ترکیه، آتش سوزی و فلسفه حکمرانی

آتش سوزی‌های گسترده چند روز اخیر، پیامدهای سیاسی و اجتماعی مهمی دارد که بسیاری از تصمیمات، رفتارها و شیوه حکمرانی حزب حاکم ترکیه را به چالش کشیده و انتظارات و رویکردهای جدیدی ایجاد می‌کند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بیش از 130 مورد آتش سوزی گسترده در 31 استان ترکیه، بزرگترین آتش سوزی تاریخ این کشور را رقم زده است. این موضوع، هنوز هم در صدر اخبار ترکیه است و تمام تحولات این کشور، دولت و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده است.

خاکستر شدن جنگل های ترکیه، جان 8 شهروند را هم گرفته و علاوه بر این، هزاران خانه روستایی در آتش سوخته و چند هزار راس دام سبک و سنگین و ماشین آلات کشاورزی روستاییان محل حادثه نیز از بین رفته است. هنوز آمار دقیقی در مورد سطح خاکستر شده جنگل ها و اراضی اعلام نشده اما با توجه به وسعت آتش، به نظر می رسد که بخش مهمی از جغرافیای سبز ترکیه از دست رفته است.

از ترومای جمعی تا تغییر ذهنیت سیاسی

گستردگی آتش و خاکستر شدن هزاران هکتار از جنگل های ترکیه، منجر به این شده که رویداد مزبور، از قد و قواره یک حادثه فراتر رفته و به دو پدیده مهم تبدیل شود:

1.آتش سوزی گسترده و پوشش خبری لحظه به لحظه آن، به ویژه در دورانی که ترکیه با رکود و مشکلات بزرگ ناشی از کرونا مواجه است، عملاً تبدیل به یک تروما و ضربه روانی و اجتماعی گسترده شده و اذهان شهروندان را درگیر کرده است. چرا که حالا در یک گستره جغرافیایی بسیار وسیع در 31 استان ترکیه، مردم با تابلوی سیاهی از کوه ها و تپه های سوخته روبرو هستند که برای آنها، نماد و نشانه ای از نیستی و آسیب دیدگی است و قطعاً مواجهه طولانی مدت با این تصویر، در کنار مشکلات اقتصادی و معضلات روزمره، موجب اندوه و افسردگی می شود.

2.آتش سوزی اخیر و نحوه مقابله دولت اردوغان با این حادثه وحشتناک، عملاً تبدیل به یک نقطه عطف شده است. حالا سران احزاب مخالف اردوغان، علاوه بر مشکلات اقتصادی، کارت و ابزار فشار دیگری به نام ناکارآمدی دولت در مقابله با آتش سوزی در اختیار دارند و می توانند حزب حاکم را به چالش بکشند.

چالش ناکارآمدی و تبلیغ با اثر منفی

دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه در مواجهه با حوادثی نظیر سیل و زلزله کارنامه قابل دفاعی ارائه داده و در دوران مبارزه با کرونا هم، از حیث مدیریت صحنه و پیش بردن عملیات گسترده شناسایی و واکسیناسیون، در سطح خوبی ظاهر شده است.

اما واقعیت این است که در مواجهه با آتش سوزی، بخش مهمی از اعتبار و کارآمدی دولت، زیر سوال رفت. اهمیت این موضوع در درک این واقعیت نهفته است که بسیاری از کشورهای حوزه مدیترانه و حتی آمریکا و استرالیا نیز، بارها با آتش سوزی های مهیب و گسترده روبرو شده اند اما سطح آمادگی دولت و همچنین چند و چون اعتبارات، امکانات، پرسنل و سناریوهای از قبل پیش بینی شده، کاری کرده که اولاً برای فرونشاندن آتش، چیزی به نام کمبود نیرو، نقص امکانات و تجهیزات فنی و دستپاچه شدن دولت و متولیان امر، دیده نشود.

دوم این که دولت توانسته فضای روانی جامعه را در مسیری هدایت کند که  مفاهیم برجسته ای همچون «وفاق و همبستگی ملی»،«حس همدردی» و «امید به گذار از بحران» در شهروندان، ایجاد شود. اما مرور تیتر و عکس بسیاری از رسانه های وابسته به حزب عدالت و توسعه، نشان دهنده این است که آنان تمام توان و هم و غم خود را صرف چنین رویکردهایی کرده اند:

1.عامل اصلی آتش سوزی ها پ.ک.ک است و باید به این گروه تروریستی درس لازم داده شود.

2.آمریکا و دیگر دشمنان ترکیه، برای تحمیل یک بحران اقتصادی بزرگ بر ترکیه، دست به چنین اقدامی زده اند.

3.نحوه واکنش دولت، هیچ نقص و مشکلی ندارد و انتقادات مخالفین، ناشی از خصومت و نگرش غیرملی آنهاست.

به بیانی ساده، حزب عدالت و توسعه، همچنان که در چند سال گذشته، استفاده از ابزار رسانه، تبلیغ و شعار را به ابزاری تبدیل کرده که در یک عملیات گسترده، به جای حل مساله، اذهان مردم را تحریف کرده و با آتش بار تبلیغاتی علیه مخالفین و منتقدین، کار خود را پیش می برد. اما این تاکتیک مستعمل، حالا به ضد خود تبدیل شده و بازتاب منفی پیدا کرده است.

سوالات بزرگ و فلسفه حکمرانی آکپارتی

در شرایطی که آتش نشان ها در حال مبارزه با شعله های آتش هستند، منتقدین و مخالفین، به طور مداوم بر روی این مساله بحث می کنند: چرا ارگان های مرتبط، برای فرونشاندن آتش، امکانات، ادوات و نیروهای کافی و لازم در اختیار ندارند؟

آتش سوزی های گسترده چند روز اخیر، پیامدهای سیاسی و اجتماعی مهمی دارد که بسیاری از تصمیمات و رفتارها و شیوه حکمرانی حزب حاکم ترکیه را به چالش کشیده و انتظارات و رویکردهای جدیدی ایجاد می کند.

ابراهیم کیراس از تحلیل گران روزنامه قرار ترکیه نوشته است: «یکی از مهم ترین مسائلی که نمی توان از کنار آن گذشت، این است که دولت ما برای مقابله با آتش سوزی، کاملاً بی تدبیر و بی برنامه بود. از سال 2018 میلادی، بسیاری از کارشناسان بارها هشدار دادند و در مورد ضرورت تخصیص اعتبارات به بخش یگان هوایی حفاظت از جنگل ها، از دولت خواهش و تمنا کردند. اما دولت اعتنایی نکرد و به این مساله اهمیت نداد.

جالب اینجاست که همین حالا هم، دولتمردان ما به دنبال این هستند که ضعف های خود را بپوشانند و وانمود کنند که چنین اتفاقی در همه کشورهای جهان، با همین وضعیت مدیریت می شود».

وی در ادامه در مورد مواجهه رسانه ای و تبلیغاتی دولت نیز چنین نوشته است: «اغلب رسانه های تحت امر حزب عدالت و توسعه، صرفاً بر روی این موضوع تمرکز کرده اند که نیروهای پ.ک.ک، جنگل ها را به آتش کشیده و آنها مسبب اصلی هستند.

گذشته از این که هیچ سندی هم ارائه نداده اند، باید به این نکته توجه کنیم که پ.ک.ک، یک گروه تروریستی است که به هیچ اخلاق و مرامی پایبند نیست. اما سوال اینجاست: حتی اگر اثبات شود که کل این 137 آتش سوزی کار پ.ک.ک بوده، چنین چیزی به معنی برداشتن امر مسئولیت از دوش دولت است؟ البته که خیر. دولت، مسئول و موظف است که برای اداره کشور تدبیر اتخاذ کند».

طاها آک یول از روزنامه نگاران قدیمی ترکیه نوشته است: «چرا دولت، هیچگاه برای مواجهه با بحران های بزرگ، آمادگی ندارد و دستپاچه می شود؟ در برابر کرونا، به یک باره گرفتار شدیم. چرا؟ چون بخش بزرگی از منابع ارز را از دست داده و تدابیر اقتصادی لازم برای مواجهه با بحران بزرگ، اتخاذ نشده بود.

حالا هم در برابر آتش سوزی، به یک باره غافلگیر شده ایم. چرا؟ چون دولت فکر نمی کرد سوختن جنگل ها تا این اندازه مهم و خرید امکانات، تاثیرگذار باشد. جالب است که هواپیماهای قدیمی یگان آتش نشان، سالهاست در گوشه ای افتاده و خلبانان هم استعفا داده اند. مگر می توان یک کشور را به این شکل اداره کرد؟»

بخشی از مهم ترین سوالات تحلیل گران و منتقدینی که در ماجرای آتش سوزی، فلسفه حکمرانی دولت اردوغان و آکپارتی را به چالش کشیده اند، از این قرار است:

1.هزینه تعمیرات هواپیماهای آتش نشان ترکیه 4 میلیون دلار است و هزینه اجاره هواپیماهای روسی 24 میلیون دلار. چرا در 19 سال اخیر، یگان هوایی آتش نشانی را تقویت نکردید و اعتبارات اختصاص ندادید؟

2.دولت ترکیه از حیث استفاده از خودروهای دولتی رکورد جهان را شکسته و نهاد ریاست جمهوری ترکیه، 13 هواپیمای لوکس و 4 بالگرد در اختیار دارد. چرا به جای این  همه خودرو و هواپیمای لوکس، بودجه ای به خرید هواپیمای آتش نشان، اختصاص ندادید؟

3.چرا دولت ترکیه، فروش پهپاد مسلح به اوکراین را در بوق و کرنا می کند اما حالا برای فرونشاندن آتش، از اوکراین کمک گرفته است؟

4.چرا اردوغان در بازدید از مناطق آتش زده، به سوی مردم، کیسه های اهدایی چای را پرتاب و آنها را تحقیر کرد؟

5.چرا در شرایطی که در بسیاری از نهادهای دولتی، رانت استخدام نیروهای اضافی وابسته به آکپارتی نمایان شده، در جنگلداری و آتش نشانی، کمبود نیرو وجود دارد؟

پاسخ به سوالات بالا، چندان دشوار نیست. واقعیت این است که فلسفه حکمرانی و کشورداری نزد حزب عدالت و توسعه – دست کم در چند سال گذشته – مبنای خود را بر اهداف و آمالی گذاشته که در آن، بقای حزب و پیروزی در انتخابات، از هر موضوعی مهم تر است و در تعریف اولویت های سیاسی و اجرایی کشور، نه تنها به مفاهیم مرتبط با حوزه محیط زیست، اهمیتی داده نشده، بلکه از بسیاری جهات، به ویژه از منظر تغییر کاربری جنگل ها و مراتع و صدور مجوز برای صدها معدن جدید، طبیعت به شدت در معرض خطر قرار گرفته است.

دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه در سایه شراکت با یک جریان تند راست افراطی به نام حزب حرکت ملی، یک بار دیگر گفتمان ملی گرایی ترکی و توجه به مداخلات نظامی برونمرزی و نمایش قدرت سخت را بر هر مساله مهم دیگری، ترجیح داده و به جای پاسخ دادن به مشکلات و معضلات، همواره به ابزار شعار، رسانه و تبلیغ پناه برده است.

بر اساس سنت سیاسی ترکیه و آکپارتی، در ارزیابی محبوبیت و نفوذ یک رهبر سیاسی، ارائه سخنرانی های حماسی و آتشین، حمله تند به مخالفین، ایجاد حس افتخار ملی و مشی قدرت نمایی، به مراتب مهم تر از پاسخگو بودن و نقدپذیر بودن است.

اما شواهد نشان می دهد که حالا، ترکیه نیز همچون بسیاری دیگر از کشورهای جهان، در آستانه ورود به دنیای پساکرونا، در شرایطی قرار گرفته که ناچار است بخش مهمی از رویکردها و شیوه مواجهه با مشکلات را تغییر دهد و در فلسفه حکمرانی و کشورداری، به مفاهیمی همچون آینده نگری، اتخاذ تدابیر و توجه به سناریوهای محتمل بها دهد. چرا که بایسته های جهان نوین، انتقادات مداوم احزاب مخالف و حقیقتی به نام تغییر نسل ها، شرایط را به سمت و سویی می برد که ادامه کشورداری با شرایط پیشین برای آکپارتی، مهیا نخواهد بود.

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط