ابعاد جدید پرونده انفجار بندر بیروت در گفتوگو با خانم بشری خلیل، وکیل مطرح لبنانی/ بخش اول
وکیل برجسته لبنانی میگوید: انفجار ۴ آگوست آن طور که بسیاری از مردم فکر میکنند تصادفی و اتفاقی نبود. به نظر من اقدامی خرابکارانه بود. رد پای اسرائیل و کشورهای غربی از جمله آمریکا و تروریستهای تکفیری وابسته به آنها در این انفجار به چشم میخورد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیروت، خانم «بشری الخلیل» از وکلای برجسته لبنانی که اطلاعات قابل توجهی درباره ابعاد مختلف فاجعه بزرگ انفجار چهارم آگوست 2020 در بندر بیروت دارد، در گفتگو با خبرنگار تسنیم به سئوالات مختلف در این زمینه پاسخ داده و به طور خاص به دست داشتن غربیها و رژیم صهیونیستی، به عنوان حامیان اصلی گروههای تروریستی تکفیری در این فاجعه اشاره میکند.
این وکیل برجسته لبنانی با ابراز خوشحالی از گفتوگو با یک رسانه ایرانی و فراهم شدن فرصت گفتوگو با شهروندان ایرانی، سلام و درود صمیمانه خود را به ملت و رهبر معظم انقلاب اسلامی ابراز کرد.
مهمترین محورهای مصاحبه با وکیل برجسته لبنانی درباره ابعاد پیدا و پنهان فاجعه بزرگ انفجار بندر بیروت
- تحقیقات آنگونه که باید انجام نشده است. انفجار آن طور که بسیاری از مردم فکر میکنند تصادفی و اتفاقی نبود.
-انفجار بندر بیروت، اقدامی خرابکارانه بود.رد پای اسرائیل در این انفجار به چشم میخورد که شرورانه در کمین بندر بیروت و به خصوص مقاومت و البته حزبالله است .
- آنچه اتفاق افتاد، سوء استفاده از وجود «نیترات» در بیروت بود . اینکه نیترات چگونه به آنجا رسیده است، علامت سؤال خیلی بزرگی است.
-گشتهای یگانهای ویژه نیروهای بینالمللی در دریا مجاز نیستند که اجازه عبور چنین موادی را بدهند، اما این مواد عبور کرده و به لبنان رسید.
- در واقع، این مواد از گرجستان باید به موزامبیک میرفت. از آنجا به بیروت رسیده است، اما به چه دلیل به بیروت آورده شد؟
-باید تحقیقاتی با شرکت یا مالک نیترات آمونیوم موجود در موزامبیک و مالکان کشتی و ناخدای آن انجام شود، اما در هیچ یک از موارد همکاری وجود ندارد.
- من باید از نیروهای یونیفل تحقیق و بازجویی کنم.به عنوان بازپرس پرونده باید از نیروهای یونیفل سئوال کنم.چگونه اجازه ورود این مواد را دادند؟
-دولتهایی چون فرانسه و انگلیس، آلمان و نیز سازمان ملل و نیز اسرائیل و قدرتهای متخاصم دیگر بر یونیفل فشار وارد کردهاند.
- نمیتوانم، به اسرائیل شک نکنم، اینکه این مواد را فرستاد تا روزی برای هدف قرار دادن و حمله به بندر بیروت، از آنها استفاده کند.
-رژیم اسرائیل دارای یک هدف اصلی است و آن خلاص شدن از بندر بیروت برای جلوگیری از رقابت آن با بندر «حیفا» است.
-دستگاههای حکومتی یا دولت لبنان با دادن اجازه تحقیقات به FBI و اطلاعات فرانسه مرتکب اشتباه بزرگی شدند، چون ممکن است، خود آنها در این انفجار دست داشته باشند .
-اگر اسرائیل در آن دست داشته باشد؛ بیشک هر مدرکی که به دست داشتن اسرائیل در این انفجار اشاره کند، توسط افبیآی(FBI) و اطلاعات فرانسه محو و نابود خواهد شد.
-سخنانی بسیاری مطرح شده بود که این محموله متعلق به جبهه النصره بوده و به بندر بیروت آورده شده است.
- بیروت گذرگاهی بود که(تروریستها) از طریق آن وارد سوریه میشدند و با دولت سوریه میجنگیدند.
-اساسا در لبنان نیترات آمونیوم وجود داشته است .نزد من پروندهای مربوط به سال 2007 وجود دارد.
-در همان زمان آشکار شد که تیمی بسیار بزرگ از القاعده در لبنان وجود دارد و در بسیاری از بمبگذاریها در داخل لبنان از این ماده استفاده کرده است.
- تمام بمبگذاریهای القاعده با نیترات آمونیوم انجام میشد و من بعید نمیدانم که این محموله نیترات متعلق به القاعده بود تا از آن به همان شیوه در سوریه استفاده کند.
-امروز چیزی به نام گاز دریای مدیترانه داریم، سوریه هم دارد، ما هم داریم. همچنین شاهد رقابت روسها و دیگر کشورها بر سر مسئله گاز اروپا هستیم.
- از دید آمریکاییها لازم بود که خط لوله گاز مورد نیاز آنها تماما از کشورهای دوست و همپیمان آنها عبور کند، در لبنان یک مانع بزرگ به نام مقاومت مانع هرگونه همپیمانی با آمریکاست.
- نقشه این بود که سوریه و بعد از آن حزبالله هدف قرار گیرد تا تمام منطقه، همپیمان و دوست آمریکا شود.
-برای فرانسه و آمریکا و اسرائیل یا هر دولت دیگری لبنان آسانترین میدان بازی بود. چرا؟ به این دلیل که در داخل لبنان نیروهایی بودند که با آنها همکاری میکردند.
-حزب«القوات»(فالانژیستهای سابق وابسته به سمیر جعجع که در ربودن دیپلماتهای ایرانی در چهار دهه پیش و تحویل آنها به رژیم صهیونیستی دست داشتند)نیز به شکل عجیبی(با آمریکا) همکاری میکرد .
-حزب القوات و طرفدارانش در بندر بیروت نفوذ بسیاری دارند و همچنان هم دارند . القوات دهها سال است که بر بندر بیروت تسلط دارند.
- «تری میسان»، روزنامهنگار فرانسوی در وبگاه «ولتر» نوشت که «اسرائیل شرق بیروت را با سلاحی جدید نابود کرد».
مشروح مصاحبه تسنیم با وکیل برجسته لبنانی درباره ابعاد پیدا و پنهان فاجعه بزرگ انفجار بندر بیروت
تسنیم : استاد بشری در ابتدا اجازه دهید بپردازیم به اینکه یک سال از انفجار چهارم آگوست گذشت و تحقیقات همچنان در جا میزند. با توجه به پیگیریهای حقوقی شما، روند تحقیقات به کجا رسیده است؟
بشری الخلیل: البته تحقیقات آنگونه که باید انجام نشده است. پروندهای به این بزرگی نیازمند دقت بسیار بالا است. انفجار آن طور که بسیاری از مردم فکر میکنند تصادفی و اتفاقی نبود. به نظر من اقدامی خرابکارانه بود.رد پای اسرائیل در این انفجار به چشم میخورد که شرورانه در کمین بندر بیروت و به خصوص مقاومت و البته حزبالله است . به قول آن ضرب المثل عامیانه که میگوید: یک تیر و دو نشان.
به نظر من آنچه اتفاق افتاد، سوء استفاده از وجود «نیترات» در بیروت بود . اینکه نیترات چگونه به آنجا رسیده است، علامت سؤال خیلی بزرگی است.چگونه رسیده و چگونه از ایستهای ارتش عبور کرده است؟چون باید از ارتش مجوز بگیرد و تحت نظارت«یونیفل»(نیروهای چندملیتی)باشد.نیروهای یونیفل(نیروهای چندملیتی) در سرتاسر سواحل لبنان حضور دارند. قطعنامه 1701 بر رصد و پیگیری هر نوع مهمات و یا مهمات قابل انفجار یا مهماتی که میتوان از آنها مواد انفجاری ساخت، تاکید میکند و یا اینکه خود مواد انفجاری هستند، یا در آنها عناصر انفجاری وجود دارد یا هر چیزی که به نوعی با مواد منفجره در ارتباط باشد و گشتهای یگانهای ویژه نیروهای بینالمللی در دریا مجاز نیستند که اجازه عبور چنین موادی را بدهند،اما این مواد عبور کرده و به لبنان رسید و مشخص نشده که مجوزی از سوی ارتش وجود دارد.
همچنین مشخص نشده که نیروهای یونیفل(چند ملیتی) مانع ورود آن شدهاند. به هر حال این مواد به بندر رسیده و گفته شده که از طریق ترانزیت به بندر رسیده است. چون در واقع، این مواد از گرجستان باید به موزامبیک میرفت. از آنجا به بیروت رسیده است، اما به چه دلیل به بیروت آورده شد؟هنگامی که دلیل را بررسی میکنید، میبینید که قانع کننده نیست، چون محمولهای در بیروت وجود دارد که باید به بندر «العقبه» حمل شود. بیروت و العقبه در مسیر کشتی از گرجستان به موزامبیک قرار ندارند.چرا نباید پیشنهادهای فریبنده و پر سود تجاری وجود داشته باشد؟ البته باید در همه این موارد تحقیقات انجام شود. در حالی که هیچ همکاری وجود ندارد. منظورم این است که باید تحقیقاتی با شرکت یا مالک نیترات آمونیوم موجود در موزامبیک و مالکان کشتی و ناخدای آن انجام شود، اما در هیچ یک از موارد همکاری وجود ندارد.همچنین باید تحقیقاتی از نیروهای یونیفل انجام شود.
من باید از نیروهای یونیفل تحقیق و بازجویی کنم.به عنوان بازپرس پرونده باید از نیروهای یونیفل سئوال کنم.چگونه اجازه ورود این مواد را دادند و آیا پیگیر موضوع بودهاند یا خیر؟ اگر پیگیر نبودهاند، چه کسی توانسته است، فشار وارد کند؟چه کسی توانسته است بر یونیفل فشار بیاورد یا بر آنها تأثیر بگذارد؟دولتهایی چون فرانسه و انگلیس، آلمان و نیز سازمان ملل و نیز اسرائیل و قدرتهای متخاصم دیگری مطرح هستند.
قطعا حزبالله، سوریه و رئیس جمهور «میشل عون» نمیتوانند، بر روی این موضوع تأثیر بگذارند. پس قدرت دیگری وجود دارد که میتواند،بر یونیفل تأثیر بگذارد و همان قدرت، مسئول تصمیم خویش است.بنابراین،با اراده وارد موضوع شد و با یکی از قدرتهای غربی رابطه دارد . نمیتوانم، آن را دوست یا هر چیز دیگر توصیف کنم، مگر آنکه به «نیکلا سارکوزی» شک کنم که این محموله را برای گروه تکفیری «جبهه النصره» ارسال کرده باشد و مثلا خواسته باشد، از آن چشم پوشی شود. همچنین نمیتوانم، به اسرائیل شک نکنم، اینکه این مواد را فرستاد تا روزی برای هدف قرار دادن و حمله به بندر بیروت، از آنها استفاده کند. در حالی که این رژیم دارای یک هدف اصلی است و آن خلاص شدن از بندر بیروت برای جلوگیری از رقابت آن با بندر «حیفا» است؛ این موضوع مورد تأکید و قطی است.
بنابراین احتمالات مطرح بسیاری داریم که باید توسط بازپرس پرونده پیگیری شود. موانع زمانی شروع شد که مسئولین کِشتی با ما همکاری نکردند.آنها تابعیت کشورهای دیگر را دارند.به همین دلیل باید توسط کشورهای متبوعشان بازداشت شوند یا به دولت لبنان اجازه داده شود از آنها تحقیقات به عمل آورد یا به دولت لبنان اجازه داده شود، برای تحقیقات آنها را احضار کند. همچنین این سؤالات مطرح است که صاحبان کالا کجا هستند؟ چرا برای تحقیقات حاضر نشدند؟ ما نمیتوانیم، آنها را آنجا احضار کنیم . چون این وظیفه کشورهای خاصی است که باید این کار را انجام دهند،چرا این کشورها همکاری نمیکنند؟
تسنیم : ما معمولا در رسانهها میشنویم که فلان افسر و فلان مقام مسئول در لبنان سخنان شما به خارج از لبنان کشیده شد، از رأس هرم شروع کردید؛ سپس بحث به داخل لبنان کشیده شد چه کسی اجازه ورود مواد را داد؟چه کسی تأمین کننده مالی آن بود، چه کسی ورود آن را هموار کرد و اینکه چه کسی مجوز را امضا کرد؟
بشری الخلیل: ابزارهای لبنانی یکی از عوامل بودند؛ به این دلیل که به حکم وظیفه احساس میکردند که مسئولیتی متوجهشان نیست. به همین دلیل تحقیقات به سمت بی مسئولیتی و سهل انگاری سوق پیدا کرد. در واقع این بخشی از تحقیقات پرونده بود، اما قبل از بی مسئولیتی و سهل انگاری، باید ببینیم. چه کسی مسئول این اقدام جنایتکارانه در آنجا بود؟ چون در اینکه اقدامی جنایتکارانه است، شکی نیست به این معنی که یکی از طرفها قصد جنایتکارانه داشته که مرتکب آن شده است. ما تحقیقات را با یکی از سر نخها شروع کردیم، من خود را بازپرس دستگاه قضایی یا افسر قضایی یا پلیس قضایی میدانم. خوب چگونه باید پرونده را شروع کنم؟
اول از همه شروع میکنم، فکر کردن به اینکه محموله چگونه به لبنان رسید؟دومین سوالم این است که آیا اساسا مقصدش لبنان بود؟ و با فریب و کلاهبرداری آن را به لبنان رساندند یا اینکه به عنوان کشتی گذری از آن مسیر عبور میکرد یا به طور اتفاقی در بندر ماند؟من به عنوان «بشری خلیل» و با توجه به پیگیری پرونده بر این باورم که کشتی نیامده بود تا در لبنان بماند، این نکته اول.
بیشک، به ذهن هیچ یک از کارمندان بندر خطور نمیکرد که این مواد، موادی برای منفجر کردن بیروت است . من به هیچ یک از کارمندان بندر شک ندارم. چه آنها که در بازداشت هستند یا کارمندان دیگر در دستگاههای امنیتی چه اطلاعات ارتش یا اطلاعات عمومی یا اطلاعات دولت یا پلیس قضایی، یا هر نهاد و دستگاه دیگر یا حتی پلیس بندر همه آنها از رئیس تا سادهترین کارمند تحت این عنوان که این مواد برای منفجر کردن بندر بیروت است، هیچ یک دخالتی ندارند. دستگاههای حکومتی یا دولت لبنان با دادن اجازه تحقیقات به FBI و اطلاعات فرانسه مرتکب اشتباه بزرگی شدند،چون ممکن است، خود آنها در این انفجار دست داشته باشند . اگر اسرائیل در آن دست داشته باشد؛ بیشک هر مدرکی که به دست داشتن اسرائیل در این انفجار اشاره کند، توسط افبیآی(FBI) و اطلاعات فرانسه محو و نابود خواهد شد. به همین ترتیب، هر مدرکی مبنی بر دست داشتن سارکوزی از بین خواهد رفت.
چون سخنانی بسیاری مطرح شده بود که این محموله متعلق به جبهه النصره بوده و به بندر بیروت آورده شده است. جبهه(تروریستی) النصره، از این نوع مواد منفجره در سوریه استفاده کرد و با استفاده از آنها مراکز نظامی ارتش سوریه را منفجر کرد و با قرار دادن مواد منفجره در تونلهای زیر زمینی آنها را منفجر میکرد و گفتند که این انفجارها از طریق نیترات آمونیوم انجام شده و این احتمال وجود دارد که این محموله نیترات وارد بیروت شده تا از آنجا راهی سوریه شده و برای انفجارها به کار رود مانند کشتی «لطف الله» که از بیروت حامل سلاح برای القاعده و معارضان سوری بود.
به همین ترتیب، بیروت گذرگاهی بود که از طریق آن وارد سوریه میشدند و با دولت سوریه میجنگیدند.به من میگویند،نیترات آمونیوم، به عنوان فردی عادی اطلاعی از آن ندارم،اما به عنوان وکیل متوجه شدم چیست، چرا؟به خاطر اینکه در این زمینه پروندههایی به من داده شده است. می خواهم به شما بگویم که اساسا در لبنان نیترات آمونیوم وجود داشته است .
نزد من پروندهای مربوط به سال 2007 وجود دارد؛ در سال 2007 در دایره اطلاعات سرلشکر «وسام الحسن»، رئیس وقت آن مطرح بوده و این دایره، تیمها و گروههایی از القاعده را بازداشت میکرد . در همان زمان آشکار شد که تیمی بسیار بزرگ از القاعده در لبنان وجود دارد و سرکرده القاعده در بلاد شام در یکی از اردوگاهها در لبنان حضور دارد و در بسیاری از بمبگذاریها در داخل لبنان از این ماده استفاده کرده است و سازمان القاعده در سطحی گستردهتر آن را به خدمت گرفته است.
تمام بمبگذاریهای القاعده با نیترات آمونیوم انجام میشد و من بعید نمیدانم که این محموله نیترات برای القاعده بود تا از آن به همان شیوه در سوریه استفاده کند.به ویژه آنکه میزان ازت در آن بسیار بالا است. درحالی که در بخشی از محموله نیترات آمونیوم لبنان میزان ازت بالا بود و در بخش دیگر بالا نبود،اما همه برای استفاده در بمبگذاری آماده شده بود.بنابراین موضوع نیترات آمونیوم در لبنان، مسئله جدیدی نیست. این ماده به طور معمول وارد لبنان و در کودها استفاده میشد. درباره نحوه ورود و نحوه آزمایش سطح ماده ازت در آنها چیزی نمیدانیم، اما این ماده وارد لبنان میشد و وجود داشت.
تسنیم : انفجار چهارم آگوست چه تاثیری بر صحنه و زندگی سیاسی لبنان تأثیر گذاشته و غربیها از این حادثه از طریق کمکهای خود چگونه سوء استفاده کردند؟
بشری الخلیل : غرب همواره نیاز به میدانی برای بازی در نقاط حساس جغرافیایی دارد. امروز چیزی به نام گاز دریای مدیترانه داریم، سوریه هم دارد،ما هم داریم. همچنین شاهد رقابت روسها و دیگر کشورها بر سر مسئله گاز اروپا هستیم. روسیه در رقابت با قطر، گاز در اختیار اروپا میگذارد. در این میان آمریکا طرحی برای تسلط بر گاز دریای مدیترانه دارددستش را روی آن گذاشته و با گاز روسیه رقابت میکند.
موضوع گاز برای غرب و آمریکاییها حساس شده است. اصلا به خاطر گاز وارد جنگ با سوریه شدند. عنوان و نام اصلی آن گاز بود. از دید آمریکاییها لازم بود که خط لوله گاز مورد نیاز آنها تماما از کشورهای دوست و همپیمان آنها عبور کند، در این میان لبنان برای آنها نیمه هم پیمان یا کمتر از نیمه هم پیمان بود، چون در لبنان یک مانع بزرگ بود که مانع هرگونه همپیمانی با آمریکا علیه منافع راهبردی ما میشد و منظورم در اینجا مقاومت است. در سوریه تکلیف روشن بود، نظام سوریه هم پیمان نبود. نقشه این بود که سوریه و بعد از آن حزبالله هدف قرار گیرد تا تمام منطقه، همپیمان و دوست آمریکا شود و خط لوله گاز از این مناطق عبور کند تا روسیه از بازی خارج و درآمد حاصل از صادرات گاز به اروپا قطع شود و در نتیجه این موضوع، روسیه را از نظر اقتصادی تضعیف خواهد کرد. پس جنگ، جنگ گاز بین آمریکاییها و روسها بود.
آنچه اتفاق افتاد، این بود که در برابر این طرح یک مانع بزرگ پیدا شد. مانع اصلی در سوریه بود، البته روسیه به این دلیل وارد سوریه شدتا از خود دفاع و به سوریه کمک کند. بعد از آن ایران و تمام قدرتهای بزرگ منطقه ورود کردند تا به آمریکا بگویند که این تو نیستی که به تنهایی سرنوشت منطقه را تعیین میکنی و اینکه منطقه صاحب دارد و همه در تعیین سرنوشت آن شریکیم و این موضع درستی بود.
لبنان میدانی بود که بازی در آن آسان بود. برای فرانسه و آمریکا و اسرائیل یا هر دولت دیگری لبنان آسانترین میدان بازی بود. چرا؟ به این دلیل که در داخل لبنان نیروهایی بودند که با آنها همکاری میکردند؛ مانند «القاعده» لبنان که با آمریکا همکاری میکرد.همچنین جریان «المستقبل» نیز(با آمریکا) همکاری میکرد، البته رهبران این جریان در جنگ با سوریه خیلی با آمریکا همکاری میکردند و با طرح آمریکا علیه منطقه همکاری میکردند.
حزب«القوات»(فالانژیستهای سابق وابسته به سمیر جعجع که در ربودن دیپلماتهای ایرانی در چهار دهه پیش و تحویل آنها به رژیم صهیونیستی دست داشتند)نیز به شکل عجیبی(با آمریکا) همکاری میکرد فراموش نکنید، القوات و طرفدارانش در بندر بیروت نفوذ بسیاری دارند و همچنان هم دارند . القوات دهها سال است که بر بندر بیروت تسلط دارند. دولت در سایه در بندر بیروت همچنان حزب القوات است و عناصر آن در بندر به صورت گسترده حضور دارند. به اینها باید مسئولان بلندپایه را هم اضافه کرد که همه آنجا هستند و اگر بخواهید، این مسئولان را شناسایی و طبقهبندی کنید؛ به نامهایی برخورد میکنید که به جریان المستقبل و حزب القوات وابستهاند و سپس جریان و حزب «التغییر» عون را آزمودند که در برخی مناطق حضور دارند و آنجا را از آن خود کردهاند، اما در این میان، نام هیچ مسئولی از مقاومت در بندر مشاهده نمیشود. چه مسئول بلندپایه یا رده پایین در هر صورت، آمریکا سرمایهگذاری در انفجار را هم تجربه کرد.البته در ابتدا «دونالد ترامپ» گفت که این انفجار، انفجاری هستهای بود.دقیقا نمیدانم، ترامپ آن را چه نامیده بود.
«اسرائیل بندر بیروت را با سلاحی جدید نابود کرد»؛ این گزارش فرانسوی است که فورا بعد از چند روز بعد از حادثه منتشر شد و این گزارش را «تری میسان»، روزنامهنگار فرانسوی در وبگاه «ولتر» نوشت که «اسرائیل شرق بیروت را با سلاحی جدید نابود کرد». او گفت که این سلاح را اسرائیل به دستور نتانیاهو در سوریه استفاده کرد و همان سلاحی است که در بندر (بیروت) آن را به خدمت گرفت. صحبت از به خدمت گرفتن موشک یا چیزی غیر از آن است و به نظر من الزاما آن سلاح نباید موشک باشد. امروز فناوریهای مدرن و تحولات پیشرفته نیازی به شلیک موشک ندارد تا جایی را نابود کند، می تواند، از طریق ماهواره ارسال شود.
ادامه دارد...