گزارش تسنیم از افغانستان| فانتزیها را رها کنید؛ فعلاً «امنیت» مهمترین واژه برای ملت افغانستان است
گزارشهای میدانی خبرنگاران اعزامی تسنیم به افغانستان حاکی از این است که در زمان حاضر «امنیت» مهمترین دغدغه مردم افغانستان است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در حالی که این روزها هر شخص یا گروهی بهزعم خود میکوشد دغدغهای از زبان افغانستانیها مطرح کند و آن را فریاد بزند، گزارش خبرنگاران اعزامی تسنیم به افغانستان حکایت از این دارد که امروز هیچ واژهای بهاندازه «امنیت» گویای مطالبات مردم افغانستان نیست.
یک معضل بزرگ در تحلیل اوضاع افغانستان توسط ایرانیها، دیدن جامعه و سیاست اینجا با عینک ایرانی است. این روزها مسائلی از طرف افراد و گروههای مختلف بهعنوان دغدغههای مردم افغانستان مطرح میشود، مثلاً برخی فکر میکنند زنان و مردان افغانستانی همهشان خواهان سکولاریسم و آزادیهای از جنس غربی هستند و مهمترین معضل فعلیشان آن است که بیحجابی و رقص و کنسرت و... در افغانستان چه میشود؟
شاید به همین دلیل است که مثلاً وضعیت آنقدر مبتذل میشود که مسیح علینژاد هم فکر میکند بخشی از کمپین افغانستانیها است! هرچند مشخص است که برای امثال علینژاد نجات حیثیت آمریکا و تغییر جایگاه متهم و شاکی و سخیفگویی علیه ایران هدف اصلی است و هر نکته دیگری فرع بر آن قرار میگیرد.
برخی دیگر هم احتمالاً در سوی دیگر فکر میکنند مسئلۀ شیعه و سنی و یا حتی شیعه و داعش است؛ لذا از موضع ایدئولوژیک علیه طالبان شعار سر میدهند و فکر میکنند نقطه ثقل درگیریهای افغانستان را یافته و مجاهدانه به آن ورود کردهاند.
برخی هم تصور میکنند مسئله اصلی آن است که انتخاباتی برگزار میشود یا نه؛ تصور میکنند همه نزاعها حول این امر شکل گرفته است لذا جبهه جمهوریخواهان مقابل دیکتاتورها صفآرایی کردهاند!
اما واقعیت این است که هیچ چیز برای بسیاری از افغانستانیها «فعلاً» مقدم بر امنیت و یک همزیستی مسالمتآمیز نیست.
اشتباه نکنید؛ این حرف بدین معنی نیست که پس مردم به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنند؛ نه! اما ظرافت کار این است که بهقول تحلیل گفتمانیها اگر دالهای دیگر مثل همهشمولی دولت، رعایت حقوق زنان، رعایت حقوق قومیتها و... هم دنبال میشود اما دال مرکزی فعلاً «امنیت» است، این را همه باید درنظر بگیرند؛ از جمله و پیش از همه خود طالبان!
چرا طالبان هم باید بیشتر به این موضوع بیندیشد؟ چون طالبان الآن تصور میکند امنیت اتفاقاً مزیت اوست. با برخی مقامهای طالبان که صحبت میکنیم مدام میگویند "فعلاً امنیت برقرار کردیم مردم راضی هستند"!
اما نکته چیست؟ اینکه اگر مردم و قومیتها سفتوسخت بهدنبال همهشمولی و حضور همه اقوام در دولت و درواقع یک دولت فراگیر هستند بهخاطر آن است که امنیت «پایدار» بماند. اگر میگویند "حتیالامکان سریعتر انتخابات برقرار کنیم" برای این است که امنیت پایدار بماند؛ اگر میگویند باید حقوق زنان بهرسمیت شناخته شود و سختگیری نشود برای این است که امنیت مخدوش نشود، لذا اگر هم برخیشان از حرکتی در گوشهای دفاع میکنند با این قید و تأکید است که نهایتاً به امنیت بیشتر منجر شود.
وقتی طالبان کابینه موقتش را معرفی کرد بسیاری سرخورده شدند؛ علتش را که میپرسیم مردم فوراً به این کلیدواژه اشاره نمیکنند که دموکراتیک نبوده است(!)، میگویند "اگر دولت فقط از یک قوم و انحصارطلبانه باشد طالبان هم نمیتواند در آرامش و امنیت ادامه بدهد و اوضاع بغرنج میشود".
اینجا همه چیز اول از همه با دغدغۀ حدوداً 100سالۀ «امنیت» گره خورده است؛ بهقول آن فرهیخته هراتی، مردم میخواهند زندگی کنند. اما این زندگی کردن در امنیت لااقتضا نیست؛ اقتضائاتی دارد و آن اینکه افغانستان برای همه افغانستانیها باشد.
انتهای پیام/.+