روایت جانباز جنگ تحمیلی از رشادت‌های تخریب‌چی‌ها/ فرماندهان تخریب به قلب دشمن حمله‌ور می‌شدند


گروه استان‌ها-دفاع مقدس برهه‌ای از تاریخ میراث ارزشمند کشور ماست و لازم است با بازگویی خاطرات و یادآوری رشادت فرماندهان و دلیرمردان، این تاریخ در ذهن همه ما ثبت و ضبط شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، یاد حماسه دفاع مقدس باید همیشه در کشور ماندگار و جاودانه بماند. یاد دلیران و شیرمردان این مزوبوم که بزرگترین سرمایه‌های خود گذشتند تا برای ما آرامش و امنیت بیافرینند، باید سینه به سینه و نسل در نسل سر زبان‌ها باشد. به فرمایش رهبر معظم هشت سال دفاع‌مقدس تنها برهه‌ زمانی نیست، بلکه گنجینه عظیمی است که تا مدت‌های طولانی ملت ما می‌توانند از آن بهره گیرند. با یکی از جانبازان 8 سال دفاع مقدس همراه شدیم تا خاطرات و تلخ و شیرین آن دوران را برای ما بازگو کند.

رسول تیموری متولد 5 اردیبهشت 1344 است. او در خانواده‌ای مذهبی و در اصفهان دیده به جهان گشود. رسول که ششمین فرزند خانواده است تحصیلات عمومی‌اش را در اصفهان طی کرد و مدرک مهندسی مکانیک خود را از دانشگاه تبریز اخذ کرد. وی در سال 1368 ازدواج کرد و دارای 2 فرزند است. در نیروی هوایی سپاه خدمت می‌کرد و سال 94 بازنشسته شد. اولین حضور او در جبهه‌های حق علیه باطل به 15 خرداد 1361 برمی‌گردد و در مجموع 43 ماه حضور در جبهه‌ها را داشته و با 7 بار مجروحیت مدال 50 درصد جانبازی را به گردن آویخته است.

رسول تیموری با اشاره به خاطره‌ اولین حضورش در جبهه‌های جنگ اظهار داشت: سال 61 در هنرستان احمد خوانساری درس می‌خواندم و معمولاً بچه‌های زیادی به جبهه اعزام می‌شدند. کم‌کم جذب خاطرات تعدادی از دوستان که از جبهه می‌آمدند، شدم.

وی افزود: به تدریج متوجه تغییر روحیات و شکل گرفتن اخلاق و روحیات جدید در آن‌ها می‌شدم، اما به‌لحاظ موقعیت خود را لایق و شایسته‌ جبهه و جنگ نمی‌دانستم تا اینکه یکی از دوستانم مهدی جوزدانی که از ابتدای هنرستان با او دوست بودم، در عملیات چذابه به شهادت رسید؛ قبل از شهادت پیشنهاد حضور در جبهه به من داد. من با خود عهد کردم که سه ماه نماز صبح در نماز جماعت مسجد شرکت کنم تا آمادگی کسب کنم و بعد از آن برای آموزش و جبهه اقدام کردم. قبل از ماه رمضان 61 برای آموزش به پادگان غدیر اعزام شدم و پس از آن به تیپ نجف اشرف به فرماندهی شهید کاظمی پیوستم. در عملیات رمضان در گردان موسی بن جعفر (ع) بی‌سیم‌چی بودم و از نزدیک شاهد رشادت این شهید والامقام بودم.

نماینده ولی‌فقیه در کردستان: زمینه‌های آشنایی جوانان با فداکاری رزمندگان دوران دفاع مقدس فراهم شود

ساخت موزه دفاع مقدس در استان کردستان تسریع شود

حکایتی باور نکردنی از شجاعت «مامایِ تیربارچی» در دوران دفاع مقدس

خاطره‌ای از شهید کاظمی

تیموری با اشاره به خاطره‌ای از شهید احمد کاظمی در عملیات رمضان اضافه کرد: در حین عملیات که به خط نزدیک می‌شدیم در محاصره عراقی‌ها گرفتار و زمین‌گیر شده بودیم. با رسیدن شهید کاظمی به گردان، با یک لودر برای ما دپویی از خاکریز ایجاد کردند و در حین انجام این کار آرپی‌جی‌های دشمن به ایشان شلیک می‌شد. بعد از اتمام کار پشت خاکریز و رو به دشمن قرار گرفتند و برای دفاع یک تانک را هدف قرار دادند و با این کار روحیه‌ای در رزمندگان ایجاد شد و حمله به دشمن شروع شد و باعث عقب‌نشینی عراقی‌ها شد؛ این تنها یک چشمه از رشادت و شجاعت این فرمانده دلیر بود.

وی در مورد اولین مجروحیتش در عملیات رمضان گفت: در حین عملیات، ترکشی به کتف من اصابت کرد و چون بار اول حضور من در جبهه و عملیات بود، احساس کردم به شهادت نزدیک می‌شوم. پس از مدت زمانی بیهوش شدم اما دوستان رزمنده با خودرویی من و دیگر رزمندگان مجروح را به عقب و سپس بیمارستان صحرایی منتقل کردند و با مداوای جزئی بهبودی پیدا کردم.

جانباز سرافراز سال‌های دفاع‌مقدس ادامه داد: بعد از عملیات رمضان، عملیات مُحرم بود و من به‌لحاظ روحیه و علاقه‌ای که به گردان‌‍‌های خط‌شکن داشتم وارد واحد تخریب لشکر 14 امام حسین(ع) شدم. رزمندگان خط‌شکن از بچه‌های با تجربه‌ جبهه و جنگ و هر کدام مانند فرمانده یک گروهان و گردان بودند. به خاطر دارم سردار عباس پیکری نیز در دسته ما یعنی تخریب‌چی‌ها بودند که به‌خاطر مدیریت خوب او به ایشان اصرار می‌کردند تا فرماندهی گردان را به عهده گیرد و در آخر نیز فرماندهی گردان را پذیرفت و در عملیات پس از آن به شهادت رسید.

تیموری با اشاره به روحیات سرداران شهید در دفاع‌مقدس تصریح کرد: روحیات و خلقیات آن‌ها به معنای واقعی خالص بود و دوست داشتند خود پیش‌قدم باشند و به قلب دشمن حمله‌ور شوند؛ اما باید از حضور آن‌ها در مدیریت گروه‌های مختلف رزمندگان و برنامه‌ریزی عملیات استفاده می‌شد. عملیات رمضان در شامگاه 23 تیرماه 61 مصادف با 21 ماه مبارک رمضان و با رمز یا صاحب الزمان ادرکنی(عج) در منطقه جنوب کشور بود؛ رزمندگان خاص ما در این عملیات به شهادت رسیدند و عملیاتی بود که بخش زیادی از منطقه در آن زمان آزاد شد.

در هر عملیات دو یا سه فرمانده تخریب شهید می‌شدند

جانباز سرافراز 8 سال دفاع مقدس با اشاره به خاطره‌ای از حضورش در عملیات مُحرم اظهار داشت: قبل از عملیات مُحرم در چادر مستقر بودیم و مورد اصابت خمپاره‌های دشمن قرار گرفتیم که تعدادی از دوستان شهید شدند و بعد از آن عملیات را آغاز کردیم. برای ادامه عملیات به رودخانه‌ای رسیدیم که مجبور بودیم برای عبور از منطقه به دل آب بزنیم حجم آب و فشار رودخانه بسیار زیاد بود به اندازه‌ای که تا زیر گلو در آب بودیم و برای جلوگیری از آسیب به اسلحه‌ها آن را بالای سر نگه داشتیم اما با این حال بعد از عبور از آب بسیاری از اسلحه‌ها آسیب دید. در آن عملیات موفق به شکستن خط شدیم و از ناحیه پا آسیب دیدم و بعد از عملیات برگشتم.

تیموری با بیان اینکه شهدای تخریب رزمندگانی بودند که قبل از عملیات و برای باز شدن معبر به خط می‌زنند، افزود: بیشتر شهدای ما مربوط به قبل از عملیات هستند و همچنین بیشترین فرماندهان جنگ از فرماندهان تخریب بودند. در تخریب یک دسته‌بندی داشتیم که فرمانده و زیر مجموعه را شامل می‌شد و فرمانده به دلیل داشتن تجربه‌ زیاد و فن بالا اولین نفری بود که در عملیات‌ها برای رزمندگان معبر باز می‌کرد. در هر عملیات دو یا سه فرمانده تخریب شهید می‌شدند و دلیرانه با علم به شهادت در این راه قدم می‌گذاشتند و می‌دانستند با فرماندهی گروهان تخریب خنثی سازی مهم‌ترین معبرها به عهده‌ آن‌هاست.

انتهای پیام/163/ ز