پاسخ امام حسین(ع) به لبیک یاریِ ملائک و اجنه / چرا به اباعبدالله "ثارالله" می‌گویند

حجت‌الاسلام موسوی‌مطلق می‌گوید وقتی امام یاری می‌طلبد، بر همگان لازم است که امام را لبیک بگویند. ملائک و اجنه از گروه‌هایی بودند که به یاری امام شتافتند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، حجت‌الاسلام موسوی‌مطلق در ادامۀ مباحث خود در یک برنامۀ تلویزیونی با موضوعِ بررسی آیات مطروحه از سوی امام حسین علیه‌السلام در طول حرکت کاروان تا کربلا گفت: ائمه علاوه بر انسان‌ بر ملائک و جنیان و سایر مخلوقاتی که ما از آنها بی‌خبریم و سایر عوالمی که از چشم ما ناپیدا است،  امام‌اند. پس وقتی امام یاری می‌طلبد، بر همگان لازم است که او را لبیک بگویند. حال بسته به حیطۀ اختیار و مصلحتی که امام دارد، خود او تشخیص می‌دهد کدام دعوت را بپذیرد. در جریان قیام سیدالشهداء،  ملائک و اجنه هم طی مسیر و هم در روز عاشورا قصد داشتند امام را یاری کنند؛ به این معنا که بساط لشکر دشمن را جمع کنند، همچنان که طبق قرآن، ملائکه در جنگ بدر به یاری رسول الله شتافتند. در هر صورت امام یاری آنها را نپذیرفت. گویی رسالتی دارد و باید مأموریتشان طبیعی پیش برود. 

وی افزود: شیخ مفید از امام صادق علیه‌السلام روایت می‌کند که گروهی از جنیان نزد امام آمدند و اجازه یاری خواستند تا بساط دشمن را جمع کنند. امام فرمود مگر قرآن که بر جد ما نازل شده، نخواندید آنجا که فرمود «أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَة» یعنی شما را مرگ هر کجا باشید هر چند در قلعه‏‌هاى مرتفع و استوار درمی‌یابد.» بروج مشیده همان برج‌های بسیار بلند و مستحکم است؛ منظور امام این بود که آیا شما می‌خواهید نقش این برج را داشته باشید؟ پس این مسیر، مسیری است که باید به استقبال شهادت رفت و در نهایت خونی ریخته شود؛ چرا که دین از بین رفته بود. حالا باید در این دین، خون تازه‌ای جریان یابد. ثارالله یعنی خونی که تقدیم می‌شود تا پیکره اسلام احیا شود.

موسوی‌مطلق ادامه داد: بعد حضرت آیۀ 154 سورۀ آل‌عمران را قرائت کردند «لَبَرَزَ الَّذینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلى‏ مَضاجِعِهِم‏؛ بگو اگر شما در خانه‏‌هاى خود هم بودید کسانى که کشته شدن بر آنان مقرّر شده بود، یقیناً به سوى خوابگاه‌‏هاى خود [ در معرکه جهاد و جنگ] بیرون مى‏‌آمدند.» امام با این دو آیه نکات بسیار مهم و اساسی را بیان کردند. وقتی به شأن نزول آیۀ اول بازمی‌گردیم، می‌بینیم این آیه درباره منافقان و یهودیانی است که پس از هجرت پیامبر از مکه به مدینه، هر وقت کار خوبی رخ می‌داد، می‌گفتند کار خداست، اما هرگاه تلخی و ناگواری پیش می‌آمد، می‌گفتند به خاطر قدم پیامبر است. این نکته برداشت می‌شود که اگر ایمان پیدا کنیم، خوف و هراسی از مرگ و دشمن نداریم. همچنین باید دانست اعتقاد به مقدرات الهی، سبب آرامش انسان و سبب بی‌نیازی او از تمام حمایت‌ها و کمک‌هاست.

انتهای‌پیام/

 
واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط