به بهانه درگذشت دکتر صدر؛ افقهای فوتبال و سینما به یکدیگر نزدیک شدند
گروه استانها- محمد شیخانی در یادداشتی به بررسی اهمیت آثار دکتر صدر در نزدیک ساختن افقهای فوتبال و سینما پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، مانند همیشه خبری کوتاه اما تلخ بود:«حمیدرضا صدر؛ مفسر سینما و فوتبال و روزنامهنگار و نویسنده درگذشت». دکتر صدر را از مدتها قبل به واسطه کتابی که در حوزه سینما نگاشته بود میشناختم:« تاریخ سیاسی سینمای ایران»؛ کتابی موجز اما پرمحتوا.
صدر مدتها بود که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد و در نهایت تسلیم این غول بی شاخ و دم شد و دار فانی را وداع گفت؛ خبر فوتش بسیار متاثرم کرد زیرا انس و الفتی دیرینه با نوشتههایش داشتم.
نوشتههایی که خصلت اصلی آنها روان و سلیس بودن و از همه مهمتر جادویی بودن است؛ صدر توانسته بود محتوا را با سلاست تلفیق کند و کلامی جادویی استخراج کند که بلافاصله جذب آن میشدید.
خصلت دیگر این مفسر و روزنامه نگار این بود که اساسا چندرشتهای بود؛ معماری، سینما، فوتبال و حتی فلسفه و شهرسازی همه و همه حوزههایی بود که صدر در آنها خوانده بود و خوانده بود و البته هیچ ادعایی در هیچکدام هم نداشت و خود را علاقمند به فوتبال و سینما میدانست و چه زیبا توانسته بود افقهای فوتبال و سینما را به یکدیگر نزدیک کند.
بهترین منبع و مرجع شناخت صدر آثار اوست به ویژه برای ما که اساسا بعد از فوت افراد سراغ کتب و آثار آنها میرویم؛ صدر تاریخ شفاهی فوتبال ایران بود؛ نوشتههایش برای آنان که فوتبال روزگار قدیم ایران را درک نکرده بودند بهترین تصویرسازی برای قرار گرفتن در حال و هوای فوتبال دهه 30 و 40 ایران بود.
تفاسیر خواندنی و دلفریب صدر بعضا با صدایی مخملی در قاب تلویزیون مضاعف میشد و با آن حالت پریشان از فوتبال سخن میگفت و البته این آشفتگی فقط در ظاهر نبود؛ صدر فریفته فوتبال و فلسفه بود و این فریفتگی حاصلی جز آشفتگی نیز نداشت!
قدما معتقد بودند سختترین کار دنیا این است که ساده و راحت و روان بنویسید؛ صدر در این کار متخصص بود و در عین روان نویسی تمام داشتهها و دانستههای خود را به شما منتقل میکرد.
دو تکنگاری وی در حوزه تاریخ که بیانگر این است که صدر این حوزه را نیز از دیدگان خود به دور نداشته و دستی بر آتش در این وادی نیز داشته است.
اینک از آن صدای مخملی محروم شدیم اما نوشتههای صدر میتواند تا مدتها خوانده شود و خوانده شود و اثبات کند که «تنها نوشته است که میماند».روحش شاد.
انتهای پیام/281