انزوای ترکیه در۲۰ سالگی آکپارتی- بخش ۱

سیاست خارجی حزب حاکم ترکیه پس از ۲ دهه، روند و ساز و کاری دارد که روز به روز به ژرفای تنهایی و انزوای منطقه‌ای و بین‌المللی این کشور افزوده است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، حزب عدالت و توسعه (AKP) دیروز(شنبه) بیست ساله شد. رجب طیب اردوغان رهبر این حزب و رئیس جمهور ترکیه، در نظر داشت مراسم بزرگی برای بیست سالگی تاسیس حزب خود برگزار کند اما آتش سوزی های اخیر و درگذشت بیش از 60 شهروند ترکیه در سیلاب های روی داده در ساحل دریای سیاه، او را ناچار کرد مراسم مزبور را به تعویق بیندازد.

حالا در ترکیه، خبری از مراسم حماسی و پر زرق و برق مرسوم حزب حاکم نیست و اغلب شبکه های تلویزیونی این کشور در حال پوشش خبری رویداد غم انگیز سیل و سقوط هواپیمای آتش نشان روسی در شرق ترکیه هستند، اما بسیاری از تحلیل گران، در 20 سالگی حزب عدالت و توسعه، سراغ تحلیل کارنامه این حزب رفته اند و در این میان، ارزیابی ابعاد مختلف کارنامه سیاست خارجی و اقتصادی این حزب جذابیت بیشتری دارد.

یک انشعاب، یک پیروزی

جمعی از رجال سیاسی پیشرو که در واقع، همگی از شاگردان مرحوم نجم الدین اربکان بودند، در 14 آگوست سال 2001 میلادی حزب عدالت و توسعه را تاسیس کردند.

این افراد، همگی از زیر شنل اربکان بیرون آمده بودند و به عنوان جناح نوگرا و متجدد حزب فضیلت شناخته می شدند. اما از آنجایی که نتوانستند مسیر حیات سیاسی خود را با رهبر و استادشان اربکان و جریان سنتی شاگردان او ادامه دهند، دست به انشعاب زده و حزب خود را تاسیس کردند.

عبدالله گل، رجب طیب اردوغان، بلنت آرنچ، مهمت علی شاهین، حیاتی یازیجی، بن علی ییلدرم، علی باباجان، مولود چاووش اوغلو و سیاستمداران دیگری که حزب عدالت و توسعه را با لوگو یا نشان یک لامپ روشنایی بخش تاسیس کردند، پیش از هر چیز، در 3 نقطه دارای اتفاق و اشتراک نظر بودند:

1.توجه به منافع و مصالح برجسته در نزدیکی به غرب در حوزه سیاست خارجی و پرهیز از تکرار شعارهای تند اربکان له جهان اسلام و علیه آمریکا، ناتو و اسرائیل.

2.توجه به مفاهیم بازار آزاد و اقتصاد مبتنی بر آرای لیبرالیسم و تامین رفاه مردم.

3.پرورش و برآوردن مدیرانبروکرات و تکنوکرات به جای پافشاری بر علایق دینی و محوریت روابط مرید و مرادی در بدنه حزب.

حزب عدالت و توسعه، خیلی سریع تر از آن چه تصور می شد، در سراسر ترکیه به محبوبیت و نفوذ دست یافت و در انتخابات سال 2002 میلادی، در حالی که کسب 276 کرسی از 550 کرسی پارلمان برای رسیدن به قدرت اکتفا می کرد، حزب مزبور توانست 363 کرسی بگیرد که معادل 11 میلیون رای و 34 درصد از کل آرای کشور بود.

جالب اینجاست که در همان انتخابات، حزب عدالت و توسعه چنان گردبادی از جذب آرای مردم به پا کرد که احزاب تانسو چیللر، دولت باغچلی، جم اوزان و اقماری پ.ک.ک، همه در زیر حدنصاب آراء ماندند و نتوانستند به پارلمان راه پیدا کنند.

پس از پیروزی درخشان سال 2002 میلادی و نخست وزیر شدن عبدالله گل، در یک روند طولانی 20 ساله، دولت همواره در دست حزب عدالت و توسعه مانده؛ اما این حزب در 7 سال اخیر، قدم در سراشیبی افول نهاده و چنان ضعیف شده که برای تشکیل دولت، به حزبی پناه برده که به عنوان یک جریان راست افراطی شناخت شده و همواره مروج گفتمان رادیکال ملی گرایی و نژادپرستانه بوده است.

یعنی همان گفتمانی که اردوغان و یاران او در ایستگاه نخست، برای درهم کوبیدن آن کفش آهنین به پا کردند. اما عمل گرایی و ضرورت حفظ بقای حزب، کاری کرد که حزب عدالت و توسعه یا آکپارتی، در چرخشی معنادار، از اغلب آمال و اهداف و آرمان های دیروز خود چشم پوشی کنند و برای حفظ قدرت، دست به اقداماتی بزنند که با مرامنامه اولیه و اهداف آغازین، انطباق ندارد.

حالا بسیاری از موسسین قدیمی این حزب، به قول احمد داود اوغلو، از قطار به پایین هل داده شده اند و اگر تا دیروز، سیاستمداران متخصص و کارکشته ای همچون گل، باباجان، آتالای، آرنچ و دیگران، در هدایت حزب مشارکت داشتند، هم اکنون همه آنان به مخالفین دوآتشه اردوغان تبدیل شده اند و قدرت بلاشرط و بلامنازع حزب، در دست رئیس جمهور است.

یاشار یاکش، از دیپلمات های قدیمی ترکیه که به مدت چند دهه در کشورهای حساس منطقه سفیر بوده و مدتی نیز عهده دار پست وزارت امور خارجه در دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه بود، در یک مصاحبه مفصل، به خطاها و آسیب هایی اشاره کرده که به زعم او، به ترکیه لطمات بزرگی زده است.

یاشار یاکش معتقد است که سیاست خارجی حزب حاکم ترکیه پس از دو دهه، روند و ساز و کاری دارد که روز به روز به ژرفای تنهایی و انزوای منطقه ای و بین المللی ترکیه افزوده است.

وی در گفتگو با هلال کویلو خبرنگار دویچله ترکی، خطاهای عمده سیاست خارجی اردوغان و حزب او را برشمرده است.

سیاست خارجی آکپارتی، از اعتدال تا شکست

«هم اکنون ترکیه یکی از تنها ترین و منزوی ترین دوره های ارتباط با جامعه بین الملل را پشت سر می گذارد. سیاست خارجی ما بسیار متزلزل شده است. شاهد این هستیم که ترکیه با بسیاری از کشورها در تضاد و مخالفت است. بدون تعارف باید گفت، سیاست خارجی نیاز به ترمیم فوری دارد».

این سخنان، متعلق به یاشار یاکش، اولین وزیر خارجه حزب عدالت و توسعه است که در سال 2002 به قدرت رسید. در آن دوران، یاکش، یکی از اعضای موسس این حزب بود و کل برنامه سیاست خارجی ترکیه نیز به قلم او نوشته شد.  

یاکش در ادامه می گوید:« حزب عدالت و توسعه، همچنان که در بسیاری از زمینه ها، نتوانسته تعادل خود را حفظ کند، در سیاست خارجی به شکل جدی دچار مشکل شده و مفاهیم مهمی همچون تعهد غرب به متحدان ناتو، ارتباط با همسایگان و منطقه، نیاز به بازبینی کامل دارد. باید بهبود روابط خارجی، خیلی سریع در دستور کار قرار بگیرد».

بسیار خوب، این ها اظهارات شماست که اولین وزیر امور خارجه حزب عدالت و توسعه بودید. اما شما تنها نیستید. خیلی ها مانند شما فکر می کنند. چرا بسیاری از ناظران سیاست خارجی ترکیه، به این نتیجه رسیده اند که دیپلماسی آنکارا، نیاز به تجدیدنظر و بازسازی دارد؟

«به یاد داشته باشیم که به خاطر برخی مشکلات حقوقی، رجب طیب اردوغان به عنوان رهبر موسس حزب در انتخابات 2002 میلادی، نتوانست نماینده پارلمان شود. به همین خاطر، پنجاه و هشتمین دولت ترکیه توسط عبدالله گل تشکیل شد و او اولین نخست وزیر آکپارتی بود.

بعدها، مشکل حقوقی اردوغان حل شد و زمانی که به عنوان پنجاه و نهمین نخست وزیر ترکیه پشت میز نشست، در مدت زمانی کوتاه، بر همه حوزه ها تاثیر مثبت گذاشت. از اقتصاد گرفته تا سیاست خارجی، نقاط مثبت فراوانی داشت.

از جمله پایبندی به افق امیدبخش عضویت در اتحادیه اروپا. در آن دوره که در واقع یک دوره حساس پس از حملات 11 سپتامبر بود و پس از آن نیز مداخله 2003 میلادی در عراق روی داد، ترکیه توانست با همه گروه های منطقه ارتباط برقرار کند. ترکیه، از نزدیک در جریان تحولات عراق بود و علیرغم فشار ایالات متحده، روابط خود را با ایران و سوریه قطع نکرد. علاوه بر این، روابط خود را با همه کشورهای منطقه توسعه داد. ترکیه حتی سعی کرد میان ایران و غرب میانجیگری کند. این یک سیاست خارجی پویا، متوازن و گسترده بود».

یاکش در ادامه در مورد نخستین شکست های سیاست خارجی اردوغان می گوید: «اردوغان با نشان دادن تعهد خود به ارزش ها و اهداف اتحادیه اروپا با ابتکار عمل و اصلاحات سیاسی خود، ترکیه را به سطح کشوری رساند که مذاکرات عضویت کامل در اتحادیه اروپا را در سال 2005 آغاز کرد. اردوغان که عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را به عنوان هدف نهایی و اولویت مهم برگزیده بود، قبل از شروع مذاکرات، طرح فدراسیون قبرس را بر روی میز گذاشت.

وی با این سیاست پویا اتحادیه اروپا را شگفت زده کرد به طوری که ترکهای جزیره نیز این طرح را تأیید کردند. با این حال، یونانیان، ایده فدرالیسم را رد کردند. در واقع، این نقطه برای اردوغان، اولین نقطه شکست در راه ورود به اتحادیه اروپا بود».

آیا این واقعه، اعتماد اردوغان را خدشه دار کرد؟

«ببینید! اقدام اتحادیه اروپا عجیب بود. با آن که رومیان قبرس، ایده فدراسیون را رد کردند، اما به عضویت کامل اتحادیه اروپا درآمدند! طیب بیگ، تلاش های زیادی برای پذیرش طرح کوفی عنان برای ترکهای قبرس انجام داد. اما هنگامی که رومیان قبرس به عضویت اتحادیه اروپا درآمدند، به طور جدی از اتحادیه اروپا ناامید شد.

این ناامیدی در عین حال، از دید طیب بیگ، نوعی حس فریب خوردگی و ترک خوردن اعتماد به اتحادیه اروپا بود. رفته رفته این بی اعتمادی بیشتر و بیشتر شد و در دوره بعدی نیز افزایش یافت.

حالا ما شاهد این هستیم که رئیس جمهور اردوغان استدلال می کند که راه حل دو دولتی و استقلال ترک های قبرس، تنها راه منطقی است. اما اتحادیه اروپا خواهان مذاکره با سازمان ملل برای ایجاد یک دولت فدرال است و این دو ایده، بسیار از هم دور است.

به دلیل بروز اختلاف بر سر قبرس بین آنکارا و اتحادیه اروپا، روند مذاکراتی که با آنکارا در خط اتحادیه اروپا در سال 2005 آغاز شده بود به طور کامل مسدود شد. تنها 16 فصل از 35 فصل مذاکره پشت سر گذاشته شد».

جالب اینجاست که سینان اولگن رئیس بنیاد مطالعات سیاست خارجی (EDAM) معتقد است که قبرس، تنها یکی از فاکتورهای اختلاف جدی بین ترکیه و اتحادیه اروپا است و نمی توان از اهمیت این موضوع غافل شد که به باور اتحادیه اروپا، حزب عدالت و توسعه، از مسیر حقوق و دموکراسی دور شده و توجهی به معیارها و استانداردهای اتحادیه اروپا ندارد.

در بخش بعدی این گزارش به اشتباهات مهم سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه در مورد سوریه و دیگر مسائل منطقه، پرداخته می شود.

ادامه دارد....

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط