شعر در مدح امام حسن (ع)|سفره افطار با ذکر «حسن جان» پهن شد
در روز میلاد کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی علیه السلام چند سروده آیینی از شاعران کشورمان تقدیم میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نیمه ماه مهمانی پروردگار مقارن با میلاد باسعادت نخستین میوه بهشتی زندگی امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا، امام حسن مجتبی علیه السلام است.
به همین مناسبت سرودههایی از شاعران کشورمان منتشر میشود:
مرضیه عاطفی
ریسه بندان کن، علیِ مرتضی(ع) بابا شده
نیمه ماهِ خدا شیرخدا بابا شده
میرسد امشب رطب از دستهای جبرییل
روزه دارن! حیدرِ آل کسا، بابا شده
حُسنِ مطلق رونمایی شد؛ حسن(ع) لبخند زد
چون أمیرالمؤمنینِ شیعهها بابا شده
گفت امشب قلعه خیبر به تیغِ ذوالفقار
باخبر هستی که شاهِ لافتی بابا شده؟!
سفره افطار با ذکر «حسن(ع) جان» پهن شد
جانِ عالم؛ حضرت مشکل گشا بابا شده
در فضیلت نیست امشب کمتر از شبهای قدر
چون به یُمنِ مجتبی(ع) بابایِ ما بابا شده
هست ذکر «یاعلیُ و یاعظیم ِ» اهل بیت(ع)
سائلان خواندند او را «یاکریم اهل بیت(ع)»
کوثر امشب صاحب دردانه أطهر شده
حضرت أم أبیها حضرتِ مادر شده
عرشیان و خاکیان و سائلان و عاصیان
در کنار دستهای کوچکش محشر شده
چشم و ابرویش به حیدر رفته و دل میبرَد
قلبِ زهرا(س) بیقرارِ دومین حیدر شده
هست آقایم کریم إبن کریم و تا ابد
از تمام دست و دل بازانِ عالم سر شده
دید دستِ خالیام را داد عیدیِ مرا
از میانِ جمعیت؛ زهرا(س) صدایم زد بیا...
آمدم! نوکر شدم از برکت نام ِ حسن(ع)
دام را انداخت؛ دل افتاد در دام حسن(ع)
ابر و باد و ماه و خورشیدش تماشایی تر است
فرق دارد آسمانِ آبیِ بام حسن(ع)
با جزامی هیچکس دمخور نشد جز مجتبی(ع)
همنشینی با ضعیفان هست پیغام حسن(ع)
مرد شامی را به جای ناسزا لبخند گفت
عاشقم! دیوانهام کردهست اسلام حسن(ع)
نام او کام مرا طعم عسل دادهست و کاش...
لحظهای شیرین شود از نام من کام حسن(ع)
در خیالاتم صدایش را تصور میکنم
نسخه آرامشم شد لحن آرام حسن(ع)
میشود صحن و سرایش بازسازی با ظهور
میشوم در آستانش جزء خدام حسن(ع)
شک نکن یکروز میگیرم برات کربلا
از کنار پنجره فولادِ باب المجتبی(ع)!
جواد کریمزاده
آب زنید راه را حضرت دلبر آمده
مژده دهید باغ را یاس معطر آمده
بوی بهشت میوزد با نفحات احمدی
دستهگل محمدی عشق پیمبر آمده
صبا به عاشقان ببر، سحرگهان تو این خبر
آینهی جمال حق به امر داور آمده
بگو به شور و همهمه آمده پور فاطمه
کریم آل مصطفی ثانی حیدر آمده
به ساقی ای صبا بگو تو راز عشق مو به مو
به جام عاشقان او شراب کوثر آمده
حُسن جمال او حسن، قدر و کمال او حسن
جمع خصال او حسن، احمد دیگر آمده
پشت نماز او زند صف سپه ملائکه
بر همه انبیا حسن امیر و رهبر آمده
در عجبم از آن یلی، آن یل مرتضی علی
که در جمل به امر او یک تنه لشکر آمده
صلح امام مجتبی گشت لوای کربلا
بقای دین به زحمت شُبیر و شُبَّر آمده
عجب همای رحمتی عجب نماد عزتی
بر سر عالمی حسن چو تاج و افسر آمده
آب زنید راه را سجده کنید ماه را
بنده شوید شاه را شافع محشر آمده
مژده دهید یار را آن مه ده چهار را
مِهر سپیده سر زده ظلمت شب سر آمده
عماد بهرامی
عالَم پیر دگر باره جوان خواهد شد
رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد
خبر آمدنش بین گداها پیچید
همه گفتند فراوانی نان خواهد شد
با قدم رنجهی این شاهْ پسر، بیش از پیش
قیمت سائل این خانه گران خواهد شد
عشقِ عرش است همین شیر که در گهوارست
سید و شاه جوانان جنان خواهد شد
متجلا شده از هر نفس او الله
از ید او کرم الله عیان خواهد شد
اعتقاد دلم این است که فردای ظهور
«اَشهد اَنَّ حَسَن...» جزء اذان خواهد شد
محمد بخشوده
چشم بارانی خورشید به سویی دگر است
پس این شام شبی نیست دمادم سحر است
چه گلی داده خداوند به بستان علی
شجر فاطمه را ساقه و برگ و ثمر است
مات این چهره بود افضل اولاد بشر
هر چه خورشید ببیند قمر است و قمر است
صورتش آینهی صورت پر مهر علیست
پسری داده خدایش که سراپا پدر است
پدر و مادر او نور سماوات و زمین
او به تاریکی افلاک چراغی دگر است
نام ما را بنویسید ز حجاج حسن
کعبهی ما به خدا قبلهی اهل نظر است
عادل حسین قربان
از سویِ عرشِ اعلی، گُل میکند ندایی!
این چار قبرِ خاکی، دارد عجب صفایی
امشب دوباره بسیار، بیتابِ رویِ ماهم
امشب دوباره گشته، مرغِ دلم هوایی
هرحاجتی که داری، فوراً بگیر و برگرد!
ای دل اگر، اسیر و حیرانِ مجتبایی
گَه صلح و گاه جنگ است، تکلیفِ مردِ میدان
در صلح هم که باشی، یاریگرِ خدایی
ای شاهکارِ خلقت! ای معنیِ سخاوت!
در وادیِ عبادت، راهی و رهنمایی
اینبار مثلِ هربار، من آمدم گرفتار
بر دردِ دردمندان، تنها شما دوایی
...روزی رسد که ما هم، گریهکنان بگوییم:
صحنِ امامِ دوم، دارد عجب صفایی
انتهای پیام/