آیا انشای دوچرخهسواری زنان در "روزهای آبی" درست و دقیق نوشته شد؟ + فیلم
فارغ از اینکه "روزهای آبی" نتوانست با استفاده از بازیگران کاربلد حوزه طنز توجهات را به موضوع انتخاباتیاش جلب کند، انشای خود برای طرح مطالبه زنان برای دوچرخه سواری را هم خوب ننوشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سریال "روزهایآبی" جزو مجموعههایی است که این شبها روی آنتن شبکه پنج سیما است. کاری که تنها توفیقش بردنِ دوربین تلویزیون به روستایی دورافتاده است. البته بازگشت اکبر عبدی و استفاده از بازیگران کاربلدی مثل ایرج نوذری، فریبا متخصص، نادر سلیمانی و تنی چند از هنرمندان دیگر جزو تصمیمات هوشمندانه سازندگان سریال به شمار میرود.
نشان دادنِ روستا و مشکلات آنها خصوصاً در مقوله آموزش، بسیار مورد تحسین است؛ داستان خانوادهای که در شرایط مالی سخت قرار میگیرند و مجبورند در روستایی ساکن بشوند که مخاطبان و حتی مسئولان را با بسیاری از مشکلات روستانشینان آشنا میکند. اما آنچنان که میگویند سریال "روزهای آبی" در مقابل رقبای دیگر، بازتابِ آنچنان قابل قبولی نداشته است!
شاید یکی از علتهای آن خودِ کنداکتور تلویزیون باشد که نتوانسته بر توفیقیات سریال بیفزاید. چرا که امروز بسیاری از سریالها، در هیاهویِ پخش و شلوغی کنداکتور آنچنان که باید دیده نمیشوند. در حالی که روزگاری تلویزیون هر شبکه یا هر هفته به یکی از سریالها اختصاص پیدا میکرد و مخاطب در این بلبشو مجبور نبود که سریالها را دقیقهای یا لحظهای دنبال کند و در جریان همه سریالهای تلویزیون قرار نگیرد.
تهیهکننده سریال اعتقاد دارد این سریال در زمره مجموعههایی مثل "قصههای جزیره" قرار دارد که از درامی ساده و البته خاطرانگیز برخوردار است. در "روزهای آبی" دوربین وارد روستا شده و در "قصههای جزیره" هم طبیعت بکر و سردِ کانادا دیده میشود. اما این سریال در چه دورانی ساخته شد و سریال این روزهای شبکه پنج در کدام زمان؟!
این روزها در هیاهوی سریالها خیلی مخاطب به دنبال کاری آرام نیست! مخاطب امروز هیاهو، جذابیت و هیجان میخواهد. به کاراکترهایی نیازمند است که روابط آدمها حرارتی دارد و بعد از این همه سال، هنوز شخصیتهایش چه جاسپر، سارا، هتی کینگ و خیلی از شخصیتهای دیگر، خاطره دارند. اما واقعاً برخی از مجموعههای این روزهای تلویزیون تا چه اندازه در ذهنِ مخاطب میمانند؟!
این همان نقیصه بزرگ در تلویزیون به شمار میرود؛ مجموعههایی که میآیند و میروند و اتفاقی هم نمیافتد. حتماً فیلمنامه در درجه اول، کارگردانی و نوع چیدمان کنداکتور، همه در دیده نشدنِ اصولی تأثیر دارند. این سریال میتوانست خیلی جذابتر باشد و مخاطب قسمت به قسمت پیش برود؛ همانطور که سالهای قبل سریالهای خوبی در شبکه پنج سیما روی آنتن میرفتند که هنوز هم نامشان به گوش میرسد دوباره برای مخاطب دیدنیاند.
محمدرضا حاجیغلامی کارگردان
البته محمدرضا حاجیغلامی در "روزهای آبی" نسبت به سریال "پدرپسری" یک قدم جلوتر بود. سریالی که در ماه رمضان، به توفیقی نرسید و اینجا حداقل با بازیگرانش توانسته توجه مخاطب را لحظاتی جلب کند. موضوع در سریال "روزهای آبی" خیلی روشنتر از کار قبلی این کارگردان است و ماجرای مهاجرت خانواده به روستا را پیگیری میکند؛ موضوعی که جزو دغدغههای اجتماعی به شمار میرود؛ بعضاً کنایههای سیاسی انتخاباتی هم دارد قابل توجه است.
ماجرای سریال از جایی خیلی طعنهآمیز و کنایهای میشود که بحث شورایاری روستا و نوعی بحثِ "انتخاب" پیش میآید؛ اکبر عبدی در این سریال یکی از ساکنین روستا است که در اصل نقش ماشاالله خان رئیس شورای دِه را ایفا میکند. وقتی همه میگویند این انتخاب اشتباه بوده و در اشتباه انتخاب کردن هم حرف و حدیثهای دیگری به وجود میآید. اما در این میان و بستر، برخی از موضوعات در کلاسِ بچهها به وجود میآید که در قسمت هجدهم خصوصاً بحث انشای یکی از دانشآموزان دخترِ کلاس توجهها را به این نکته جلب میکند که نویسنده و کارگردان قصدشان از این کنایه چه بود؟
در سکانسی از قسمت هجدهم این سریال یکی از دانشآموزان دختر در انشایش که آن را در سر کلاس میخواند، نوشته است که دوست دارد پدرش به عنوان جایزه کارتهای صد آفرین درسی، برایش دوچرخه بخرد که به یکباره فقط شاگردان پسر کلاس درس روستا میزنند زیر خنده و معلم کلاس(ویدا جوان) هم با ناراحتی میگوید "دلش دوچرخه میخواد چه اشکالی داره."
از این سکانس اینگونه برداشت میشود که سازندگان فیلم میخواهند به نوعی مسئله دوچرخهسواری زنان و بلااشکالی آن را در قالب یک مطالبه زنانه مطرح کنند، اما این را به طرزی ناشیانه مطرح میکنند، زیرا دوچرخهسواری زنان در ذات خودش اشکالی ندارد و طبق فتوای آیت الله خامنهای "دوچرخهسواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است."
پس با این وصف دوچرخهسواری زنان در هر جای غیر عمومی که دور از دید نامحرمان باشد نه تنها هیچ حرمتی ندارد بلکه میتواند ورزشی مفرح و جذاب برای آنان باشد، اما اینکه سریال تلویزیونی ما این مطالبه را بدون در نظر گرفتن قید شرعی آن اینگونه به جامعه زنان القا کند که توقع دوچرخهسواری را در انظار عمومی و خیابان برای آنها ایجاد کند کاری نسنجیده است. البته قابل قبول است که عمل به حکم شرعی توسط دختربچههای غیر مکلف مورد انتظار نیست اما مسئله در طرز مطرح کردن موضوع و ایجاد یک مطالبه، بدون در نظر گرفتن شروط آن است، چه اینکه همان دختر بچه هم باید بداند که پس رسیدن به سن تکلیف نخواهد توانست در مقابل چشم نامحرمان دوچرخهسواری کند.
در ادامه، این قطعه فیلم و فتوای مقام معظم رهبری را در این خصوص ببینید:
انتقاد دیگر به ریتم کُند سریال وارد میشود؛ اتفاقهایی که میتواند در هر قسمت بیشتر باشد و مخاطب را به نوعی درگیر خودش کند. وقتی درباره ماجرای درگیرکننده همچون انتخاب و انتخابات، صحبت میشود. چون یکی از مسائل اصلی سریال، اختلاف اعضای شورا بر سر ساخت بهداری یا غسالخانه در روستا بوده است. اما آنقدر ریتم خستهکنندهای دارد که چندان موفقیتی در این مقوله به دست نمیآورد.
کارگردان از طرفی هم نتوانسته موقعیتهای کمدی و شوخیهای بامزهای را هم ایجاد کند؛ در حالیکه از بازیگران کاربلدی در این حوزه بهره برده است. به همین خاطر شانسِ "زیرخاکی" از هر جهت بیشتر بالا رفته و به تعبیری، بیرقیب در آنتنِ سیما پیش میرود. شاید حاجیغلامی بهتر میتوانست از اکبر عبدی که نقش رئیس شورای روستا را بازی میکند، بهره ببرد؛ چرا که لحن صحبت کردن و بازی اکبر عبدی در این سریال کاملاً مشابه دیگر نقشهای کمدی است.
البته اکبر عبدی در این سریال با اتفاقاتی روبرو شد که یکی از مهمترین آنها ابتلا به کرونا و سپس نقاهتهایی که برای بیماری قدیمیاش ایجاد شد. حاجیغلامی و سازندگان سریال نتوانستند آنطور که باید و شاید از او استفاده کنند. به همین خاطر خیلی از صحنههای مربوط به او حداقل در این قسمتهای پایانی حذف شد و این خودش به نوعی خلأ بسیار بزرگی در سریال به وجود آورد.
در حالی که سریال "روزهای آبی" میتوانست هم از موقعیت روستایی، داستانِ خوب انتخاب و انتخابات، ساختار اپیزودیک و خیلی از امتیازات دیگر، بهره ببرد و بیشتر به چشم سیما بیاید اما به نظر میرسد سریال جای کار بیشتری در فیلمنامه و پرداخت دارد تا به سریالی پرپیمانتر تبدیل شود.
برای واکاوی و بررسی بیشتر و البته سؤالی که بسیاری از کاربران فضایمجازی از غیبت ناگهانی اکبر عبدی داشتند با پرویز امیری تهیهکننده سریال داشتیم و او این چنین درباره این غیبت اجباری صحبت کرد: "مشکل قدیمی کلیهشان باعث شد در قسمتهای پایانی نتوانیم از ایشان استفاده کنیم. تب خفیف و خیلی از اتفاقات دیگر باعث شد تا به این تصمیم سخت برسیم. چرا که پزشک هم توصیه کردند مسافرت نکنند و به شکلی دوران نقاهت را طی کنند. چارهای نبود که این نقش مهم (ماشااللهخان) به یک باره در سریال، ظاهراً حذف شود.
او همچنین نسبت به برخی از انتقادات، تأکید کرد: واقعاً کار ما در "روزهای آبی" بسیار سخت بود و شاید مهمترین آن مسافت لوکیشن از تهران به شمال و روستای دورافتادهای بود که انتخاب کردیم. کمتر کارگردانان و عواملی این شرایط کار را میپذیرند اما از تک تک عوامل و هنرمندان سریال تشکر میکنم که کمک کردند تا این دوربین از تهران به این مناطق بکر برود.
امیری درباره پیچیدگیها و لحظات درگیرکنندهای که سریال میتوانست داشته باشد و ندارد، توضیح داد: ما اصلاً قرارمان این بود روستایی ببینیم و درام ساده و پیچیدگیهای کم در معرضِ نگاه مخاطب قرار بگیرد. به لحاظ دراماتیک بیننده قرار نیست یک کار مهیج خاصی ببیند. ویژگی سریال این است به درامهای سادهای توجه کند. تلویزیون باید به همه سلایق احترام بگذارد، چون یکسری از مخاطبین این نوع قالب سریالها را میپسندند. البته این سریال به لحاظ بصری، ساختار و شالوده کار هنری چیزی کم از کارهای دیگر ندارد.
وی افزود: امروز بسیاری از کارها به این سمت رفتهاند؛ مثل رمانهایی که میخوانیم و حالِ ما را خوب میکند و خالی از پیچیدگی است. از طرفی احیای نگاه اپیزودیک که سبکی در سریالسازی به شمار میرود. شما "قصههای جزیره" را یادتان میآید که همین ویژگیها را داشت؛ یک درام روستایی که اتفاقهای پیچیدهای هم ندارد اما خاطرانگیز است. باید به این سمت برویم و ماجراهای ساده و جذابی را در معرض نگاه مخاطب قرار دهیم.
البته وقتی با این تهیهکننده درباره هیاهوی پخش سریال و شلوغی کنداکتور هم صحبت کردیم واکنش قابل تأملی داشت. او گفت: این نکته درستی است؛ در کنداکتور یک بازنگری کنیم منتهای مراتب بحثی است که هر شبکهای ویژگیهای خودش را دارد و هر کدام به دنبال رقابتاند اما لازم است رویکردمان را در این مقوله اصولیتر پیش ببریم. البته از طرفی هم قدرت انتخاب مخاطب را بالا بردهایم که در هر شبکه به تناسبِ سلیقهاش سریال خودش را انتخاب کند.
او همچنین در پایان به این نکته اشاره کرد که ما میخواستیم در سریال با موضوع اعتراض به سیاستهای روستایی و شورایاری و بحثِ انتخاب، نقد سیاسی هم داشته باشیم و پیام اصلی سریال "روزهای آبی"، برگشت به ریشهها و اصالت است.
انتهای پیام/