مروری بر خاطرات قهرمان المپیک سیدنی؛ از آمدن حبیبی روی تشک تا باخت چهره شاخص تیم/ دبیر: قبل از المپیک زیاد چربی و لبنیات خورده بودم!

رئیس فدراسیون کشتی اعتقاد دارد که دلیل اکتفای تیمِ خوب اعزامی به سیدنی به یک طلا، باندبازی و چند گروه شدن تیم نبود، بلکه شکست «علیرضا حیدری» به عنوان پرامیدترین عضو تیم ملی، روی همه تأثیر منفی گذاشت.

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، «علیرضا دبیر» روز 26 تیرماه سال 98 رئیس فدراسیون کشتی شد. قهرمان پرآوازه کُشتی ایران که پنج مدال جهانی و المپیک در کارنامه دارد، اولین مدال جهانی بزرگسالانش را در سال 1998 در مسابقات تهران گرفت. این پسر سبک وزن مدعی، که جایگزین «محمد طلایی» قهرمان جهان شده بود، در مسابقات جهانی تهران موفق شد مدال طلا را از آن خود کند. پس از آن نیز کشتی‌گیر اهل شهرری، چهار فینال جهانی و المپیک را تجربه کرد.

نقطه عطف زندگی ورزشی علیرضا دبیر که حضور در دو المپیک را به عنوان کشتی‌گیر تجربه کرد، المپیک سیدنی بود. جایی که تیمی پرستاره راهی استرالیا شد، اما تنها این علیرضا دبیر بود که توانست مدال المپیک را از آن خود کند. او چهار سال بعد از طلای رسول خادم در المپیک 1996 آتلانتا، کُشتی ایران را صاحب مدال طلا کرد.

کشتی آزاد 16 سال بعد از طلای علیرضا دبیر انتظار طلای دیگری را کشید که «حسن یزدانی» در ریو به این انتظار خاتمه داد.

پیش از آغاز رقابت‌های کشتی المپیک، فارغ از بحث‌های مدیریتی و جایگاه فعلی علیرضا دبیر در کشتی ایران، با او به مرور خاطرات مربوط به المپیک پرداختیم. صحبت‌های علیرضا دبیر درباره مقطع مهمی از دوره قهرمانی‌اش در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم در زیر می‌آید:

باخت حیدری به کورتانیدزه روی تیم 2000 سیدنی تأثیر منفی داشت
«چرا آن تیم پرستاره در سیدنی باخت؟»، قهرمان المپیک 2000 در پاسخ به این سؤال اظهار داشت: تیم المپیک سیدنی واقعاً تیم خیلی خوبی بود، اما یک دفعه به هم ریخت. فکر می‌کنم آنجا اولین باخت «علیرضا حیدری» به کورتانیدزه اتفاق افتاد. همه می‌گفتیم علی مدال می‌گیرد. او سال قبل از المپیک در جهانی 1999 با نتیجه 3 بر 4 به «مورتاز علی‌یف» باخته بود و اگر 20 ثانیه وقت داشت این حریف را می‌برد. باخت علی حیدری به کورتانیدزه روی تیم خیلی اثر بدی داشت و تیم از هم پاشید. حیدری آسِ تیم ما بود و باختش روی همه تأثیر گذاشت.

دبیر در پاسخ به این پرسش که «مانند المپیک 1996 که درباره‌اش می‌گویند چند گروه شدن تیم دلیل ناکامی برخی کشتی‌گیران بود، در المپیک سیدنی این صحبت‌ها مطرح نبود؟» یادآور شد: در مورد تیم 1996 از من نپرسید، از آنهایی که آنجا بودند سؤال کنید، اما در مورد تیم 2000 هیچ باند و گروه و چند دسته شدنی در کار نبود. شکست علیرضا حیدری روی تیم تأثیر منفی گذاشت.

برای المپیک سیدنی 10 کیلو وزن کم کردم؛ چربی زیاد خورده بودم
دبیر با اشاره به مشکلاتی که برای رسیدن به المپیک سیدنی پشت سر گذاشت، گفت: سه چهار ماه مانده به المپیک، من عمل فَتق انجام دادم. یک چیزی تور مانند در شکم من کار کردند به اسم «مش». برای آنکه این وسیله خوب جا بیفتد من باید غذای چرب و لبنیات زیاد می‌خوردم. همین باعث شد که وزن بدنم حدوداً سه چهار کیلو بالا برود و برای المپیک سیدنی باید 10 کیلو کم می‌کردم. حدوداً 67 یا 68 کیلو شده بودم. آن سال در المپیک کُشتی‌ها در سه روز برگزار می‌شد. من در روز اول گینه بیسائو و سیسائوری را شکست دادم. روز دوم کلاً کشتی نگرفتم و روز آخر که شده بودم 64 کیلوگرم، که وزن ایده‌آلی برای یک 58 کیلو بود، «تری براندز» آمریکایی را در نیمه نهایی بردم و از آن طرف هم «هارون دوغان» که حریف مستقیم من بود و فینال جهانی سال گذشته را با هم گرفته بودیم، باخت. وقتی حریف مستقیمت می‌بازد تو روحیه می‌گیری. خصوصاً اینکه او به کسانی باخت که من راحت آنها را با اختلاف هفت هشت امتیاز می‌بردم و این از نظر روحی من را بالا برد. باید از این فرصت بهترین استفاده را می‌کردیم که کردیم.

وی در مورد اینکه آیا فکرش را می‌کرد که طلای المپیک بگیرد، افزود: ما اگر فکر می‌کردیم که نمی‌توانیم به مدال المپیک برسیم، این‌قدر تلاش نمی‌کردیم.

 

یک سال با حریفانم زندگی می‌کردم؛ این رمز موفقیتم بود
علیرضا دبیر یکی از کشتی‌گیرانی بود که مانند جهان پهلوان تختی عکس حریفانش را در اتاقش قرار می‌داد. او در مورد اینکه این کار چقدر در کسب موفقیت به او کمک کرده است، گفت: من از جهانی 98 تهران تا المپیک 2004 آتن که کشتی می‌گرفتم عکس همه حریفانم یک سال جلوی چشمم بود. آنهایی که بیشتر باعث استرسم می‌شدند، یک سال چهره‌شان را می‌دیدم تا به آنها عادت کنم. این‌قدر آنها را می‌دیدم که روی تشک برایم عادی بودند. به همین دلیل با استرس روی تشک نمی‌رفتم. انگار یک سال با آنها زندگی کرده بودم. صد درصد یکی از رموز موفقیت من در آن سال‌ها همین موضوع بود.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا این توصیه را به قهرمانان بعد از خود هم داشته است، گفت: کسی از من نپرسیده است؛ اما اگر بپرسند حتماً این را می‌گویم که چقدر تأثیر مثبت روی کارشان دارد.

ماخاچ مرتضی علی‌اف از همه باهوش‌تر بود؛ تفاله‌ام به آتن رسید
«چه کسی بعد از فینال، شما را روی دوشش دور تشک چرخاند؟» دبیر در مورد دقایق بعد از شکست حریف اوکراینی در فینال المپیک 2000 سیدنی تصریح کرد: او «فریدون حبیبی» بود. کشتی‌گیر پیشکسوتی بود که به عنوان تماشاگر در سالن حضور داشت. اصلاً خودم هم نمی‌دانم چطور یک دفعه روی تشک آمد.

وی در مورد سخت‌ترین و باهوش‌ترین حریفان خارجی‌اش نیز به تسنیم گفت: چند حریف خوب داشتم. هارون دوغان ترک و «سرافیم بارزاکوف» بلغارستانی که هر کدام دو بار من را در کمر تو کمر شکست دادند. «آلبروس تدیف» اوکراینی، تری براندز آمریکایی، «ماخاچ مرتضی علی‌اف» روس هم حریفان خوبی بودند؛ اما از نظر من ماخاچ مرتضی علی‌اف از همه باهوش‌تر بود.

رئیس فعلی فدراسیون کشتی همچنین یادآور شد: در المپیک 2004 آتن، من ضرب خورده بودم و تفاله‌ام به آن رقابت‌ها رسید.

فقط من و برزگر می‌دانستیم حریف فینالم چقدر خوب است
رئیس فدراسیون کشتی در مورد حال و هوای کشتی فینال المپیکش خاطرنشان کرد: قبل از مسابقه همه فکر می‌کردند کشتی‌گیر اوکراینی حریف خوبی نیست، در صورتی که ما سال 1999 با هم 9 دقیقه کشتی گرفتیم و من زوری او را شکست دادم. منی که قهرمان سال 1998 جهان بودم، سال 1999 داشتم به همین اوکراینی می‌باختم و کُشتی‌مان خیلی گره خورده بود. واقعاً به زور او را بردم. کسی زیاد او را نمی‌شناخت؛ چون در آنکارا باخته بود. ولی فقط من و «منصور برزگر» می‌دانستیم چقدر کشتی‌گیر خوبی است. مردم می‌گفتند دبیر که کشتی‌گیر آمریکا را برد در فینال مشکلی ندارد؛ اما من سال قبلش در وقت اضافه او را برده بودم. آمدم که اشتباه سال گذشته را تکرار نکنم و با برنامه روی تشک رفتم و شکستش دادم.

پدرم اولین کسی بود که بعد از قهرمانی المپیک با هم تلفنی صحبت کردیم
دبیر راجع به واکنش منصور برزگر به مدال طلای او در المپیک سیدنی هم گفت: خیلی خوشحال بود. او دوست داشت تیمش طلا بگیرد تا نتیجه زحمات خود را ببیند.

«اولین کسی که بعد از طلای المپیک با او تلفنی صحبت کردید که بود؟» دبیر در پاسخ به این سؤال نیز اظهار داشت: پدر مرحومم اولین نفری بود که با هم صحبت کردیم. او فقط می‌گفت: «بابا قربونت برم، پرچم رو بالا بردی». او فقط قربان صدقه‌ام می‌رفت.

و پاسخ دبیر به پرسش پایانی «امروز چه احساسی به آن صحنه‌های بی‌بدیل که تا سال‌ها به صحنه خاص ورزش ایران تبدیل شده بود، دارید؟»، این بود: فقط خدا را شکر می‌کنم که دل مردم شاد شد.

انتهای پیام/؛

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط