آشنایی با مداح شهید محمدرضا جلالی؛ از تدریس در دانشگاه تا شهادت در «منا»+عکس و فیلم
روضههایش در کشور وهابیون شکل دیگری از دفاع حریم آل الله بود، با کلام آتشینش که لرزه بر اندام آل سعود انداخته بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آغاز ماه محرم، آغاز عزاداری سید و سالار شهید آقا اباعبدالله الحسین (ع) است و نه تنها شیعیان بلکه تمام آزادگان جهان نیز در این مصیبت به عزاداری میپردازند.
رزمندگان دفاع مقدس نیز از این امر مستثنی نبوده و همزمان با ایام ماه محرم به یاد مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) مراسم نوحه و روضه برقرار میکردند. آنها چه در میدان نبرد، چه در میان دشمن و در زمان اسارت، هیچگاه یاد و خاطره ایام محرم و روز عاشورا را فراموش نکرده و با وجود خفقانها و مشکلات فروانی که بعثیها در برابر آنها قرار میدادهاند، با شرایط و اقدامات ویژه عزاداری میکردند.
اکنون همزمان با ایام ماه محرم تصمیم داریم در خصوص شهدای مداح دفاع مقدس منتشر کنیم. متن این گزارش را بخوانید:
مداحی شهید محمدرضا جلالی
پانزدهم اسفند ماه 1359 سومین فرزند حاج حسین جلالی بدنیا آمد. حاج حسین بر طبق یک روایت اعتقاد داشت روا نیست مسلمانی چهار پسر داشته باشد و نام یکی محمد نباشد. پسوند رضا هم علامت عشق به قبله گاه هشتم بود. همیشه همراه پدر در هیئتها و جلسات مذهبی و به سبک و سیاق او، از همان دوران کودکی مداحی میکرد. گریههای بلند و پر از هق هقش، از شوق درونیاش برای ائمهاطهار(علیهمالسلام) حکایت داشت.
بسیجی بود و در پایگاه مسجد امام خمینی (ره) امامیه فعالیت میکرد. مؤذنی و مکبری مسجد را به عهده داشت و همراه پدرش روزهای سهشنبه مجلسگردان دعای توسل بود. خوشرویی و متانتش باعث میشد که همیشه از هیئتهای مختلف شهر دعوت داشته باشد و این توصیه را از پدرش داشت که درگاه ائمه معصومین(علیهمالسلام) به شما عزت میدهد.
پس از طی دوران ابتدایی تا دبیرستان در رشته ی حقوق مشغول به تحصیل و پس از فارغ التحصیلی و طی دوران خدمت سربازی در سال 86 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
در قضیه غوغای پان ترکیستهای جداییطلب و فتنه 88 به همراه عدهای از دوستانش در مقابله با معاندین داخلی، ایمان و وفاداری خود را به نظام و انقلاب اسلامی ثابت کرد. ولایتمداری جزء لاینفک خصایص محمدرضا بود. سنگر معاونت فرهنگی لشکر عملیاتی 31 عاشورا جایی بود که بهتر میتوانست داشتههایش و اندوختههای چندین سالهاش را در این سنگر ظهور و بروز دهد.
فاطمه و مصطفی ثمرهی ازدواجش بود. دفاع از حریم ولایت باعث شد قید خانواده را زده و در قامت یک مدافع به سوریه سفر کند. در مدتی که سوریه بود به همراه سایر همرزمانش توانستند اطراف زینبیه را آزاد کرده و هیئت شاه حسین گویان را با مداحی خودش راه بیندازد و این لذت بخشترین مداحی محمدرضا به گفته همرزمانش حساب میشد. مداحی پس از فتح، روحیه نیروها را برای ادامه مبارزه صد چندان کرده بود.
ایام حج 94 از دانشجویانش حلالیت گرفت و به عنوان مراقب یکی از جانبازان دفاع مقدس به قربانگاه منا اعزام شد. محمدرضا چندسالی بود که به عنوان استاد حقوق خصوصی در دانشگاه تدریس میکرد. روضههایش در کشور وهابیون شکل دیگری از دفاع حریم آل الله بود، با کلام آتشینش که لرزه بر اندام آل سعود انداخته بود. آبروی جبهه تکفیر را به سخره گرفته و مرثیههایش صفحات ننگین نسل سقیفه را ورق می زد.
عاشق شهادت بود و ذکرش «اللهم الرزقنا التوفیق الشهاده فی سبیلک» که در دوم مهرماه 1394 در فاجعه منا در حالیکه به حجاج یاری میرساند، ناپدید و به طرز نامعلومی پیکرش پس از 10 روز از حادثه، در یکی از چندین کانتینر حامل اجساد شهدا در جده شناسایی و به همراه سایر شهدا به وطن بازگشت و در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/