نگاهی به سرگذشت ندیمه | رعبافکنی لیبرالها و فمنیستها برای سرکوب بنیادگرایی مسیحی
سرگذشت ندیمه اساساً تلاشی برای هراسافکنی نسبت به سر کار آمدن حکومت دینی از نوع بنیادگرایی مسیحی است. با نشانهگذاری قوم محبوس در سرزمینی که باید از آن نجات پیدا کنند، به خوبی از کهن الگوی بنیاسرائیل بهره برده و در انتظار منجی است.
خبرگزاری تسنیم-محمدباقر صنیعی منش: سرگذشت ندیمه؛ این عنوان سریالی است که در سه چهار سال اخیر یکی از پرمخاطبترین سریالهای خارجی است که توسط نتفلیکس تولید و ارائه شده است.
سرگذشت ندیمه اما قبل از اینکه سریال باشد یک رمان نوشته «مارگارت اتوود» است که یک نسخه سینمایی از آن در سال 1990 ساخته شده است. ماجرای رمان با سریال تفاوتهای جزئی دارد اما اصل داستان و ماجرا در هردوی آنها یکی است. روزگاری در آینده نه چندان دور که بنیادگرایان جناح راست آمریکا زمامداری این کشور را بر دست گرفتند و نام آن را جمهوری گیلیاد گذاشتهاند. روزگار روزگاری است که نرخ توالد نسل در آن بسیار پایین است و انسانها کمتر بچهدار میشوند.
اما جدای از قصه باید پرسید که چرا مارگارت آرتوود این رمان عجیب و غریب را نوشته است و به تعبیر دیگری چه ضرورتی احساس کرده است تا این رمان را بنویسد؟
مارگارت آتوود
بدون شک فضای رمان به طور روشن علیه بنیادگرایان مسیحی است و مردم آمریکا را از روی کارآمدن و قدرت گرفتن جناح راست و مذهبیهای آمریکا میترساند. اما آیا واقعاً بنیادگرایان مسیحی و مذهبی آمریکا آنقدر ترسناک و مرتجعاند و از سوی دیگر لیبرالها و روشنفکران آمریکایی آنقدر ملوس و مهربان و عاقل؟ نویسنده رمان با انگیزه سیاسی مشخصی این رمان را نوشته است.
واقعیت این است که زمانی که این رمان نوشته شده تغییرات مذهبی قابل توجهی در آمریکا رخ داده است و رشد نیروهای مذهبی راست و بنیادگرایان مسیحی بسیار قدرت گرفته است. جورج بوش پدر بر سر کار است هم او که خود و فرزندش از مسیحیت برای جنگافروزیهایشان مایه میگذاشتند. به عنوان مثال بوش پسر نیز زمانی که در تدارک جنگ عراق بود درمصاحبهای از الهامات و اشراقات مسیحی به خود گفت و مدت زمانی بعد نیز آغازگر حمله به عراق شد. باید گفت که هر وقت که رؤسای جمهور آمریکا از مسیحیت صحبت میکنند گویا باید منتظر یک حمله نظامی به کشوری در خاورمیانه باشیم.
و حالا نویسنده لیبرال و فمینیست «سرگذشت ندیمه» باید جامعه و آینده را از عواقب قدرت گرفتن بنیادگرایان مسیحی بترساند. به تعبیر دیگر باید گفت که فیلم و رمان زمانی مطرح شدند که چنین نگرانیهایی در جامعه آمریکا مطرح بود. زمان چاپ کتاب مصادف بود با کاندیداتوری «پت رابرتسون» برای ریاست جمهوری که منجر به افزایش نگرانیهای مذهبی و سیاسی آمریکاییهای لیبرال در مورد آینده آمریکا شد. گروههای مبارز، در عضوگیری و فعالیت روندی رو به رشد داشتند. در سال 1990 که فیلم اکران شد بوش منشور حقوق مدنی را که در صدد رفع قانون تبعیض نژادی در خصوص استخدام اقلیتها بود وتو کرد.
تمام آنچه که مبانی فیلم و رمان است با فضای روز آمریکای آن دوران قرابت دارد. بنیادگرایی مذهبی بدون خرد و احساس. در جمهوری گیلیاد و حکومت تشکیل یافته توسط مذهبیان راست، کنترل جای آزادی عمل را گرفته است. در آنجا 99 درصد موظف به اطاعت هستند و 1 درصد دیگر موظف به از بین بردن دشمنان داخلی و خارجی. هرکس که سقط جنین کند و همجنسگرا باشد مجازاتی جز مرگ در انتظارش نیست.
فیلم سرگذشت ندیمه زمانی اکران شد که جریانی سیاسی سعی در بیاهمیت تلقی کردن نگرانیها درباره نابرابریهای جامعه آمریکا داشت. اما این فیلم، میتواند مخاطب را به دنبال رد پای احتمالی نژادپرستی و جنسیتگرایی بفرستد. در نهایت مذهب بنیادگرایی مسیحی که همه را سرکوب کرده است بعید است که بتواند حتی یک نفر را جذب خود کند اما در عین حال ابزاری برای یک رژیم سیاسی است. سرگذشت ندیمه در واقع حکومت دینی را به عنوان آنچه که به ترس و نگرانی آمریکاییهای شمالی از استیلای بنیادگرایان بر زندگی اجتماعی آمریکایی، دامن میزند ترسیم نموده است.
اما وجهه ایدئولوژیک دیگر سرگذشت ندیمه که بسیار زیرکانه است و شاید غیر از مخاطبین عبری و یهودی از آن مطلع نباشند، انتخاب واژه گیلید ( جلید ) است. گیلاد، گیلعاد یا جلید در واقع منطقهای است در فلسطین باستانی که در آن قبایل بنیاسرائیل از فرزندان جاد که هفتمین فرزند یعقوب است زندگی میکردند. منطقهای که بنیاسرائیل بعد از خروج خود از مصر به آنجا میروند. عنوان جمهوری گلید نیز برگرفته از همین نام است. مردم محبوس در گیلید در رمان و سریال بسیار به بنیاسرائیل که توسط فرعونیان محبوس شدهاند نزدیک است که اتفاقاً در انتظار موعودی هستند که آنان را از سرزمین قبطیان نجات دهد و به سرزمین موعود برساند. سرزمین موعود آنان البته همان خاکی است که در آن زندگی میکنند منتها بدون زمامداران بنیادگرا. بنابراین مفهوم نجات و خروج کاملاً در رمان و سریال مفهومپذیر است.
بنابراین سریال سرگذشت ندیمه یک سریال کاملاً سیاسی و ایدئولوژیک است که به نفع لیبرالیسم و علیه بنیادگرایی مسیحی و در حقیقت حکومت دینی شکل گرفته تا بتواند ضمن آنکه ریشههای حکومت دینی مسیحی را متزلزل کند هژمونی صهیونیسم را به صورت نمادین بیان کند.
منابع:
دیده و ایده، جایگاه مذهب و ارزشها در فیلمهای سینمایی، مارگاریت آر.میلس
سینما و رسانههای جنگی آمریکا بعد از جنگ ویتنام، پیتر شکنر، پاتریشیاکیتون
انتهای پیام/