روایتی متفاوت از بشاگرد که استعداد ووشوکارانش قهرمان جهان را شگفت‌زده کرد


ورزشکاران بشاگردی با وجود فقر امکانات و محرومیت هایی که در این منطقه وجود دارد با تمرین ووشو آن هم در یک رینگ خاکی چشم قهرمان جهان را هم خیره کرده اند، وجود چنین استعدادهای سبب شده ساخت خانه ووشو در این منطقه آغاز شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم و به نقل از جوان آنلاین؛ «اینجا بچه‌ها خیلی زود بزرگ می‌شوند، همان روزی که شروع به راه رفتن می‌کنند و دست چپ و راست‌شان را می‌شناسند، یاد می‌گیرند که باید در زندگی تنها روی پای خودشان بایستند» روایت علی از بچه‌های بشاگرد است، منطقه‌ای در جنوب‌شرقی استان هرمزگان که نام آن با جهادگرانی به نام برادران «والی» گره خورده است، منطقه‌ای که در ایران مترادف شده است با محرومیت. با تمام سختی‌های زندگی علی و بچه‌های خودساخته این منطقه، اما چند ماهی است که بر خلاف گذشته که محرومیت‌ها و کمبود‌ها نگاه‌ها را به سمت بشاگرد می‌چرخاند، این بار ورزش باعث شده تا نام این منطقه سر زبان‌ها بیفتد و یک نقطه امید شود برای علی و بچه‌های بشاگرد که با تمام محدودیت‌هایی که دارند، زندگی آن‌ها را جنگنده بار آورده است. آن‌ها حالا در رینگ ووشو به جنگ تمام آن سختی‌ها و ناک‌اوت کردن حریف چغرشان که محرومیت‌های شدید است، رفته‌اند تا به افتخار بچه‌های بشاگردی که برچسب محرومیت در شناسنامه‌شان خورده است، حسین اوجاقی قهرمان ووشوی جهان بایستد و برایشان دست بزند؛ آن‌هم برای بچه‌هایی که نه در رینگ یک سالن مجهز، بلکه روی زمین خاکی با استعدادی که در ورزش ووشو از خود نشان داده‌اند، گرد و خاک به پا کرده‌اند تا پای مسئولان فدراسیون ووشو زمستان گذشته به روستایی باز شود که حتی بخشدار هم به دیدارشان نمی‌رفت، دیداری که خروجی آن شد ساخت یک سالن تمرین ووشو برای علی و بچه‌های بشاگرد که نامش را گذاشته‌اند «خانه ووشو برای امید.»

چرا ووشو؟

چه شد که پای ووشو به بشاگرد باز شد؟ ورزشی که نسبت به خیلی از رشته‌های دیگر امکانات بیشتری می‌خواهد و مانند فوتبال نیست که با یک توپ و چند سنگ بشود بازی کرد. همه چیز از سال 97 شروع شد، روز‌هایی که تعدادی از شاگردان یکی از معلمان مدارس شبانه‌روزی بشاگرد در صفحه اینستاگرام معلم‌شان، عکس‌هایی از انجام ورزش‌های رزمی توسط او می‌بینند و همین سبب می‌شود تا بروند پیش معلم‌شان و پایشان را در یک کفش کنند که «آقا به ما هم آموزش رزمی بدهید.» او میثم زاهدی معلم جوان اهل بندر خمیر هرمزگان است که در بشاگرد خدمت می‌کند، معلم ورزشکاری که سابقه قهرمانی کشور و دعوت به تیم ملی را هم در کارنامه ورزشی‌اش دارد.

زاهدی که سال 97 سرپرست خوابگاه مدرسه شبانه‌روزی راهنمایی در سردشت مرکز شهرستان بشاگرد بوده است، ماجرا را این‌طور روایت می‌کند: «محدودیت‌های زیادی در این منطقه است و اولویتم آموزش ریاضی و بهبود وضعیت تغذیه‌ای دانش‌آموزان بود. خود بچه‌های دانش‌آموز خوابگاهی که موبایل نداشتند، اما یکی صفحه من را در اینستاگرام در گوشی یکی از دوستانشان دیده بود و دیده بودند که من رزمی کار می‌کنم، بعد این سه، چهار تا از این دانش‌آموز‌ها پیش من آمدند و گفتند آقای زاهدی شما که داری زحمت می‌کشی و ریاضی هم درس می‌دهی، بیا به ما رزمی یاد بده. با توجه به اینکه زیرساخت و امکاناتی برای آموزش نداشتیم، قبول نکردم، دوباره آمدند و خیلی اصرار کردند که در نهایت آموزش این بچه‌ها را که چهار نفر بودند روی آسفالت سیمانی مدرسه شروع کردم. چند ماهی که تمرین کردیم، بقیه هم علاقه‌مند شدند و تعداد بچه‌ها به 15، 16 نفر رسید.»

شاگردان این معلم جوان در اولین مسابقه‌ای که شرکت می‌کنند آن‌قدر خوب نتیجه می‌گیرند که در استان صحبت از بشاگرد می‌شود که چه استعداد‌هایی در رشته رزمی دارد: «برای حضور در مسابقات با سختی‌های زیادی ماشین شخصی گرفتیم، آموزش و پرورش رضایت نمی‌داد و حمایت نمی‌کرد، اما به هر سختی بود 9 نفر از بچه‌ها را به مسابقات استانی یکی از سبک‌های رزمی بردم. بردن بچه‌ها به مسابقات در بشاگرد خیلی سخت است، در تهران از شروع تا پایان مسابقات والدین همراه بچه‌ها هستند و حتی بچه‌شان را به سالن می‌آورند، اما اینجا از این خبر‌ها نیست و صفر تا صد کار بر دوش مربی است و حتی در برخی مواقع هزینه ورودی مسابقات بچه‌ها را هم مربی باید از جیب خودش بدهد. هشت نفر از این بچه‌ها مدال گرفتند که چهار تای آن‌ها به فینال رسیدند. جدا از بحث مدال، خوب هم مبارزه کردند و نشان دادند که استعداد دارند و پس از موفقیت بچه‌ها اسم بشاگرد در رشته رزمی در سطح استان مطرح شد.»

موفقیت بچه‌های بشاگرد سبب می‌شود تا سال 97 رئیس هیئت ووشوی هرمزگان به این معلم جوان پیشنهاد دهد که ووشو به بچه‌ها آموزش داده شود. زاهدی می‌گوید: «آقای بهرمن گفت جایی از شما حمایت می‌کند؟ من گفتم اصلاً قصدی برای آموزش نداشتم و با اصرار بچه‌ها قبول کردم. آقای بهرمن گفتند ما از شما حمایت می‌کنیم و شما در بشاگرد به بچه‌ها آموزش بدهید. من هم گفتم چه بهتر و واقعاً ایشان بیشتر از وظیفه کمک کردند، لباس و تجهیزات خریدیم، حکم رئیس هیئت ووشو را برای من زدند. معلم ریاضی بودم، کتابخوانی حرفه‌ای با بچه‌ها کار می‌کردیم، آموزش کامپیوتر می‌دادم و واقعاً تایمی برای آموزش ووشو نمی‌ماند، اما با توجه به حمایت‌هایی که شد من هم انگیزه پیدا کردم که به بچه‌ها ووشو آموزش بدهم.»

مربی 16 ساله

آموزش به بچه‌های خوابگاهی مدرسه راهنمایی بشاگرد زمینه‌ای می‌شود که به گفته علیرضا بهرمن رئیس هیئت ووشوی استان هرمزگان در گفتگو با «جوان»، ووشو در روستا‌های این منطقه محروم هم طرفداران زیادی پیدا کند: «آقای زاهدی در حالی آموزش ووشو را در مدرسه شبانه‌روزی بشاگرد به دانش‌آموزان آغاز کردند که عمده این بچه‌هایی که در این مدرسه تحصیل می‌کردند اهل گافر و پارامون بودند که امکانات تحصیلی ندارد. این بچه‌ها وقتی به روستا‌های خودشان برگشتند به بچه‌های آنجا نیز آموزش ووشو دادند و به خصوص در روستای دوگنویر و گون چیزی نزدیک به 200 بچه که اکثر بچه‌های این دو روستا بودند روی یک زمین خاکی به تمرین ووشو می‌پرداختند. ما هم در هیئت ووشوی هرمزگان تا جایی که می‌توانستیم حمایت کردیم و امکاناتی مانند کیسه بوکس و لباس و... در اختیارشان قرار می‌دادیم.»

در تیم 15 نفره‌ای که معلم جوان هرمزگانی در رشته ووشو در مدرسه شبانه‌روزی تشکیل داده بود، یکی از این دانش‌آموزان به نام علی نقش ویژه‌ای دارد، دانش‌آموزی که پای ووشو را به روستا‌های بشاگرد باز می‌کند و با وجود سن کم، هر چه را از معلمش برای آموزش ووشو یاد گرفته بود، به هم‌روستایی‌هایش هم آموزش می‌دهد و می‌شود مربی ووشو. زاهدی درباره شاگرد علاقه‌مندش که مربی هم شده است، می‌گوید: «سال 97 که کار می‌کردیم یکی از بچه‌ها که خیلی پیگیر بود و خیلی دوست داشت علی‌آقای آبتین بود، علی دانش‌آموز کلاس نهم بود و علاقه‌مند به رشته‌های رزمی. به من گفت من تابستان که مدرسه‌ها تعطیل است و در روستا هستم می‌خواهم به بچه‌های آنجا هم ووشو یاد بدهم. سه ماه تابستان کارم این بود که روزی نیم ساعت یا بیشتر با علی به صورت تلفنی تمرینات ووشو را به او می‌دادم و می‌گفتم یادداشت کن، گوش دادن به درد نمی‌خورد، می‌گفتم این‌طور برخورد کن، این‌طور آموزش بده، به بچه‌ها فشار نیاور و فقط یک جو خوب و بانشاط راه بینداز.»

علی آبتین 16 ساله که با وجود سن کم کار هم می‌کند و این روز‌ها در میناب در نزدیکی روستایش در یک شرکت فیبر نوری مشغول است، در گفتگو با «جوان» از علاقه‌اش به ووشو و مربیگری می‌گوید: «کلاس نهم معلمی داشتیم به نام آقای میثم زاهدی که هم سرپرست خوابگاه و هم معلم ریاضی ما بود، رزمی‌کار بودند، اصرار کردیم که به ما هم آموزش بدهند که اول گفتند داخل مدرسه خطرناک است و دست و پای بچه‌ها ممکن است آسیب ببیند، اما سرانجام پذیرفتند که به ما آموزش بدهند. سه سال است که ووشو کار می‌کنم و بعد از یک سال که آموزش دیدم، از استادم آقای میثم زاهدی اجازه گرفتم که در روستا هم به بچه‌ها آموزش بدهم و آقای زاهدی علاوه بر آموزش‌های فنی، جلسات روانشناسی هم برای ما برگزار کردند و گفتند که چطور با بچه‌هایی که آموزش می‌دهیم برخورد کنیم.»

رینگ خاکی

علی کارش را با آموزش سه نفر شروع می‌کند و این تعداد بیشتر و بیشتر می‌شوند: «در روستا با سه نفر آموزش را شروع کردم، داداشم و دو تا از بچه‌های همسایه، بچه‌های روستا پیش از این ذهنیتشان از ورزش، فوتبال و بازی‌هایی مثل توپ وسط بود و وقتی اولین بار تمرینات ووشو را دیدند برایشان جالب بود و پس از آن تعداد کسانی را که آموزش می‌دادم بیشتر شد. اولش سخت بود، اما بعد مردم و شورای روستا به من کمک کردند و وسایلی را در اختیار ما قرار دادند.»

زاهدی هم به سختی‌های کار علی در روستای کوچک‌شان اشاره می‌کند: «علی واقعاً بابت تمرین دادن بچه‌ها اذیت می‌شد، از این بابت که آنجا ورزش را یک سرگرمی می‌بینند و نهایت چیزی که در ذهن یک بچه وجود دارد، این است که می‌رود فوتبالیست می‌شود و تست می‌دهد و وارد لیگ برتر می‌شود. می‌گفتیم ووشو و ورزش رزمی، می‌گفتند این ورزش دعواست، چرا بچه‌های خودمان را بفرستیم که دعوا کردن یاد بگیرند؟ با توجه به اینکه زمان زیادی از آشنایی‌شان با این ورزش نمی‌گذشت ذهنیت‌شان منفی بود.»

همه سختی‌های علی و معلم جوانش یک طرف و نداشتن محل تمرین یک طرف دیگر، در روستای دوگنویر خبری از سالن و رینگ ووشو نیست و علی مجبور می‌شود در باشگاه کوچکش که سقفش آسمان است، روی زمین خاکی و شنی به بچه‌ها تمرین دهد: «جای ثابتی برای تمرین کردن نداریم، زمین‌ها برای مردم است و همه کشاورزی می‌کنند، ابتدا پشت کوه یک جای صاف را پیدا کردیم و تمرین کردیم، اما باران آمد و همه چیز را خراب کرد، جای تمرین را عوض کردیم و در یک زمین دیگر یک رینگ خاکی و یک سایبان چوبی درست کردیم، دو سه تا میله برای کیسه بوکس گذاشتیم و یک نیمکت خاکی درست کردیم، اینجا را هم بارانی که اول هفته آمد خراب کرد و باید به فکر یک جای دیگر برای تمرین باشیم!»

معلم جوان هرمزگانی هم درباره این سختی‌ها می‌گوید: «دور زدن را در جریان تمرین خیلی محدود کرده‌ایم، یک جای صاف را مشخص کرده‌ایم که تکنیک میت بزنند و پایه‌ای به کیسه بوکس نصب کردیم. خودم هم هر دو ماه یک بار با وجود اینکه مسیر سخت و بدون وسیله هستم، اما به دوگنویر می‌روم و به بچه‌ها سر می‌زنم تا انگیزه‌شان حفظ شود.»

خاکی بودن رینگ ووشوی روستا باعث شده تا به گفته بهرمن رئیس هیئت ووشوی استان هرمزگان، لباس بچه‌ها خیلی زود پاره شود: «تا جایی که توانستیم لباس ساندا برایشان تهیه کردیم، اما خب لباس ساندا ظریف است و با مبارزاتی که بچه‌ها در خاک انجام می‌دهند، دوام نمی‌آورد.»

با وجود این سختی‌ها، اما علی معتقد است این مسائل برای بچه‌های دوگنویر مشکلی به وجود نمی‌آورد: «در بشاگرد، بچه‌ها از دو، سه سالگی که راه رفتن را یاد می‌گیرند، در کار‌ها کمک حال پدر و مادر می‌شوند و تمرین در رینگ خاکی سختی نیست.»

پاداش سختکوشی

با همت معلم جوان و علی 16 ساله و کمک‌های هیئت ووشوی استان، دوگنویر روستای محروم بشاگرد که حتی جاده آسفالته هم ندارد و مسیر سختی برای رسیدن به آن وجود دارد، می‌شود مرکز ووشوی بشاگرد و از روستا‌های اطراف هم به آنجا می‌آیند تا علی به آن‌ها آموزش بدهد. روستایی که به گفته زاهدی وجه تسمیه‌اش از ترکیب دو کلمه سنگ و پایین است و سیرش مشهور: «در این منطقه به گن، سنگ می‌گویند و ویر هم معنی پایین می‌دهد و دوگنویر به معنی روستایی که پایین دو سنگ است. بشاگردی‌ها بسیار به کشاورزی علاقه دارند و در هر خانه 10 تا 12 درخت کاشته‌اند، سیر می‌کارند و سیر بشاگرد معروف است و این‌طور خرده درآمد‌هایی دارند، اما با این درآمد‌ها طوری نیست که بتوانند زندگی را بچرخانند به همین خاطر به شهر‌های اطراف می‌روند. مردان اینجا بیشتر به میناب می‌روند و کار‌های کشاورزی انجام می‌دهند و بعضی‌های‌شان هم برای کارگری به کیش می‌روند.»

آوازه ووشو و علاقه‌مندی جوانان منطقه محروم بشاگرد و روستای دوگنویر به تهران هم می‌رسد تا دی ماه سال 99 امیر صدیقی رئیس فدراسیون ووشو و حسین اوجاقی قهرمان ووشوی جهان که این روز‌ها نایب رئیس فدراسیون نیز هست، به این منطقه بروند و وقتی انرژی شاگردان معلم جوان هرمزگانی و علی را در روستای دوگنویر می‌بینند، به فکر ساخت یک سالن ورزشی برای آن‌ها می‌افتند.

به گفته صدیقی رئیس فدراسیون ووشو در گفتگو با «جوان»، این فدراسیون طرح «خانه ووشو برای امید» را در روستای دوگنویر بشاگرد کلید می‌زند: «با توجه به علاقه زیادی که بچه‌های آنجا به ووشو داشتند، تصمیم گرفتیم کاری بکنیم که ماندگار شود. متأسفانه در منطقه گافر و پارامون بشاگرد هیچ سالن ورزشی وجود نداشت. در خمینی‌شهر که در آن منطقه بود شاید سالن‌های خوبی ساخته شده بود، اما این شهر با روستا‌های گافر و پارامون شاید نزدیک به پنج ساعت فاصله داشت و واقعاً گافر و پارامون دور‌ترین منطقه بشاگرد است. روستای دوگنویر در این منطقه آدم‌های بسیار شریفی بودند و با رئیس شورای این روستا صحبت کردیم که یک زمین را برای احداث این سالن در نظر گرفتند، وقتی به تهران برگشتیم با گروهی از بچه‌های طراح و معمار هم صحبت کردیم، ابتدا انتظار این بود که یک سالن معمولی با یک سقف که فقط فضایی برای تمرین باشد، ساخته شود، اما ما در فدراسیون ووشو به دنبال این بودیم فضایی که قرار است بچه‌ها تمرین کنند یک فضای مناسب برای حضور قهرمانان آینده ووشو باشد و شأن بچه‌ها و مربیان رعایت شود.»

صدیقی از ساخت این سالن با کمک‌های مردمی خبر می‌دهد: «فدراسیون ووشو متأسفانه بودجه عمرانی مستقل ندارد و شخصاً تصمیم دارم که این سالن با کمک‌های مردمی ساخته شود و همه در این کار سهیم باشند. یک سایت هم برای کمک‌های مردمی و آگاهی از خبر‌های این پروژه ایجاد کرده‌ایم. شرایط اقتصادی کشور را درک می‌کنیم و انتظار نداریم به سرعت این کمک‌ها و نیازی که برای ساخت سالن وجود دارد، تهیه شود. با این حال رایزنی‌هایی را با بنیاد‌های خیریه عمومی در این رابطه شروع کرده‌ایم و امیدواریم یک اتفاق ویژه بیفتد و بشاگرد به عنوان اولین پروژه این موضوع باشد و طرح ووشو برای امید شکل بگیرد و بتوانیم ساخت چنین سالن‌هایی را در مناطق روستایی و محروم دیگر کشور ادامه بدهیم. ورزش و علی‌الخصوص فدراسیون‌های ورزشی در بخش مسئولیت‌های اجتماعی خیلی بیشتر از این می‌توانند در خدمت جامعه باشند، الان که شرایط کرونا سبب شده تا همه به خودشان توجه بیشتری کنند. هر رشته ورزشی ظرفیت و مخاطبان خاص خودش را دارد و امیدواریم این ظرفیت و امکانات برای بهبود شرایط پیرامونی جامعه به کار گرفته شود.»

حسین اوجاقی قهرمان پرآوازه ووشوی جهان و نایب رئیس فدراسیون ووشو هم که در سفر به بشاگرد حضور داشت، در گفتگو با «جوان» نکته قابل تأملی را درباره هدف فدراسیون برای ساخت سالن در بشاگرد بیان می‌کند: «من حسین اوجاقی که قهرمان شدم از یک سری امکانات تمرینی و تفریحی و کاری برخوردار شدم و این حق همه مردم حتی در دور‌ترین نقاط کشور است که این امکانات را داشته باشند و توازن و عدالت برقرار باشد. به همین خاطر تلاش کردیم در فدراسیون ووشو این پروژه را کلید بزنیم. سعی کردیم با ساخت این سالن یک قدم کوچک برای برابر کردن امکاناتی که همه مردم در کل کشور باید استفاده کنند برداریم و این یک پایلوت و یک نمونه و الگو باشد که جا‌های دیگر هم ساخته شود.»

حضور مسئولان فدراسیون ووشو در دوگنویر به گفته زاهدی معلم جوان هرمزگانی، سبب می‌شود تا ذهنیت منفی که وجود داشت هم برطرف شود: «وقتی استاد صدیقی، اوجاقی و بهرمن به روستا آمدند ذهنیت‌ها تغییر کرد و بهتر شد، خانواده‌ها پای کار آمدند، دهیار و شورا استقبال کردند، معلم‌های روستا نگاه‌شان عوض شد.»

استعدادیابی از دل محرومیت‌ها

حالا با ساخت سالن ویژه ووشو در منطقه محروم بشاگرد، فدراسیون ووشو تصمیم گرفته با استعدادیابی از دل این بچه‌ها قهرمانان آینده این ورزش را تربیت کند. علی آبتین مربی نوجوان بشاگردی در این باره می‌گوید: «بچه‌های این منطقه خیلی استعداد دارند و با توجه به اینکه در سختی بزرگ شدند، آمادگی جسمانی خوبی دارند و با تمرین کمی آماده می‌شوند.» زاهدی هم با اشاره به استعداد بالای بچه‌های این منطقه محروم، خاطره‌ای از درخشش شاگردانش در آخرین مسابقه‌ای که قبل از کرونا در سال 98 شرکت کرده بودند، نقل می‌کند: «دی‌ماه 98 در مسابقات استانی ووشو در میناب شرکت کردیم و درست زمانی که حاج‌قاسم به شهادت رسید، بازی‌ها اگر چه نیمه‌تمام ماند، اما بچه‌ها عملکرد خیلی خوبی داشتند و حتی چند نفر هم به فینال رسیدند. عملکرد بچه‌های تیم در مبارزاتی که داشتند طوری درخشان بود که خیلی از مربیان مطرح ووشوی استان می‌گفتند این بچه‌ها تا قبل از این کجا بوده‌اند؟»

رئیس فدراسیون ووشو هم از برنامه‌های استعدادیابی برای این منطقه می‌گوید: «بچه‌های بشاگرد با توجه به محدودیت‌ها و سختی‌هایی که کشیده‌اند، از فیزیک مناسب و بدن‌های آماده از نظر جسمانی برخوردار هستند که این یک مزیت است که قابل مقایسه با بچه شهرنشینی است که پشت کامپیوتر نشسته است. به همین خاطر اگر قهرمانی بخواهد در ووشو معرفی شود باید در مناطقی مانند بشاگرد به دنبالش باشیم. طرح‌های استعدادیابی ووشو را برای همین منظور در نظر گرفته‌ایم. علاوه بر تجهیز کردن سالن، مربیان سطح یک ووشو را هم فدراسیون به این منطقه اعزام خواهد کرد، بالاخره آن منطقه شرایط خاصی دارد و باید حمایت صورت بگیرد تا بچه‌هایی که در آنجا به ورزش علاقه دارند، شرایط بهتری داشته باشند و در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کنند و بتوانیم از این جمع قهرمان‌های خوبی داشته باشیم.»

اوجاقی هم معتقد است می‌توان از دل بچه‌های مستعد این منطقه، قهرمانان بزرگی را کشف کرد: «باید ببینید که حسین اوجاقی از کجا آمده است؟ از شهرری، جایی که در نونهالی و نوجوانی‌اش حتی کوچه‌هایش هم آسفالت نشده بود، آب لوله‌کشی برای شرب نبود و در کوچه‌ها شیر‌های پمپی و فشاری برای آب خوردن بود. در آن شرایط ما بزرگ شدیم، به حسین اوجاقی که از دل چنین منطقه‌ای که با وجود محرومیت‌ها نخبگان زیادی در بخش‌های مختلف دارد، راه نشان داده شد و امکانات در اختیارش قرار گرفت. مطمئن باشید بچه‌های بشاگرد هم اگر این امکانات در اختیارشان قرار بگیرد، در آینده می‌شوند حسین اوجاقی و حتی بهتر، چون بچه‌های بشاگرد هم از دل محرومیت هستند و با توجه به شرایط اقلیمی‌شان آدم‌های سختکوشی هستند.»

به خصوص که به گفته اوجاقی، بچه‌های بشاگرد با کمترین امکانات استعداد زیادشان را نشان داده‌اند: «بچه‌ها در خاک تمرین می‌کردند و کوچک‌ترین امکانات سخت‌افزاری در این روستا نبود. یک آهن و یک چوب گذاشته بودند و دور تا دور آن را طناب چیده بودند و رینگ درست کرده بودند، آن هم در خاک، هنگامی که فن اجرا می‌کردند، خاک بلند می‌شد و سر و صورت و لباس‌شان خاکی بود. خیلی سختکوش بودند و چقدر تکنیک‌ها را خوب و درست اجرا می‌کردند و این نشان می‌داد که تمرین کرده بودند و توسط معلم‌هایی که به آن‌ها آموزش داده بودند، با فن‌های ووشو آشنا بودند و خیلی علاقه داشتند.»

بهرمن رئیس هیئت ووشوی هرمزگان هم استعداد‌های منطقه بشاگرد را دلیل ساخت سالن عنوان می‌کند: «خانه ووشو یک بستر می‌خواهد و بستر آن نیروی انسانی مستعد است و مسئولان فدراسیون ووشو در این بازدید دیدند که این منطقه چه بچه‌های مستعدی دارد و ساخت این سالن کلید خورد.»

حالا در شرایطی شمارش معکوس ووشوکاران مستعدی مانند علی برای ساخت سالن و بهره‌برداری از آن آغاز شده است که او می‌گوید هدف‌های بزرگی دارد و می‌خواهد قهرمان جهان شود و برای رسیدن به آن امیدوارتر شده است، آن‌هم در بشاگرد که نامش با محرومیت گره خورده و بچه‌هایش کودکی نمی‌کنند و خیلی زود بزرگ می‌شوند: «هدفم را روز اول مشخص کردم که پله به پله بروم جلو، مسابقات استانی رفتم قهرمان شوم، در ادامه در مسابقات کشوری قهرمان شوم و بعد به تیم ملی بروم و قهرمان جهان شوم.»

انتهای پیام/