نقدی بر رهیافت عاطفهگرایانه به عاشورا / توجه صرف به بُعد عاطفی واقعه، دقت تاریخی را زایل میکند
اگرچه ابعاد حزنانگیز واقعه عاشورا به پیدایش رهیافتی عاطفهگرایانه راه میدهد اما سیره امام سجاد علیهالسلام مبتنی برگزارشی عاری از هرگونه مبالغه درباره ابعاد مختلف این قرائت بوده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دکتر رفعت، پژوهشگر و عضو هیأت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س) در یادداشتی اختصاصی برای تسنیم نوشت:
در گذر تاریخ رهیافتهای متعددی از قیام عاشورا به مثابه نهضت تحولساز تاریخ و الگوی آزادیخواهی پدیدار شده است که توجه بدانها در واکاوی چگونگی گزینش اخبار و روایات عاشورایی به ویژه در انواع مقاتل، تحلیل و علتیابی رویکردهای گونهگون توده مردم نسبت به قیام امامحسین(ع)در گذر قرون متمادی و در نهایت، یافتن راهی برای برونرفت از ابهاماتِ تحت تأثیر گزارشها و تفاسیر متعارض و بعضاً واژگون از این قیام تأثیر بسزایی داشته است.
هر چند انگیزهها، سلایق و اغراض در اینگونه رهیافتها مؤثرند، اما تصور یک واقعه آنگاه به واقعیت نزدیکتر است که مبتنی بر منابع اصلی و اولیه باشد.
به هر حال آگاهی از رهیافتهای مقاتل امام حسین (ع) و کتب مرتبط میتواند تحلیل عمیقتری از این نوشتهها و صحت آنها نتیجه دهد؛ زیرا نقش رهیافت در گزینش اخبار و حذف آن در متن بر هیچ منتقدی پوشیده نیست. در پژوهش در روایات تاریخی عاشورا باید با توجه بیشتر نسبت به این رهیافتها داشت وگرنه احتمال تأثیر رهیافتها بر روح پژوهش وجود دارد و حتی ممکن است موجب مستهلک شدن محقّق شده؛ به گونهای که امکان تفکیک میان رهیافتهای مقاتل با روند حقیقی عاشورا برایش از بین رود. تأکید میشود که مقتلنگاران از ابتدا تاکنون، یا به دنبال رهیافت مورد نیاز حقیقی عاشورا نبودهاند یا صرفاً مطالب منقولی که شنیده بودند ثبت کردند و یا به دلیل گرایشهای مختلف بر آموزههای آن مطالبی افزودهاند. یکی از این رهیافتها، رهیافت عاطفهگرایانه است. تحریک عواطف و احساسات در هر حادثهای برخاسته از عوامل متعدد و گونهگون است.
پیدایش این رهیافت با آغاز رخداد عاشورا همراه بوده است، رخدادی که در یک یا چند روز رخ داد، اما سنگینی حادثه و حرارت آن همچنان در دلها برقرار است. این بُعد از واقعهی عاشورا مورد توجه شاهدان عینی واقعه از جمله امام سجاد(ع)و بعدها امامان معصوم دیگر و مورخان کهن بوده و گزارشهای گوناگونی به صورت مختصر و عاری از هر گونه مبالغه و اغراق دربارهی ابعاد مختلف این قرائت، ارائه شد، اما با قرار گرفتن گرد و غبار زمان بر این واقعه و وجود عوامل و زمینهها، به تدریج این قرائت منبسطتر و فربهتر شده و رنگ و بوی جدیدتری به خود میگیرد. در دورهی صفویه و قاجاریه که نقطهی عطف حدیث و تاریخ است، روایات عاشورایی شأن خود را از دست میدهند و به اخباری تبدیل میشوند که نقل آن به وسیله قصّاصان و حتی برخی بزرگان، نگاه افراطی عامهی مردم را به سوی این رهیافت سوق میدهد.
همسویی حکومت در این دوره، موجب تبلیغ، ترویج و تثبیت این رهیافت شد و حتی به عمدهترین قرائت حاکم در محافل عزاداری شیعی تبدیل شد. همچنین نقش استقبال مردمی از قصص و اخبار داستانی ـ که میتوان "ابن اعثم کوفی" صاحب کتاب "الفتوح" را مبدع این سبک نگارش دانست ـ در قوت گرفتن این رهیافت از طریق ورود افسانههای حزنآلود و پر احساس قابل انکار نیست. چنین رهیافتی با کتاب روضةالشهدای کاشفی پررنگتر شد، اما اعتراض کسانی مانند محدّث نوری را با نگارش کتاب لؤلؤ و مرجان برانگیخت.1
نقل حکایاتی مانند داستان عروسی قاسم،2 زعفر جنّی زاهد،3 افسانهی مبارزهی شخصیت خیالی مارد بن صدیف تغلبی با حضرت عباس(ع)،4 خبر مسلم جصّاص و دادن نان و خرما و گردو به کودکان اهلبیت، 5 افسانهی ساربان و بیرون کشیدن انگشتر از انگشت امام،6 شفا یافتن دختر معلول یهودی با خون بال یک مرغ،7 افسانهی شیرین خانم،8 قیام دختری به درّة الصدف در حلب به انگیزه خونخواهی امام9 و ... ضمن آنکه شنونده و خواننده را سرگرم میساخت، احساسات و عواطف او را نیز تحریک کرده و بعد حزنانگیز و غمبار این حادثه را بسیار پررنگتر و فربهتر به تصویر میکشید. همین جذّابیت و تأثیرگذاری، سبب مقبولیت این رهیافت در میان عموم مردم است. چون سبب تخلیهی روحی افراد از آلام و مَشقّات شخصی و اجتماعی آنان نیز خواهد شد. حتی پیروان ادیان و مذاهب دیگر، به ویژه یهودیان و مسیحیان، اقبال خاصی بدین رهیافت نشان دادهاند. شاهد این مدعا، گزارش سفرنامهنویسانی است که خود در برخی از مجالس و مراسم عزاداری شرکت کرده، با مشاهده آن، متأثر و محزون میشدند.10
نام کتابهایی که در دوران صفویه و قاجار تدوین میشد، نشان از توجه افراطی بدین رهیافت دارد. عناوینی چون أخبار ماتم، أسرار إبتلاء الأولیاء، أنیس الذاکرین، بحر البکاء، بحر الدموع، بحر المصائب و کنز الغرائب، بحور الغمة، تذکرة المصائب، زبدة المصائب، سحاب البکاء، سراج غم در مجلس ماتم، تسلیة المجالس، جواهر المصائب، طوفان البکاء، دفتر ماتم، سفینة البکاء، محرق القلوب، عین البکاء، کنز البکاء فی مقتل سید الشهداء، مرآة المصائب،مفتاح البکاء.11
این رهیافت آسیبهایی به دنبال خود داشته و دارد که درخور توجه است.
1- توجه به بُعد عاطفی و تراژیک عاشورا آن را با افسانهها و خرافات آمیخته میساخت. در نتیجه، دقت تاریخی رنگ میبازد و از مصادر دقیق در تدوین آثار استفاده نمیشود. در مقتلنویسیهای مبتنی بر این رهیافت، عمدتا از زاویهی اندوه و غم و مصیبت و ابتلاء،به قضیهی عاشورا نگاه شده و پیش از آن که تدوین یک متن تاریخی صحیح در نظر باشد، تدوین یک اثر حزنزا به قصد روضهخوانی در مجالس و گریاندن مورد توجه بوده است. این نوع مقتلها نه ارزش تاریخی دارند و نه ارزش ادبی و چون برای تحریک عواطف عوام نوشته شده، میدان بازی برای ترویج خرافه و تحریف داشتهاند و از این رو مطالب عجیبی در این کتابها مشاهده میشود.12
2- وجود روایات متعدد بر بسیاری اجر و ثواب گریستن، گریاندن و تباکی که علامه مجلسی آنها را تحت همین عنوان در بحار الأنوار سامان داد13 سبب ترویج این قرائت گردید که آن را باید آسیب مبنایی این رهیافت دانست؛ زیرا برخی علمای سادهانگار [به صورت ناخواسته] و به خصوص قصّاصان بدون علم [با سخنانی خودبافته]، با تکیه به این روایات و نقل آنها سعی در ستاندن اشک با هر ابزاری داشتند.
3- دیگر آسیب مبنایی را در هدف باید جست: قائلان این رهیافت دو گروه هستند: نخستین گروه، از سر ارادت و حبّ بسیار به شخصیتهای حاضر در عاشورا، چنین رهیافتی را برگزیدند. ملاآقا فاضل دربندی نمونهی بارز این ارادت عمیق است، وی با کنار هم قراردادن گزارشهای متنوع، معتبر و غیر معتبر و همپوشانی آنها کوشید تا نقلها از همدیگر تفکیک نشوند و کسی به خود اجازه ندهد تا روایاتی که از حیطهی عقل خارج بوده یا روایات فاقد ناقلان معتمد به فراموشی سپرده شود، از این رو نقلهای غیر قابل باور را تا حد امکان توجیه میکند؛ گروه دوم هم کسانی هستند که نه به جهت لزوما ارادت، بلکه برای حفظ میراث حدیثی و تاریخی عاشورا، به منابع حدیثی و تاریخی بسیار اعتماد کردند و اخباری که رنگ و بوی عاطفی داشته، ولو ضعیف، در کتابهای خود جای دادند. نمونهی بارز این دسته محمدتقی سپهر کاشانی نویسندهی ناسخ التواریخ است. علاقهمندی و حبّ او به اندازهی ملافاضل دربندی نیست، ولی درج تمام روایات و اخبار رسیده از عاشورا، به ویژه افسانهها و اخبار بیاساس دارای بعد عاطفی، اساس کار وی است و نتیجه کار او همانند دربندی که از سر ارادات مقتل نگاشته، یکی است.
4- از آسیبهای روشی این رهیافت میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف) افراط در نقل گزارشها و حکایات غیرمعتبر تاریخی:
مانند افسانهی عروسی قاسم(ع)14، عروسی هلال بن نافع 15،گزارشهایی مانند افتادن دستهای بریده و مشک پارهی حضرت عباس(ع) بر روی خاک و بوسیدن دستهای بریدهی وی توسط امام حسین(ع)16، دادن امام حسین(ع) یک رشته مروارید به یکی از لشکریان دشمن به این سبب که هنگام بیرون آمدنش از خانه، دخترش به او گفت از این سفر برایش سوغات بیاورد 17، پاره کردن طفل شیرخوار بند قنداقش را [مانند جدش علی!] و خود را از گهواره یا از کنار عمهاش به زمین انداختن و بلند بلند صیحه کشیدن و گریه کردن هنگام شنیدن صدای امام که میگفت: "هل من معین؟" 18، تبسّم طفل شیرخوار به پدرش پس از تیر خوردنش 19، نشان دادن حضرت زینب(س) سپر خونین حضرت عباس(ع) را به مادرش ام البنین و بیهوش شدن وی20، داستان مسلم جصاص و نان و خرما دادن کوفیان به کودکان21 ، شفا یافتن دختر معلول یهودی با خون بال مرغ22، قیام دختری به نام درّة الصدف 23، افسانهی شیرین خانم 24 و ...
ب) تأکید بسیار بر تشنگی امام و خاندان و یارانش
طبق گزارشهای کهن و معتبر موضوع عطش و تشنگی شدید امام از مسائل مهم کربلا بوده است و دلایلی این ادعا را روشن میسازد. اول این که امام و یارانش در حال جنگ و در هوای نسبتا گرم کربلا تحرک و فعالیت بسیار داشتهاند که این امر سبب تعریق و از دست رفتن آب بدن شده است... و دوم این که به سبب اشتغال سپاه به نبرد، از صبح عاشورا و این که آن روز با حمله و جنگ و درگیری رقم خورده بود و هر چه میگذشت حلقهی محاصره تنگتر میشد، دیگر مجالی برای دستیابی به آب نبود و از این رو وقتی در آخرین لحظات این نبرد خونین، امام حسین(ع) و حتی حضرت عباس(ع) آخرین تلاش را برای دستیابی به آب میکنند، این کوشش عقیم میماند.
برخلاف گزارش برخی از منابع معتبر، در هیچ یک از منابع کهن و حتی متأخر معتبر تا قرن هفتم، سخن از مأموریت دادن امام به حضرت عباس به منظور آوردن آب برای زنان و کودکان اهل بیت در روز عاشورا به میان نیامده و تنها طلب و تلاش مشترک وی و امام حسین(ع)برای دستیابی به آب مطرح است 25 که این امر یکی از شواهد نبود یا کمبود آب در خیمهگاه است. به هر روی نمیتوان انکار کرد که از روز هفتم که سپاه ابن سعد اقدام به بستن آب کرد،26 تا صبح عاشورا آب در سپاه امام هر چند اندک و به صورت جیرهبندی، در حد رفع تشنگی موجود بوده است. امکان ندارد یاران و خاندان امام به ویژه زنان و کودکان، در برابر بیآبی و تشنگی بیش از دو شبانه روز مقاومت کرده باشد، به ویژه آنکه بر اساس منابع کهن و معتبر روز عاشورا و یارانش با بالاترین توان و شجاعت با لشکر عمربن سعد جنگیدند که این امر شاهدی قوی بر وجود آب در حد رفع تشنگی در خیمهگاه تا زمان آغاز نبرد روز عاشوراست.
بنابراین واکنش و بیتابی در برابر تشنگی به ویژه بیتابی زنان و کودکان امام، آنچنان که مورد تأکید برخی نگاشتههای دوران صفویه و قاجاریه است و برای آن حساب جداگانه باز کرده و حتی در مواردی، افسانهها ساختهاند، تا جایی که گویا همهی ابعاد مصیبت و جانسوزی واقعهی عاشورا در تشنگی امام و یاران و به ویژه خاندانش منحصر میشود در منابع معتبر متقدم منعکس نشده است.27
ج) انحصار ابعاد مصیبت و جانسوزی واقعهی عاشورا بر آن
مواردی مانند کندن چاه و جاری شدن آب برای رفع تشنگی؛ 28 تلاش حضرت عباس(ع)برای آوردن آب برای زنان و کودکان اهل بیت؛29 یا این عبارت امام: اسقونی شربة من الماء قد نشفت کبدی من الظمأ30 درخواست آب از شمر در آخرین لحظات و ردّ شمر و جزع و فزع امام از تشنگی هنگام بریدن سر از قفا؛ 31 سخن امام به شمر که جگرم سوخت، قطره آبی به کامم رسان، آنگاه به کار خود بپرداز؛32 امتناع حضرت عباس(ع) از بردن امام حسین(ع)، بدنش را به خیمهگاه به خاطر وعدهای که به سکینه داده بود؛33 مکالمهی سر امام حسین(ع)با راهب دیر: "انا عطشان کربلاء، انا ظمآن کربلاء"؛ یا نسبت دادن این قول به خداوند دربارهی تشنگی اهل بیت: صغیرهم یمیته العطش و کبیرهم جلده منکمش 34 و ...؛ به نظر میرسد پرداختن بیش از حد به مسئلهی آب و تشنگی اهل بیت در کربلا، در مراسم سوگواری و عزاداری و به طور کلی در فرهنگ ایرانیان این دوران، معلول اوضاع جغرافیایی و طبیعی حاکم بر ایران بوده است، یکی از مشکلات بسیار مهمی که ایرانیان از گذشتههای دور با آن مواجه بودند، مسئلهی کمبود آب و زحماتی بوده که برای دستیابی به آن تحمل میکردهاند، از این رو آب، پر مسئلهترین مشکل روزمرهی ایرانیان به مراسم سوگواری و عزاداری امام حسین(ع) و به ویژه درون متون تعزیه، راه یافته و یکی از عوامل مهم وقایع کربلا شده است، به ویژه وقتی به این نکته توجه شود که کمبود آب و ویرانی قناتها و خشکسالیها، ایرانیان را مردمانی منتظر و ضعیف در برابر نیروها و بلایای طبیعی و نامطمئن از تأمین معیشت خود بار آورده و بازتاب این مسئله در سوگواری برای امام حسین(ع) به ویژه در تعزیه و نمایشهای مربوط به واقعهی کربلا خود را نشان داده است.
بر این اساس، به نظر میرسد گزارشگران و راویان تاریخ عاشورا در مقطع یاد شده، در پر رنگ نشان دادن موضوع تشنگی، دچار افراط و مبالغهگویی و نیز در مواردی مانند آب طلبیدن ذلیلانهی امام از دشمن، دچار اشتباه و وارونهنویسی شدهاند، به هر روی، از جمله گزارشهای غیر معتبر و نادرست، میتوان به گزارشهای درخواست آب کردن امام حسین(ع) برای خود یا خاندانش از سپاه دشمن، عمر سعد و شمر، یا دستور امام به حضرت عباس، مبنی بر تهیهی آب برای کودکان و زنان و یا توصیف تشنگی اهل بیت از زبان امام یا حضرت عباس(ع)اشاره کرد.35
د) ارائهی گزارشهای غیرمعتبر از وداعهای جانسوز امام با خاندان خود.36
هـ) نسبت اظهار حزن و گریههای بسیار و در مواردی ذلیلانه به امام و خاندانش:37 گزارشهایی مانند گریستن امام حسین(ع) هنگام امتناع عمربن سعد از دادن آب.38
و) انتساب سخنان، درخواستها و رفتارهای ذلیلانه به امام و بنی هاشم. 39
ز) ارائهی سیمای کریهتر از رفتار و منش ظالمانهی سپاه عمر سعد.40/41
5-آسیب غایی این رهیافت آن است که هرچند پرداختن به جنبههای عاطفی عاشورا، به طور غیرمستقیم خاطره حادثه را زنده کرده و به نحوی بار سیاسی آن را انتقال میدهد، اما برداشت سیاسی مستقیم به این نحو که حرکت امام به صورت یک الگوی قابل تکرار درآید را ممکن نمیکند؛42 زیرا قرائت عاطفی خنثی است و چالش اعتقادی همراه ندارد یا دستکم بدین چالشها توجه نمیشود.
منابع
الإرشاد، محمد بن محمد بن نعمان مفید، تحقیق: مؤسسة آل البیت(ع)، قم: کنگرهی شیخ مفید،1413ق.
اکسیر العبادات فی أسرار الشهادات (أسرارالشهادة)، دربندی، آغا بن عابد شیروانی حائری، تحقیق: محمد جمعة بادی، عباس ملاعطیة جمری، بحرین: شرکة المصطفی، 1415ق.
بحار الأنوار الجامعة لعلوم الأئمة الأطهار، محمدباقر مجلسی، بیروت: دارإحیاءالتراثالعربی،1403ق.
تجارب الأمم، ابوعلى مسکویه رازى، تحقیق: ابوالقاسم امامى، تهران: سروش،1379ش.
تذکرة الشهداء، شریف کاشانی، حبیب الله تهران: شمسالضحی،1390ش.
ترجمه الفتوح، ابن اعثم کوفی، ترجمه: محمدبن احمدمستوفی هروی، تصحیح: غلامرضا محمد مجدطباطبایی، تهران: شرکت انتشارات علمی وفرهنگی،1374ش.
جریانشناسی تاریخی قرائتها و رویکردهای عاشورا از صفویه تا مشروطه، محسن رنجبر، قم: مؤسسهی آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1392 ش.
الدمعة الساکبة، محمد باقر بن عبد الکریم بهبهانی، بیروت: مؤسسةالأعلمی،1409ق.
الذریعة الی تصانیف الشیعة، آقابزرگ طهرانی، بیروت: دارالأضواء،1403ق.
روضةالشهداء، ملاحسین کاشفی سبزواری، تصحیح: ابوالحسن شعرانی، اسلامیه، بیتا.
رویکرد احساسی ـ عاطفی به واقعهی عاشورا در ایران (از صفویه تا مشروطه)، حسین مفتخری، محسن رنجبر، شیعه شناسی، سال ششم، شمارهی 24، زمستان 1387.
طبری، ابوجعفرمحمدبن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الأمم والملوک)، تحقیق: محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت: دارالتراث،1387ق.
لؤلؤ و مرجان، میرزاحسین نورى، قم:بنی الزهراء،1386ش.
معرفی و نقد منابع عاشورا، سیدعبدالله حسینی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1386 ش.
المنتخب فی جمع المراثی و الخطب، فخرالدین طریحی، تصحیح: نضالعلی، بیروت: مؤسسة الأعلمی، 1424ق.
ناسخ التواریخ در احوال ات حضرت سیدالشهداء، میرزامحمدتقی سپهر،تهران: اسلامیه، 1368ش.
1. لؤلؤ و مرجان، ص253.
2. روضة الشهداء، ص321ـ 322.
3. همان، ص346.
4. أسرارالشهادة، ج2، ص499.
5. بحار الأنوار، ج45، ص114ـ 115
6. همان، ج45، ص316 ـ 319.
7. روضة الشهداء، ص358 ـ 360.
8. همان، ص370 ـ 371.
9. أسرارالشهادة، ج3، ص445 ـ 450.
10 . برای مطالعهی بیشتر، ر.ک: مفتخری و رنجبر، رویکرد احساسی-عاطفی به واقعه عاشورا در ایران.
11. ر.ک. الذریعة.
12. معرفی و نقد منابع عاشورا، ص 42 ـ 43.
13. ر.ک: بحار الأنوار، ج 44، ص 288 ـ 296.
14. ر.ک: روضةالشهداء، ص321ـ322.
15. همان، ص298ـ299.
16. تذکرة الشهداء، ص270.
17. همان، ص325.
18. همان، ص220.
19. ناسخ التواریخ، ج2، ص364؛ ج 4، ص235.
20. تذکرة الشهداء، ص443.
21. بحارالأنوار، ج45، ص114ـ115.
22. روضةالشهداء، ص 358ـ360.
23. أسرارالشهادة، ج3، ص445ـ450.
24. روضةالشهداء، ص370ـ371.
25. ر.ک: الإرشاد، ج2، ص109.
26. تاریخ الطبری، ج5، ص412 و نیز، ر.ک: تجارب الأمم، ج2، ص70.
27. برای مطالعهی بیشتر، ر.ک: جریانشناسی تاریخی قرائتها، ص174.
28. ترجمه الفتوح، ص893.
29. المنتخب،ص306.
30. المنتخب، ص439؛ الدمعةالساکبة،ج4، ص341.
31. المنتخب، ج2، ص452.
32. أسرار الشهادة، ج3، ص72.
33. همان، ج2، ص504.
34. بحارالأنوار، ج4، ص308.
35. ر.ک: روضةالشهداء، ص334؛ المنتخب، ج2، ص306، 452، 453؛ الدمعة الساکبة، ج4، ص316 و ...
36. ر.ک: المنتخب، ص439.
37. این شناسه به حدی است که یکی از نویسندگان عصر قاجار کتابی به نام امواج البکاء دربارهی شمار مواضعی که امام حسین(ع) در روز عاشورا گریه کرده نگاشته است. ر.ک: الذریعة، ج2، ص351.
38. ر.ک: المنتخب، ص306.
39. ر.ک: کاشفی، روضةالشهداء، ص348؛ أسرارالشهادة، ج2، ص379؛ ج 3، ص65 و ... .
40. ر.ک: کاشفی، روضةالشهداء، ص352؛ أسرار الشهادة، ج3، ص73 و ... .
41. برای مطالعهی بیشتر، ر.ک: جریان شناسی تاریخی قرائتها، ص174 به بعد.
42. تأملی در نهضت عاشورا، ص224.
انتهای پیام/