چند روایت قابل تأمل از میهمانان رمضانی تلویزیون/ بازی اینترنتی که حساب مادری را خالی کرد

تلویزیون در ماه رمضان به سمتِ داستان‌های مردمی رفته که بسیار شنیدنی و دیدنی‌اند؛ معجزه‌ها، عجایب و اتفاقات ناراحت‌کننده‌ای که به آنتن می‌رسند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تلویزیون در ماه رمضان امسال با حفظ برندهای شناخته شده سحر و افطار خود تنها با تغییراتی اندک و داستان‌های مردمی به آنتن رسیده است. قصه‌هایی که از معجزه، کارآفرینی و عجایب "زندگی پس از زندگی" گرفته تا حال و احوال خانواده‌های ایرانی و وصال و صلح و سازش‌هایی که روی آنتن رقم می‌خورند.

به برخی از این اتفاقات رمضانی شبکه‌های تلویزیونی توجه کنید:

خالی کردن حساب مادر؛ همه شگفت‌زده شدند

شبکه پنج هر روز "شهر زیبا" را با اجرای مصطفی امامی و کارشناس ثابتی به نام "حجت‌الاسلام سرلک" روی آنتن می‌برد. لیلا هاتفی مادری است که با یک داستان قابل تأمل وارد این برنامه شد؛ "خالی کردن حساب مادر" که همه را شگفت‌زده کرد. ماجرا از این قرار است:

من 15 سالگی ازدواج کردم و سه پسر دارم. با تمام تلخی و شیرینی‌ها، حدود 20 سال با همسرم زندگی کردم؛ اما همسرم سال 1391 به خاطر نارسایی قلبی فوت کرد. بعد از آن اتفاق تلخ بدترین شرایط را تجربه کردم؛ 7 صبح سرکار می‌رفتم و 10 شب می‌آمدم و با خود می‌گفتم کاش همان‌جا بخوابم. زمانی که همسرم فوت کرد، 50 میلیون تومان بدهی داشت.

ما مستأجر بودیم و هیچ وقت از کسی کمک نخواستم. حتی به خاطر کار‌های زیادی که انجام می‌دادم، آرتروز گردن گرفتم و بعد از عمل تصمیم گرفتم، کارم را تغییر دهم و در حوزه بیمه کار کنم. بعد از حدود 10 سال توانستم حدود 70 میلیون تومان پس‌انداز کنم و قرار شد با فرزندانم یک خانه رهن کنیم. زمانی که به بانک رفتم، متوجه شدم فقط 8 میلیون در حساب من است! رئیس بانک پرینت حساب من را گرفت و گفت از حساب شما خرید اینترنتی شده است.

قرار شد به پلیس فتا برویم، کارت‌های من رمز دوم نداشت. پسر بزرگم به برادر کوچکش شک کرد؛ چرا که مدتی بود بازی اینترنتی انجام می‌داد و باید برایش هزینه می‌کرد! زمانی که پسرم را دیدم گفتم چرا این کار را انجام دادی؟ گفت: بیا گوشی من را بفروش! به خاطر این حرف این‌قدر عصبانی شدم که نگو. او حتی پیام‌های برداشت پول از حسابم را هم پاک می‌کرد که من متوجه این موضوع نشوم.

آشتی 3 طائفه‌‌ در «مثل ماه»

میهمانان برنامه «مثل ماه» که سران سه طائفه مهم شهر بشاگرد استان هرمزگان بودند با اشاره به اختلافی که بیش از 70 سال از زمان پدران آن‌ها آغاز شده بود، به اتفاقاتی که در این چند سال بین آنها گذشته بود اشاره کردند. ماجرا از این قرار است:

«علی خورشیدی» از بزرگان طائفه و رئیس شورای حل اختلاف زنگیک: "بیش از 70 سال گذشته یک اختلافی بین طائفه‌های زنگیک، مقدم‌زاده و طاهرزهی پیش آمده و تا به حال 14 نفر از این طائفه‌ها در درگیری‌های متناوب کشته شدند، بر این اساس آقای مقدم‌زاده در سال 99 برای اینکه دشمنان سوءاستفاده نکنند با همکاری قوه قضائیه به حل این ماجرا ورود پیدا کرده کردند."

«میرزاده مقدم‌زاده» رئیس شورای حل اختلاف و بزرگ طائفه مقدم‌زاده: "در آن سال‌ها با ورود انگلیسی‌ها و توطئه دشمنان مردم به جان هم افتادند که طی این درگیری‌ها چندین نفر از جمله پدر بنده که از سرکردگان طائفه بودند کشته شدند، پس از آن سه طرف سکوت کردند تا اینکه در سال 1399 جوان‌ترها با استفاده از فضای مجازی دوباره شروع به تحریک یکدیگر کردند که وقتی خبر به من رسید گفتم این تنش و مشکلات باید برای همیشه تمام شود.

البته دو فرد درگیر اغلب نمی‌توانند خودشان مشکلات‌شان را حل کنند، بنده با اینکه تا به حال 60 تا 70 مشکل منطقه را با ریش‌سفیدی و میانجی‌گری و با هماهنگی دادستان و دادگستری منطقه حل و فصل کردم، اما نمی‌توانستم این مشکل را حل کنم، به طوری که مردم طائفه می‌گفتند مقدم مشکل همه را حل می‌کند پس چرا نمی‌تواند مشکل ما را حل کند، بر این اساس به دلیل جلوگیری از سوءاستفاده‌های دشمنان خارجی و اینکه روشن شدن جرقه‌ای باعث تنش بیشتر در منطقه نشود، با همکاری دادستانی و بزرگان قبائل برای رفع این مشکل قدیمی پیش‌قدم شدیم."

«طاهرزهی» رئیس شورای حل اختلاف و از بزرگان این طائفه: "در سال گذشته به خونخواهی و ادعای اختلاف گذشته دوباره درگیری‌ها در حال آغاز شدن بود که با همکاری قوه قضائیه و معتمدان سعی کردیم تنش‌ها را آرام کنیم و امروز به این برنامه آمدیم تا به امید خدا در این لحظات عرفانی و با همیاری برنامه مثل ماه این مشکلات برای همیشه حل و فصل شده و دل تمام مردم این قبائل که حتی بخشی از آنها در عمان، امارات و عربستان سکونت دارند شاد شود. "

در پایان برنامه به برکت حلول ماه مبارک رمضان و قرآن کریم و به نام نامی مولا علی (ع) سران سه طائفه بزرگ بلوچ در رسانه ملی و در برنامه «مثل ماه» به شکاف عمیق خود پایان دادند و دست دوستی داده  پیمان برادری امضا کردند.

ماجرای نجات معجزه‌آسای تلفنی یک نوزاد از مرگ حتمی

سومین ماجرا به پدر و مادر حسام اختصاص دارد که میهمان برنامه "دعوت" شبکه یک سیما شدند. در برنامه «دعوت» از لحظات سخت و نفس‌گیر نجات نوزادشان گفتند. ماجرا از این قرار است:

این زوج کاشانی چند وقت پیش به دلیل انسداد ریه نوزادشان با اورژانس تماس می‌گیرند و دو پرستار اورژانس از پشت تلفن نوزاد را نجات می‌دهند.  پدر حسام گفت: بچه‌ام رفته بود و خدا او را برگرداند!

در بخش پایانی برنامه، کولیوند رئیس مرکز اورژانس کشور در برنامه حضور پیدا کرد و از دو پرستاری که این کودک را به زندگی برگرداندند، تقدیر کرد.

ویژه‌برنامه «دعوت» با اجرای حجت‌الاسلام محمد برمایی کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیما است که امسال با حفظ رسالت ذاتی خود یعنی پرداختن به مبحث مهم خانواده و با رویکرد اصلی نگاه ویژه به خاندان و بزرگ خاندان ایرانی در ایام ماه مبارک رمضان هر روز ساعت 19:15 پخش می‌شود.

روایت پزشک جراح از معجزه‌ای که مامای بوشهری را نجات داد

سومین برنامه «ماهِ ماه» میزبان مامای بوشهری بود که در اثر سانحه رانندگی دچار عارضه مغزی شد و به لطف جراحی که به معجزه ایمان داشت، به زندگی بازگشت. عید کشمیری رئیس دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، مهدی خواجوی جراح مغز و اعصاب و ستون فقرات و محمود شرافی و آذر شمسی بین زوج اهل شهرستان جم استان بوشهر به همراه کودک دو سال و نیمه خودش، به این برنامه تلویزیونی آمدند.

برنامه طبق روال شب‌های گذشته با یاد و خاطره یکی از شهدای مدافع سلامت که به زنده یاد سیده فاطمه شفیعی‌نژاد پرستار مرکز درمانی فاطمه زهرا (س) شهرستان ساری اختصاص داشت، آغاز شد. ماجرا از این قرار است:

مهدی خواجوی جراح معالج آذر گفت: در یکی از روزهای مأموریتم در شهرستان کنگان، حدود ساعت 6 بعدازظهر از بیمارستان با من تماس گرفته شد و گفتند که یک بیمار تصادفی با سطح هوشیاری 3 که پایین‌ترین سطح هوشیاری انسان است به بیمارستان آورده‌اند و حتی تکنسین‌های اورژانس در محل حادثه بیمار را احیا کرده بودند و ریه‌های وی نیز دچار آسیب شده بود.  

در ادامه ماجرا، مجری برنامه از محمود شرافی همسر آذر شمسی بین که در این حادثه دچار عارضه مغزی شده بود خواست توضیح دهد. وی گفت: شغل همسرم ماما است و ایشان پس از به دنیا آمدن سومین فرزندمان که در آن زمان تنها 40 روز داشت، در ایام مرخصی زایمان به سر می‌برد. یکی از همان روزها همسرم تصمیم گرفت با خودرو شخصی برای انجام امور مربوط به بیمه در دوران مرخصی از شهرستان جم (شهرستان محل سکونت مان) به بوشهر برود، که متأسفانه در جاده کنگان بر اثر حادثه رانندگی دچار عارضه مغزی شده و به بیمارستان کنگان منتقل می‌شود. شدت این سانحه آن‌قدر زیاد بود که خودرو کاملاً از بین رفته بود.

مهدی خواجوی در ادامه گفت: با دانش پزشکی که داشتم به همسر بیمار اعلام کردم که وی فقط یک درصد شانس زندگی کردن دارد و آن هم یک زندگی نباتی! به خاطر دارم که در آن زمان این زوج یک فرزند 40 روزه داشتند و بلافاصله وی را برای انجام جراحی به اتاق عمل منتقل کردم. پس از عمل جراحی مدتی در بخش آی سی یو بیمارستان بستر بود و به وسیله دستگاه تنفس می‌کرد و هیچ امیدی به بازگشت وی به زندگی نبود.

وی افزود: یک هفته پس از پایان مأموریتم به تهران آمدم و پس از دو هفته به من اطلاع دادند که دستگاه تنفس مصنوعی را از آذر شمسی بین جدا کرده‌اند و کم کم حالش رو بهبود است. که پس از چند روز از بیمارستان مرخص شد. من به جرأت می‌توانم بگویم که بازگشت وی به زندگی فقط یک معجزه الهی است و بسیار خوشحالم که در حال حاضر در کنار همسر و فرزندانش زندگی می‌کند.  

مهدی خواجوی در پایان گفت: این داستان را روایت کردیم که بگوییم وجود بخش‌های مجهز در مناطق کم‌برخوردار تا چه اندازه می‌تواند به نجات جان بیماران کمک کند و چقدر نجات یک انسان می‌تواند روی یک خانواده تأثیر بگذارد و آن را مستحکم‌تر کند.

قصه مردی که با 500 جوجه کارآفرین شد 

سومین قسمت از ویژه برنامه «جشن رمضان» با حضور 2 مهمان متفاوت و مردمی از شبکه پنج سیما به صورت زنده پخش شد. طبق روال هر شب، به منظور نمایش بخشی از زندگی انسان‌هایی که در شرایط سخت به موفقیت بزرگ رسیده‌اند و ترویج فرهنگ احسان و نیکوکاری، بابک افرا و زینب پورابراهیم میزبان عبدالله کاظمی بودند. مردی که از سن 18 سالگی سودای قهرمانی داشته و برای تحقق رویای خود دست به کارهایی زده که خطر آنها بیش از تجربه وی بوده است.

کاظمی درباره آغاز مسیر قهرمانی خود گفت: ما کار خود را بعد از مراجعه به کمیته امداد و دریافت وام 5 میلیون تومانی در پارکینگ منزل و در یکی از روستاهای خمین آغاز کردیم. اول 500 جوجه خریدیم. دوره پرورش مرغ 55 روزه است، ما با جوجه‌ها رابطه عاطفی برقرار کرده بودیم، شبانه‌روز به آن ها رسیدیم تا بعد از پایان دوره کاملاً بزرگ شدند.

این کارآفرین با مروری بر گذشته خود اظهار کرد: معمولاً در آن سن، همه جوان‌ها دنبال تفریحات و خوش‌گذرانی با دوستانشان‌اند اما ما مجبور بودیم که اوقات فراغت را در زمین‌های کشاورزی کار کنیم. خدا را بابت اتفاق‌های زندگی‌ام شاکرم. هر اتفاق سراسر حکمت است، اگر آن حکمت را درک کنید یا در مسیرش حرکت کنید، از پس چیزی که خداوند برای شما قرار داده برخواهید آمد.

وی در ادامه با قدردانی از مسئولین کمیته امداد امام خمینی(ره) که در راه پیشرفت کمک حال او بوده‌اند افزود:  من الان به عنوان یک کارآفرین به همه جوا‌ن‌‌ها اعتماد می‌کنم چرا که اگر اراده راسخ  و خودباوری داشته باشند قطعاً موفق خواهند شد.

امشب این برنامه داستان مردی را مطرح می‌کند که مهندس زندگی خودش شده و غلامرضا صنعتگر هم می‌آید که از معجزه‌ها بخواند. ویژه برنامه جشن رمضان هر شب ساعت 21:30 پخش می‌شود، امشب چهارمین قسمت خود را روانه آنتن می‌کند.

انتهای پیام/

 
واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط