تیلاپیا زیلی برای ماهیان گرمابی آفت شده است/ مسئولین سازمان شیلات از پرورش تیلاپیا عبرت بگیرند/ تخلف مرکز تحقیقات آبزیان بافق برای توزیع بچهماهی تیلاپیا
"اگر میگوییم که تیلاپیای زیلی تبدیل به آفت در تالابها و آبراهههای استان خوزستان شده است و برای پرورش ماهیان گرمابی نیز آفت شده، به این دلیل است که مسئولین شیلات از اتفاق ناگوار پیش آمده در خوزستان عبرت بگیرند".
به گزارش خبرنگار حوزه محیط زیست خبرگزاری تسنیم، چندی پیش وبینار تخصصی پیرامون فرصتها و تهدیدهای ماهی غیربومی تیلاپیا توسط انجمن علمی محیط زیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و با حضور تعدادی از اساتید، صاحبنظران و پژوهشگران در این حوزه برگزار شد که دکتر اصغر عبدلی عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی در این وبینار، توضیحاتی درباره گونههای مهاجم غیربومی ارائه و اظهار کرد: هر گونهای که خارج از زیستگاه یا پراکنش خودش باشد، به عنوان گونه غیربومی شناخته میشود و گونه مهاجم نیز رشد سریعی داشته و دارای تولیدمثل زودتر و قدرت پراکنش زیادی نیز هست.(اینجا)
عبدلی در این وبینار تخصصی عنوان کرده بود که "تالاب شادگان یکی از همین موارد است، در عرض کمتر از 3 سال، تیلاپیای زیلی بیش از 40 درصد ماهیهای تالاب را به خودش اختصاص داده، مردم نسبت به این وضعیت معترض هستند، مردم به این تیلاپیای زیلی نام "داعش" گذاشتهاند!"
بر همین اساس و پیرو اظهارات این عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی، این سخنرانی علمی به مذاق سازمان شیلات خوش نیامد و پس از چند روزی از انتشار این خبر بر روی خروجی خبرگزاری تسنیم، با ارسال جوابیهای، به دکتر عبدلی هجمههایی وارد و در آن عنوان کردند که: آقای دکتر عبدلی در نشستهای علمی که در چند سال اخیر توسط شیلات ایران مستقیماً و یا با همکاری مراجع علمی و با حضور کارشناسان داخلی و خارجی موافق و مخالف پرورش تیلاپیا برگزار شده است، شرکت ننمودهاند. به طور قطع شیلات ایران نمیتواند ایشان را مجبور به شرکت در هیچ نشستی نماید، لیکن به نظر میرسد که شنیدن نتایج مطالعات و نظرات موافقان از تریبونهای علمی میتواند به تکمیل و اصلاح دانش و نظرات هر فردی که به دنبال حقیقت باشد، منجر گردد.(اینجا)
خبرگزاری محترم تسنیم در تاریخ 28/2/1400 اعتراضیهای را از طرف سازمان شیلات در پاسخ به گزارش وبینار تخصصی "ماهی غیربومی تیلاپیا، فرصت یا تهدید که توسط «انجمن علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان» برگزار گردیده بود، را به منتشر کرد که در موارد زیادی دور از واقعیت و موجب گمراهی افکار عمومی میگردد و همین امر ما را بر آن داشت تا با توضیح در مورد برخی اشکالات مطرح شده توسط سازمان شیلات، افکار عمومی و خوانندگان محترم را نسبت به این موضوع آگاهتر نماییم.
در ابتدا باید به این نکته توجه گردد که اگر فعالیتهای شیلاتی نظیر پرورش ماهی و صید و صیادی به صورت اصولی و سازگار با محیط زیست و در راستای توسعه پایدار باشند، باعث تولید غذا و ایجاد شغل پایدار میگردند و این موضوع حتی در خصوص پرورش ماهی با گونههای غیربومی با ریسک کم و غیرمهاجم با رعایت الزامات و ضوابط نیز صادق میباشد، اما چنانچه گونه غیربومی، مهاجم و با ریسک بالا برای پرورش ماهی در نظر گرفته شود، با توجه به موارد قانونیو اثرات منفی و تهدیدات بسیار گسترده اکولوژیکی و اقتصادی ــ اجتماعی، به هیچ عنوان اکوسیستم محور نبوده و در راستای توسعه پایدار نمیباشد و خسارات آن در میانمدت و بلندمدت بسیار بیشتر از مزایای آن خواهد بود.
در توضیحات سازمان شیلات اشاره شده است که - تیلاپیا نیل، تیلاپیا موزامبیک و تیلاپیا زیلی در آبهای مشترک ایران و عراق دیده شده و به دلیل گسترش طبیعی آنها، هماکنون در منابع آبی مختلف استان خوزستان از جمله هورها و خورها و رودخانهها و کانالهای آبیاری و آبرسانی دیده میشوند و به تبع آن بخشی از صید صیادان محلی را تشکیل میدهند و در برخی موارد سبد خالی صید این صیادان پس از سالها با انواعی از این ماهی پر شده است و نام شانک هور را به آن بخشیدهاند! - بسیار جای تعجب دارد که سازمان شیلات ایران به این نکته توجه نکرده که اولاً در کنار تیلاپیای زیلی، گونه مهاجم دیگری به نام تیلاپیای آبی نیز متأسفانه در تالاب شادگان و رودخانه کارون بسیار زیاد شده است. نکته مهم دیگری که به آن نیز توجه نشده است، عدم رضایت و اعتراض صیادان محلی از حضور گونههای مهاجم و کمارزش تیلاپیا میباشد که سبب کاهش شدید ماهیان تجاری بومی مانند شیربت، بنی، گطان، شلج و ... گردیده که ارزش اقتصادی و بازارپسندی بسیار بهتری داشته و به همین دلیل درآمد صیادان محلی به شدت کاهش یافته است. برای درک بهتر این موضوع، لازم است اندکی کار میدانی و بازدیدی از وضعیت تالاب شادگان که مورد هجوم گونههای مهاجم تیلاپیا قرار گرفته است، انجام دهند تا به خوبی متوجه شوند که این گونه مهاجم چگونه تالاب را اشغال و به گونه غالب تبدیل شده و صیادان بومی از حضور این گونه مهاجم چقدر آسیب دیدهاند. نامه فرماندار شادگان و درخواست کمک از محیط زیست، خود دلیلی بر این موضوع میباشد (پیوست1) و اعلام گونههای مهاجم تیلاپیا به عنوان تهدید تنوع زیستی، خود شاهدی بر این موضوع است.
برای ما کاملاً روشن است که تیلاپیا زیلی، تیلاپیا نیل و تیلاپیا آبی، گونههای مختلفی هستند، اما هر سه این گونهها در بسیاری از کشورها تبدیل به گونه مهاجم شدهاند. آنچه مبرهن و مشخص میباشد این است که شرایط زیستی تیلاپیای نیل برای تبدیل شدن به گونه مهاجم نسبت به تیلاپیا زیلی اگر مناسبتر نباشد، بدتر هم نیست. مستندات و اطلاعات زیادی وجود دارد که نشان میدهد گونه تیلاپیا نیل نیز مانند تیلاپیا زیلی دارای خصوصیات زیستی تهاجمی مشابهی میباشد، از جمله سن بلوغ پایین، قدرت تکثیر بالا و به دفعات در طول سال و مقاومت بالا در برابر بیماریها و شرایط سخت محیطی مانند تغییرات شوری، حرارت و اکسیژن و ... که در جلسات و سمینارها از جمله وبینار اخیر در دوم اردیبهشتماه 1400 نیز ارائه گردید. چنانکه اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت(IUCN)، نیز گونه تیلاپیای نیل را گونه شدیداً مهاجم معرفی کرده است. اگر میگوییم که تیلاپیای زیلی تبدیل به آفت در تالابها و آبراهههای استان خوزستان شده است و برای پرورش ماهیان گرمابی نیز آفت شده، به این دلیل است که مسئولین شیلات از اتفاق ناگوار پیش آمده در خوزستان عبرت بگیرند، نه اینکه بگویند سبد خالی صیادان با تیلاپیا پر شده است! و با مدیریت ضعیفی که در سازمان شیلات و سازمان حفاظت محیط زیست وجود دارد، همین اتفاق تلخ را در نقاط دیگر کشور نیز شاهد باشیم.
در بخش دیگری از مطلب منتشر شده از طرف سازمان شیلات اشاره شده است که طرح موضوع جلوگیری از واردات ماهی تیلاپیا به ایران موضوعی انحرافی است! و این ماهیان سالهاست که وارد حوزه جغرافیایی ایران شدهاند و چه بسا از طریق سیلابها و یا عوامل انسانی، ناخواسته به محیطهای مختلف آبی وارد شده باشند. در توضیح باید گفت که گزارش حضور تیلاپیا در برخی منابع آبی همگی مربوط به سالهای اخیر است که سازمان شیلات و مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی به شکل گسترده نسبت به ترویج و تبلیغ برای پرورش آن از طرق مختلف اقدام نمودهاند و حتی دورههای آموزشی پرورش تیلاپیا را نیز به صورت گسترده برگزار کرده و در مواردی نسبت به توزیع غیرمجاز بچه ماهیان تیلاپیا برای پرورش اقدام نمودهاند. فروش بچه ماهی تیلاپیا به شهرک آهنشهر بافق، نمونهای از این اقدامات است. اثبات اینکه این ماهیان از چه نقاطی وارد شدهاند، با مطالعات ژنتیکی قابل ردیابی است که امیدوارم توسط سازمانهای متولی و در صورت همکاری، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی و در اختیار قراردادن نمونههای مورد نظر انجام گیرد. ضمن آنکه حضور این گونهها در مناطقی از ایران، توجیه و دلیلی نمیشود که بدون رعایت ضوابط زیستمحیطی و قوانین مرتبط، زمینه پرورش این گونههای مهاجم را در نقاط مختلف کشور فراهم کرده و به پراکنش و گسترش بیشتر آن و نابودی محیطهای آبی و گونههای بومی کمک کنیم.
سازمان شیلات در بخش دیگری از پاسخ خود اعلام کرده است که پس از انجام مطالعات ارزیابی زیستمحیطی پرورش ماهی تیلاپیا توسط مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی، مدت 10 سال است که در استان یزد تیلاپیا پرورش داده و هیچگونه اثرات منفی و مثبت بر تنوع زیستی استان گزارش نشده است. نکته مهم در پاسخ به این موضوع این نکته میباشد که اعطای مجوز ورود یک گونه غیربومی به کشور میبایست بر مبنای مطالعات ارزیابی ریسک و ارزیابی اثرات زیستمحیطی صورت پذیرد که این مهم هیچگاه علیرغم درخواست و تأکید کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست و مراکز علمی و به دلایل نامعلوم اتفاق نیفتاده است. ضمن اینکه طی 10 سال اخیر پرورش تجاری و گسترده تیلاپیا در یزد، به دلیل عدم صدور مجوز و عدم تأیید گزارش ارزیابی اثرات زیستمحیطی انجام نشده و فقط به صورت تحقیقاتی و پایلوت در مرکز تحقیقات آبزیان بافق انجام شده است. از طرف دیگر هنوز بررسی دقیق و کاملی در مناطق مرکزی ایران و سایر مناطق کشور در خصوص گسترش این گونه غیربومی و اثرات آن صورت نگرفته است. بدیهی است بعد از بررسی دقیق و کامل محیطهای آبی کشور میتوان در این خصوص اظهار نظر کرد. البته گزارشهای غیر رسمی از حضور و گسترش تیلاپیا در برخی محیطهای آبی وجود دارد که نیازمند بررسی کامل و ارزیابی دقیقتر میباشد. ضمن اینکه در مواردی همین مرکز تحقیقات آبزیان آب شور بافق بر خلاف تعهدات و شروط قید شده، اقدام به توزیع بچهماهی تیلاپیا به برخی مراکز پرورش ماهی خارج از مرکز تحقیقات کرد که تخلف محسوب میگردد. نکته بعدی این سؤال است که چگونه مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور در حالی که واردکننده گونه مهاجم تیلاپیای نیل برای پژوهش میباشد، پرورش آن را نیز توصیه مینماید، در همان حال مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی نیز توسط همین مؤسسه انجام میشود و بعد از صدور مجوز پرورش ماهی تیلاپیا نیل توسط سازمان حفاظت محیط زیست (که علیرغم مخالفت کارشناسان) و بعد از اعلام رسمی تیلاپیا نیل به عنوان یک گونه مهاجم در روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران توسط سازمان محیط زیست در سال 1397 صورت میگیرد، حتی تهیه و تدوین ضوابط زیستمحیطی پرورش این گونه نیز به یکی از اعضای هیئت علمی همین مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی واگذار میشود!!! البته لازم بذکر است بعد از گذشت 2 سال، گزارش این مطالعه که به درخواست سازمان حفاظت محیط زیست (دفتر حفاظت و احیا تالابها)، توسط انجمنهای علمی و تخصصی مرتبط و دانشگاههای بزرگ کشور داوری گردیده، با ارائه دهها دلیل علمی و ایرادهای فنی کاملاً رد شده است! طبق نظرات مشروح کارشناسان، دفتر حفاظت و احیا تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست نیز گزارش مذکور را تأیید نکرد و مردود اعلام کرد. ضمن آنکه لازم به یادآوری است که گزارش ارزیابی زیستمحیطی تهیه شده توسط مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی ایران نیز، هیچگاه مورد تأیید سازمان حفاظت محیط زیست قرار نگرفته است. به طوری که به همین دلیل عدم موافقت و صدور مجوز پرورش تیلاپیا، سازمان شیلات از سال 1390 به شدت برای اخذ مجوز این گونه غیربومی و مهاجم پیگیری و مکاتبه کرد و از انواع اهرمهای فشار استفاده نمود که البته به دفعات، معاون وقت محیط زیست طبیعی و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با ذکر دلایل (بهویژه مخاطرات و تهدیدات گسترده این گونه و عدم وجود زیرساختها و امکانات کنترل و نظارت جابجایی و گسترش این گونه) با این طرح مخالفت کردند (پیوست2).
جای تعجب است که سازمان شیلات اشاره میکند که اثرات منفی و مثبت این ماهی بر تنوع زیستی استان یزد تاکنون گزارش نشده است!!!!! آیا سازمان شیلات این انتظار و ادعا را دارد که یک گونه غیربومی مهاجم یا به عبارت سادهتر یک مهمان ناخوانده که دنیا بر مهاجم بودنش صحه میگذارد و آفت محیط زیست است، تأثیر مثبتی بر تنوع زیستی اکوسیستمهای آبی استان داشته باشد! نکته مهم بعدی این است که سازمان شیلات ایران اعلام نموده این ماهی را در استانهای قم، خراسان جنوبی، سمنان و یزد پرورش میدهد و این تصمیم را براساس جلسه با دو تن از متخصصین بینالمللی خبره گرفته است و هماکنون تعداد مزارع به شیوه نیمه بسته در استخرهای ذخیره آب کشاورزی در حال انجام است. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که پس، آن ادعاهای سازمان شیلات و مؤسسه تحقیقات شیلات که ما تصمیم داریم تیلاپیای مهاجم را در سیستمهای کاملا بسته و با خروجی صفر (zero exchange) پرورش دهیم کجاست؟ همانند آنچه که بارها از سوی سازمان شیلات و مؤسسه تحقیقات شیلات ادعا شد که برای حفظ محیط زیست و کاهش خطر مهاجم بودن، گونه تیلاپیای نیل به شکل تکجنسی پرورش خواهد یافت، اما در بازدیدی که در تاریخ 20 مردادماه 1393 توسط اینجانب و کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست از استخرهای خاکی یک هکتاری پایلوت در بافق یزد صورت گرفت، مشاهده گردید علیرغم ادعای تکجنسی بودن گونهها، ولیکن تولیدمثل طبیعی صورت گرفته و حاصل آن تولید بیش از 1500 بچهماهی بود که در حضور کارشناسان محیط زیست، نمونهبرداری و ثبت گردید! که این خود دلیلی است مبنی بر اینکه تکجنسسازی تیلاپیا به هیچ عنوان نمیتواند راه مطمئنی برای جلوگیری از تکثیر طبیعی این گونه باشد. سازمان شیلات در این مطلب ادعا کرده که پس از بررسی مطالعات ارزیابی زیستمحیطی در استانهای قم، خراسان جنوبی و سمنان و جلسه با دو متخصص بینالمللی، با توسعه فعالیت در این استانها موافقت شد !!!! در حالی که گزارشهای ارزیابی ارائه شده اصلاً در سازمان حفاظت محیط زیست تأیید نشد و حتی گزارشهای مذکور توسط معاون محیط زیست طبیعی وقت آن سازمان در تاریخ 8-11-1393 به سازمان شیلات عودت داده شد (پیوست 3). همچنین تمامی کارشناسان تخصصی و دفاتر و بخشهای مختلف سازمان حفاظت محیط زیست شامل رئیس وقت سازمان، معاون محیط زیست طبیعی، دفتر حیات وحش و تنوع زیستی، دفتر زیستگاهها و امور مناطق، دفتر موزه و ذخایر ژنتیکی، دفتر زیستبومهای دریایی، دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات، دفتر حراست و دفتر حقوقی سازمان مذکور در مکاتبات مختلف با این طرح مخالفت نمودهاند که مستندات آن موجود است. حتی سازمان مذکور به استناد قانون حفاظت از تالابها، گونه تیلاپیای نیل و چندین گونه غیربومی دیگر را به صورت رسمی و از طریق آگهی در روزنامه رسمی به عنوان گونه مهاجم و مضر اعلام کرده است.
همچنین سازمان شیلات ایران فراموش کرده است توضیح بدهد که چگونه تیلاپیای مهاجم نیل سر از استان کرمان و کارگاه پرورش ماهی متعلق به سازمان شیلات و جهاد کشاورزی آن استان درآورده است (پیوست4). این در حالی است که بر طبق ادعای مطرح شده، این سازمان هیچ برنامهای برای پرورش تیلاپیای مهاجم نیل در سایر مناطق کشور نداشته و موافق نبوده و نیست، اما مشخص نیست علیرغم دستور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مبنی بر اینکه «نباید منفعل عمل کرد، اول پرورش بدهند بعداً مجوز بگیرند، اگر هرجا بدون مجوز اقدام کردهاند طبق قانون عمل نمایید»چگونه بدون هیچگونه مطالعه و برنامهای به ناگهان استان کرمان نیز برای پرورش این گونه غیربومی مهاجم به چهار استان دیگر اضافه میشود؟ توضیح سازمان حفاظت محیط زیست در این زمینه جالب توجه و شنیدنی است.
ضمن اینکه اطلاعات و برخی مستندات حاکی از آن است که سازمان شیلات و ادارات جهاد کشاورزی استانهای مختلف به شدت به دنبال گسترش پرورش این گونه غیربومی در سایر استانهای کشور میباشند و به صورت زیرپوستی این برنامه پرمخاطره را از طریق رایزنی و ارائه اطلاعات و مشاورههای گمراهکننده و بیان صرفا یک طرفه مزایای پرورش این گونه و پنهان کردن تهدیدات و مخاطرات آن برای استانداران، فرمانداران و سایر مقامات استانی، پیگیری میکنند.
این موارد به خوبی نشان میدهد که نگرانی یا به قول شیلاتیها، دلواپسی علاقمندان به محیط زیست کشور کاملاً به حق است. اینکه سرمایهگذاران در این عرصه دچار خسارت و زیانی میشوند، به دلیل بیان دیدگاههای علمی و مستند علاقمندان به توسعه پایدار و دلسوزان محیط زیست کشور نیست. احتمالاً سازمان شیلات شکست در طرحهای متعدد و خسارتهای فراوان وارده به پرورشدهندگان آبزیان و اکوسیستمهای آبی کشور را هم به متخصصان و علاقمندان به محیط زیست کشور ربط میدهد. در این قسمت به برخی از مهمترین طرحهای ناکارآمد و شکست خورده سازمان شیلات اشاره میشود:
1- شکست طرح سیستمهای مداربسته پرورش قزلآلای رنگینکمان
2- طرح فاجعه بار صید ترال به اسم صید فانوس ماهیان، توسط کشتیهای چینی و تخلفات گسترده و صید غیرمجاز ترال کف در آبهای ساحلی، که منجر به غارت ذخایر آبزیان در جنوب کشور، تخریب بستر دریا و نابودی ذخابر ماهیان تجاری و کاهش صید جامعه صیادان محلی و به خطر افتادن معیشت آنان گردید، که براساس اعلام دستگاههای قضایی و نظارتی، با تخلف و اشکالات زیادی همراه بوده است و خوشبختانه این طرح مخرب با اقدام به موقع فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی و پذیرش مشکلات این نوع روش صید توسط سازمان شیلات، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی و وزیر محترم جهاد کشاورزی، متوقف شده است.
3- شکست طرح پرورش میگو 4 هزار هکتاری در گمیشان با توجه به هزینههای صورت گرفته و خسارتهای گسترده اقتصادی و اکولوژیکی در منطقه گمیشان (از جمله گسترش و طغیان بیماریهای مختلف، بهویژه بیماری لکه سفید و تلفات گسترده در سالیان مختلف و به دفعات، احداث چندین کانال برداشت آب در تالاب گمیشان و چند پاره شدن تالاب و برداشت حجم زیاد آب از تالاب و تشدید خشک شدن تالاب و آلودگی تالاب ناشی از تخلیه پساب مزارع میگو و خسارات گسترده وارد شده و تخریب تالاب بینالمللی گمیشان و سواحل شرق خزر ناشی از فعالیتهای غیر اصولی سایت پرورش میگو گمیشان)
4- شکست طرح پرورش قزلآلای رنگینکمان در سیستم pen culture در خلیج گرگان در دهه 70
5- شکست طرح بزرگ پرورش ماهی در قفس با وابستگی شدید به خارج و هدررفت منابع مالی و اعتبارات دولتی به همراه خسارات زیستمحیطی و اقتصادی و عدم دستیابی به هدف تولید 200 هزار تن ماهی در این سیستم، علیرغم پایان برنامه ششم توسعه به طوری که میزان تولید ماهی از طریق پرورش در قفس در دریا کمتر از 10 هزار تن میباشد و به عبارتی حتی 10 درصد از اهداف برنامه در این بخش با وجود هزینههای صورت گرفته و خسارات وارد شده محقق نشده است.
6- تعطیلی بخش عمدهای از کارگاههای پرورش ماهی قزلآلای رنگینکمان و ایجاد وابستگی شدید این صنعت به خارج بهویژه واردات تخم چشم زده از خارج از کشور، به طوری که حدود 65 درصد ظرفیت مزارع قزلآلای کشور به دلیل عدم اجرای طرحهای اصولی و اساسی مانند اصلاح نژاد، بهگزینی و ایجاد لاینهای مولد بومیسازی شده جهت تولید تخم چشم زده در داخل و قطع وابستگی به کشورهای اروپایی و شرکتهای انحصاری و عدم حذف انحصار در این بخش و عدم بهکارگیری فناوری نوین آبزیپروری و فقدان زیرساختهای صنایع عملآوری، خالی و تعطیل است.
7- کاهش شدید سبد صید صیادان سنتی در شمال و جنوب کشور به دلیل مدیریت ناکارآمد ذخایر آبزی، عدم بهکارگیری روشهای صید نوین و با حداقل تخریب، صید بیرویه و غیرمجاز و بهکارگیری ادوات صید غیر استاندارد و مخرب و عدم نظارت، کنترل و برخورد با متخلفین و به عبارتی لجامگسیختگی و رهابودن مدیریت ذخایر آبزی و صید و صیادی.
8- پایین بودن راندمان تولید و بهرهبرداری در آبزیپروری (پرورش میگو، ماهیان گرمابی و سردآبی) به دلیل بهکارگیری سیستمهای قدیمی و کمبازده با تلفات بالای آب و نهادههای تولید و آلودگی زیاد و عدم بهکارگیری دانش و فناوری روز در سیستمهای پرورش که یکی از بزرگترین چالشهای بخش شیلات کشور میباشد که عامل بسیاری از مشکلات ثانویه از جمله سودآوری کم و غیراقتصادی شدن آبزیپروری و اشغال اراضی و توسعه افقی، افزایش آلودگیها و نابودی محیطهای آبی و عرصههای طبیعی است.
همین راندمان و عملکرد پایین تولید آبزی در واحد سطح و غیراقتصادی شدن پرورش ماهی، توجیهی برای مدیران سازمان شیلات جهت واردات و معرفی گونههای غیربومی برای به اصطلاح اقتصادی شدن تولید شده، در حالی که اگر سازمان شیلات طرحهای اساسی مانند بهکارگیری روشهای نوین آبزیپروری جهت افزایش راندمان تولید، سرمایهگذاری روی گونههای بومی کشور و اصلاح نژاد و تکثیر و پرورش گونههای بومی و ایجاد زیرساختها (صنایع فرآوری آبزیان و بستهبندی ) و ... را اجرا میکرد، نیازی به واردات و معرفی گونههای غیربومی مهاجم نبود.
در بخشی از پاسخ منتشر شده اشاره شده که متأسفانه جناب آقای دکتر عبدلی در نشستهای علمی که در چند سال اخیر توسط شیلات ایران مستقیماً و یا با همکاری مراجع علمی و با حضور کارشناسان داخلی و خارجی موافق و مخالف پرورش تیلاپیا برگزار شده است، شرکت نکردهاند. متأسفانه این جملات نیز همانند بسیاری از موارد ذکر شده به دور از واقعیت است. در این زمینه نکات ذیل برای روشن شدن افکار عمومی و صاحبنظران این حوزه حائز اهمیت است. اینجانب تاکنون در دهها برنامه، جلسه و همایش در مورد گونههای غیربومی و بهویژه تیلاپیا با رئیس سازمان شیلات، معاونین سازمان شیلات، مدیران میانی شیلات و کارشناسان و مدیران موسسه تحقیقات علوم شیلاتی و دانشگاهیان شرکت نمودهام که بزرگترین و مهمترین آن، هماندیشی بود که به میزبانی دانشگاه شهید بهشتی و اینجانب با حضور دهها کارشناس علوم شیلاتی و محیط زیست از سراسر کشور برگزار شد، که برخی از آنها به شرح ذیل است:
- همایش هماندیشی چالشها و فرصتهای پرورش ماهی تیلاپیا. دانشگاه شهید بهشتی، 29 اردیبهشت 1395. با حضور مدیران و کارشناسان سازمان شیلات و مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی و سازمان حفاظت محیط زیست و دیگر پژوهشگران و متخصصین.
- نشست هماندیشی چالشها و مشکلات در خصوص ورود گونه ماهی تیلاپیا به کشور. سازمان حفاظت محیط زیست، 9 مهر 1393. با حضور رئیس و معاون و مدیران سازمان شیلات و مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و معاونین و مدیران و کارشناسان این سازمان و با حضور اینجانب و جناب آقای دکتر کیابی
- جلسه بررسی مخاطرات و تهدیدات گونه غیربومی تیلاپیا، 22 اسفند 1393. سازمان حفاظت محیط زیست. با حضور رئیس و معاونین و مدیران سازمان شیلات و مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی و رئیس و معاونین سازمان حفاظت محیط زیست و با حضور اینجانب.
- اجرای کارگاه آموزشی اثرات سوء گونه غیربومی تیلاپیا بر اکوسیستمهای آبی استان یزد، 21-19 مرداد 1393، سازمان حفاظت محیط زیست. بازدید مرکز تحقیقات آبزیان آب شور و استخرهای آزمایشی پایلوت پرورش تیلاپیا با حضور کارشناسان و مدیران مرکز تحقیقات بافق و تهیه صورتجلسه مشاهده و ثبت بچه ماهیان و تکثیر ماهیان پرورشی.
- اجرای کارگاه آموزشی مدیریت گونههای غیربومی و مهاجم به ویژه تیلاپیا در استان البرز، 8-7 اسفند 1393. سازمان حفاظت محیط ز یست
- سخنرانی در خصوص اثرات اکولوژیکی گونههای ماهیان غیربومی آبهای شیرین ایران با تأکید بر تیلاپیا، 7-6 اسفند 1393. انجمن ارزیابی محیط زیست ایران.
- سخنرانی در خصوص تهدیدات اکولوژیک آبزیان مهاجم با تأکید بر ماهی تیلاپیا، 11- 10 اسفند 1395. دانشکده علوم دانشگاه زنجان.
- حفاظت و مدیریت ماهیان آبهای داخلی، تنوع زیستی ماهیان و تهدیدات گونههای غیربومی آبزی اکوسیستمهای داخلی، 10- 9 اردیبشهت 1396. دانشگاه شهرکرد.
- جلسه بررسی نحوه مدیریت ماهی غیربومی تیلاپیا در محیطهای طبیعی کشور، 28 مهر 1398. سازمان حفاظت محیط زیست
- اثرات اکولوژیک گونه غیربومی قزلآلای رنگینکمان در قفس بر آبزیان دریای خزر، 22 آبان 1398. همایش سامانههای نوین آبزی پروری، چالش ها و راهکارها. گروه علوم کشاورزی فرهنگستان علوم.
- تهدید های تیلاپیا و سایر ماهیان مهاجم بر زیست بوم های آبی ایران. وبینار، 6 اسفند 1399. دومین همایش ملی حفاظت از ماهیان بوم زاد ایران. دانشگاه گیلان.
- ماهی غیر بومی تیلاپیا، تهدید یا فرصت. 1400. وبینار. پژوهشکده گونه های غیر بومی و مهاجم. انجمن علمی محیط زیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان. 2 اردیبهشت 1400.
برنامه های تلویزیونی در خصوص گونه غیر بومی تیلاپیا
برنامه «طبیعت 360 درجه» بایدها و نبایدهای تولید، پرورش و مصرف ماهی تیلاپیا، 2 شهریور 1396
میهمانان برنامه: اصغر عبدلی؛ عضو هیات علمی دانشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی، محمودرضا اکبریان؛ کارشناس علوم غذایی و علی بیگی؛ کارشناس سازمان شیلات ایران
این برنامه با رویکرد بررسی پرونده های مختلف زیست محیطی در حوزه های طبیعی و انسانی و با دعوت از کارشناسان، مسئولان و متولیان اصلی محیط زیست کشور تلاش خواهد کرد مسائل مبتلابه محیط زیست ایران را با نگاهی موشکافانه و دقیق بررسی کند.
رادیو گفت و گو، ماهی تیلاپیا، چالش ها، فرصت ها و تهدیدها، 22 آبان 1395
میهمانان برنامه: دکتر غلامرضا رفیعی، استاد دانشگاه تهران.، دکتر عباس متین فر، رئیس بخش آبزی پروری علوم شیلاتی.، دکتر اصغر عبدلی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی، مهندس ولیخانی، محقق گونه های غیر بومی آبزی.، مهندس امید صدیقی، کارشناس آبزیان دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست.
رادیو سلامت، اجازه و نظارت بر پرورش ماهی تیلاپیا، 12 آذر 1396
میهمانان برنامه: دکتر حسینعلی عبدالحی، معاون آبزی پروری سازمان شیلات ایران.، دکتر اصغر عبدلی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی.
رادیو گفت و گو، پرورش ماهی تیلاپیا آری یا خیر، 26 تیر 1395
میهمانان برنامه: دکتر سید مجید خرازیان مقدم، مدیر کل تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست.، دکتر اصغر عبدلی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی، مهندس امید صدیقی، کارشناس آبزیان دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست و مهندس علی بیگی، رئیس گروه تغذیه آبزیان آب شیرین سازمان شیلات ایران.
آخرین جلسه و گفتوگوی علمی با شرکت اینجانب و با حضور معاون پژوهشی و مدیر بخش اکولوژی مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور و مدیر مرکز تحقیقات ماهیان آب شور بافق به عنوان متولی در زمینه تیلاپیا برگزار گردید که اتفاقا ریاست قبلی موسسه تحقیقات شیلات، آقای دکتر پورکاظمی هم به ارائه نقطه نظراتی در این جلسه پرداختند.
نکات برجسته مسئولین موسسه تحقیقات علوم شیلاتی به عنوان موافقین پرورش تیلاپیا در این گفتگو نکات زیر بوده است:
نتیجه این گفتگو این بوده که موسسه تحقیقات شیلات ایران بیان داشتند که گونه تیلاپیا مهاجم بوده و از منتقدین ورود این گونه غیر بومی درخواست ارائه راه حل برای کنترل و ساماندهی پرورش این گونه مهاجم را دارند که در جای خود بسیار جای تعجب و تامل دارد. اما نکته مهم در این وبینار صحبت هایی با ماهیت توهین آمیز و غیر کارشناسی یکی از مدیران شیلات، کارشناس شیلات و فردی از بخش خصوصی بوده که باعث تعجب شرکت کنندگان در این وبینار شد که نظم جلسه را نیز بر هم زده بودند چه خوب است روابط عمومی سازمان شیلات با بررسی فیلم این وبینار آسیب شناسی نماید که چرا این افراد به جای پاسخ علمی این رویه را در پیش می گیرند؟ آیا اصولا این نوع برخورد مورد تایید سازمان شیلات است؟ نظر سازمان شیلات در مورد جملات توهین آمیز بیان شده یکی از مدیران و کارشناسان این سازمان در وبینار چیست؟
نتیجه ای که از این بخش گرفته می شود این است که اینجانب در بیان نکات علمی با کسانی که منطق علمی دارند هیچ مشکلی ندارم اما مسلما به عنوان یک معلم دانشگاهی علاقه ای به شرکت در بحثوگفتگو با افرادی که منطق آنها توهین و اتهام زنی های بی پایه و اساس و تخریب افرادی است که با دلسوزی توصیه ها و نظرات علمی شان را بیان می کنند، ندارم.
به سازمان شیلات ایران نیز توصیه می کنم با رویکردی واقع بینانه، منطقی و جامع نگر ضمن توجه به نظرات کارشناسان دلسوز و متخصصینی که در این سازمان و سایر دستگاه ها و مراکز علمی در جهت بهره برداری اصولی از ذخایر آبزی کشور و در راستای توسعه پایدار آبزی پروری متناسب با ظرفیت برد اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی کشور، برنامه ریزی و تلاش می کنند توجه نموده و از ظرفیت های علمی و دانشگاهی برای اصلاح و بهبود شرایط استفاده مناسب نماید.
پیوستها به شرح زیر است:
پیوست 1
پیوست 2
پیوست 3
پیوست 4
انتهای پیام/