۲۸ مرداد ۳۲ به روایت شاه و مصدق؛ چرا کودتای آمریکا را نمیتوان انکار کرد؟
سرنگونی دولت مصدق در ایران، آمریکا را تشویق کرد تا در آینده نیز چند دولت نامطلوب دیگر را با شیوههای مشابه آنچه که در ایران انجام داد در سرتاسر جهان بر سر کار بیاورد. در این گزارش به بررسی اسناد دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد می پردازیم.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم _ سید امیر مکی پژوهشگر تاریخ معاصر: تا کنون با توجه به ثبت خاطرات و نیز افشای اسناد محرمانه کودتای 28 مرداد 1332 و همچنین حرف و حدیثهای فراوانی که نقل قول گردیده است، مسلماً مستنداتی را نیز به همراه داشته که بهواقع خود گویای حقیقتی آشکار گشته و دخالت اجنبیان و بهخصوص ایالات متحده را آشکار میسازد، اما از سویی دیگر بیان حوادث آن روزها از زبان محمدرضا شاه در کتاب «مأموریت برای وطنم» خواندنی است؛ آنطور که مینویسد: "اعتقاد من این است که سرنگون کردن دستگاه مصدق کار مردم عادی کشور من بود که در دلشان بارقه مشیت یزدانی میدرخشید."
جالبتر آنکه خاطرات محمدرضا شاه در کتاب معروف «پاسخ به تاریخ» که پس از انقلاب و در زمان حضور دولت موقت گردآوری شده بود، تعریف دیگری از آن روزگار دارد که: "در مرداد 1332، پس از حصول اطمینان ازپشتیبانی ایالات متحده آمریکا و انگلیس که سرانجام سیاست مشترکی را آغاز کرده بودند و پس از بررسی اوضاع با کرمیت روزولت نماینده سازمان مرکزی اطلاعات ایالات متحده، بر آن شدم که برای یافتن راه حلی، شخصاً وارد عمل شوم. در 25 مرداد سرهنگ نعمتالله نصیری فرمانده گارد شاهنشاهی را مأمور کردم که فرمان برکناری مصدق را به وی ابلاغ کند و سپهبد فضلالله زاهدی را که از دوستان پیشین مصدق و وزیر سابق دولت او بود به نخستوزیری برگزیدم. مصدق بر خلاف نص صریح قانون اساسی ایران، به فرمان برکناری خود اعتنا نکرد و به این هم اکتفا ننموده، به یک کودتای نظامی دست زد. مأمور انجام این توطئه کسی جز سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش نبود. کودتای نظامی مصدق با شکست مواجه شد ولی شرکت در این توطئه خلاف قانون اساسی کشور، مانع آن نشد که ریاحی در زمان سلطنت مستبدانه!! من ثروت عظیمی از راه فعالیتهای ساختمانی فراهم آورد و اکنون همین شخص، وزیر جنگ بازرگان است. (منظور در دولت موقت بازرگان است)
... اما در روز 28 مرداد کارگران و اصناف ، دانشجویان ، پیشه وران و صاحبان مشاغل آزاد ، سربازان و پاسبانان ، همه زنان و مردان و حتی کودکان با همتی بی نظیرو شجاعتی وصف ناپذیر به میدانها و خیابانها ریختند و به مقابله با تفنگها و مسلسلها و حتی تانکهای دیکتاتور غیر مسئول پرداختند و اوضاع را یکروزه دگرگون کردند... گرمی و وسعت احساسات مردم در حقیقت رای اعتماد بی چون و چرا به من بود. من تا آن زمان پادشاهی بودم که سلطنت را به ارث دریافت کرده بودم و از آن پس پادشاه منتخب ملتم شدم!»
با اندکی تعمق در اسناد تازه منتشر شده و همچنین ذکر خاطرات مستند و مکتوب دکتر محمد مصدق، پر واضح است که نتیجه اطمینان به دولت ایالات متحده و همچنین نگاهی مسالمتآمیز به استعمار بزرگ، تنگنایی خاص و صد البته ویرانگر را برای این ملت و مرز و بوم حاصل آورد و قطعاً به دور از نگاه حزبی و یا جناحی به بازخوانی و ذکر گوشهای از خاطرات آن مرحوم از کتاب «خاطرات و تألمات مصدق» میپردازیم تا شاید تلنگری بر ذهن دگر اندیشان باشد.
در این کتاب میخوانیم: «نظر به اینکه وزیر خارجه انگلیس قبل از کودتای مرداد دچار کسالت شده بود و استراحت میکرد، باید دید که نقشههای بعدی بهدست چه اشخاصی ترسیم شده بود و چطور اجرا گردید که چون خاطراتی در این باب نوشته نشده و چنانچه باشد من از آن بیخبرم به نقل دو مدرک استناد میکنم: یکی مربوط به چکی است که ادوارد دونالی رئیس حسابداری اصل چهار در ایران صادر کرده و دیگری مربوط به جلسه سری است که در پایگاه آلپ سوئیس تشکیل گردیده بود.
_ ادوارد دونالی چکی به مبلغ 390 هزار دلار صادر و تسلیم بانک برنامه کرده بود و بانک مزبور هم آن را به ریال تسعیر نموده، چکی به شماره 53145 و تاریخ مؤخر یعنی 31 مرداد به مبلغ 500/643/32 ریال به عهده ی بانک ملی ایران در وجه خود ادوارد دونالی صادر کرده بود که به مصرف کودتای 28 مرداد رسید و مدرک آن را در جلسهی 19 اردیبهشت 1333 به دادگاه تجدیدنظر نظامی ارائه دادم و درخواست نمودم تحقیقات کنند تا معلوم شود وجه مزبور را ادوارد دونالی به چه اشخاصی داده است که مورد قبول واقع نشد و دادگاه به این عنوان که محاکمه برای رسیدگی به کیفرخواست دادستان ارتش تشکیل شده از رسیدگی امتناع نمود و عملی بر خلاف وجدان و قانون و مصالح مملکت مرتکب گردبد، چونکه دادستان ارتش حکم اعدام مرا ازاینجهت خواسته بود که مسبب پیش آمد روزهای آخر مرداد من بودهام.
چنانچه رسیدگی شده بود ثابت میگردید آنچه در این مورد صورت گرفت نتیجهی کودتای شاهانه و تشریففرمائی شاهنشاه به خارج از کشور بوده است و اشخاص وطنپرست روی اصل دفاع قانونی که یکی از حقوق طبیعی نوع بشر است از وطن خود دفاع کردهاند و کودتای 28 مرداد نتیجه آن وجوهی بود که بین اشخاص مؤثر از روسای کلانتریها، از افسران و غارتگران تقسیم شده بود.
_ مدرک دیگر من روزنامه فیگارو فرانسوی است که در شماره 20 سپتامبر 1955 (28 شهریور 1334) راجع به کودتای مرداد مطالبی درج کرده و جریان واقعه و مسببین آن را معرفی کرده است که ترجمه آن عیناً" در این جا نقل میشود: ... در آن ایام که ژان فوستر دالس وزیر خارجه آمریکا، مصدق را گرم در سیاست کرده بود، آلن دالس رئیس اینتلیجنت سرویس مرکزی آمریکا زمینه سقوط آن پیرمرد لجباز را فراهم میکرد و مصدق نیز همان الفاظ و عباراتی که همیشه بکار میبرد تکرار مینمود. در 11 اوت 1953 (20 مرداد 1332).»
روزنامه فیگارو فرانسه در شماره 20 سپتامبر 1955 (28 شهریور 1334) راجع به کودتای 28 مرداد می نویسد: در آن ایام که ژان فوستر دالس وزیر خارجه آمریکا، مصدق را گرم در سیاست کرده بود، آلن دالس رئیس اینتلیجنت سرویس مرکزی آمریکا زمینه سقوط آن پیرمرد لجباز را فراهم میکرد...
شاید اتفاقی نادر بود که در 26 اسفند 1378 پیش درآمدی در انتشار اسناد جدید سازمان سیا در روزنامه نیویورک تایمز سخنرانی خانم مادلین آلبرایت وزیر خارجه دولت کلینتون در "کنفرانس شورای آمریکا – ایرانیان" در واشنگتن درباره روابط با ایران توضیح داد که شاید مهمترین آن نقش دولت وقت آمریکا در سرنگونی حکومت دولت مصدق و بازگرداندن محمدرضا پهلوی بر تخت سلطنت بود... آلبرایت در آن سخنان به نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد اذعان کرد و یادآور شد که این کودتا " یک عقبگرد آشکار در توسعه سیاسی ایران بود و بهسادگی میتوان فهمید که چرا بسیاری از ایرانیان همچنان از مداخله آمریکا در امور داخلی خود خشمگیناند."
کودتای 28 مرداد 1332 نقطه پایانی بود بر سیر تدریجی رشد ایران، به سوی حکومت مردمی و رهایی از قید مداخلات اجانب که از سالهای نخست 1285 آغاز شده بود. حرکت ملی مردم به دست مصدق بیانگر هر دو وجه این خواستهها بود و با آن کودتا، وی در حسرت آمال و آرزوی خود مسکوت ماند.
کودتای 28 مرداد 1332 را میتوان نقطه عطف تعیین کنندهای در تاریخ ایران دانست. اگر این کودتا روی نداده بود، بدون تردید ایران آینده بسیار متفاوتی داشت. علاوه به این، نقش ایالات متحده در کودتا و نقشی که در مراحل بعدی، برای تحکیم دیکتاتوری شاه ایفا کرد، در روابط آینده ایران و ایالات متحده، تاثیری عمیق برجای گذاشت و نیز ماهیت ضدآمریکایی انقلاب اسلامی و بسیاری از حوادث ضد استعماری دیگر بعد از انقلاب از جمله تسخیر سفارت آمریکا، همگی از پیامدهای ناشی از دخالت و نفوذ کلان ایالاتمتحده آمریکا در ایران و بر علیه ایران بود.
در پایان کلام خالی از لطف نیست تا عکس العمل مقامات و جراید آن روزگاران را نیز ورق بزنیم و بخوانیم.
_ آنتونی ایدن وزیر خارجه وقت انگلستان پس از سقوط دکتر مصدق در دفتر خاطرات خود چنین نوشت: خبر سقوط دکتر مصدق هنگامی به دست من رسید که به همراه همسر و فرزندم جهت گذراندن ایام تعطیل در میان جزایر یونان در مدیترانه مشغول استراحت بودم و من آن شب به خوشحالی وصول این خبر، خواب راحتی کردم .
_ روزنامه نیویورک تایمزدر شماره21 ماه مه 1961 خود نوشت: در ساقط کردن حکومت مصدق سازمان سیا نقش اصلی را بازی کرد.
_ مفسر آمریکائی در کتاب Arabia Without Sultans چاپ بریتانیا سال 1974: «احمقانه است که بعضی ها نوشته اند مصدق را ایرانیها برانداختند، این عملیات از اول تا آخر یک یورش آمریکائی بود.»
_ گزارش مجله تایم 31 اوت 1953: ساعت یک بعد از ظهر روز 28 مرداد به وقت رم، شاه و همسرش که برای خرید رفته بودند به هتل اسکلسیور (Excelsior Hotel) بازگشتند و پس از صرف غذا در رستوران هتل در حین خوردن قهوه، یکی از خبرنگاران خبرگزاری آسوشیتدپرس وارد رستوران شد و با شتاب به طرف میز شاه رفت و متن تلکس مخابره شده چند دقیقه قبل که حاکی از پیروزی کودتا و به قدرت رسیدن زاهدی بود به دست او داد. محمدرضا شاه با مطالعه متن تلکس رنگ از چهره اش پرید، ثریا با مشاهده دگرگونی حالت و چهره همسرش از جای برخاست و پس از خم شدن به طرف شاه و خواندن متن تلگراف ناگهان از شوق به گریه افتاد و در آن هنگام شاه خطاب به چند نفری که در اطراف میز آنها جمع شده بودند گفت: این یک انقلاب است، انقلاب راستین و افتخارآمیز، سرانجام ما دارای یک قانونی شدیم.
_ همچنین داستان شرم آوری را نیز از زبان کرمیت روزولت بشنویم: «یک روز پس از بازگشت شاه از رم با ایشان ملاقات می کنم... هنگامی که با یکدیگر دست می دادیم و خوش آمد می گفتیم، یکی از مستخدمین با گیلاس های کوچک ودکا و ظرفی خاویار وارد شد، با اشاره شاه نشستم وی با لحن جدی و رسمی شروع به صحبت کرد و گفت: من تاج و تختم را مدیون خداوند، ملتم، ارتشم و شخص شما هستم!» آنگاه به نشانی سلامتی من گیلاس خود را برداشت و من نیز چنین کردم و همزمان نوشیدیم."
تصویر کرمیت روزولت عامل آمریکایی کودتای 28 مرداد. شاه به وی گفته بود: من تاج و تختم را مدیون خداوند، ملتم، ارتشم و شخص شما هستم!
با مطالعه و پژوهش در متن 1007 صفحهای اسناد منتشره از آرشیو محرمانه ملی وزارت خارجه آمریکا که پس از 64 سال از وقوع کودتای 28 مرداد 1332، بهوضوح دیده میشود که کماکان در متن مذکور به بیش از 810 سانسور برخورد کرده و به اطلاعاتی از قبیل اسامی افراد و اماکنی که مد نظر بوده است اشارهای نشده و بهصورت عمدی سانسورها اعمال شده است، چنانچه در دولت اوباما، جان کری اعلام نمود که اسناد را میخواستیم منتشر نماییم اما طرفهای انگلیسی بنا به مصالح امنیتی گفتند که در این زمان اعلام ننمایید، چون شاید بعضی از عوامل ما زنده باشند و دلیل بعدی نیز به فاش شدن روشهای اجرایی کودتا منتهی میشود که قطعاً" به نفع ما نبوده و نمیباشد و آخر اینکه تأثیرات منفی بر روند جریان مذاکرات هستهای ایران با کشورهای 1+ 5 دلیلی دیگر بر عدم انتشار آنها بود. اما سؤالی که مطرح میباشد: آیا با انتشار اسناد جدید، به اندوختهها و یا ثبت وقایع و مستندات تاریخی کمکی شده است یا خیر؟
با قاطعیت هر چه تمامتر میتوان گفت که هدف از انتشار اسناد سازمان یافته شده تنها بر ایجاد نفاق و دو دستگی و تاکید بر مقولهای نو به عنوان "دوگانه مصدق – کاشانی" بوده که در پی راه و روشی برای نفوذی دیگر در ابتدای قرن بیست و یکم میباشد که سایه دستهای پنهان در این اسناد بهوضوح نمایان شده است. چنانکه بیشتر اسناد ارائه شده مربوط به مکاتبات وزارت خارجه آمریکا با دفتر سیاسی و سفارت خود در ایران بوده و به جز چند موردی به هیچ عنوان ارتباطی با اجرای عملیات سیا و سازمانهای ذیربط ندارد و در مقابل آن، اسناد منتشره سال 2000 را میتوان بسیار بیشتر و موثقتر از اسناد سال 2017 دانست.
در پایان اشاره ای نیز به نامه ارسالی آیت الله کاشانی به دکتر محمد مصدق یکروز پیش از کودتا و جواب برگشتی ایشان گردد که خود شاهدی بر ادعاهای پیشین بوده که قطعا جای خالی بصیرت علمی و عملی به وضوح روشن میباشد.
_ متن نامه آیت الله کاشانی به دکتر محمد مصدق در روز 27 مرداد 1332)
حضرت نخست وزیر معظم جناب آقای دکتر مصدق دام اقباله 27/5/1332
عرض میشود گرچه امکاناتی برای عرایضم نمانده ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است و علیرغم غرض ورزیها و بوق و کرنای تبلیغاتی شما، خودتان بهتر از هر کس میدانید که هم و غم در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقاء آن مایل نیستید، از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازیهای اخیر بر من مسلم است که حرف اینجانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندوم نشنیدند و مرا لکه حیض کردید، خانهام را سنگباران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را که ترس داشتید شما را ببرد، بستید و حالا نه مجلسی هست و نه تکیهگاهی برای این ملت گذاشتید، زاهدی را که من با زحمت در مجلس تحت نظر و قابل کنترل نگاه داشته بودم با لطایفالحیل خارج کردید و حالا همانطور که واضح بوده و در صدد بهاصطلاح کودتا است.
اگر نقشه شما نیست که مانند سیام تیر کذایی عقب نشینی کنید و به ظاهر قهرمان زمان بمانید و اگر حدس و نظر من صحیح نیست که همانطور که در آخرین ملاقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به هندرسن هم گوشزد کردم که امریکا ما را در گرفتن نفت از انگلیسیها کمک کرد و حالا بهصورت ملی و دنیاپسندی میخواهد بهدست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد.
اگر واقعاً با دیپلماسی نمیخواهید کنار بروید این نامه من سندی در تاریخ ملت ایران خواهد ماند که من شما را با وجود همه بدیهای خصوصیتان نسبت به خودم از وقوع حتمی یک کودتا بهوسیله زاهدی که مطابق با نقشه خود شماست آگاه کردم که فردا جای هیچگونه عذر موجهی نماند. اگر بهراستی در این فکر اشتباه میکنم با اظهار تمایل شما سید مصطفی و ناصر خان قشقایی را برای مذاکره خدمت میفرستم، خدا به همه رحم بفرماید. ایام به کام باد. سید ابوالقاسم کاشانی
_ جواب دکتر محمد مصدق به نامه آیت الله کاشانی:
مرقومه حضرت آقا وسیله آقا حسن سالمی زیارت شد، اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم . والسلام. دکتر محمد مصدق.
سرانجام اینکه کودتای موفقیت آمیز ایران، آمریکا را تشویق کرد تا در آینده نیز چند دولت نامطلوب دیگر را با شیوه های مشابه آنچه که در ایران انجام داد در سرتاسر جهان بر سر کار بیاورد و عوامل دست نشانده خود را به کار بگمارد و مهره های خود را در سایر کشورها بکار گیرد و تا به امروز که با جنگهای نیابتی کماکان خود را در پس پرده اغتشاش ، پنهان کرده و آشکارا درصدد تسخیر مرزهای خاورمیانه باشد.
انتهای پیام/