پرسشها و ابهامات گردشگران خارجی برای سفر به ایران چیست؟/ کوچ عشایر جاذبهای بینالمللی ناشناخته گردشگری + تصاویر
صنعت گردشگری به عنوان یک درآمد پایدار میتواند اقتصاد کشور را متحول کند اما فقدان تبلیغات و دسترسی درست به اطلاعات برای گردشگران خارجی مانع از رشد و شکوفایی گردشگری کشور شدهاست؛ پرسشها و ابهامات گردشگران خارجی برای سفر به ایران چیست؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ صنعت گردشگری، به عنوان یکی از صنایع پردرآمد جهان شناخته میشود و برخی کشورها مانند ترکیه، به این صنعت به مثابه یک درآمد استراتژیک نگاه میکنند و بر جذب حداکثر گردشگر تمرکز کردهاند. اما تمرکز بیش از حد به این صنعت و وابسته کردن اقتصاد ملی به آن میتواند معایبی هم داشته باشد که این موضوع در دوران کرونا بیشتر خودنمایی کرد.
وجود این معایب نمیتواند دلیلی بر بیاعتنایی و عدم تمرکز برای سرمایهگذاری بر اقتصاد گردشگری باشد. شیوع ویروس کرونا دیر یا زود کاهش پیدا میکند و جهان به حالت عادی خود بازمیگردد. پس از آن عطش سفر در بین مردم زیاد شده و رقابت برای جذب گردشگر افزایش مییابد. برنامه کلان کشور و به خصوص وزارت میراث فرهنگی و گردشگری برای این رقابت در این فضا چیست؟!
شاید تنها اقدام مثبتی که در این زمینه صورت گرفته باشد استفاده از پتانسیل اینفوئنسرهای گردشگری برای معرفی جاذبهها و پتانسیلهای گردشگری کشور به جهان باشد و بیشتر این وظایف را هم بخش خصوص به دوش کشیدهاند. بخش خصوصی مجبور است برای جذب این گردشگران آنقدر ایجاد جذابیت کند تا مخاطبش دردسرهای ناشی از کاغذبازیهای سفر به ایران را بپذیرد و اقدام به انجام این سفر کند. از طرف دیگر با توجه به برنامهریزیها و سرمایهگذاریهای دشمنان برای پایهریزی طرحها و برنامههای ایرانهراسانه کار برای جذب گردشگر دشوارتر هم میشود. اما در این میان هستند لیدرهای گردشگری شجاعی که تن به دردسرها و مشکلات این سفر میدهد، اما در عوض بهایی ارزشمند از این سفرِ خاطرهانگیز دریافت میکنند که خود مروجی برای سفرهای آینده میشوند.
حتی گردشگران خارجی، گونههای تازه ای از سفر را که خودِ مردم ایران از پتانسیل آنها در داخل کشور بیخبرند امتحان میکنند و در این زمینه پیشرو هستند!
یکی از این جاذبههای گردشگری همراهی با کوچ عشایر است، که در ایران امکان آن وجود داشته و هیچگاه به عنوان یک جاذبه گردشگری به درستی به آن نگاه نشده است. حال یک اینفلوئنسر گردشگری از اروپا به ایران سفر میکند و چنین پتانسیلی را برای گردشگران جهانی به نمایش میگذارد!
این گردشگر خارجی تجربههای سفر خاطرهانگیزش را با مخاطبان خود در میان میگذارد و به پرسشها و ابهامات آنها برای سفر به ایران پاسخ میهد.
شاید کمتر گردشگر عادی در ایران باشد که بداند چنین امکان گردشگری در کشور وجود دارد و سالانه متقاضیانی از خارج کشور برای این سفر خاطرهانگیز به ایران سفر میکنند. یکی از این گردشگران خارجی به عنوان یک اینفوئنسر گردشگری، که اتفاقا مخاطبان زیادی هم دارد تجربه سفر خود به ایران را به اشتراک گذاشته و به پرسشها و ابهامات برخی مخاطبانش برای سفر به ایران پاسخ داده است.
بیشتر پرسشها از گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند، ماهیتِ چگونگی دارند و این نشان میدهد که گروههای هدف خارجی کمتر از فعالیتها گسترده بخش خصوصی در ایران و در قالب برگزاری تورهای این چنینی خبر دارند! باز، همین موضوع نشان از ضعف تبلیغات و برنامهریزی از طرف نهادهای متولی برای شناساندن ایران در جهان دارد.
اما وقتی یک شرکت خصوصی در این زمینه بتواند کار خود را به درستی انجام دهد اینفلوئنسرها میتوانند مخاطبان خود را به این تورها و آژانسهای مسافرتی معرفی کنند تا همین مشکل چگونگی سفر برای گردشگران خارجی مرتفع شود.
مختصات فرهنگی میزبانان این سفرها هم برای گردشگران خارجی اهمیت زیادی دارد. با توجه به اینکه رسانهها غربی حرکات سازمندهی شده در راستای ایران هراسی انجام دادهاند و محتواسازان هالیوودی تصویری غیر واقعی از مناسبات فرهنگی ایران ارائهکردهاند، خنثی سازی این دیدگاهها نیاز به صرف وقت و هزینه زیادی دارد که بخشی از آن توسط همین اینفلوئنسرها قابل خنثیسازی است، چرا که مردم در کشورهای غربی هم نسبت به پروپاگاندای رسانهای علیه ایران مطلع شدهاند و علاقهمندند حقایق را از منابع غیر رسمی شنوا باشند. به همین منظور یکی از سوالات اصلی از این گردشگر خارجی درباره ارتباطش با خانوادهای است که با آنها به سفر کوچ رفتهاست و توضیحات صمیمانه این اینفلوئنسر نگاه تازهای به گردشگران خارجی ارائه میکند.
اینکه «اوا زو بک» به عنوان یک گردشگر علاقهمند است دوباره به ایران بیاید و این خانواده را ببیند و یا اینکه این خانواده او را به عروسی پسرشان دعوت کردهاند؛ نشانههای از ایجادصمیمیت و ارتباط فرهنگی بین ملتهاست که ایران به واسطه پیشینه مهماننوازانهاش دارای مزیت بالایی در این راتباطات است.
پرسشها و ابهامات دیگر به موضوع نحوه ورود به ایران و فرآیند ویزا بازمیگردد که البته در حال حاضر به دلیل محدودیتهای دوران کرونا ویزای گردشگری صادر نمیشود، اما به مرور و با عادی شدن شرایط، این امکان وجود خواهد داشت و تعریف همین پروسه هم نیاز به تبلیغات گسترده در کشور های هدف دارد تا متقاضیان برای ورود به ایران به درستی بدانند از چه مجراهایی برای دریافت ویزای گردشگری اقدام کنند.
البته قوانین هم در این زمینه باید تسهیل شود تا گردشگران بتوانند به راحتی به ایران سفر کنند. وقتی از این گردشگر خارجی سوال میشود که چگونه به ایران سفر کردهاست، وی با توجه به اینکه قصد ساخت یک فیلم از کوچ داشته توانسته از ویزای خبرنگاری به ایران استفاده کند.
وقتی تجربیات سفر این گردشگر را مرور میکنیم نشان میدهد با وجود سختیها و مشقات سفر، حاضر به انجام این تجربه شدهاند. بنابراین ملزومات جذب سفر صرفا برخورداری از هتلهای لوکس و 5 ستاره و یا امکانات اقامتی و حمل و نقلی لاکچری نیست، هرچند که آنها هم بخشی از امکانات جذب گردشگر خارجی هستند، اما همین شرایط و پتانسیل فعلی کشور امکان جذب بالایی دارد. وقتی از این اینفلوئنسر سوال میشود که مشقات سفر چه بوده از شرایطی صحبت میکند که کمتر گردشگر ایرانی هم حاضر به تحمل آنهاست.
از جمله سختیهای گردشگری در شرایط کوچ به نظر او گرمای هنگام ظهر و افزایش ارتفاع 4500 متری ظرف مدت 7 روز که در برخی مواقع شرایط سفر را خشن میکند. البته به گفته «اوا زو بک» او برای کوچ یک مسیر طولانی را انتخاب کرده است در صورتی که کوچهای کوچکتر و راحتتر هم در ایران وجود دارد.
درست است که گردشگری در طبیعت و به خصوص همراهی با عشایر برای کوچ میتواند جذابیت زیادی داشته باشد اما نگرانیهایی هم برای آن وجود دارد و باید پاسخ درستی برای این نگرانی ها داشتهباشیم.
به عنوان مثال بسیاری از گردشگران خارجی در این گونه سفرها نگران فوریتها پزشکی هستند، به خصوص اگر سفرهای پرریسکی مانند این بر سر راهشان باشد. به عنوان مثال وقتی یکی از مخاطبان در مورد فوریتهای پزشکی سوال میکند، پاسخی که دریافت میکند مطمئن کننده است.
این گردشگر خارجی در پاسخ به مواردِ اورژانسی قابل پیشبینی، میگوید: دولت در چنین مواردی با اعزام هلیکوپتر بیمار را به بیمارستانی در شهر میبرد و خود ما در زمان کوچ یکی از این موارد را دیدیم.
وی در ادامه فرآیند زایمان در عشایر را برای مخاطبانش توضیح میدهد و اینکه بیشتر زنان در ایل بدون کمکهای پزشکی بچه خود را به دنیا میآورند. یکی از زنان ایل خاطرات زایمانهایی که به صورت تک و تنها انجام دادهاست برای «اوا» تعریف میکند و اینکه یکی از دخترانش در زمان کوچ به دنیا آمده و طلا روز بعد از به دنیا آمدن، کودکش را به بغل گرفته و به راه افتاده است.
در نهایت بحث توشه و موارد لازم برای سفر مطرح میشود، اینکه برای چنین سفری چه چیزهایی نیاز است و آیا در طول سفر دسترسی به آنتن موبایل و اینترنت وجود دارد یا خیر که اغلب گردشگرانی که سفر اینچنینی میکنند از موارد لازم برای سفر اطلاع دارند و میدانند ممکن است وارد محوطهها و فضاهای بشوند که دسترسی مناسبی به اینترنت نداشته باشند.
در نهایت میتوان گفت آنقدر که سفر این اینفلوئنسرها برای معرفی جاذبههای گردشگری ایران مفید فایده بوده، شاید برخی سیاستهای دولتی نبوده است و باید بیشتر از پتانسیل این افراد برای معرفی جاذبههای گردشگری داخلی استفاده کرد.
انتهای پیام/