اندیشکده روسی|منافع اوکراین بیش‌ از اندازه وابسته به محیط خارجی است


دولت کی‌یف به جای تمرکز بر توسعه داخلی، تلاش می‌کند تا به هر قیمتی توجه غرب را جلب کرده و از آنها برای مقابله با روسیه بهره‌برداری کند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به دنبال آن استقلال جمهوری‌های سابق، توانمندی مقامات جدید برای اداره کشور به عنوان یکی از مسائل مهم مطرح می‌شد. درست است که برخی جمهوری‌ها از طریق سیاستمداران باتجربه خود توانستند به مدیریت کارآمد بپردازند، اما به نظر می‌رسد که در کشورهایی مانند اوکراین، عدم توافق برای تنظیم مدیریت یکپارچه همچنان با معضلاتی روبرو باشد. یکی از این حوزه‌ها مربوط به سیاست خارجی اوکراین است که به اعتقاد آندری سوشنتسوف، کارشناس مسائل بین‌الملل، مقامات کی‌یف نمی‌خواهند از اندوخته کشورها برای تنظیم دیپلماسی کارآمد خود استفاده کنند. وی با انتشار مقاله‌ای در اندیشکده «باشگاه مباحثه والدای» به تشریح بیشتر سیاست خارجی اوکراین می‌پردازد.

سوشنتسوف در این مقاله می‌نویسد: هر کشوری در طول دوره سیاسی خود دارای یک تجربه است. این مسئله نیز غیرمعمول نیست که برخی کشورهای جوان، سیاست خارجی خود را به گونه‌ای مورد آزمایش قرار می‌دهند که گویی آنها ابداع‌کننده این مفهوم هستند. به طور کلی، نخبگان کشورهای جوان اعتقادی به استفاده از تجربه‌های دیگران ندارند و می‌خواهند اشتباهات را دوباره تکرار کنند. متأسفانه، اوکراین در همسایگی روسیه نیز در زمره اینگونه کشورها قرار می‌گیرد.

وی توضیح می‌دهد: یک ماتریس کلاسیک و کاربردی برای تجزیه و تحلیل سیاست خارجی کشورها وجود دارد که دارای اجزای 6‌گانه، شامل ارزیابی نیازها، محیط بین‌المللی، منافع، اهداف، تجزیه و تحلیل منابع و طراحی یک دستورالعمل است. بر اساس این ماتریس، سیاست خارجی اوکراین بدین شرح است که کی‌یف در جست‌وجوی تأمین نیاز خود به امنیت و تمامیت ارضی، از طریق دور زدن و رویارویی با روسیه است. به گفته نخبگان اوکراینی، فرایند تحولات در محیط بین‌الملل به صورت آشکار نشان می‌دهد که نفوذ روسیه در حال کاهش است.

کارشناس روس، معتقد است: بر این اساس، غرب خواه‌وناخواه با استفاده از اعمال تحریم و فشار بر مسکو غلبه خواهد کرد و در اینجا «شما تنها باید این روند را دنبال کنید و بازه زمانی آن را تا حد ممکن سرعت ببخشید». در کنار اوکراین، کشورهای بالتیک و لهستان نیز قرار دارند که در برآوردهای خود تقریباً مشترک هستند، در حالی که، تعداد شرکای روسیه در غرب بسیار کمتر است.

وی اضافه می‌کند: نخبگان اوکراینی سیاست خارجی کی‌ِف را با توجه به این ارزیابی‌ها شکل می‌دهند. آنها کشورهای غربی را به سمت خود جذب کرده و اوکراین را به دیواری در برابر نفوذ روسیه تبدیل کرده‌اند. این تمایلات و تعریف از منافع، موجب شکل‌گیری لیستی از اهداف شده است که شامل تخریب پروژه نورد استریم-2 از طریق هراس‌افکنی، اجرای تحریک‌های سیاست خارجی در آستانه برگزاری اجلاس‌های بزرگ بین روسیه و غرب، همچنین باقی ماندن در دستور کار اصلی جهان به هر قیمتی است.

به اعتقاد سوشنتسوف، در این شرایط، منافع اوکراین بیش از حد وابسته به محیط خارجی است و به جای تمرکز بر توسعه داخلی، کیِ‌ف به هر قیمتی تلاش می‌کند تا توجه غرب را جلب کرده و از آنها برای مقابله با روسیه بهره‌برداری کند. منابع کیف برای اجرای چنین راهبردی عبارت است از دیاسپورای اوکراینی در خارج از کشور، لابی‌های مزدور و خدمات ویژه‌ای که منابع نظامی ناکافی کشور را جبران می‌کند. شیوه مورد نظر نخبگان اوکراینی نیز شامل تحریک، جنگ اطلاعاتی، عملیات سایبری و سایر ابزارهای غیرمستقیم زور می‌شود.

در این مقاله آمده است: اما این اهداف سیاست خارجی تا چه میزان تأمین‌کننده ضرورت‌های کلیدی اوکراین مانند امنیت، تمامیت ارضی و توسعه اقتصادی است؟ این‌که یک ملت چگونه می‌تواند نیازهای خود را برآورده کند، ذهنی‌ترین بخش در شکل‌گیری سیاست خارجی است. ارزیابی‌ها از محیط خارجی در بین نخبگان دولت‌های نوپا، مبهم است. آنها فاقد واقع‌بینی لازم برای هدف‌گذاری هوشیارانه در کاربرد صحیح آنها هستند که با محاسبه غیراحساسی از منابع و تکرار تجربه این عملیات‌ها از نسلی به نسل دیگر به‌دست می‌آید. این واقع‌بینی تنها از طریق تجربه، در جریان جنگ‌ها برای استقلال، جنگ‌های داخلی، غلبه بر فروپاشی داخلی و حل بحران‌های سیاست خارجی کسب می‌شود.

کارشناس مسائل بین‌الملل تأکید می‌کند: سیاست داخلی اوکراین اساساً مانع شکل‌گیری هرگونه استراتژی ملی منسجم می‌شود و در داخل این کشور شکافی از موجودیت‌های مختلف وجود دارد. نفوذ بین ده‌ها بازیگر تقسیم می‌شود و هر کدام از آنها تا جایی‌که بتوانند، قدرت را به دست می‌گیرند. آرسن آواکوف، وزیر کشور قدرتمندی که به‌تازگی برکنار شده است، بر گروه‌های ملی‌گرای خیابانی تکیه دارد. هریک از الیگارش‌های بزرگ بخشی از اقتصاد را کنترل می‌کنند، گروه‌های منطقه‌ای به دنبال دست‌اندازی به حاکمیت ملی هستند و در نهایت جدال بین نخبگان اوکراین، در هر دوره انتخاباتی مقامات جدیدی را به کیف می‌آورد. اکنون نیز این کشور دارای رئیس‌جمهور بی‌تجربه‌ای است که به‌شدت تحت تأثیر منافع آمریکا قرار دارد.

اوکراین جزو اولویت‌های اصلی کاخ سفید نیست!

وی معتقد است: ایالات متحده آمریکا که در حال حاضر مقامات اوکراینی بر روی آن شر‌ط‌بندی کرده‌اند، مشکلات کیف را حل نمی‌کند. اوکراین در لیست اولویت‌بندی واشنگتن در رده‌های پایین‌تری قرار دارد.

کارشناس روس درباره جایگزینی رویکرد جدید در سیاست خارجی کی‌یف، تبیین می‌کند: ارزیابی دقیق‌تر از ارتباط نیازها و محیط می‌تواند منافع دیگری را برای اوکراین تنظیم کند. این منافع شامل تثبیت بی‌طرفی نظامی، اجتناب از ایجاد درگیری بین روسیه و غرب، توسعه مناسبات سالم اقتصادی با روسیه، تقویت استقلال اقتصادی اوکراین و حفظ وحدت ملی در داخل کشور است. براساس این منافع، نخبگان اوکراینی می‌توانند لیستی از اهداف سیاست خارجی را تهیه کنند.

وی در اشاره به این اهداف سیاست خارجی، می‌نویسد: دستیابی به توافق تجاری مطلوب با روسیه و سپس با اتحادیه اروپا، تصریح وضعیت بی‌طرفی کشور در قانون اساسی، ایجاد نیروهای مسلح با توان متوسط، محدود کردن نفوذ ناسیونالیست‌ها و ترسیم یک خط فکری سازنده درباره حافظه سیاسی، ایجاد شرایط برای تشکیل یک دولت مرکزی قوی و حذف الیگارش‌ها از اهرم‌های نفوذ، توسعه سیاست صنعتی و صنعتی‌سازی مجدد و در نهایت اجرای سیاست خارجی شبیه به مدل فنلاندِ بی‌طرف، از جمله مواردی است که دولت کیف می‌تواند در رابطه با منافع خود تنظیم کند.

سوشنتسوف می‌افزاید: ظرفیت چنین راهبردی نیز ورود کالاهای اوکراینی به بازارهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا است، جایی که اوکراین همچنان سود هنگفتی را از دست می‌دهد. توسعه صنعتی، بقای نیروهای داخلی برای حفظ نظم و ایده مردم صلح‌طلب در حوزه ایدئولوژی نیز از دیگر منابع کیف برای توسعه است.

کارشناس مسائل بین‌الملل در پایان، تأکید می‌کند: در حال حاضر، در یک چشم‌انداز میان‌مدت چنین وضعیتی بعید است که در اوکراین ظاهر شود. نخبگان هر ملت برای مناسب‌ترین معادله راهبردی خود تصمیم‌گیر می‌کنند و برای موفقیت آنها لازم است که چندین نسل از نخبگان این فرصت را داشته باشند تا تجربیات مثبت و در عین حال دردناکی را به دست بیاورند و تنها بر اساس چنین تجربیاتی است که می‌توان سیاست خارجی مؤثری را تدوین کرد.

انتهای پیام/