چگونگی نقش نخبگان در دولت منتخب


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در یادداشتی به تبیین اهمیت نقش نخبگان در دولت آینده پرداخته است.

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، رضا عامری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در یادداشتی به تبیین اهمیت نقش نخبگان در دولت آینده پرداخته است.

در بخشی از این یادداشت آمده است: دولت آقای رئیسی می بایست بهره گیری نظام مند از توان نخبگان در تمامی بخش های اقتصادی، تولیدی، فرهنگی و اجتماعی را سر لوحه خود قرار دهد و از توان آنها در دولت خود در زمینه های برنامه ریزی، تصمیم‌گیری، تصمیم‌سازی، اجرا و بهره گیری از مشاوره های تخصصی استفاده کند.

دولت اینده باید از سوق دادن پایان نامه ها و رساله های تحصیلات تکمیلی و فعالیت های پژوهشی و فناوری استادان و پژوهشگران در راستای حل مسائل و مشکلات جامعه و بهره گیری از دانش و فناوری های نوین در صنعت، کشاورزی، حوزه فرهنگی و اجتماعی استفاده کند تا کشور طی یک دوره هشت ساله از پیشرفت لازم و تحقق سند چشم انداز 1404، هر چند با تاخیر نایل آید.

در این یادداشت آمده است:

جناب آقای رئیسی با اتکا به آرای مردم به زودی به عنوان رئیس دولت سیزدهم سکان قوه مجریه را به دست خواهد گرفت؛ در این شرایط همه نگاهها به سمت دستان و دولت او است تا برای رفع نابسامانی های عمیق و گسترده ای که در دولتهای یازدهم و دوازدهم به بار آمده  چاره ای بیاندیشد و کشور را ساماندهی کند.

متاسفانه به علت ناکارامدی ها و بی تدبیری ها در دو دوره ریاست جمهوری آقای روحانی و گره زدن اقتصاد کشور به برجام و دست بیگانگان از یک سو و بی عملی و ناکارامدی اکثر مدیران دولت، آقای رئیسی با انبوهی از مشکلات و مسائل گسترده در تمامی زمینه ها به خصوص حوزه اقتصادی مواجه است. کشور در یک شرایط و وضعیت وخیم اقتصادی و اجتماعی به سر می برد که تا مرز ناامیدی از دولت مردم را به پیش برده است. این شرایط توقعات گسترده ای را برای دولت منتخب فراهم می کند.

 به دلیل همین وضعیت نابسامان کشور بود که آفای رئیسی با شناخت کامل از این موقعیت و با عزم و اراده در جهت رفع این مشکلات و معضلات و بازگرداندن امید به مردم، به خصوص رفع مشکلات اقتصادی و رفع فساد و بی عدالتی پا به این عرصه پر بلا گذاشتند.

جناب آقای رئیسی دولت خود را "دولت تغییر" نامید و با این شعار اصلی پا به میدان کارزار انتخابات گذاشت. تغییری که امید می رود در دهه پنجم انقلاب در جهت تحقق اهداف انقلاب  در تمامی شئون و عرصه ها به کشور باز گردد.

با مرور سریع برنامه های ارایه شده جناب آقای رئیسی در زمان انتخابات و شعارهای او، انتظار می رود جهت گیری و اقدامات دولت او ایجاد تغییرات اساسی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و سیاسی در جهت تغییر وضعیت نامطلوب فعلی به وضعیت مطلوب در آینده باشد.

انتظار می رود برون دادها و پیامدهای این تغییر، بهبود وضعیت اقتصادی و معیشت مردم، حاکمیت مدیریت کارامد و جهادی، رشد تولید و توان داخلی، بهبود وضعیت اشتغال، حاکمیت عدالت اقتصادی-اجتماعی، مبارزه با فساد و ویژه خواری، تقویت پول ملی، ساماندهی وضعیت بازار سرمایه، رعایت شان و کرامت مردم، توسعه و گسترش روابط سیاسی با جهان بر اساس سه اصل "عزت، حکمت و مصلحت"، خصوصا توسعه مناسبات منطقه ای با همسایگان و .. باشد.

جناب آیت الله رئیسی همانطور که خود بیان کرده است با علم به تمام این مشکلات و وضعیت نابسامان کشور  کنج عافیت را رها کرده و برای نجات کشور و برون رفت از این نابسامانی ها پا در این بحر بلا گذاشته است، تا در این موقعیت حساس کشور که در تقابل همه جانبه با جبهه استکبار به سرکردگی آمریکاست، با توکل به خداوند، پشتیبانی ملت، حمایت های رهبری و مردم و با بسیج امکانات داخلی و عزم و اراده استوار خود به مسئولیت تاریخی خویش عمل نماید و یک بار دیگر انقلاب اسلامی را دریک پیچ تاریخی یاری نماید.

در حال حاضر جمهوری اسلامی از یک سو به یک قدرت انکار ناپذیر در عرصه منطقه ای و بین المللی تبدیل شده است و از سوی دیگر حجم تهدیدات بر علیه او به بالا ترین حد ممکن رسیده است، از این رو مدیریت کشور در این شرایط بسیار مهم و دشوار است و گذر از این پیچ تاریخی می تواند آینده نظام و کشور را تضمین نماید.

بنابراین دولت آقای رئیسی یکی از مهمترین دولت های پس از انقلاب خواهد بود و چشم دوستان و دشمنان به دست او دوخته شده است.

 برای برون رفت از وضعیت نابهنجار کنونی و ایجاد "تغییر" راه بسیار سخت و دشواری در پیش روی دولت آینده است. اما این بدان معنی نیست که دولت نمی تواند در کوتاه مدت قدم های مهمی در جهت رفع مسایل و مشکلات بردارد. چرا که دولت آقای روحانی در این مدت هشت سال، با بکارگیری مدیران ناتوان و ناکارامد (از موارد استثنا که بگذریم) و از همه مهمتر داشتن یک رویکرد غلط مبتنی بر تکیه به غرب در قالب برجام و عدم باور به توانمدی های داخلی و رویکرد منطقه ای در سیاست خارجی، جدی نگرفتن راه حل مقام معظم رهبری در مقابله با تحریم ها، یعنی اقتصاد مقاومتی و گره زدن همه امورات کشور، حتی آب خوردن مردم به برجام، عدم پاکدستی در بخش های اقتصادی دولت، سوء استفاده از موقعیت قدرت و اطلاعات اقتصادی در استفاده از رانت و فساد مالی و حقوق های نجومی و امثال و ذالک، این وضعیت نابسامان وفاجعه بار کنونی را رقم زده است که موجبات دلسردی و بی اعتمادی بخشی مهم از آحاد جامعه به دولت و نظام شده است.

بدون شک یکی از عوامل مهم ریزش بخش مهمی از ارای مردم در کنار عواملی مانند پاندمی کرونا، را می بایست در سرخوردگی و بی اعتمادی مردم نسبت به دولت روحانی و عدم تحقق وعده های او در زمینه های مختلف به ویژه اقتصادی در این مدت دانست.

دولت آینده در صورتیکه در انتخاب کارگزاران دولت، چنان که انتظار می رود از مدیران، متخصص، متعهد، کارامد و دارای رزومه قوی اجرایی و پاکدست استفاده کند، بخش مهمی از مشکلات در کوتاه مدت کاهش یافته و دولت او خواهد توانست "تغییرات" لازم در جهت نیل به وضعیت مطلوب را رقم بزند و مردم در کوتاه مدت نیز ثمرات این تغییر را در زندگی خود احساس کنند و به "تغییر" امیدوار گردند.

در راستا تحقق "دولت تغییر" اولین قدم انتصاب، یک تیم اقتصادی، متخصص، کارامد، دلسوز، پاکدست، معتقد به توان داخلی در کنار رویکرد منطقه ای و بین المللی، ملتزم به مردم و از همه مهمتر "منسجم" و "هم افزا" است.

چیزی که در دولت آقای روحانی به عیان مشخص بود و یکی از مهمترین عوامل ناکارآمدی اقتصادی دولت او گردید، عدم هماهنگی، یکپارچگی و انسجام کافی در تیم اقتصادی او بود، به طوری که در بین دستگاهها و وزارتخانه های کلان اقتصادی مانند، سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و دارایی و وزارتخانه های یک تشتت و رقابت و تقابل در امور به چشم می خورد.

با عنایت به اینکه یکی از مهمترین دغدغه های مردم رفع مشکلات اقتصادی مانند تورم فزاینده و نرخ بیکاری است و از وعده های مهم آقای رئیسی هم رفع مسایل و مشکلات اقتصادی بوده است، شایسته است که یک هماهنگی و انسجام جدی در تیم اقتصادی وجود داشته باشد و این تیم توسط رئیس جمهور یا معاون اول او هماهنگ و به طور مستمر نظارت و رصد شود.

شاید در این راه یک اقدام مهم دولت او در چینش دولت، انتخاب فردی توانمند و اقتصادی بر مسند معاون اول ریاست جمهوری است که این وظیفه مهم را بر عهده بگیرد. وجود یک تیم اقتصادی هماهنگ و منسجم و کارامد می تواند به سرعت برنامه های دولت در بخش های اقتصادی را در مسیر اجرا به پیش ببرد و ضمن صرفه جویی در اتلاف توان مالی و اجرایی ثمرات مهم کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی در بخش های اقتصادی ایجاد کند.

اما، علاوه بر مدیران اجرایی توانمد و کارامد می بایست در بخش های مهم اقتصادی شامل سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا بطور گسترده ای از توان "نخبگان" و رویکردهای علمی در جهت ساماندهی اقتصادی کشور و نیل به یک توسعه پایدار استفاده شود، که این افراد نقش اتاق فکر و برنامه ریزی برای اجرای سیاستهای درست اقتصادی مبنی بر اسناد بالادستی را تبیین و فرموله کنند.

چرا که مهمترین هدف نظام در بخش اقتصادی تحقق اقتصاد دانش بنیان است که دست یابی به آن بدون حضور و بهره مندی از نخبگان کشور میسر نخواهد بود. از نخبگان باید در تمامی بخش های دولت به ویژه در حوزه های سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرای " نظام مند"، نه صرفا با بکارگیری چند فرد دانشگاهی یا نخبه اقتصادی استفاده کرد، تا اولا از توان عظیم جامعه نخبگانی کشور استفاده شود و ثانیا این امر باعث نهادینه شدن ارتباط و همکاریهای دولت و نخبگان شود.

امروزه حضور نخبگان در زمینه های سیاستگذاری، تصمیم گیریی، پشتیبانی از تصمیم و حتی حوزه های کلیدی در دولت بسیار ناچیز است. این امر باعث عقب ماندگی دولت در حوزه حکمرانی نوین و در نتیجه هدر رفتن منابع و سرمایه های مادی و نیروی انسانی شده و باعث بهره وری پایین و عدم دست یابی به اهداف سند چشم انداز و اهداف کلان نظام شده و ریشه بسیاری از نواقص و مشکلات را باید در همین بهره برداری نامناسب از سرمایه های نیروی انسانی نخبه جستجو کرد.

شاهد این مدعی پیشرفت های عظیم و خیره کننده در حوزه های فناوری های نوین مانند هوافضا، هسته ای، داروسازی و واکسن سازی، علوم نانو و بیو تکنولوژی و دهها زمینه دیگر علمی و فنی است که با مدیریت جهادی و بکارگیری نخبگان و دانشمندان است. اما چطور است که در سایر حوزه ها مانند کشاورزی و صنعتی و غیره کشور رشد و توسعه مناسب نداشته است.

به عنوان نمونه آیا حوزه خودرو سازی از حوزه های هوافضا و هسته ای پیچیده تر و مستلزم فناوری های پیشرفته تری است؟ یا اینکه علت را باید در مافیای این صنعت و سودجویی های غیر منصفانه و عدم حاکمیت مدیریت علمی و جهادی دانست؟

امید است از خیل نخبگان اعم از دانشگاهی و سایر حوزه ها در دولت جناب آقای رئیسی برای رشد و توسعه همه جانبه کشور استفاده موثر و مستمری صورت پذیرد و همانطور که در بیانیه دوم رهبر معظم انقلاب در بالا اشاره شده زمینه یک انقلاب علمی فراهم گردد. و بر این تصور غلط که جای نخبگان در محیط های آکادمیک و پارکهای علم و فناوری و امثالهم است خط بطلانی کشیده شود  تا بتوان از این سرمایه های پر ارزش در تمام شئون دولت و نظام استفاده کرد تا مشکلات ه بصورت اصولی و ریشه ای حل شده و گره مشکلات باز شود.

به عنوان نمونه در حوزه های مدیریت و اقتصاد مانند سازمان برنامه بودجه، وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی، وزارتحانه های کلیدی مانند صمت، جهاد کشاورزی، نفت، تعاون و جوانان و سایر جاها بهره گیری از حضور نخبگان و توان علمی کشور مانند دانشگاهها و مراکز پژوهشی و فناوری می تواند ضمن افزایش بهره وری در آنها زمینه اشتغال فراگیر نخبگان در پروژه های تحقیقاتی و اجرایی را فراهم کند.

به عنوان نمونه همه ما واقفیم که در کشور صدها هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی وجود دارد، که ناشی از عدم کار آمدی نظام مالیاتی کشور و عدم برخورداری از روشهای نوین و افراد متخصص در این حوزه است. این ساختار معیوب علاوه بر انکه دولت را از بخش مهمی از درامدهای مالیاتی خود محروم کرده بلکه باعث بی عدالتی در جامعه شده است. با اصلاح این ساختار از قبیل بکار گیری روش های نوین مبتنی بر فناوری اطلاعات و تحلیل داده ها، استفاده از علم آمار، هوش مصنوعی و روشهای نوین مالیاتی و تربیت و بکار گیری یک تیم چند صد نفری از نخبگان این حوزه در ارکان سازمان مالیاتی می توان همانند خیلی از کشورها این حوزه را سامان بخشی کرد.

گام دیگر بهره برداری از توان دانشگاهها و مراکز پژوهشی و در یک کلام "نخبگان علمی" در راستای تحقق "انقلاب علمی" علمی بازنگری و باز تعریف نقش دانشگاهها و ماکز تحقیقاتی در راستای تحقق اسنا بلادستی مانند، سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه علم و فناوری و نقشه جامع علمی کشور است.

در این راستا دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، بطور عام "نظام علمی کشور" می بایست رویکرد "ماموریت گرایی" را جایگزین رویکرد "عرضه گرایی" کنند و در راستای تحقق اهداف نظام علمی کشور مبتنی بر اسناد بالا دستی، نه سلایق مدیریتی خلق الساعه، در تمامی بخش ها اعم از اقتصادی، تولیدی، اجتماعی و فرهنگی حضوری موثر و پاسخگو و رشد و تعالی کشور را پشتیبانی کنند.

باید همواره بخاطر داشت که نظام علمی کشور یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی طی چهار دهه اخیر بوده است که علیرغم تحریم های گسترده اقتصادی و فناوری استکبار جهانی و در راس آن امریکا، دستاوردهای بسیار مهمی را در تمامی عرصه ها برای کشور به ارمغان آورده است.

این دستاورده علاوه بر کمک به رفع بخشی از نیازها و مشکلات کشور در زمینه های علمی مهم موجبات غرور و افتخارما را در عرصه های بین المللی شده است. در این رابطه مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1397 می فرمایند:

"دانش آشکار ترین وسیله عزت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانستبرای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب مانده از کاروان علم ، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را بدست گیرد. ما به سوء استفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد توصیه نمی کنیم، اما موکدا به نیاز کشور به جوشاندن چشمه دانش در میان خود اصرار می ورزیم. بحمدا...، استعداد علم و تحقیق در ملت ما از متوسط جهان بالا تر است، اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیر کننده بود-یعنیبازده برابر شتاب رشد متوسط علم در جهان- به پیش رفته است.

دستاوردهای دانش و فناوری ما در این مدت که ما را به رتبه ی شانزدهم در میات بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایه ی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی رشته های حساس و نوپدید به رتبه های نخستین ارتقاء داد، همه و همه در حالی اتفاق افتاد که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمن ساز، به رکوردهای بزرگ دست یافته ایم و این نعمت بزرگی است که بخاطر آن باید خدا را شب و روز شکر کنیم."

اما، علیرغم این دستاورهای قابل توجه، معظم له می فرمایند" آما آنچه من می خواهم بگویم این است که این راه طی شده، با همه اهمیتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قله های دانش عظیم جهان بسیار عقبیم، باید به قله ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهمترین رشته ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم، ما زا صفر شروع کرده ایم... ما اکنون حرکت را آغاز کرده و با شتاب پیش می رویم ولی این شتاب باید

سالها با شدت بالا ادامه یابد تا آن عقب ماندگی جبران شود. این جانب همواره به دانشگاه ودانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع در باره تذکر و هشدار و فراخوان داده ام، ولی اینک مطالبه ی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرند. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب شهیدانی از قبیل شهدای هسته ای نیز داده است. بپا خیزید و دشمن بدخواه و کینه توز را که از جهاد علمی شما بشدت بیمناک است ناکام سازید."

بنابراین دولت منتخب می بایست با انتخاب مدیران کارآمد در حوزه علمی که علاوه بر برخورداری از دانش و تعهد، کارامدی، مقبولیت، آگاه بودن به مسایل و مشکلات حوزه های مختلف نظام علمی کشور، مانند نظام آموزشی، پژوهش و فناوری، اطلاع و اشراف بر سیاستهای کلان و اسناد بالادستی در حوزه های علم و فناوری، آشنایی با مسایل و مشکلات و برخوردار از راهکارهای مناسب ، از توانایی و شجاعت لازم برای ایجاد "تغییر" در حوزه علم و فناوری بوده و موجبات تحقق " انقلاب علمی" طبق فرمایشات مقام معظم رهبری را فراهم نماید.

همانطور که در بالا اشاره کردیم، از مهمترین عوامل غلبه بر مشکلات کشور و بهبود وضعیت نابسامان کنونی، اعتماد و اتکا به نخبگان و متخصصان داخلی و جوانان است که مجهز به علم و دانش هستند.

از این رو دولت آقای رئیسی می بایست بهره گیری نظام مند از توان نخبگان در تمامی بخش های اقتصادی، تولیدی، فرهنگی و اجتماعی را سر لوحه خود قرار دهد و از توان آنها در دولت خود در زمینه های برنامه ریزی، تصمیم‌گیری، تصمیم‌سازی، اجرا و بهره گیری از مشاوره های تخصصی کمال استفاده را کند.

به خصوص با سوق دادن پایان نامه ها و رساله های تحصیلات تکمیلی و فعالیت های پژوهشی و فناوری استادان و پژوهشگران در راستای حل مسائل و مشکلات جامعه و بهره گیری از دانش و فناوری های نوین در صنعت، کشاورزی، حوزه فرهنگی و اجتماعی استفاده کند تا کشور طی یک دوره هشت ساله از پیشرفت لازم و تحقق سند چشم انداز 1404، هر چند با تاخیر نایل آید.

البته تحقق این امر با عنایت به اعتقاد و برنامه انتخاباتی آقای رئیسی در جمع اساتید و نخبگان دانشگاهی مبنی بر اینکه " دانشگاه کلید حل مشکلات است " و " مشارکت نخبگان در تمامی عرصه های دولت الزامی است" جای بسی امیدواری است.

اما سخن آخر آنکه، در مدیریت کلان نظام علمی و فناوری می بایست تمام امکانات اعم از نیروی انسانی متخصص، امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را هماهنگ با سایر بخش ها بکار گرفت و داشتن نگاه بخشی راه بجایی نخواهد برد.

یکی از راهکارهای مهم توسعه علمی کشور می تواند اجرای "طرح آمایش آموزش عالی" باشد که در آن فعالیت های آموزشی ( شامل رشته ها، تعداد دانشجویان، تعداد دانشگاهها و مقاطع تحصیلی)، پژوهشی و فناورانه دانشگاهها و موسسات پژوهشی متناسب با استعدادها و مزیت های نسبی مناطق مختلف کشور در جهت توسعه اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی مناطق بکار گرفته شود.

در این عرصه می بایست تمامی ظرفیت های علمی کشور و نخبگان بسیج شود و در جهت رفع مسایل و مشکلات کشور و همچنین توسعه علمی و گسترش مرزهای دانش و در جهت تحقق "تحقق انقلاب علمی" بکارگرفته شود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط