مصاحبه با اسماعیل احمدی: مدیریت کشور نیازمند روحیه جهادی است/ منتخبان خود را در سالن جلسات محصور نکنند؛ باید بین مردم بود
مسئول جبهه جهادی منتظران خورشید معتقد است که روحیه جهادی نیاز امروز کشور است و با این روحیه و اینگونه مدیریت میتوان مشکلات جامعه را حل کرد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، روحیه، مدیریت، اردوها و گروههای جهادی همواره یکی از تأکیدهای مقام معظم رهبری به جوانان و نیروهای انقلاب بوده و میتوان گفت اقداماتی که جهادگران تحت قالب اردوهای جهادی انجام داده و خدماتی که به مردم در مناطق محروم و کمبرخوردار ارائه میکنند، از تدابیر و تاکیدات ایشان است که هماکنون چند صد هزار نفر در این عرصه مشغول فعالیت هستند که این شمار روزافزون است.
در این مصاحبه به گفتوگو با یکی از مسئولینِ اولین گروههای جهادی در کشور نشستیم؛ «گروه جهادی منتظران خورشید» که البته خودشان اصرار دارند که بهجای استفاده از کلمهی «گروه»، از لغت «جبهه» استفاده کنیم و دلیلشان هم این است که میگویند ما انجام وظیفه در این عرصه را مانند دوران دفاع مقدس بر خود تکلیف میدانیم و بر این باور هستند که نیروهای خود را «رزمنده» بنامند.
در ادامه گفتوگوی تسنیم با اسماعیل احمدی مسئول جبهه جهادی منتظران خورشید فارغ التحصیل دکتری علوم ارتباطات اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی و از داوطلبین انتخابات شورای شهر تهران را میخوانید:
تسنیم: با عرض سلام، از وقتی که در اختیار قرار دادید تشکر میکنیم؛ شما مسئول گروه جهادی منتظران خورشید هستید، درباره علت حضور در این عرصه و کارهای جهادی توضیح بدهید.
احمدی: سلام علیکم، من هم سلام عرض میکنم و خوشحالم که درخدمت شما عزیزان هستم؛ اصل فعالیت بنده در حوزهی کار معلمی و دبیری در جوانی و در ابعاد مختلف با محور کارهای فرهنگی و تربیتی بود.
ما در اعتکاف و راهیان نور و فعالیت های فرهنگی از پایگاههای تابستانی و یادواره شهدا و اردوهای تربیتی بسیار فعال بودیم و جرقه کارهای جهادی اصلی از آنجایی خورد که وقتی به راهیان نور به مناطق عملیاتی غرب کشور رفته بودیم- البته من اولین راهیان نور را در 12 سالگی در سال 1369 با پایگاه بسیج مسجدی در منطقه نظام آباد رفتم- حوالی سال 1380 احساس کردیم که بارها روستاهای مردم دچار خرابی شده و کمکی به مردم انجام نگرفته و ما گفتیم که اگر شهدا بودند چه میکردند؟ طبیعی است که به اندازه کافی با شهدا آشنا شدیم و قصد کردیم برویم و پا جا پای شهدا بگذاریم. اگر آنها هم الان بودند این کار را انجام میدادند و متأسفانه بعد از دوران دفاع مقدس یک دولت تکنوکرات بر سر کار آمده بود و این لطمات به مردم و محرومان بیشتر شد. آنجا احساس کردیم که باید آستینها را بالا زده و در عرصه عمران و آبادی کشور قدم برداریم و بهتعبیری اندوخته ی عظیم تجارب حاصله از کارهای فرهنگی و تربیتی را به خدمت گرفتیم تا کار محرومیتزدایی را آغاز کنیم و از مناطق عملیاتی قصر شیرین و گیلانغرب شروع کردیم.
این زمان بود که جبهه جهادی منتظران خورشید آغاز بکار کرد؛ آنوقت حوالی سال 1381 مجموعا حدود 5 یا 6 گروه جهادی در کشور داشتیم و دولت اصلاحات هم که حمایت نمیکرد و بلکه برخوردهایی نیز انجام میگرفت. حدود سالهای 1384 و 1385 با حمایتهای دولت نهم حدود 30 الی 40 گروه جهادی وجود داشت و گروهها شکل خوبی گرفتند و دورههای آموزشی خوبی برگزار میشد که در کیفیتبخشی موثر بود اما از آنجایی که همیشه کارهای جریانساز شبیه راهیان نور، اعتکاف، جنش نرمافزاری، تولید علم و انرژی هستهای کاملا با ابتکار، حمایت و تقویت مقام معظم رهبری شکل گرفته است، اردوهای جهادی هم از ابتدا با دستور حضرت آقا بود و ایشان بر این مسئله تأکید داشتند. در این 4-5 سال اخیر حمایتهای حضرت آقا و گفتمانسازی ایشان در این ماجرا تشدید و تقویت شد و امروز گروههای جهادی به حرکتی جاری و ساری و جریان ساز تبدیل شده و امروز در جایی هستیم که در ماجرای کرونا اقدامات شایسته و بی نظیری رقم خورده است که در دنیا الگو می باشد.
ما در جبهه جهادی منتظران خورشید اهداف درونی و بیرون داریم؛ برای رسیدن به هدف درونیمان شعار «میسازیم تا ساخته شویم» را انتخاب کردیم تا کادری همطراز حکومت جهانی مهدوی(عج) را داشته باشیم و احساس میکنیم هرکجا اگر به میزان اندکی دولت حزباللهی هم در این سالها شکل گرفت، علت آن بوده که کادرسازی مناسب نبوده و با اینکه برای این کادرسازی در مجموعه های گوناگون؛ دورههای آموزشی هم برگزار میشود ولی چون با عمل پیوند نمیخورد، نتوانسته به نتیجه مطلوب برسد.
ما انسانهای فکری و اهل تئوری داریم ولی افکار آنها به منصهی عمل نمیرسد چون کسانی که در حوزه فکری فعال هستند، با عمل گره نخوردند. مجریانی خوب هستند که خود طراح باشند و بالعکس. اعتکاف و راهیان نور کادرساز است ولی کادرسازیای که در اردوهای جهادی شاهد هستیم، جای دیگری وجود ندارد چون هر چه فرد آموزش میبیند، عملیات هم می کند و با میدان کاملا آشنا شده و اقدامات آموزشی اش بستر اجرا پیدا می کند. در غرب دورههای نظامی گوناگونی دارند ولی الان درس دفاع مقدس ما را آموزش میدهند در حالی که ما در جنگ جوانان 20-25 ساله داشتیم که آموزش اصلی را در عملیات فرا گرفتند. تا زمان دفاع مقدس جنگِ در شب وجود نداشت و ایران آن را باب کرد که هماکنون در دانشگاههای نظامی دنیا آموزش داده میشود. با این توضیحات اردوهای جهادی بستر عملی برای کادرسازی حقیقی و عینی و کاربردی و عملیاتی است.
یک نیرو در اردوهای جهادی در شرایط سخت قرار میگیرد، ما میگوییم «تا سختی نبینیم ساخته نمیشویم»؛ در شرایط سخت است که نیروها ساخته میشوند. در جایی که آب، برق، گاز، راه، امکانات و آنتن تلفن همراه و حتی سرویس بهداشتی و حمام وجود ندارد، نیرو خود را به آنجا میرساند و میخواهد خدمت کند؛ آنجا اردوی زیارتی مشهد مقدس و راهیان نور و یا اردوی سیاحتی شمال کشور نیست و نیروی جهادی آمده که هر آنچه در توان و علم دارد را بروز بدهد. اینجاست که جوان باید فکر عملیاتی و برنامهریزی اجرایی داشته باشد و وقتی به بنبست میخورَد خودش باید راهحل را پیدا کند. به همین دلیل افرادی که در گروههای جهادی حضور دارند با برنامهریزیهای عملیاتی آشناتر و در تحقق به اهداف و در عین حال کارِ جمعی و تشکیلاتی موفقترند البته به شرطی که در این راه مستمر باشند؛ برخی هستند که سالی یکبار در اردوها حضور دارند که این لازم است ولی کافی نیست. منظور من جهادگرانی هستند که بدون شعارزدگی و عکس یادگاری؛ 365 روزِ سال را در محرومیتزدایی هستند و گروهداری میکنند نه آنکه در سال تفنّنی اردویی بروند یا مسئولیت بخش اردوهای جهادی را در فلان نهاد و سازمان داشته باشند.
ما در جبهه حدودا 150 نفر رزمنده و خادم داریم و بهدنبال عریض و طویل کردن مجموعه و ایجاد شعبات استانی نیستیم و میخواهیم در همین حد بمانیم. این 150 نفر در کنار شغلی که دارند، بدون مزد و چشمداشت در کنار زندگیِ خود کار جهادی کرده و این جهاد در جای جای زندگیشان وارد شده است. خواهرانی که عضو مجموعهی ما هستند، همسرانِ آقایان عضو در این مجموعه میباشند و الان هم وارد نسل دوم شدهایم که حدود 50 نفر فرزندان ما سنین نوجوانی را میگذرانند که برای نسل آینده نیز برنامهریزی داریم.
هدف بیرونی ما هم عمران و آبادانی کشور است تا بتوانیم تمدن نوین اسلامی را شکل دهیم؛ حضرت آقا مراحل انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، جامعه اسلامی، دولت اسلامی و تمدن نوین اسلامی را برشمردهاند. ما در بخش جامعهی اسلامی مشکل داریم و بویژه برای دولت اسلامی باید کادر بسازیم. اگر یک روستا را در حد توان خود اسلامی کنیم و تعداد روستاها را بعد از چند سال افزایش دهیم و در استان های مختلف با فرهنگ های گوناگون بتوانیم با برنامه ریزی دقیق و اجرای موفق؛ محرومیت را در ابعاد مختلف برطرف کنیم، یقینا میتوانیم کارهای بزرگواری را با مقیاس ملی و بین المللی انجام دهیم؛ ما الان 140 روستا را در 5 استان کشور تحت پوشش داریم و در تمام زمینههای مورد نیاز روستاهای مان از آب، برق، گاز، مسجد، خانه، مدرسه تا اقدامات بهداشت و درمان و فرهنگی و هنری و ورزشی حتی اهدای سبد معیشتی و جهیزیه و کیف و کفش و ... انواع خدمات را تقدیم میکنیم. وقتی بتوانیم 140 روستا در 5 استان تهران، قم، خوزستان، مرکزی و سیستان و بلوچستان را در کنار شغل و زندگی که هر یک از منتظرانی ها دارند، به ثمر برسانیم، اگر فردا استانهای بیشتری هم به ما سپرده شود میتوانیم جامعه اسلامی را به میزان توانِ جهادی که داریم تحقق بخشیم و اگر روزی تمام کشور هم سپرده شود و ما توانسته باشیم شبکه جهادی خوبی به وجود بیاوریم، میتوانیم جامعه اسلامی مدّ نظر ولایت را با جهادگرانِ این مرز پرگهر محقق کنیم. شکلگیری تمدن نوین اسلامی نیازمند دولت و جامعه اسلامی است و این هم نیازمند انسانهای کادرساز است، اردوهای جهادی در این فرایند بسیار موثر است.
تسنیم: همانطور که مقداری اشاره داشتید، اردوها و فعالیتهای جهادی چقدر میتواند به تحقق گفتمان انقلاب اسلامی کمک کند؟
احمدی: بسیاری از روستاییان و مناطق محروم؛ زمانی شنیدند که «آقا سید روحالله» رهبر شده و شاه فرار کرده و انقلاب اسلامی پیروز شده که نیروهای جهاد سازندگی وارد آن مناطق شدند و این مثال میتواند گویای این باشد که نقش گفتمانسازی نیروهای جهادی به چه میزان است. ما یک مثلث پیشرفت داریم شامل 3 ضلع «مردم، حاکمیت و گروه های جهادی» که گروههای جهادی حلقهی وصل بین مردم و حاکمیت میباشند و هر میزان قرار است که گفتمانسازی فکری و عملیاتی صورت بگیرد، نقش واسطه به همان قدر مهم است. اگر الان میخواهیم با چند میلیون نفر مواجه شویم، کافی است با چند هزار گروه جهادی مواجه شویم و به عنوان مثال خود ما منتظرانی ها با بیش از ده هزار نفر در ارتباط مستقیم هستیم و اگر این شبکه بهصورت مویرگی گستردهتر شود، یک گروه میتواند با دهها هزار نفر در ارتباط باشد. وقتی این مواجهه وجود دارد، گفتمان ما گفتمان کارآمدی هست و وقتی میگوییم دین مبین اسلام برای سعادت، هدایت و نجات بشریت برنامه دارد، اگر مردم ببینند که آب، برق، گاز و راه و امکانات ندارند آن برنامه زیر سوال میرود لیکن وقتی این خدمات را به مردم میدهیم خودبهخود حاکمیت و نظام اسلامی را کارآمد نشان میدهیم؛ این خود یک گفتمانسازی علمی، عملی و عینی است.
تسنیم: به مهمترین دستاورد فعالیتهای جهادی که سالیان سال در این عرصه حضور دارید، بپردازید.
احمدی: یکی از کارها مطالبهگری است؛ نمیخواهم با مجموعههای عدالتخواهی گلاویز شوم (با خنده...) ولی واقعیت امر این است که الان عدالتخواهی و مطالبهگری دستخوش انحراف است و چون سواد رسانهای نیز به آن گره نخورده، و در عین حال هر کس به راحتی صفحه ای در شبکه اجتماعی برای خود دارد بدلیل این کم سوادی رسانه ای و در عین حال عدم تسلط به مبانی فقه رسانه؛ آداب و اخلاق اسلامی نیز زیر سوال میرود. مقام معظم ولایت در دیدارهای دانشجویی بارها تذکر دادند و راه مطالبهگری را هم مشخص کردند؛ از سوی دیگر نیز ابزار رسانه بهراحتی در اختیار همه هست و میتوانند محتوا تولید کرده و آن را گسترش بدهند به همین دلیل شاهد انحراف در حوزه عدالتخواهی و مطالبهگری هستیم.
من بارها گفتهام که جهادگران نقّادترین افراد جامعه هستند اما نقد ما لزوما فریاد کشیدن و داد و بیداد کردن نیست و بلکه نقد ما همراه با عمل است؛ اگر درباره یک مسئلهای مشکل وجود دارد، ما با شخص مشکلی نداریم مثلا وزارت نیرو باید آبرسانی کند و این جا یک مشکل وجود دارد و ما قبل از اینکه مسئله را رسانهای کنیم، ضمن اطلاع رسانی به دستگاه مربوطه و پیگیری مستمر؛ خودمان نیز آستین بالا زده و با امکانات حداقلی و غالبا مردمی ، کار را بهدست می گیریم و از وزارتخانه و یا دستگاه مربوطه نیز مکررا پیگیریم از اخذ مجوز تا حمایتِ اندک مالی و تجهیزاتی؛ تا ما آب را برسانیم. این نوع مطالبهگری توأم با عمل است و امام خامنه ای نیز در 31 اردیبهشت 1386 که بنده نیز مانند بسیاری از دیدارهای بسیجیان و دانشجویان و جوانان؛ مجری آن دیدار بودم فرمودند که "اردوهای جهادی کمک به کارآمدی دولت است" و واقعا دولتها برای ما فرقی ندارند چون مهم این است که دولت متعلق به جمهوری اسلامی است و طبیعتا هرچه دولتها ناکارآمدتر میشوند، کار ما سختتر و بیشتر است.
اگر در مطالبهگری فقط داد و بیداد شود، آن مسئول به لجاجت میافتد و شکایتها و شکاف ها و گلایه ها بیشتر میشود و متأسفانه که مسئولین هم غالبا نقدپذیر نیستند...
تسنیم: و مشکل مردم هم حل نمیشود...
احمدی: بله؛ نیروهای جهادی با شدّت و حدّت نقادی و مطالبهگری میکند ولی در صحنه نیز حضور دارند و خلاصه تماشا نکرده و صرفا از بیرونگود نمیگویند لِنگش کن.
آفت عدالتخواهی صرفا شعاری و مرسومِ این روزهای فضای مجازی؛ موجب شده که ببینیم بخشی از شبکهی به ظاهر و موسوم به عدالتخواه در پنهانِ زندگیشان خودشان چه ثروتی اندوخته و مثلا چه ویلایی دارند؛ البته به اعتقاد من بخشی از این افراد از ابتدا هم صادق نبوده و اتفاقا از سوی همان شبکه مافیای قدرت و ثروت برای این امور اجیر شده اند اما با نیروهای جهادی نمیتوانند چنین کاری کنند چون جهادیها کار خود را در میدان عمل انجام میدهند و اگر مسئولی هم خود را رساند، چه بهتر و اگر خود را به میدان نرساند بچههای جهادی با امکاناتِ محدود مانند زمان دفاع مقدس با یک کلاشینکف مقابل یک لشکر میایستند. شبکهی جهادی خریدنی نیست و تا آخر میماند. اگر بتوانیم گفتمان جهادی را در حوزه مطالبهگری تقویت کنیم، میتوانیم کشور را بسازیم.
تسنیم: در گروه جهادی منتظران خورشید تابحال چه اقداماتی انجام دادهاید و از نظر شما چه نوع فعالیتهایی برای رفع محرومیت اهمیت دارد؟
احمدی: من اصرار دارم که بگوییم «جبهه جهادی منتظران خورشید». زیرا ما از ادبیات دفاع مقدس استفاده میکنیم و مقام معظم رهبری هم فرمودند که «دفاع مقدس گنجی بیمنتهاست» و ما علاقه داریم از شکل و محتوای این منابع استفاده کنیم کمااینکه به جهادگران مان «رزمنده» میگوییم. جبهه جهادی منتظران چند علت موفقیت دارد که مهم و الگوساز است. اول این است که مناطق هدف ثابت و معین داریم و نقطهای که کسی انتخاب نمیکند را بر میگزینیم؛ ما در منطقه دربند تهران یک منطقهی صعب العبور داریم که راه نداشت و یکسالی در ماه مبارک رمضان در تابستان به آنجا رفتیم و رزمندگان جبهه روزی چندبار باید کوه را طی کرده و امکانات را منتقل میکردند. برخی دوستانی که امروز احساس میکنند که خیلی جهادی هستند، در آن اردوی جهادی که برای ساعاتی آمدند اصطلاحا کمآوردند و برگشتند. به مناطقی از جمله احمدفداله در خوزستان، بلوچستان و در 70 کیلومتری تهران میرویم و جایی را انتخاب میکنیم که هیچگونه امکاناتی ندارد و محرومتر از آن روستاها در آن منطقه یا حتی کل کشور پیدا نمیشود. ما در یک منطقه میمانیم و اینطور نیست که بعد از چند روز خارج شویم؛ ما کارمان را اردو نمیبینیم و اردوی ما 365 روز است و شبانه روز فعال هستیم.
علت بعدی موفقیت برنامهریزی است و ما برنامه ریزی کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت داریم. هماکنون به حدود 118 روستا قول دادیم که تا پایان سال 1400 زیرساختهای اصلیشان را تکمیل کنیم و با چشمانداز پیش میرویم. سومین علت موفقیت نیز آسیبشناسی است و همیشه گفتهام که بزرگترین نقاد که ضعفهای منتظران خورشید را میشمارد، خودِ من هستم؛ در حوزه ریاست که به آن حوزه خدمت میگوییم، نقدها و چالشها بیشتر است چون دائما در حال آسیبشناسی هستیم. اگر تشکیلاتی آسیبشناسی نکند به انفعال و رکود و ایستایی میرسد. نکته بعدی استفاده از ابزار هنر و رسانه است و با یک جستوجو میتوانید ما را در اینترنت مشاهده کنید که تلاش داشتهایم مثل آوینی اقدامات و توفیقاتمان را اطلاع رسانی هنرمندانه نماییم.
متخصص بودن منتظرانیها برای ما اهمیت دارد و اینطور نیست که صرفا چند جوان کم تجربه را با خود ببریم تا خدای ناکرده نیازمندان وسیلهی کسب تجربهی آموختههای تئوری آنان در دانشگاه شوند بلکه افراد متخصص و استاد را در هر حوزه بکارگیری میکنیم. مقام معظم رهبری میفرمایند که افکار عمومی «موش آزمایشگاهی» نیست و بههیچ عنوان علاقه نداشته و نداریم که مناطق محروم را موش آزمایشگاهی کنیم. اگر ما به یک روستا برویم مثلا یک خانه را خوب نسازیم، اهالی آن روستا سال بعد ما را راه نمیدهند و اگر الان 15 سال است که در یک روستا حضور داریم یعنی یک دهان و دندان را اشتباه ترمیم نکردیم و یعنی یک آجر کج گذاشته نشده و یعنی که یک کار ضدفرهنگی در آن روستا نکردیم که موجب آسیب به آن روستا و طبیعتا موجب اعتراض اهالی بشود.
ما در عرصههای مختلف هم فعالیت داریم؛ سنگرها یا کمیته های فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، اشتغال، بهداشت و درمان، عمرانی، مطالبهگری و روابط عمومی داریم و تمامی کمیتههای ما فعال هستند.
ما در عرصه عمرانی و زیرساختها روستاهایی که انتخاب کردیم، در زمینه آبرسانی، برقکشی، مخابرات، مدرسهسازی، مسجدسازی و امثال آن وارد شدهایم. در منطقهی احمدفداله از 120 کیلومتر راه که کوهستانی و بسیار صعبالعبور میباشد، کار آسفالت کامل و مناسب 25 کیلومتر از آن تمام شده، وزارت راه را با مطالبهگری برای 8 کیلومتر پایکار آوردیم، 12 کیلومتر را ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تقریبا به اتمام رساندند و همچنین برای 30 کیلومتر دیگر نیز جلسه داریم که ستاد فرمان اجرایی و سپاه این کار را انجام خواهند داد. 22.5 کیلومتر راه اصلی و ترانزیت از اخترآباد استان تهران به زاویه در استان مرکزی طی دو سال مطالبهگری زیرسازی و آسفالت شده و الان همه از آن استفاده میکنند. طی یکسال و نیم گذشته ساخت 10 مدرسه و 6 مسجد، ارائه خدمت در حوزه بهداشت و درمان به حدود 82 هزار نفر با هزینه بالغ بر 7 میلیارد تومان که البته این قیمتها جهادی است، هدیه بیش از 2000 تُن سبدهای معیشتی، جهیزیه و اقلام نوشت افزار، ساخت بیش از 8200 متر بنا، مرمت و بهسازی بالغ بر دهها هزار متر، از ایزوگام و کفسازی و اصلاح سیمکشیها و نقاشی ابنیه از جمله اقدامات منتظرانی هاست. یکی از ویژگیهای جبهه جهادی منتظران خورشید ارتباط با نهادها، دستگاههای حکومتی از ارتش، سپاه، ستاد اجرایی، کمیته امداد تا دولت و مجلس و ... است که تمام وزارتخانهها و نهادها را به کمک و خدمت میگیریم و آنها را پایکار میآوریم.
تسنیم: برخی از مردم شاید درباره ظرفیتی که از آن استفاده میکنید اطلاع نداشته باشند؛ معتقدید باید از ظرفیت مردمی استفاده شود و یا امکانات دولتی و حکومتی؟ جبهه منتظران چقدر امکانات دارد و با چه استعداد و امکاناتی وارد کارهای جهادی میشود؟
احمدی: وقتی من گزارشهای اقدامات انجام گرفته توسط منتظران خورشید را به برخی مسئولان میدهم، برایشان تعجبآور است؛ وقتی گزارش کار ما در احمد فداله به رهبر معظم انقلاب داده شده بود ایشان فرموده بودند "ناراحت شدم که چنین منطقهای در کشور وجود دارد و همچنین خوشحال شدم نیروهای جهادی در آنجا مشغول خدمت هستند. سلام من را به آنها برسانید و بگویید علاقمند هستم من را در جریان اقدامات خود قرار بدهند".
ما 150 نفر هستیم و هر کس در کنار شغل خود، کار جهادی انجام میدهد و این کار شدنی است و کسی حتی 1000 تومان حقوق دریافتی ندارد؛ از ما پرسیده میشود که دفتر و ساختمان شما کجاست؟ ما میگوییم که مکانی نداریم و جلساتمان در منازل اعضا و یا پارک و در وسط میدان و محل کار یکدیگر برگزار میکنیم، بیان این مسائل برای برخی مسئولان باورنکردنی است.
ما از هر دو امکانات مردمی و دولتی استفاده میکنیم؛ خیّر لزوما کسی نیست که پول بدهد، یک پزشک، هنرمند و یا خبرنگاری که تخصص خود را فی سبیل الله بکار میگیرد هم خیّر هست، بسیاری از افراد با این نگاه به کمک میآیند و خیّر میشوند. بهعنوان مثال اخیرا به همسرِ یکی خیرین ارث حدود 600 میلیون تومانی رسیده بود و این عزیزان این مبلغ را برای ساخت یک مدرسه در روستای مناطق محروم بانی شدند. در مواقعی از دستگاهها استفاده میکنیم که بحث زیرساختها مطرح باشد و از عهده خیّر بر نمیآید، مثلا در احمدفداله فقط در قرارداد اخیرمان برای یک چهارم از کل راه؛ 30 میلیارد تومان هزینه نیاز است که تفاهم شده و یا برای برقرسانی بخشی از منطقه احمدفداله 8 میلیارد هزینه شده است، برای این کار از دستگاهها استفاده میکنیم.
ما در برنامهریزیمان، در کوتاهمدت نظیر امور درمانی و سبدهای معیشتی و جهیزیه و امثالهم از خیرین کمک گرفته و در میانمدت که اموری مانند مسجدسازی و مدرسهسازی است بخشی را از خیرین و بخشی را از دستگاههای حاکمیتی جذب کرده و در بلندمدت که مباحث زیرساختی است غالبا از نهادهای حکومتی استفاده میشود.
منتظرانیها سه اصل کلیدی دارند؛ نوآوری، جریانسازی و الگوآفرینی. یکی از خدماتی که جبهه جهادی منتظران خورشید به گروههای جهادی کشور ارائه داد این بود که ما کارهای نو را خلق کردیم. جهادگران همچون رزمندگان دفاع مقدس از دوربین و دیدهشدن پرهیز داشتند ولی خاکریز رسانهای منتظران خورشید، حتی برای اردوهای جهادی دیگر گروهها نیز کار رسانهای انجام داده. شهید محمد بلباسی، از شهدای مدافع حرم مازندران روزی با من تماس گرفت و کمک رسانهای خواست و گفتند که یک اردوی خواهران داریم که نیازمند کار رسانهای هست و ما 20 نفر از تیم رسانهای که همه از خواهران بودند را تحت قالب کاروان رسانهای برایشان اعزام کردیم.
در حوزه طرح و کاریکاتور و همچنین شب شعر جهادی و بدرقه جهادی و بویژه شب خاطره جهادی که اصلا وجود نداشت وارد شده و همه گروهها هم محبت کرده و کمک نمودند که حضرت آقا نیز 14 اسفندماه در می درخواست حقیر بذل لطف کرده و در اینباره پیامی ویژه صادر فرمودند. بدرقه جهادی مانند بدرقه رزمندگان دفاع مقدس و اردوهای راهیان جهادی با حضور مسئولین، خبرنگاران، بازیگران، شاعران و ورزشکاران، سخنرانان و مداحان به اردوهای محرومیت زدایی را ابداع و برگزار کردیم. ما سعی داریم با جریانسازی، اقدامات نوآورانه را الگو کنیم تا بقیه هم این کارها را انجام دهند و برخی از طرحهایی که در کشور انجام می شود، به لطف تراوشات ذهنی، فکری و عملی منتظرانیها بوده است.
تسنیم: مقداری از این بحث فاصله بگیریم و به مباحث انتخاباتی بپردازیم؛ شما برای انتخابات شورای شهر تهران هم داوطلب شدهاید، با توجه به اینکه در عرصه اردوها و اقدامات جهادی فعال هستید، علت حضور در این عرصه و شورای شهر چه بوده است؟
احمدی: مقام معظم رهبری بر مدیریت و روحیه جهادی تأکید دارند و شرط لازم را برای تحقق آن؛ شرکت در اردوی جهادی میدانند و میفرمایند "اردوی جهادی شما را با متن جامعه و مشکلات مردم آشنا میکند"؛ حضور در اردوی جهادی طلیعه و مقدمهای است تا ما را به روحیه جهادی برساند. وقتی یک جهادگر در منطقه محروم بدون امکانات کار میکند، زمانی که به او امکانات و تجهیزات و اختیارات در قالب مسیولیت های محلی و ملی داده شود قطعا خیلی بهتر و قوی تر و موثرتر فعالیت خواهد کرد؛ ضمن اینکه اشرافیگری هم در جهادگر نفوذ نمیکند بهشرطی که اگر مسئول شد حضور و فعالیت اش در اردوهای جهادی ادامه داده شود.
بسیاری از مسئولانی که امروز به شایستگی آنها را متهمِ به اشرافیگری و تنبلی و خودشگفتی میکنیم، علتش این است که فرد یک زمانی در جهاد سازندگی بوده ولی حضور و فعالیت او استمرار نداشته، وقتی استمرار این نوع فعالیت قطع شد، رو به سوی اشرافیگری و غفلتزدگی میرود. ویژگی جبهه جهادی منتظران خورشید این است که در اردوها با خانوادهمان هستیم و همگی مشکلات را میبینیم و حتی اگر بخواهیم هم نمی توانیم در زندگیمان اشرافی باشیم، چون هر روز وضعیت مردم را مشاهده میکنیم. پس اردوی جهادی مقدمهای برای روحیه جهادی است تا به مدیریت جهادی برسیم.
احساس من و رفقای جهادیام این بوده و هست که در عرصه مدیریت جهادی کمبود جدی داریم؛ یک فرد مدیریت و مسئولیت وزارت، نمایندگی مجلس یا شورای شهر را عهدهدار میشود اما چون قبل از آن بین مردم حضور نداشته و با آنها اُنس نگرفته و اساسا کشور را به صورت میدانی نمیشناسد، صرفا خودش را محدود به حلقهی منفعتطلب اطرافیان میکند که با آنها مراوده دارد لذا در دوران مسئولیتی نیز به روال تمام سال های عمرش، از مردم انقطاع کامل دارد. ممکن است چنین فردی برای عکس یادگاری؛ ساعتی را بین مردم برود ولی ثمرهای ندارد و مشکلی از مردم حل نمیشود. بخش عمدهای از جریان جهادی با این سابقه ی نوکری و خدمت به عینه میبینند که میتوانند کشور را اداره کنند و میتوانند مسئولیتهای عالی را برای تحقق ایرانی آباد و شکوفا بر عهده بگیرند و اتفاقا کارهای شگرفی نیز آنجا دهند. وقتی جهادگران به منطقهای رفته که چندین دولت، استاندار، فرماندار و وزیر آمده و رفته و کاری برای مردم آن منطقه نکرده، ولی آنان با دست خالی کار را به اندازهی چند دولت به ثمر میرسانند یا وقتی جهادیها میبینند که یک استاندار شناختی از مردم و برنامهای برای اجرا ندارد، ناراحت میشوند و احساس تکلیف میکنند که میتوانند کار را انجام دهند و واقعا هم انجام دادهاند. لذا اگر به عرصه حکمرانی نیایند شاید بتوان گفت به امانتی که خدا به آنان داده، خیانت کردهاند.
خیانت در امانت خود یکی از گناهان کبیره است.
کشور به نفس امامینِ انقلاب این بستر را برای خدمترسانی فراهم کرده و اگر کسی در عرصه حضور نیابد، مانند زمان جنگ میشود که عدهای جنگیدند و عدهای در عیش به خارج رفته و به تحصیل پرداختند و یادمان هست بویژه در سالهای اولیه پس از جنگ، آن تحصیل گروهی غرب؛ مسئولیت را بر عهده داشت و کسی که به جنگ رفته و خبره بود باید کنار میماند تا آن غربزده تصمیمات غلط بگیرد و چیزی که ولایت انتظار دارد روی زمین میماند. هر قدر که تکلیف برای خدمت در روستاها داریم، همانقدر هم تکلیف داریم که این تجارب را برای خدمت به مردم بیاوریم.
شاید فردی بگوید پس آن عکسهای یادگاری در مناطق محروم برای چنین روزهایی بوده است!! که باید در پاسخ گفت منِ نوعی کارنامه 19 سالهی خدمت خود را بهخاطر یک مسئولیت زیر سوال نمیبرم و آنجا متوجه میشویم که نیروهای جهادی عکس یادگاری نگرفتند تا مسئولیت بگیرند که اقدامات آنها را بعد از مسئولیتشان نیز ببینید. البته کارنامه ی حقیر مشخص است و الحمدلله مسئولیت های ملی را مکرر تجربه کردهام و شورای شهر تهران از منظر مسئولیتی؛ پایینتر از برخی از جایگاههای ملیام طی این سالها میباشد.
مشکل ما در کشور این است که مسئولین از مردم فاصله گرفتهاند لذا در اقدامات خود صرفا در غالب مواقع موفق نبودهاند. در دولت، شورای شهر و شهرداری فعلی که متاسفانه به دلیل همین روحیه ی شکاف و فاصله از مردم؛ اصلا موفق عمل نکردند، غالب مسئولین در مواجهه با مردم لکنت زبان دارند لذا رئیس دولت حتی وقتی برای عکس یادگاری به زلزلهزدهها سر میزند، با کفش داخل چادر مردم میرود، گاهی هم میخواهد مردمی جلوه کند ولی بلد نیست چون هیچگاه بین مردم نبوده است.
نیروهای جهادی مانند آحاد مردم و زجردیدهها هستند. ما سالها، روزها و شبها سختترین و اشکبارترین مشکلات را دیدهایم. دیدهایم که یک زن باردار بدلیل نبود امکانات با فرزندش از دنیا رفته، دیدیم که یک زن روستایی بهخاطر یک سرماخوردگی مزمن و آثار بلندمدتش از دنیا رفته است؛ ما این زجرها را دیدهایم و سعی کردیم تا حد امکان خدمترسانی کنیم. احساس میکنیم بین مسئولان نیاز به نیروهای جهادی داریم تا با همان روحیه کار کنند. اخیرا به کسی که در اردوی جهادی آمده و نماینده مجلس شده، پیشنهاد حضور در اردوی جهادی را دادم که میگوید "الان کار مهمتری داریم". هیچکاری مهمتر از این وجود ندارد که در عین کارهای بزرگ در مسئولیت؛ اما به قول حضرت آقا ساخت دیوار خانه ی پیرزن روستایی را فراموش نکنیم. همانطور که نمیتوان گفت من حال که مسئول شدهام دیگر وقت نمیکنم نماز بخوانم؛ هر چیز بهجای خود. خدمت به مردم و بین مردم بودن برای مسئولان واجب عینی است شاید برای فردی که مسئولیت ندارد واجب کفایی و یا حتی مستحب باشد.
مسئولین هر قدر خود را در سالنهای جلسات و کنفرانس و پشت میز خلاصه کنند، بههمان مقدار شکست خواهند خورد و تا هر جا که مسئولیت هست باید ارتباط با مردم وجود داشته و هر چه گستردهتر باشد.
تسنیم: قرار است که نیروهای انقلابی یک لیست را برای انتخابات شورای شهر آماده کنند، با شورای ائتلاف برای حضور در لیست رایزنی داشتهاید؟
احمدی: قریب به سه سال است که عضو شورای مرکزی شورای ائتلاف هستم؛ در شورای شهر روند اینگونه است که هر فردی که علاقهمند است ثبتنام میکند و سه الی پنج برابر مازاد ظرفیت در سامانه شورای ائتلاف میرود؛ بعد از آن رأیگیری مردمی میشود و این رأیگیری مردمی سهبرابرِ ظرفیت انجام میشود که وارد شورای انتخاب میشوند یعنی اعضای ائتلاف مِنهای نامزدها بعلاوه ی جمعی از چهره های سرشناس دینی و فرهنگی و اجتماعی؛ که این شورای انتخاب با 63 نامزد راه یافته مصاحبه انجام داده و شرح حال یا رزومهها بررسی میشود و نهایتا رأیگیری نهایی صورت میپذیرد که تلفیقی از اجتماع نخبگانی و مردمی است. از من هم دعوت شد و مانند بقیه در این دایره که همه شرکت میکنند حضور دارم.
تلاش این است که جبهه انقلاب فهرست واحد داشته باشد و امیدواریم مانند مجلس شورای اسلامی یک فهرست داده شود و البته الان نمیتوان پیش بینی کرد و سایر مجموعهها هم فعال هستند. توقع من در شورای ائتلاف که بعنوان فعال اجتماعی، عضویت حقیقی دارم همیشه بر این بوده که هرچه میتوان باید فهرست ائتلاف انقلابی باشد، بهطوری که بدنهی انقلاب خودش با آن همراهی کند. پذیرش اقناعی به صورت جاانداختن به ضرب و زور نیاز نیست چرا که اگر فهرستی داشته باشیم که یک نیروی حزباللهی و انقلابی با دیدن اسامی اش، بگوید این فهرست ولایی و انقلابی و جهادی است و افراد دستپاک، سادهزیست، خستگیناپذیر و مردمی در آن هستند، وقتی این اتفاق افتاد بدون اینکه نیاز به پیوستهای هزینهزا باشد، خود بدنه فهرست را سرِ دست گرفته و عاشقانه به تبلیغ خواهند پرداخت.
هر چقدر از این روحیه انقلابی در فهرست فاصله بگیریم خود به خود بدنهی انقلابی ناامید میشود و این خود باعث ایجاد انشقاق خواهد شد و فهرستهای دیگر داده میشود. اولین و مهمترین کار را باید خود شورای ائتلاف انجام دهد که از فهرستش انقلابیبودن ببارد. گام دوم را باید بچههای انقلاب بردارند و مطالبهگری خود را رها نکنند و باید سراغ افرادی بروند که توانمند هستند ولو آنکه گمنام باشند. در دوره قبل در انتخابات مجلس بودند کسانی که چهره نبودند ولی برنامه داشتند و این از اکتشافاتی بود که صورت گرفت. هر چقدر نیروی انقلاب مطالبهگری کرده و در صحنه حاضر باشد، بههمان مقدار هم سیاسیون مجبور میشوند که حواس خود را به نوع انتخابها جمع کنند.
تسنیم: با توجه به روند انتخاب اعضای لیست که گفتید، اگر در لیست قرار نگیرید در عرصه حضور خواهید داشت یا کنار خواهید رفت؟
احمدی: ما وقتی میگوییم جهادی هستیم باید اخلاقیتر هم باشیم و نباید قدرتطلبی، سیاسیبازی و سیاسیگری از منِ نیروی جهادی احساس شود؛ ما جهادیها فارغالبالترین افراد در انتخابات در بین نامزدها هستیم یعنی اینطور نیستیم که اگر به شورای شهر نرفتیم، انتهای کار ما باشد. یکی از اشکالات سیاسیون این است که چون فقط در عالم سیاست سِیر میکنند، در فهرست نرفتن را پایان حیات سیاسی میبینند؛ اتفاقا نیروهای جهادی اینگونه نبوده و احساس میکنند که تکلیف از دوششان برداشته شده است. روزی که به ما مسئولیت داده شد اگر قلبا و عمیقا ناراحت بودیم و اگر روزی که آن را از ما گرفتند خوشحال بودیم، این نشان از عیار خلوص ما خواهد بود. پس اگر روزی در فهرست نرفتیم خوشحال میشویم و میگوییم که ما تکلیفمان را انجام دادیم ولی پایان حیاتمان نیست و عصبی نمیشویم و واکنشهای منفی و اجتماعی نشان نمیدهیم. چون خانهای بنام مناطق محروم و روستاها داریم با کلی کارهای زمین مانده، میرویم و انبوه کارهای مان را انجام میدهیم.
ما میخواهیم اندوختهی بینظیر تجربهمان در مناطق مختلف کشور را در عرصه شورای شهر و به طور خاص برای پایتخت به صحنهی سازندگی شهرمان بیاوریم؛ اگر انجام شد که الحمدلله و اگر هم انجام نشد که به روستاها و مناطق تحت پوشش و هجرتمان باز میگردیم و کارمان را انجام خواهیم داد. البته با گرفتن مسئولیت؛ کماکان مانند مسئولیتهای قبلیام نوکری در مناطق هدف را فراموش نخواهم کرد.
حضور نیروهای جهادی در این عرصه تاکنون سابقه نداشته و بهنوعی این حضور خطشکنی خواهد بود که اگر این اتفاق بیفتد کاری را انجام خواهم داد که از یک جهادگر انتظار میرود. در تهران فهرست وجود دارد و در انتخابات مجلس دیدیم خوبانی بهصورت فردی آمدند و نفر 31 و 32 شدند و این اثباتی بر این است که کار در تهران، فهرستی است و انتظار ما این است که در شورای ائتلاف تا میتوانند فهرست را انقلابی و ولایی ببندند تا دردی از مشکلات مردم را دوا کند.
استدعای برادرانهمان از تمام افرادی که انتخاب میشوند که جملگی از حقیر بهتر میباشند ایناست که در سالنهای جلسات معطل نمانند و بین مردم باشند؛ اگر کسی عضو شورای شهر میشود باید بداند که لازم است 24 ساعته کار کند و نمیتواند بگوید حتی 17-18 ساعت کار میکنم و باید نیمهشب بین کارتنخوابها و رفتگرانِ خدوم و زحمتکش باشد و تمام مشکلات ریز و درشت شهر را میدانی رصد کند. نگویند مدیریت کلاننگر است. مدیریت غربی این را به ما یاد داده که بگوئیم مدیر وارد جزئیات نمیشود. بلکه مدیریت جزئینگر هم هست چرا که اجزای بههم وابسته یک سیستم یا کل را تشکیل میدهند و اگر یک جزء دچار خلل بشود سیستم را دچار اخلال میکند.
گاهی برخی خیالاندیشی میکنند که چون جهادگران بیل و کلنگ میزنند پس افرادی علمی نیستند حال آنکه با بررسی شرح حال علمی و عملی رفقای جهادی عیان است که نیروهای جهادی فوقالعاده اندیمشند و عالم هستند و کارها و اقداماتِ گروههای جهادی که در تمام طول سال فعالند و همیشه در جهادند؛ کاملا کارشناسی و عالمانه و مدبرانه و محققانه پیش میرود.
مقام معظم رهبری فرمودند فردی باید مسئولیت بگیرد که از عهدهی آن بر میآید و فردا نگوید که "قلبم درد میکند و جسمم خسته می شود و نمیتوانم شهردار شوم" و یا اینکه "ساعت کاری تمام شد و اضافهکاری را نگرفتم و اگر پاداش نگیرم، کار نمیکنم"؛ بلکه باید 24 ساعته در خدمت مردم بود.
مناطق جنوب شهر و نقاط نزدیک به پایتخت و حتی در منطقه شمال شهر افراد و مناطق نیازمند داریم که باید به این مسائل با هم توجه شود؛ هر مقدار که مترو، ناوگان و حمل و نقل بهعنوان یک زیرساخت مهم است و هست، بههمان مقدار فضای اجتماعی و مردمی نیز اهمیت دارد. مشکل اصلیای که در تمام کشور و در تهران داریم موضوع اجتماع است، اگر توانستیم یک اجتماع یکپارچه، منسجم و همدل را در تهران ایحاد کنیم، خود این اجتماع به کمک مسئولین شهری میآید و شهر را آباد میکند و هزینهها را میکاهد. تا الان حتی در شورای شهر زمانی که انقلابی بودند هم نگاه دقیق و صحیحی نسبت به مردم نداشتیم. انقلاب مردم را در عرصه آورد ولی الان در اداره شهر پیوست مردمی نداریم. پیوستهای مردمی بهمعنای چند گروه شامل اطرافیان مسئولان وجود دارد ولی بهمعنای عموم مردم نیست. این در عمل وجود ندارد که بتوانیم تقسیمبندی داشته و از شبکه مویرگی در تمام محلات و کوچه ها و خیابان ها برخوردار باشیم. باید طوری برنامه ریزی کرد که هیچ کوچهای در تهران نماند که خود مردم در عمران و آبادانی آن نقش ایفا نکنند؛ این شدنی است.
چرا در ماجرای کرونا هیچ اعتراضی نشد و مانند اروپا و آمریکا فروشگاهها غارت نشد؟ چون بدنهی جهادی مویرگی است؛ مقام معظم زمانی فرموده بودند که "بسیج از مردم، در دل مردم و برای خدمت به مردم است". جهادگران هم همینطور هستند و ما با این شبکه مویرگی که باید با گروههای مردمی و تشکلهای مردمنهاد در تهران ایجاد کنیم، مشکلی بهنام برف، بارندگی، آسفالت و اصلاح معابر و یا شبکه نیازمندان و معلولان و بیماران خاص و ... نداریم. البته که این شبکهی مردمی فیزیکی باید با پلت فرمهایی که در بسترهای رسانههای نوین ایجاد میکنیم پیوند بخورد تا گره دولت الکترونیک باز شود و عمران و آبادانی شهر را در همه ی ابعاد رقم بزند بدون اینکه کارکنان شهرداری را اضافه کرده و شهرداری اصطلاحا تُپُل داشته باشیم و با شهرداری چالاک و هزینههای اندک جاری و هزینههای کثیر زیرساختی و عمرانی با پشتوانه مردمی و مدیرانِ مردمی؛ شهر را بسازیم و آن موقع میتوان گفت که یک تهرانِ اسلامی را میتوانیم محقق کنیم و این واقعا شدنی است.
تسنیم: اگر در پایان نکتهای باقیمانده بفرمایید.
احمدی: من هم متشکرم.
انتهای پیام/