در" وی او دیها" چه خبر است؟!
سریالهای ساخته شده در چند وقت اخیر یا دارند گذشته را تخریب میکنند و حس تنفر از حاکمیت، تاریخ و جامعه را در مردم تقویت میکنند یا ترویج خشونت و بیهدفی میکنند و جوان جامعه ایران را اینگونه می شناسانند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ رئیس یکی از شرکتهای تأمین اینترنت خانگی که همزمان یک "وی او دی" را هم تحت مدیریت خود دارد، دو جمله خیلی معنادار را گفته بود:
1- ما بدون لحاظ کردن دین و مذهب کار میکنیم و هیچکس هم حق ندارد در کار ما هیچ ایدئولوژی ای را ترویج کند.
2- و در ادامه هم گفته بود ما سالیانه 800 تا 1000 تا فیلم خارجی را ترجمه می کنیم و تهیه کننده چند سریال ایرانی هم هستیم.
شما با نگاه فرهنگی از کنار هم قرار دادن این دو گزاره چه نتیجه ای می گیرید؟
بله! اوضاع خیلی خراب است و البته هیچ چیز پنهانی ای هم وجود ندارد. گویی هیچ تلاش پنهانی ای در بخش فرهنگ نیست و همه چیز عیان است! اگر روزی رهبر انقلاب در پی اثبات این نکته به مردم بود که «نفوذ» داریم، حتی اگر در ظاهر چیزی را مشاهده نکنیم؛ امروز کار از این حرف ها گذشته است و علنا همه چیز بیان می شود اما کسی نمی شنود!
نگاهی به محتوای فیلم ها و سریال ها هم البته این موضوع را تأیید می کند. از سریال پوچ گرایانه و هیپی مسلکی چون «قورباغه» گرفته تا «دراکولا» که جز اباحی گری چیزی را در دستور کار خود ندارد!
شاید بگویید اینها همه دغدغه های یک انسان مذهبی است، قبول! اما آیا بقیه مردم آسیب نمی بینند؟ روانشناسان و جامعه شناسان نمی خواهند به میدان بیایند؟! نه برای مذهب! برای سلامت روان جامعه. مگر آنچه که در «سیاوش» اتفاق می افتد چیزی جز نشان دادن فلاکت آدم ها و یأس افزایی است؟
سریال های ساخته شده در چند وقت اخیر یا دارند گذشته را تخریب می کنند (می خواهم زنده بمانم) و حس تنفر از حاکمیت، تاریخ و جامعه را در مردم تقویت می کنند یا ترویج خشونت و بی هدفی می کنند و جوان جامعه ایران را اینگونه می شناسانند (قورباغه) و یا اگر کمدی هستند، با ارزش های رسمی اعلام شده از طرف دولت در تلویزیون، مدرسه، منبر، مسجد و ... به مقابله بر می خیزند (دراکولا). بماند که همه در نشان دادن اشرافیت طبقه بالای اقتصادی، گوی رقابت از هم می ربایند (گیسو، دراکولا و ...). این فیلم ها چسبندگی جامعه را بیشتر می کنند یا فروپاشی آن را؟! جامعه را شاد می کنند یا غمگین؟! نشان دادن دو گانه بسیار فقیر و بسیار غنی چه ارزش افزوده ای جز ایجاد حس تنفر در جامعه برای ما دارد؟
آنهم در زمانه ای کرونا و گرانی و هزار مصیبت دیگر از آسمان و زمین بر این مردم می بارد و رسانه ها لازم است روحیه مردم را تقویت کنند.
سازندگان فیلم ها آنگاه هم که تصمیم می گیرند کمدی بسازند و دل مردم را خوش کنند، به فیلمنامه ضعیف رضایت می دهند و مجبورند با رقص و حرف های دو پهلو که زننده می نماید، این کار را انجام دهند.
آیا هیچ اندیشگاه یا جایی برای نشستن، فکر کردن و تولید مناسب کردن وجود دارد یا ما همیشه بین غم ناشی از «فلاکت نمایی» و خندیدن از سر لودگی و شکسته شدن مرزهای اخلاقی- اعتقادی مان در اثر بی سناریویی سرگردان خواهیم ماند؟
انتهای پیام/