"پدر ما" فیلمی ضد تروریسم اما حزبی
پدر ما فیلمی لطیف و شاعرانه است که با ایجاد نفرت عمومی علیه تروریسم سالهای سرب ایتالیا، به صورت هنرمندانهای یک فیلم سیاسی و ایدئولوژیک ساخته است.
خبرگزاری تسنیم-محمدباقر صنیعی منش: مضامین سیاسی و حزبی در سینمای ایتالیا یکی از تمهای رایج و قوی و جذاب سینمایی این کشور است که بر خلاف آنچه که درباره ضدسیاسی بودن جشنوارههای سینمایی گفته میشود، این دست فیلمها همواره جزو ویژههای جشنوارههای سینمایی بوده و توانسته جوایز و نامزدیهای فراوان را برای خود کسب کند. از فیلمهای قدیمی مانند «پدرخوانده» گرفته تا نمونههای سالهای اخیر مانند «خائن» ساخته «مارکو بلوکیو» و همینطور فیلم مورد بحث یعنی «پدر ما» که در جشنواره فیلم ونیز سال گذشته جایزه «جام ولپی بهترین بازیگر مرد» را برای «پیرفرانچسکو فاوینو» به ارمغان آورد.
اصولاً ایتالیا کشوری به شدت سیاسی و دارای دهها حزب و جناح و گروههای سیاسی است. مافیا نیز در این کشور جایگاه مهم و قدیمیدارد و متأثر و بهتر است بگوییم نتیجه حضور احزاب و جریانهای چپ و راست است. مافیا در حقیقت عنصری قدرتمند است که احزاب و جریانهای سیاسی بسته به قدرت و ارتباطشان با آن رابطه برقرار میکند و بهرهمند میشوند. چیزی که در سه گانه پدرخوانده به صورت روشن و عیان آن را میبینیم.
نمایی از پدرِ ما
بنابراین سیاست در فیلمهای ایتالیایی خصوصا در نیمه دوم قرن بیستم نفوذ و قدرت جدی پیدا میکند و بعد از دورانی که فیلمهای بنجل ساز و سخیف در ایتالیا بازار گرمی پیدا کرده بود، درامهای اکشن و سیاسی و مافیایی، سینمای ایتالیا را به سمت جدیتری بردند. در کنار آن نیز سبک فیلمهای تورناتورهای (شاعرانه و ملودرام) نیز بورس شد و توانست برای خود سبکی ویژه فراهم کند که قبلتر از آن دیده نمیشد. فیلمهایی مانند سینما «پارادیزو» و یا «زیبایی بزرگ» «پائولو سورنتینو» را باید از این دست عنوان کرد.
اما فیلم «پدر ما» ساخته جدید «کلودیو نوچه» فیلمساز ایتالیایی که سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز راه پیدا کرده بود، در جشنواره جهانی فیلم فجر بازنمایی به شدت سیاسی اما در فرمیانسانی و ملودرام است که با زبان هنری و سینمایی مطلوب جشنوارههای اروپایی مانند کن و ونیز بازنمایی ضدترور از حوادث سیاسی معروف به «سالهای سرب» را دارد. فیلم در سبک و جریان آثاری مانند فیلمهای تورناتوره است که جذابیت بصری و لحن شاعرانه آن متکی بر عناصر بومی و محلی ایتالیا است که همین در ایجاد سبک و ساختار اهمیت دارد.
سالهای سرب مجموعه ای از ترورها و آشوبهای سیاسی و اجتماعی سالهای 1960 تا 1980 است. به باور برخی نقطه آغاز این حوادث ایامی به نام «پاییز داغ» است که بین 1960 تا 1970 در جریان بود و در آن بیشترین اعتراضات سیاسی توسط کارگران صورت گرفت به طوری که نزدیک به 440 ساعت اعترضات خیابانی برای بهدست آوردن درآمد و شرایط بهتری رخ داد.
وجه تسمیه این سالها به سالهای سرب، هم از سویی به شلیک و گلوله بارانهای متعددی بازمیگردد که برای ترور استفاده میشد و هم از سویی به فیلم «ماریانه و یولیانه» به کارگردانی «مارگارته فون تروتا» که درباره گروه چپ افراطی مبارز آلمان غربی به نام فراکسیون ارتش سرخ است.
ماریانه و یولیانه
در این سالها ترورهای متعدد و زیادی شکل گرفت که اولین آن ترور پلیسی به نام «آنتونیو آناروما» است که در سن 22 سالگی در جریان تظاهرات حزب کمونیست ایتالیاییِ مارکسیست لننیست، کشته شد. ترورها اما تنها به صورت فردی نبود بلکه کارگران چپ و شاید بهتر باشد بگوییم تروریستهای چپی چندین بار مراکز عمومیمانند راهآهن را نیز با بمبگذاری منفجر کردند.
نمایی از فیلم
حال کلودیو نوچه کارگردان ایتالیایی که سومین فیلم بلند سینمایی خود را ساخته است، آن سالها را از زاویه کودکی به نام «والریو» روایت میکند که شاهد ترور پدرش و از مسئولین قضایی کشور است. فیلم از این زوایه در واقع فیلمیاحساسی و کودکانه میشود که در آن حساسیت خشم از تروریسم و فجایع ناشی از آن برای مخاطب بیشتر احساس شود.
نوچه فیلم را در پایان به پدرش تقدیم میکند و با نمایش تصویری قدیمی از او نشان میدهد که از دولتیهای همان دوران است که گویا مورد سوءقصد و ترور نیز واقع شده بوده است. در سال 1976 یکی از قضات دولتی ترور شده و شاید فیلم از این نظر استناد تاریخی خود را قدرت بخشیده است.
با این حساب روشن میشود که نوچه در سالهای آخر دوران ترور به دنیال آمده است، خود از بچههایی است که حوادث تلخ ترور را حس کرده و فیلمیدر حمایت دولت و نظام سیاسی ایتالیا که توسط احزاب چپ و کارگری و تروریستی در معرض خطر بوده فیلم ساخته است. اما هوشمندی نوچه این بوده که فیلم خود را بدون اینکه در فضای لخت و صریح ایدئولوژیک قرار بگیرد و بخواهد شعار مستقیم دهد، طوری روایت میکند که هر مخاطبی حق را به جناح راست و نظام سیاسی ایتالیا در سالهای سرب میدهد.
نمایی از فیلم پدر ما
«پدر ما» بار خود را روی کلمه «ما» میگذارد و ما یعنی همه مردم ایتالیا. پدر خود در فرهنگ ایتالیا کلمهای مقدس است خصوصاً آنکه در فرهنگ مسیحی نیز پدر یعنی خدا. پدر مقدس، پدرخوانده و ... همگی نشان دهنده بزرگی و عظمت کسی است که ولی نعمت مردم است و از این حیث نوچه عنوان بسیار دقیقی را برای فیلم ایدئولوژیک خود انتخاب کرده است.
اما نکته مهم و کلیدی فیلم، پسر نوجوانی به نام «کریستین» است که در زندگی «والریو» فیلم وارد میشود. پسری که معلوم نیست از کجا و چگونه وارد زندگی او شده و رفته رفته خود را به دنیای او نزدیک میکند. والریو و کریستین دوستان صمیمی میشوند تا جایی که او با خانواده والریو به مسافرت میرود.
فیلم از زمانی که وارد پرده سوم و نهایی خود میشود، رفتار و کنشهایی از کریستین را نشان میدهد که مایه سؤال و شک مخاطب میشود. کریستین نسبت به پدر والریو احساس خوبی ندارد و حتی درباره کشتن و تیر خوردن او با خودش صحبت میکند. این نگاه با نگاهی که همکلاسیهای والریو در کلاس دارند که علیه پدر او در مدرسه حرف میزنند گره میخورد و یکباره مخاطب را متوجه این واقعیت خطرناک میکند که اگر کریستین از مخالفین پدر والرو است و حتی آرزوی مرگ او را در دل دارد، پس در میان خانواده آنها و در یک قدمیپدر چه کار میکند؟!
این چیزی است که والریو در سکانس آخر میفهمد: کریستین فرزند تروریستی است که قصد کشتن پدر را داشته و در آن ناکام مانده است اما خود توسط محافظ پدر در جلوی خانه آنها کشته شد. حالا این کریستین است که گویا از نزدیک شدن خود به خانواده والیرو نقشهای در سر دارد و میخواهد انتقام بگیرد.
"پدر ما" به تهیهکنندگی "آندره کالبوچی" و "پیرفرانچسکو فاوینو" که خود بازیگر فیلم است، بینسبت به دولت ایتالیا و رئیس جمهور آن نیست. "سرجو ماتارلا" رئیس جمهور ایتالیا خود از حقوقدانان و قضات قدیمی ایتالیا و همینطور یک سیسیلی است. پدر او "برناردو ماتارلا" از اعضای حزب دموکرات مسیحی است؛ همان حزبی که در سال 1976 که فیلم در زمان آن ساخته شده است، یکی از اعضای آن حزب یعنی "جووانی لئونه" رئیس جمهور وقت ایتالیا است و فیلم در دفاع از آن دولت و کابینه ساخته شده است. با این حساب میتوان گفت که فیلم دولتی و در حمایت از اعضای حزب دموکرات مسیحی ساخته شده است.
پدر ما با این جمعبندی و چیدمان عناصر داستانی خود یک پروپاگاندای شاعرانه و ایتالیایی برای قربانیان دولتی ترور سالهای سرب ساخته است. فیلمی که به اسم ضدتروریسم است اما به کام سیاست در ایتالیا!
نوچه البته قصد نداشته که فیلمی اکشن و سیاسی بسازد اگرچه که در بطن و لایههای زیرین فیلم چیزی از این ماجرا کم نگذاشته است اما لازمه حضور فیلمی که بتواند در کن و ونیز حضور داشته باشد، چیزی غیر این نیست که مایه هنری و هوشمندانه فیلم را به اندازهای به کار برد که بتواند تحسین منتقدین و نویسندگان سینمایی را در پی داشته باشد. بنابراین فیلمهای ایدئولوژیک و سیاسی نیز در جشنوارههای معتبر دنیا شرکت میکنند و نامزد میشوند و اغلب نیز دست پر به خانه برمیگردند بدون اینکه انگ سیاسی و سفارشی بودن را بخورند و در ضمن مورد توجه مردم قرار میگیرند.
انتهای پیام/