چشم‌انداز عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در دولت سیزدهم

رفع موانع حقوقی و سیاسی، نیاز متقابل ایران و شانگهای در موضوع افغانستان و اتخاذ استراتژی نگاه به شرق در سیاست خارجی دولت سیزدهم، عواملی است که می‌تواند تسهیل‌گر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای شود.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، سازمان همکاری شانگهای به طور جدی از دهه 1990 فعالیت خود را در چارچوب یک پاسخ مشترک به مساله افغانستان آغاز کرد.

طبیعتاً باتوجه به نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و افغانستان، همکاری و گفت‌و‌گوهای نزدیک با تهران را برای این سازمان ایجاب می‌کرد. همین امر نیز باعث شد تا 4 سال پس از تاسیس رسمی آن، ایران نیز به سادگی به عضویت ناظر در این سازمان در آید.

در سال 2005 چهار کشور از جمله ایران، پاکستان، هند و بلاروس به عضویت ناظر این سازمان در آمدند که طی سال‌های پس از آن دو کشور هند و پاکستان توانستند به عضویت دائم ارتقاء یافته و ایران و بلاروس کماکان به عنوان عضو ناظر همکاری خود را با این سازمان ادامه دهند.

با وجود آن که طی سال‌های اخیر جمهوری اسلامی ایران علاقه‌مندی خود را برای تبدیل وضعیت به عضویت دائم در این سازمان نشان داده است، اما تاکنون نتوانسته به این مهم دست یابد.

موانعی که دیگر وجود ندارند

تا سال 2015 و امضای رسمی توافق هسته‌ای از سوی ایران و کشورهای 1+5، تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران و به طور ویژه قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان مانع اصلی حقوقی پیش‌روی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مطرح می‌شد.

این موضوع به طور صریح از طرف مقامات رسمی این سازمان و کشورهای تاثیرگذار نظیر روسیه و چین طرح شده است. در همین حال سیاست تقابل‌جویانه ایران با غرب نیز که می‌توانست بر روند همکاری‌های گسترده اقتصادی و سیاسی روسیه و چین با غرب تاثیر بگذارد نیز منطق پیوست‌ شده به این مانع حقوقی بود.

با این حال از جولای 2015 و با رسمی شدن برجام در وین که متعاقب آن تصویب بیانیه 2231 در شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز در بر داشت، به طور رسمی نخستین مانع عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای برداشته شد.

به همین منوال، اجرای دقیق تعهدات ایران به مفاد برجام و تعامل نزدیک تهران با مسکو و پکن در روند پس از آن، نوعی اعتماد متقابل میان طرفین به وجود آورد.

از سوی دیگر، به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا از سال 2016 شرایط را در حوزه سیاست بین‌الملل نیز برای چین و روسیه تغییر داد. روسیه از سال 2014 و با آغاز بحران اوکراین تقابل بی‌سابقه‌ای را با غرب تجربه کرد که گام‌های دیگر آن را می‌توان در تحولات اخیر بلاروس، ماجرای الکسی ناوالنی و به خصوص تحرکات نظامی اخیر ملاحظه کرد.

چین نیز در همین حال در بحران تایوان، مسائل امنیتی هنگ کنگ، تحرکات آمریکا در دریای چین جنوبی و به ویژه در ماجرای مسلمانان اویغور، روند بی‌سابقه‌ای از تهاجم غرب را تجربه کرده است.

رویکردهای تهاجمی و بی‌پروای دونالد ترامپ در آغاز جنگ تجاری با پکن و تهدید مستقیم منافع مسکو که بروز چالش‌های جدی در همکاری‌های راهبردی این بازیگران به وجود آورد، نگاه این کشورها را به ابعادِ تقابل با غرب تاحدودی تغییر داد. همین امر نیز به عنوان منطقِ سیاسی جدید در شانگهای، می‌توانست عضویت ایران را در این سازمان تسهیل کند.

پایانِ مخالفت تاجیکستان

با این حال، بروز اختلافات سیاسی بین ایران و تاجیکستان عاملی بود که حتی پس از رفع موانع فوق‌الذکر نیز نتوانست عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای را موجب شود.

در آخرین تلاش رسمی ایران برای جلب اتفاق نظر کشورهای عضو در این سازمان در سال 2017، تاجیکستان بنا به دلایل مختلف سیاسی و امنیتی، تنها مخالف عضویت ایران بود.

با این حال طی دو سال اخیر که به نظر می‌رسد روند بازیابی مناسبات تهران و دوشنبه نیز به نتایج ملموسی منتهی شده، نظر تاجیکستان تغییر کرده است.

چند ماه پیش نظام‌الدین زاهدی، سفیر تاجیکستان در تهران در یک کنفرانس مطبوعاتی که به مناسبت ریاست دوره‌ای این کشور بر سازمان همکاری شانگهای برگزار شد، نخستین بار نشانه‌هایی از تغییر دیدگاه تاجیکستان را ارائه داد.

هفته گذشته و در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی، سراج‌الدین مهرالدین، وزیر امور خارجه تاجیکستان به طور رسمی اعلام کرد که در صورت اتفاق آراء کشورهای عضو، این کشور نیز مخالفتی با عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای ندارد.

مهرالدین با این اظهار نظر رسمی و رسانه‌ای، عملاً توپِ عضویت دائم ایران را در زمین مسکو و پکن انداخت. پیش از این برخی تحلیل‌ها علت مخالفت تاجیکستان با عضویت ایران در شانگهای را بازتابی از دیدگاه‌های روسیه و چین مطرح می‌کردند.

اکنون به نظر می‌رسد مادامی که هیچ کدام از کشورهای عضو مخالفت رسمی خود با عضویت دائم ایران را مطرح نکرده‌اند، این امر منوط به تصمیم مسکو و پکن است.

شانگهای؛ نقطه آغاز سیاست نگاه به شرق در دولت سیزدهم

همچون سال 92، یکی از نخستین سفرهای خارجی رئیس‌جمهور جدید ایران، حضور در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای خواهد بود. در شهریور ماه سال 92 حجت الاسلام حسن روحانی کمتر از دو ماه از آغاز فعالیت دولت یازدهم، در بیشکک با سران کشورهای عضو دیدار و گفت‌و‌گو کرد.

در دولت سیزدهم نیز انتظار می‌رود حجت الاسلام رئیسی، رئیس‌جمهور منتخب در یکی از نخستین سفرهای خود برای شرکت در نشست سران کشورهای عضو و ناظر، عازم دوشنبه شود. با این حال در این دو سفر یک نقطه تمایز کلیدی وجود دارد.

روحانی زمانی برای شرکت در اجلاس شانگهای به بیشکک رفت که سیاست خارجی دولت یازدهم را تعامل با غرب و حل‌و‌فصل مساله هسته‌ای مطرح می‌کرد، اما در حال حاضر، اظهار نظرهای رسمی و غیررسمی زیادی از سیاستِ راهبردی «نگاه به شرق» در دولت سیزدهم وجود دارد.

حجت الاسلام رئیسی به طور صریح یکی از اولویت‌های اصلی دولت سیزدهم را توسعه تعاملات ایران با کشورهای غیرغربی، با نگاه ویژه به روسیه و چین عنوان کرده‌ است. حضور گزینه‌هایی همچون مهدی صفری برای وزارت امور خارجه که تجربه ماموریت دیپلماتیک در روسیه و چین را در کارنامه دارد نیز به خوبی موید همین نگاه است.

در این چارچوب، عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگها در یک فرایند پایدار، می‌تواند نقطه آغاز استراتژی عملگرایانه نگاه به شرق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد. این امر یک مزیت مهم برای ارائه امتیازات مشابه از سوی چین و روسیه به دولت سیزدهم می‌دهد که می‌تواند نقشی همانند «برجام» در دولت دوازدهم ایفا کند.

البته باید اشاره داشت که عضویت ایران در این سازمان یک پروسه پیچیده و چند ساله را می‌طلبد. به گفته وزیر امور خارجه تاجیکستان، فرایند عضویت کشورهای جدید چهار مرحله دارد که در یک مکانیزم خاص اجرا می‌شود.

مهرالدین با اشاره به تجربه عضویت هند و پاکستان، تکمیل این فرایند را متضمن گذراندن چند سال عنوان کرده است. با این حال، موافقت رسمی سران کشورهای عضو نقطه آغاز این فرایند خواهد بود. در صورت رفع تمام موانع و پیاده‌‌سازی کامل و موفق استراتژی نگاه به شرق، می‌توان انتظار داشت عضویت ایران در این سازمان در سال‌های 1402 و یا 1403 نهایی شود.

ایران برای شانگهای یا شانگهای برای ایران؟

اگرچه تاکنون دیدگاه‌های متعددی در خصوص «نیازِ» ایران به شانگهای و ضرورت حضور ایران در این سازمان برای ارتقاء نقش بین‌المللی و منطقه‌ای خود مطرح شده، اما کمتر به مزیت‌های ایران برای سازمان همکاری شانگهای پرداخته شده است.

افغانستان نقطه پیوند کلیدی منافع متقابل ایران و این سازمان محسوب می‌شود. شکل‌گیری سازمان همکاری شانگهای در پاسخ به تهدیدات با منشاء افغانستان بود که هم‌اکنون نیز برای بازه‌ای دیگر، به نقطه اوج خود رسیده است.

در بازه کنونی که تحولات افغانستان با سرعت بسیار زیادی در حال وقوع است، سازمان همکاری شانگهای با تشکیل یک گروه تماس، یکی از مهم‌ترین پلتفرم‌های سیاسی مدیریت بحران را ارائه کرده است.

در حال حاضر تمام همسایگان افغانستان به جز ایران و ترکمنستان در عضویت دائم این سازمان قرار دارند. افغانستان نیز به عنوان عضو ناظر این سازمان حضور دارد.

این امر بستر سیاسی بسیار مناسبی را برای حل بحران افغانستان و ایفای نقش مهم‌تر در اختیار شانگهای قرار می‌دهد. با این حال، ایران با عضویت دائم و حضور رسمی در پروتکل‌های امنیتی و سیاسی شانگهای، به مثابه یک تعهد رسمی می‌تواند ضمانتی برای موفقیت طرح‌های پیشنهادی این سازمان با حضور تهران ارائه دهد.

از طرف دیگر، بسیاری از تحلیل‌گران نیز افزایش نقش روسیه و چین در افغانستان پس از خروج آمریکا را نیز مطرح کرده‌اند. این ارتقاء نقش طبیعتاً بدون همکاری در چارچوب یک پلتفرم منطقه‌ای با حضور ایران و پاکستان برای چین و روسیه امکان‌پذیر نیست. لذا، ارتقاء نقش راهبردی در افغانستان مستلزم ارائه یک نقش متقابل به ایران است و بهترین بستر برای این امر، همکاری در چارچوب‌های نهادی و رسمی محسوب می‌شود.

 

انتهای پیام/