شعار نگاشته بر پرچم ملائک هنگام قیام امام عصر (عج) / محور تاریخ بشر کدام واقعه است؟

محمد هادی همایون می‌گوید وقایع عالم از ابتدای هبوط تا آمدن انبیا، انقلاب اسلامی و ظهور و قیامتهنگی محوری دارند که چراغ هدایت است و حرکت جمعی مردم را ذیل امام به سمت توحید و وحدت شکل می‌دهد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، محمدهادی همایون عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام در سری نشست‌های حسینیه مجازی «معرفت» که پنجشنبه هر هفته از سوی آن دانشگاه و با حضور اساتید و نخبگان شکل می‌گیرد، به ارائه بحثی درباره «تحلیل تمدنی قیام امام حسین (ع)» پرداخت. گزیده‌ای از این سخنان را در ادامه می‌خوانید.

برای اینکه به فهم حقایق عالم دست یابیم،‌ باید به آخرین لحظات تاریخ برسیم و آن را توضیح دهیم. تاریخ الهی ما مبتنی بر آینده نوشته شده است؛ یعنی مأموریت‌هایی که به انبیا داده شده، بر اساس آن صحنه آخر است و همگان بر اساس آن حرکت کردند. تاریخ نقشه داشته و نقشه آن ظهور است.

در جلسات قبل گفتیم اگر بخواهیم عاشورا را در چارچوب تمدنی پیگیری کنیم نه صرفاً تاریخی، نگرش ما نسبت به این رویداد عظیم تغییر می‌یابد. بر این اساس گفتیم به نظر می‌رسد محور تمدن‌ها در طول تاریخ، عاشورا باشد، چرا که تمام انبیاء با امام حسین (ع) و حادثه عاشورا و تربیت‌های آن آشنا بودند؛ بنابراین در یک دید تمدنی، تاریخ به قبل از عاشورا و بعد از عاشورا تقسیم می‌شود. اما درباره عاشورا معتقدم عاشورا تا ظهور و حتی بعد از آن و تا آستانه قیامت ادامه پیدا می‌کند. بعثت، ظهور، رجعت، قیامت، اربعین، غدیرخم با عاشورا ارتباط پیدا می‌کند. اتفاقی که در عاشورا رخ داده است تجلی تام و بزرگی است از آن چیزی که در قیامت اتفاق افتاده و این حقیقتی است که پشت عاشورا قرار دارد، یعنی حرکت جمعی مردم ذیل امام به سمت توحید و وحدت و این را در غدیر و بعثت انبیا و واقعه عاشورا کامل می‌بینیم.

در وضعیت نزدیک به عاشورا یعنی ظهور اسلام، مسئله عاشورا موضوع مهمی است. وقتی وجود مقدس رسول الله (ص) تربت کربلا را به ام سلمه می‌دهند و می‌فرمایند این را نگه دار تا روز عاشورا اتفاق بیفتد و روز عاشورا خاک به رنگ خون در می‌آید، نشان می‌دهد این مسئله عنوان یک معجزه در آینده نیست، بلکه مقدماتی دارد. در ماجرای صفین که امیرالمؤمنین (ع) گذرشان به کربلا می‌افتد، حضرت توضیح می‌دهند که در این محل است که فرزندانم خیمه می‌زنند. حتی نوع ولادت حضرت عباس علیه‌السلام و شکل‌گیری این رویداد با برنامه الهی رخ می‌دهد. اینکه امیرالمؤمنین به کمیل می‌فرماید همسری با فلان ویژگی‌هایی پیدا کن، حاکی از یک برنامه است.

پس از جریان عاشورا و دوران اسارت اهل‌بیت، ماجرای اربعین رخ می‌دهد؛ خداوند خواسته ما در این دوران در مسیر کاروانیان امکان همدلی برایمان فراهم شود. همچنین قیام‌هایی که در شیعه رخ می دهد، متأثر از عاشوراست تا به انقلاب می‌رسیم. بعد به عصر حاضر می‌رسیم و ماجرای اربعین را پیش روی خود می‌بینیم.  در پیشبرد انقلاب اسلامی به سمت ظهور، اولین مسئله پس از انقلاب و ظهور، عاشوراست. چقدر جریان ظهور و عاشورا به هم نزدیک است. به همین دلیل وقتی فضای رجعت باز می‌شود، رجعت امام حسین و اصحاب ایشان است.

این عاشوراست که ما را به سمت ظهور می‌برد. پرچم ملائک به عنوان یاوران امام عصر (عج) نیز با شعار «یا لثارات الحسین» است. اصل قیام، خونخواهی سید الشهداست، یعنی با جریان عاشورا وارد ظهور می‌شویم. پدیده عاشورا حتی تا آستانه قیامت و پس از آن، با ما است؛ از این جهت است که امام حسین علیه‌السلام مصباح هدی است. از دیگر منظر در روایات می‌بینیم امام حسین علیه‌السلام اولین نفری است که پس از ظهور رجعت می‌فرماید. پس از این جریان، وارد قیامت می‌شویم. بزرگ‌ترین بهشت خداوند، وجود مقدس امام حسین (ع) است،  یعنی مهم‌ترین حقیقتی که فهم می‌کنیم،‌ وجود مقدس سیدالشهدا است. حتی در قیامت و بهشت با شفاعت سیدالشهدا و امامت ایشان،‌ مسیر را حرکت می‌کنیم. این حقیقتش چیست؟

بنابراین از ابتدای هبوط، محور را عاشورا گرفتیم و بعد به انبیا رسیدیم و انقلاب و ظهور و قیامت را عرصه‌هایی دانستیم که با سیدالشهدا طی می‌شود. حالا آیا انصاف است عاشورا را تقلیل به یک واقعه تاریخی دهیم؟ بعد مطرح کنیم که حضرت قصد عاشورا را نداشتند یا داشتند. بروز و ظهور تاریخی دارد، اما منحصر در تاریخ نیست.
 

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط