چانه‌زنی‌های دیرهنگام و بی‌پاسخ وزارت ارشاد با دولت بر سر کاغذ/چرا دولت هشدارها را جدی نگرفت؟


هشدارهای سال‌های اخیر فعالان عرصه کاغذ در کشور حالا به وقوع پیوسته است و زیر سایه بی‌تفاوتی‌های دولت این آوارها بر سر نشر می‌ریزد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ در روزهای اخیر دغدغه اصلی صنعت نشر کشور تنها به یک کلمه چهار حرفی ختم می‌شود‌: «کاغذ» کالایی که در 10 سال اخیر همواره افت و خیزهایی را برای این صنعت و مصرف کنندگانش داشته است،‌  اگرچه تنها 30 درصد از جامعه مصرف‌کنندگان کاغذ را ناشران تشکیل می‌دهند اما به دلیل شرایط اقتصادی صنعت نشر می‌توان گفت که کاغذ برای این قشر از سایر اقشار کالایی حیاتی‌تر است و حیات آن‌ها وابسته به این کالا است.

حالا چند ماهی است که بازار کاغذ به التهاب دچار شده و هر بند کاغذ تحریر با قیمت 700 هزار تومان به فروش می‌رود؛ قیمتی که به گفته کارشناسان این بازار و حتی مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چندان از قیمت تمام شده برای واردکننده به دور نیست.

سهمیه 40 میلیون دلاری کاغذ دولتی نیز که با ارز 4200 تومانی در سال 98 برای کاغذ اختصاص پیدا کرده بود، حالا پس از دو سال به اتمام رسیده است؛‌ سهیمه‌ای که با همه موافقت‌ها و مخالفت‌هایش برای اختصاص به کاغذ توانست برای دوسال هم که شده صنعت نشر را سرپا نگه دارد و بازار این کالا در کشور را مدیریت کند.

دولت نیز که در روزهای پایانی خود به سر می‌برد، ظاهراً برنامه‌ای برای اختصاص دوباره ارز ندارد؛ این در حالی است که ارز سال 99 تصویب شده است‌. حتی اگر در هفته‌های گذشته مسئولان مختلفی این نکته را به دولت گوشزد کرده باشند، سؤال اینجاست که آیا اتمام سهیمه سال 98 و افزایش قیمت‌ها قابل پیش بینی نبود؟ چرا با وجود اینکه بارها ناشران و کارشناسان بازار کاغذ از وضعیت قریب‌الوقوع گرانی و کمبود کاغذ در کشور ابراز نگرانی کرده بودند،‌ وزارت ارشاد در تکاپو برای تامین سهمیه سال 99 نبود؟ و حالا که سهمیه تمام شده است و دست ناشران از کاغذ دولتی کوتاه و بازار نیز با افزایش قیمت روبرو شده  به فکر آن افتاده است؟

در کنار همه این‌ها باید این نکته را نیز مدنظر داشت که تا کی قرار است ارز کشور را که در شرایط فعلی به دشواری به دست می‌آید و کالاهای حیاتی‌تری نظیر برخی داروها نیز از آن محروم هستند،‌ به کالایی همچون کاغذ اختصاص داد؟ آیا این مسکن‌های گران قیمت می‌تواند درمان کند؟ یا تنها راه‌حل‌های کوتاه مدت است؟ برفرض که دولت 16 میلیون دلار ارز سال 99 (بنا به گفته مدیر روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) را نیز به کاغذ اختصاص داد و یکسالی وضعیت نشر بهتر شد،‌ پس از آن چه؟ آیا می‌توان همیشه برای کاغذ ارز دولتی در اختیار گذاشت؟

نگارنده مخالف اختصاص ارز به کاغذ در شرایط فعلی نیست،‌ طبعاً در شرایط فعلی و با کاغذ بندی 700 هزار تومان ناشران توان فعالیت نخواهند داشت و باید چاره‌ای اندیشید اما آیا نباید به فکر چاره‌ای عاجل دراین زمینه افتاد,؟ چاره‌ای جز تولید کاغذ و توجه به ظرفیت‌های داخلی در این زمینه وجود دارد؟

 اگر این مهم در همان سال‌های ابتدایی دهه 90 جدی گرفته می‌شد و به جای کلنگ‌زنی‌های پی در پی واحدهای تولیدی کاغذ که بدون پشتوانه علمی و استانداردهای لازم انجام شد و حالا تنها سنگی بر زمین مانده است،‌ تولید کاغذ تحریر را از مسیر درست پیش برده بودیم،‌ نیازی به اینکه وزارت ارشاد برای اختصاص ارز به کاغذ نشر چانه زنی کند وجود داشت؟

در اینکه کارنامه دولت روحانی در حوزه کاغذ مردود است کارشناسان بارها اظهار نظر کرده‌اند‌، ابوالفضل روغنی گلپایگانی، رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ، در این زمینه گفت: در حوزه کاغذ تحریر کارنامه دولت نه تنها قابل دفاع نیست، بلکه مردود است؛ زیرا اکنون همان میزانی هم که در ابتدای دهه 90 تولید می‌کردیم از بین رفته است. بر اساس مستنداتی که وجود دارد نه تنها کمکی به تولید کاغذ تحریر نکردیم، بلکه بسترها را برای حمایت نیز از بین برده‌ایم.

وی ادامه داد:‌ در زمینه کاغذ تحریر به عقب برگشتیم و کالا به سمت نابودی رفته‌ایم؛ در حالی که تا چند سال پیش 100 هزار تن داخل کشور تولید می‌کردیم اما اکنون انگیزه‌های تولید گرفته شده و دولت از واردات حمایت کرده است. هیچ کدام از دولت ها حمایت دقیق و منطقی از کاغذ نکردند.

آمارها مؤید سخنان روغنی است و نشان می‌دهد که  تولید در سال‌های گذشته به صفر رسیده است و خط‌های تولیدی در کارخانه‌های مازندران و پارس یا تغییر کاربری داده و یا خاموش شده است. اگر در دوره‌ای دغدغه اصلی تولیدکنندگان تحریر در کشور عدم استقبال مصرف‌کنندگان بود،‌ حالا به یقین ناشران از کاغذ تولید داخل که طبیعتاً با قیمت بسیار مناسب‌تری در اختیارشان قرار خواهد گرفت استقبال می‌کنند پس بهتر است که با وجود فرصت‌سوزی‌های بسیار تولید را دریابیم؛ بلکه در دهه نخست از قرن جدید توانستیم این صنعت مرده را احیا کنیم.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط