، دو کتاب پرفروش در میان رمان‌های ترجمه‌ای می‌شود. در این سال، ماراتنِ جلال، رمان «جاده جنگ» نوشته منصور انوری را انتخاب می‌کند. همین جا سوال اول پیش می‌آید. سرانجام این رمانِ برگزیده سال جمهوری اسلامی چیست؟ چرا نامش میان پرفروش ها نیست؟ چرا پرفروش‌ها نامشان در این ماراتن شنیده نمی‌شود؟ به کدام شک کنیم؟ جایزه جلال؟ آمار؟شعور مخاطب، که محترمانه‌اش می‌شود دلیلِ انتخاب؟ به سراغ سال‌های بعدی می‌روم، تا با رسم و تحلیل نمودار، به پاسخی شفاف برای این سوال برسیم.

سال 91

«قیدار» نوشته رضا امیرخانی نشرِ افق، «شوهر عزیز من» نوشته فریبا کلهر نشرِ آموت، «خرابات مغان» نوشته داریوش مهرجویی نشرِ قطره، «آفتاب در حجاب» نوشته سیدمهدی شجاعی نشرِ نیستان، «خاطرات یک سرخپوست صد‌در‌صد واقعی» نوشته شرمن الکسی ترجمه رضی هیرمندی نشرِ افق، «اتحادیه ابلهان» نوشته جان کندی تول ترجمه پیمان خاکسار نشرِ به نگار. در این سال، جایزه جلال هیچ رمانی را به عنوان برگزیده سال انتخاب نمی‌کند. این سوال دیگر خواهد بود، چرا جایزه جلال هیچ رمانی را به عنوان برگزیده سال انتخاب نمی‌کند؟ آیا در سال 91 رمان شایسته‌ای نداشته‌ایم؟ یا مشکل چیز دیگری بوده است؟

سال92

در این سال «نامیرا» نوشتهصادق کرمیار انتشارات کتاب نیستان، «آپارتمان دریا» نوشته احمدرضا احمدی نشر نیکا، «می‌بخشم ولی فراموش نمی‌کنم» نوشته افسانه نیک‌پور نشر سخن، سه کتاب پرفروش سال است و کتاب مادربزرگت رو از این جا ببر! نوشته دیوید سداریس ترجمه پیمان خاکسار نشر چشمه پرفروش میان رمان‌های ترجمه‌ای است، در این سال جایزه جلال هیچ رمان برگزیده‌ای را معرفی نمی‌کند، اما در میان پرفروش‌ها «نامیرا» برگزیده دوره سوم جایزه ادبی جلال است که سه سال قبل در سال 89 برگزیده جایزه ادبی جلال است. یعنی سه سال میان برگزیده شدن و پرفروش شدن به چشم می‌خورد.

سال 93

در این سال «اتفاق» نوشته گلی ترقی، «هست یا نیست»نوشته سارا سالار نشر چشمه، «سال بلوا» نوشته عباس معروفی، «سمفونی مردگان»نوشته عباس معروفی، «مردی که هیچ بود»نوشته مرحوم مرتضی احمدی  نشر ققنوس، روی ماه خداوند را ببوس نوشته مصطفی مستور، «بعد از پایان» نوشته فریبا وفی، «چراغ ها را من خاموش می‌کنم»نوشته زویا پیرزاد  نشر مرکز، مردی با کبوترنوشته رومن گاری ترجمه لیلی گلستان نشر ثالث، «قیدار»«ارمیا»«من او»نوشته رضا امیرخانی نشر افق، «گورچین»نوشته شهره احدیت نشرنگاه، «برای سایه‌ام می‌گویم»نوشته فروزنده عدالت، «قصه‌های سانفرانسیسکو»نوشته کامشاد کوشان نشر قطره، «سه کتاب»نوشته احمد محمود نشر معین، «دموکراسی یا دموقراضه»نوشته سیدمهدی شجاعی، «نامیرا»نوشته صادق کرمیار نشر نیستان، «شوهر عزیز من»نوشته فریبا کلهر، «طلسم دلداده»نوشته م. آرام،«عاشقانه»نوشته فریبا کلهر نشرآموت، پرفروش‌های رمان هستند و «کتابخانه عجیب»نوشته هاروکی موراکامی ترجمه بهرنگ رجبی نشر چشمه، «شب‌های روشن»نوشته فئودور داستایفسکی مترجم سروش حبیبی نشر ماهی،«عشق در زمان وبا»نوشته گابریل گارسیا مارکز ترجمه بهمن فرزانه نشر ققنوس، «عشق جایش تنگ است»نوشته آلیس مونرو ترجمه نجمه رمضانی نشر قطره، پرفروش‌های رمان‌های ترجمه‌ای هستند.

در این سال جایزه جلال دو رمان را بر می‌گزیند، «ملکان عذاب» نوشته ابوتراب خسروی نشر ثالث، و «آه با شین» نوشته محمدکاظم مزینانی نشر سوره مهر.

سال94

در این سال «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی از انتشارات چشمه، «یک عاشقانه آرام» نوشته نادر ابراهیمی نشر روزبهان، «نامیرا» اثر صادق کرمیار نشر نیستان، «قربانی باد موافق» نوشته محمد طلوعی نشر افق، پرفروش‌های رمان بودند و در میان رمان‌های ترجمه‌ای متعدد «ملت عشق» از الیف شافاک و ترجمه ارسلان فصیحی، «من پیش از تو» نوشته جوجو مویز با ترجمه مریم مفتاحی، «عقاید یک دلقک» هاینریشش تالیف بل و ترجمه شریف لنکرانی، «مسافر کوچولو» تالیف آنتوان دوسنت اگزوپری با ترجمه احمد شاملو،«پوست انداختن» نوشته کارلوس فوئنتس ترجمه عبدالله کوثری از نشر آگه، « مفید در برابر باد شمالی» نوشته دانیل گلاتائور ترجمه شهلا پیام نشر ققنوس، «در راه چشمه» نوشته جک کرواک ترجمه احسان نوروزی، «من خدمتکار شاه انگلیس بودم» نوشته بهومیل هرابال ترجمه بهاره هاشمیان نشر هاشمی، «کرم ابریشم» نوشته جی.کی.رولینگ ترجمه ویدا اسلامیه نشر کتابسرای تندیس، «بلندی‌های بادگیر» نوشته امیلی برونته ترجمهنگار غلام پورنشر روزگار، «ژنرال جنوبی اهل بیگ سور» نوشته ریچارد براتیگان ترجمه رضا نوحی نشر افق، پرفروش‌های ترجمه‌ای بودند و ما شاهد شروع تب و تاب الیاف شافاک و جوجومویز بودیم.

در این سال جایزه ادبی جلال، رمان «دختر لوتی» نوشته شهریار عباسی انتشارات مروارید و «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی از انتشارات چشمه را به عنوان دو رمان برگزیده سال معرفی کرد که رمان پاییز فصل آخر سال است در میان پرفروش‌های همین سال قرار گرفت.

سال95

«کشتی‌ پهلو گرفته» نوشته سیدمهدی شجاعی، «لم یزرع» نوشته محمدرضا بایرامی، «رویای نیمه‌شب»نوشته مظفر سالاری در نشر نیستان، «مجموعه داستان سه قصه» نوشته ایرج طهماسب، «بنی آدم» و «جای خالی سلوچ» نوشته محمود دولت‌آبادی، «کافه پیانو» نوشته فرهاد جعفری، «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشیدر نشر چشمه، «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» و «عادت می‌کنیم» نوشته زویا پیرزاد، «روی ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفی مستور در نشر مرکز، «من او» و «ارمیا» نوشته رضا امیرخانی، رمان‌های پر فروش سال بود و «من پیش از تو» نوشته جوجو مویز پرفروش‌ترین رمان ترجمه‌ای شد و بالاتر از رمان «ملت عشق» نوشته الیاف شافاک و رمان «دختر پرتغالی» نوشته یوستین گوردر قرار گرفت.

جایزه جلال در همین سال رمان «لم یزرع» را به عنوان رمان برگزیده سال انتخاب کرد که در همین سال نامش میان پرفروش‌ها به چشم می‌خورد.

سال96

«با طوطی» اثر مسلم ناصری، «خرمالوها را به گنجشک‌ها بفروش» اثر محمد حنیف، «آواز، بچه، آتش» اثر اکبر صحرائی و «اربعین طوبی» اثر سیدمجید امامیان، «حریم» اثر صادق کرمیار، «لم یزرع» اثر محمدرضا بایرامی، «نامیرا» اثر صادق کرمیار، «تنهاترین عاشق» اثر نصرالله قادریدر نشر کتاب نیستان، «معرفت به نام‌های هفت جن» اثر امید کوره‌چی، «رویای نیمه شب» اثر مظفر سالاری، «لوثیا» اثر امید کوره‌چی، «گردان قاطرچی‌ها» داوود امیریان، «کودکستان آقا مرسل داوود امیریان و «پنجره چوبی» اثر فهیمه پرورش در انتشارات کتابستان، کتاب‌های «قهوه‌ی سرد آقای نویسنده» نوشته روزبه معین، «سمفونی مردگان»، «یک عاشقانه‌ آرام»، «چشم‌هایش»، «جای خالی سلوچ»، «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»، «سووشون»، «ریحانه بهشتی یا فرزند صالح» و «سال بلوا» پرفروش‌ترین کتاب‌های تالیفی، «هرس»و «پاییز فصل آخر سال است» اثر نسیم مرعشی، «جای خالی سلوچ» نوشته دولت‌آبادی در نشر چشمه، پرفروش‌های رمان سال هستند و در میان رمان‌های ترجمه‌ای «من پیش از تو» و «پس از تو» و «یک بعلاوه یک» و «میوه خارجی» اثر جوجومویز ترجمه مریم مفتاحی در نشر آموت، رمان فلسفی «دنیای سوفی» نوشته یاستین گودردر نشر هرمس پرفروش‌های رمان خارجی شدند و جایزه ادبی جلال «بی کتابی» نوشته محمدرضا شرفی‌خبوشان و «این خیابان سرعتگیر ندارد» نوشته مریم جهانی را به عنوان برگزیده سال معرفی کرد.

سال97

«هرس» نوشته نسیم مرعشی، «خون خورده» اثر مهدی یزدانی‌خرم، «چرت و پرت» اثر ابراهیم رها، «طریق بسمل شدن» از محمود دولت‌آبادی در نشر چشمه، «خاما» نوشته یوسف علیخانی در نشر آموت، «سمفونی مردگان» نوشته عباس معروفی، «اژدهای چهار بال» نوشتهمریم عزیزی، «ره ش» نوشته رضا امیرخانی در نشر افق، «چشم‌هایش» اثر بزرگ علوی در نشر نگاه، پرفروش‌های سال بودند و در میان رمان‌های ترجمه‌ای «هنوز هم من» نوشته جوجو مویز در نشر آموت، و «ملت عشق» در نقش ققنوس همچنان پرفروش سال ماندند و رمان «ره­ش» نوشته امیرخانی منتخب جایزه جلال شد.

سال 98

«قهوه سرد آقای نویسنده» نوشته روزبه معین، «راز رخشید برملا شد» نوشته علی سلطانی، «خاموش‌ خانه»اثر ساناز زمانی، «اسفار کاتبان» نوشته ابوتراب خسروی، «زخم شیر»نوشته صمد طاهری در نشر نیماژ، «آتش بدون دود»سه جلدی) نوشته نادر ابراهیمی، «برجاده‌های آبی سرخ» نوشته نادر ابراهیمی، «او»نوشته زاهد بارخدا، «مردی در تبعید ابدی»نوشته نادر ابراهیمی در نشر روزبهان، «سمفونی مردگان»نویسنده عباس معروفی، «سال بلوا»نویسنده عباس معروفی در نشر ققنوس،«هیچ دوستی به جز کوهستان»نوشته بهروز‌ بوچانی، «بیرون در»اثر محمود دولت‌آبادی، «پاییز فصل آخر سال است»نوشته نسیم مرعشی، «راهنمای مردن با گیاهان دارویی»نوشته عطیه عطارزاده در نشر چشمه، رمان های پرفروش سال شدند و در میان آثار ترجمه، «سایه باد»نوشته کارلوس روئیث ثافون ترجمه علی صنعوی، «پنهان» و «سه دختر حوا» و «ملت عشق»نوشته الیف شافاک با ترجمه صابر حسینی در نشر نیماژ و «سرگذشت ندیمه»نویسنده مارگارت اتوود ترجمه سهیل سمی«عشق در زمان وبا»نویسنده گابریل گارسیا مارکز ترجمه بهمن فرزانه در نشر ققنوس، «مغازه خودکشی»نوشته ژان تولی ترجمه احسان کرم‌ویسی در نشر چشمه رمان‌های ترجمه‌ای پرفروش سال شد. در این سال کتاب «وضعیت بی‌عاری» نوشته حامد جلالی منتخب جایزه جلال بود.

سال99

در این سال ما هنوز به خروجی مشخصی درباره پرفروش‌های رمان نرسیده‌ایم، اما جشنواره جلال در این سال «اوراد نیمروز» اثر منصور علیمرادی از نشر نیماژ را «شایسته تقدیر» دانست.

«قهوه سردِ آقای نویسنده» نوشته روزبه معین، «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی،«دخیل عشق» نوشته مریم بصیری،«کمی دیرتر» نوشته سیدمهدی شجاعی، «قیدار» و «رهش» نوشته رضا امیرخانی، «طریق بسمل شدن» محمود دولت آبادی، «آبنبات هلدار» اثر مهرداد صدقی، «ناقوس‌ها به صدا در می‌آیند» نوشته ابراهیم حسن بیگی، «بنی آدم» نوشته محمود دولت‌آبادی، «ته خیار» نوشته هوشنگ مرادی‌کرمانی، «کوچه» نوشته منیر مهریزی‌مقدم، «پستچی» نوشته چیستا یثربی، «شاه بی‌شین» نوشته محمدکاظم مزینانی، ‌«سه گزارش درباره نوید و نگار» نوشته مصطفی مستور، «بهترین شکل ممکن» نوشته مصطفی مستور، «مدارا» نوشته منیر مهریزی‌مقدم، «هرس» نوشته نسیم مرعشی، «اتفاق» نوشته گلی ترقی، «پنجشنبه فیروزه‌ای، نوشته سارا عرفانی، «قدیس» نوشته ابراهیم حسن بیگی پرفروش‌های دهه 90 هستند.

ببینید برای اینکه بتوانیم هر سال یک رمان مشخص و معین را به عنوان پرفروش آن سال انتخاب و معرفی کنیم، یکسری زیرساخت لازم داریم، زیرساختی سلامت که بتوان به خروجی آماری اعتماد کرد. اما اینکه نتوانیم منبع موثق و معتبر و معینی برای سنجش پرفروش‌ترین رمان سال پیدا کنیم، نشان‌دهنده یک نقص در سیستم است، یعنی یا این مسئله اهمیتی ندارد، یا مدیریت این بررسی ممکن نیست، که گمانم بیشتر اهمیت نداشتن است، ما هنوز هم به ضرورت کتابخوانی چندان پی نبرده‌ایم. به تاثیر هنرمند در جامعه واقف نشده‌ایم، این یک جمله خوشبینانه است و تلخ خواهد بود اگر بگویم واقف هستیم و عامدا مانع اتصال میان هنرمند و مخاطب می‌شویم و از این اتصال و تاثیرگذاری دچار وهم هستیم، اما چه به مزاقمان خوش باشد، چه نباشد، اخلاق را در جامعه، هنرمند می‌سازد و اگر این فاکتور تاثیرگذار را نادیده بگیریم که گرفته‌ایم، بلبشو اخلاقی در جامعه اتفاق می‌افتد و نتیجه غالبش سرگردانی است، مرض این سال‌های اخیرمان. 

سال نود آغاز گرانی کتاب است، و تاثیرِ حذف یارانه کاغذ در سال‌های پایانی دهه80، در این سال آشکار می‌شود و ما شاهد جهش در قیمت تمام شده یک کتاب هستیم و این در حالی است که سیگار کماکان از یارانه دولتی بهره‌مند است. حذف یارانه اگرچه یک تصمیم اقتصادی بر اساس واقعیت است اما یادمان رفت درآمدها به تناسب این افزایش قیمت‌ها بالا نرفت و کتاب که پیش از این هم چندان در سبد کالاهای ضروری قرار نداشت، همان اندک سهم را هم از دست داد. بازار نشر دچار چنان سقوطی شد که ناشرین برای حیات خود تصمیم به فروش اعتبار خود گرفتند و سرآغاز پدیده‌ای نابسامان شد و نویسندگی نه به لحاظ کیفیت که از نظر کمیت رشدی بدخیم را تجربه کرد و در نهایت کیفیت هم به قتلگاه رفت، عده زیادی با پرداخت پول به ناشر و به نوعی پیش خرید رمان‌های خود به عنوان تضمین برای جلوگیری از ریسک ضرر مالی ناشر، نامشان به عنوان نویسنده ثبت شد، تا جایی که اگر در میان دهه‌های گذشته سال‌هایی را با رشد ناگهانی تیراژ کتاب و فروش کتاب داشتیم، در این دهه با جهشِ تولیدِ نویسنده مواجه شدیم، جهشی فاقد کیفیت کافی و همین نانویسندگان کتاب‌هایشان راهی بسیاری از جشنواره‌ها شد، بعضی جشنواره‌ها آگاهانه این رده کتاب‌ها را حذف کردند و اعتبار خود را خرج نکردند، اما بعضی جشنواره‌ها با ورود این آثار به مراحل نهایی و یا پذیرفته شدن از سوی هیئت علمی جشنواره، بسیار آسیب‌پذیر شد. این یکی از پدیده‌های غالب در دهه 90 است و آسیبی جدی به سلیقه جمعی و اعتماد مخاطب وارد کرده است که در گفت دیگری به آن بیشتر خواهم پرداخت.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط