بیانیهگام دوم؛ بصیرتافزایی میکند
واقعاً «این نامه چه میگوید به ما؟»اهل تعصب نیست و بی منطق حرفی نمیزند و بر آمار و ارقام هم تکیه ندارد، موضوعات و عبارات جامعی را مطرح کرده است که خیلی جای کار دارد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، ابوالفضل عربزاده، در یادداشتی درباره بیانیه گام دوم انقلاب نوشت: حجت الاسلام راجی، یکی از نویسندگان کتاب صعود چهلساله، بیان زیبایی درباره بیانیه گام دوم دارد که میگوید: «ارزش و اهمیت هر نوشتهای بستگی به نویسنده آن نامه دارد. فرستنده نامه ما کسی است که فتنه 88 را میتوان از رنگ انگشتر او تشخیص داد؛ کسی است که وقتی میخواهد غرب را به چالش بکشاند لازم نیست سخنرانی کند، فقط کافی است سوم خرداد در جمع نیروهای مسلح به آنها بگوید: "بنشینید روی زمین."، تحلیلگران غرب میگویند او با این کارش غرب را به چالش جدی کشاند، به آنها ثابت کرد؛ شما اهل جنگ نظامی با ما نیستید چون من به نظامیها گفتم بنشینید. او کسی است که وقتی در جمع علما قرار میگیرد گوی سبقت را از همه آنها میرباید...»
نویسنده این نامه چنین کسی است، کسی است که رئیس جمهور روسیه با آن ویژگیهای خاص وقتی از دیدار با ایشان بازمیگردد میگوید: من مسیح را در او دیدم.
نویسنده این نامه حضرت آیت اللّه خامنهای (حفظه اللّه تعالیٰ) است، کسی که دل جهان استکبار از ترس او آرامی ندارد و بهواقع سدی است در برابر دسیسههای شیطانی شیطان بزرگ.
شاید بیانیه گام دوم نیازمند نگاه ما باشد؛ یا شاید ما نیازمند او باشیم اما مهم آن است که نگاه ما نگاهی منفعلانه نباشد، نباید دید ما نسبت به این نامه گرانقدر، مانند نگاه به دیگر متون باشد. گاهی میشنویم که بعضی واقعیات در کلمات نمیگنجند اما در این نامه شاهدیم، واقعیاتی که در کلام نمیگنجند، چگونه معنای ژرف خود را در ظرف اطلاعات و اعتقادات ما میریزند و نگاه روزنهای ما به انقلاب را چگونه باز میکند تا نور به قلبمان بتابد؛ و قطعاً بر هر آزادیخواهی فریضهای است مطالعه این نامه؛ مطالعهای از جنس شور و شعار، مطالعهای برخاسته از دل، مطالعهای که بعد از دقایقی پرتاب نشود گوشهای از ذهن شلوغمان؛ مطالعه این بیانیه دلی از جنس امید و عمل میخواهد و البته جوان.
واقعاً«این نامه چه میگوید به ما؟» اهل تعصب نیست و بیمنطق حرفی نمیزند و بر آمار و ارقام هم تکیه ندارد. موضوعات و عبارات جامعی را مطرح کرده است که خیلی جای کار دارد؛ عباراتی که میشود از هر کدامشان شاخههای بسیاری گرفت، بهراستی «این نامه چه میگوید به ما؟»
از تاریخ صحبت میکند، تاریخی که تاربسته و یخزدۀ آلودگیهای رسوخکرده استعماری غرب است، غربی که تحریف و دروغپردازی درباره گذشته و حتی زمان حال را دنبال میکند و از پول و همه ابزارها برای آنها بهره میگیرد.
قلم نویسنده به این نامه جان بخشیده است و این نامه هم به خوانندهاش جان میبخشد؛ همان جایی که میگوید: «رهزنان فکر و عقیده بسیارند، حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید»، پیادهنظامی که در تلاشند تا دروغها را به جای حقیقت نشانند و آینده را مورد تهدیدهای ناشناخته قرار دهند و پیادهنظامی که «جریان تحریفی» راه انداخته است؛ این نامه راهکار میدهد به ما: «نادانستهها را جز با تجربه خود یا گوش سپردن به تجربه دیگران نمیتوان دانست» و قطعاً این «دیگران» پیادهنظام دشمن نیست. کمی به دور و برمان نگاه کنیم، چقدر سعی دارند که رژیم پهلوی را زیبا جلوه دهند؛ چه تلاشی دارند که آن رژیم را با بهانه شیر و موز در مدرسهاش به چشم ما زینت دهند. گاهی یک شوخی یا دروغ آنقدر در ذهن انسان میپیچد که جا خوش میکند و تکان نمیخورد.
شناختِ تاریخ، بخشی از وظایف ما جوانان است؛ مایی که قرار است ثمره خون شهیدان و عرق زحمتکشان را پرچم راهمان کنیم و آن را دودستی تقدیم دشمن نکنیم. من و تو که باعث اعتلای این نظام خواهیم شد، باید گذشتهمان را ببینیم تا چشممان به آینده باز شود؛ باید همچنین از حال غافل نشویم، باید احوالات پیرامونمان را بشناسیم، باید دستاوردهای انقلاب را بچشیم و توصیههای بیانیه را سر کشیم تا در وجودمان بذر بپاشد؛ سپس به آنها عمل کنیم تا شجرهای از درونمان بروید و میوهاش زینت باغ انقلاب باشد.
چشم امید نویسندۀ این نامه تویی! نه فقط تو، که من هم... و تمام جوانانی که غیرتشان اجازه نمیدهد دستمایه بیچارگی وابستگی شوند. «این نامه چه میخواهد از ما؟» این نامه نوری است که بر تاریکای راه چیره میشود؛ شناخت و بصیرت میافزاید، توصیههایی دارد. راستی رسالت من و تو چیست؟ این که بنشینیم تا شبهههای پیادهنظامهایشان در ذهنمان رسوخ کند؟ وظیفه ما چیست؟ و چه خوب است خودمان را همین الآن روبهروی شهدا ببینیم تا بفهمیم از ما چه میخواهند؛ و خدا را شکر و صد شکر که جوانان انقلابی دست به کارند، در حرکت بهسوی تعالی جامعه و بدیهی است که این چرخ را باید با هم بچرخانیم. از همین نامه شروع کنیم تا ببینیم چه میگوید به ما؛ کتابهایی چون «دَکَل» و «صعود چهلساله» میتوانند به فهم ما از این نامه کمک کنند؛ نویسندگان این کتابها تلاش نمودند که بهدور از تعصب و با زبان آمار و منطق، بسیاری تردیدها و نگاههای ناصحیح را اصلاح کنند و در جادۀ انقلاب قرار دهند.
انشاءاللّه در امتداد مسیر سرخ شهدا قدم برداریم تا به بهشت سبز مهدوی(عج) برسیم.
منابع:
1. بخشهایی از قسمت مرتبط به تاریخ، برگرفته از قسمتهایی از کتاب دکل، روحاللّه ولی ابرقوئی، نشر شهید کاظمی، قم، 1399، صفحات 105، 106، 107، 118 و 137.
2. بهنقل از معاون فرماندهی نیروی دریایی پهلوی امیرهوشنگ آریانپور، در برنامه مستند «بهروایت دربار»، بهمن ماه 1396، شبکه اول سیما.
3. دخترم فرح، فریده دیبا، ترجمۀ الهه رئیس فیروز، نشر بهآفرین، 1380، ص 338.
انتهای پیام/+