یادداشت| طالبان، توسعه‌ی آمریکایی و مسئله‌ی عدالت اجتماعی

"آنچه طالبان را زنده نگه‌داشته است، فقر و بدبختی روستاییان افغانستان، خشم علیه فساد و بی‌عدالتی گسترده است که نتیجه توسعه آمریکایی است!"

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، علی مصطفوی ثانی پژوهشگر هسته عدالت‌پژوهی مرکز رشد دانشگاه امام صادق‌(ع) در یادداشتی درباره اینکه چرا طالبان در افغانستان به این سرعت در حال پیشروی است، نوشت: در کنار زمینه‌های ایدئولوژیک، فرهنگی، سیاسی،  قطعاً نمی‌توان زمینه‌های اقتصادی و راهبردهای توسعه‌ای که در طول 20 سال گذشته در این کشور پیگیری شده است را نادیده انگاشت. 

 

در این زمینه خوب است نگاهی گذرا به بعضی آمارهای اقتصادی داشته باشیم:

از هزینه نظامی 2200 میلیارد دلاری آمریکا در افغانستان، تنها 120 میلیارد دلار یا 5.4% به‌عنوان کمک به مردم افغانستان هزینه شده است!! (در حقیقت، نسبت هزینه‌های توسعه نظامی به غیرنظامی ده برابر یک است). 

درآمد سرانه مردم افغانستان طی دوره 20 سال حضور آمریکا از 330 دلار به 571 افزایش یافت(البته همین افزایش درآمد سرانه هم از سال 2016 تاکنون متوقف‌شده است)، اما عدم توزیع مناسب این رشد، باعث افزایش جمعیت فقیر شهرها از 20% سال 2007 به 55% در حال حاضر گردید. این درصد فقر در نواحی دورافتاده از 36% به 59% افزایش‌یافته و شرایط را برای بازگشت به طالبان فراهم کرده است.

روی دیگر افزایش توأمان درآمد سرانه و فقر در افغانستان به معنای به وجود آمدن یک طبقه فوق ثروتمند و شکاف طبقاتی بسیار زیاد بین مردم است (در بعضی سال‌ها کمک‌های خارجی بیشتر از کل تولید ناخالص داخلی افغانستان بوده است که منجر شده است که ثروتمندان افغان در کشورهای خلیج صاحب املاک بزرگ شدند). 

ویژگی بارز افغانستان مدرن توسعه ناهموار و نابرابری گسترده است. شش شهر بزرگ کابل ، مزار شریف ، جلال‌آباد ، هرات و قندهار یک جهان جدا از 28 ولایت دیگر هستند. نظام حمایت‌ها و کمک‌های خارجی در افغانستان نیز کاملاً یک نظام رانتی است. درواقع کمک‌های غربی در یک نظام بالکانیزه شده و سلسله مراتبی اجتماعی و سیاسی  باعث شکل‌گیری یک جریان اقتصادی موازی در این کشور شده بود که رشد اقتصاد به وجود آمده در آن منحصر به نخبگان بود: رشد فزاینده بعضی شهرهای خاص و عقب‌ماندگی قاطبه مردم روستایی.

این افزایش فقر در کنار افزایش جمعیت بسیار زیاد افغانستان از 12.1 به 38.9 میلیون نفر بسیار معنادارتر خواهد شد.

در طول 20 سال گذشته تعداد مراکز بهداشتی از 764 به 1012 عدد افزایش‌یافته است که نشان می‌دهد در 20 سال آن‌چنان افزایش نیافته است.

امید به زندگی در بین زنان 54 سال و مردان 51 سال است که در طول 20 سال گذشته تنها 5 سال افزایش‌یافته است!

اما در بعضی موارد نیز رشدهایی بوده است ازجمله: تعداد خطوط موبایل از 25 هزار خط سال 2002 به 21.9 میلیون مشترک افزایش‌یافته است یا افزایش مصرف سرانه برق از 38 به 156 گیگاوات (ساعت/میلیون نفر)، با این‌حال 80 درصد برق مصرفی افغانستان از ایران، ازبکستان و ترکمنستان وارد می‌شود و احتمالاً بیشتر این برق توسط شهرها مصرف می‌شود و روستاییان بی‌بهره‌اند اما هزینه آن بر عهده همه مردم افغانستان است. 

تعداد دانشجویان مرد از 23.6  به 136.9 هزار نفر و رشد تعداد دانشجویان دختر از 7.2 به 49 هزار نفر رشد داشته است. در نهایت خشکسالی‌های یکی دو سال گذشته در افغانستان باعث شده است که کشاورزی 2 تا 3 میلیون نفر از جمعیت شمال افغانستان که زندگی کشاورزی دیمی داشته‌اند مختل شده است و حدود یک‌سوم جمعیت این کشور(حدود 12 میلیون نفر) با بحران و ناامنی غذایی مواجه باشند.

آنچه طالبان را از این منظر زنده نگه‌داشته است همین فقر و بدبختی روستاییان افغانستان، خشم علیه فساد و بی‌عدالتی گسترده است که نتیجه توسعه آمریکایی است!

انتهای پیام/